eitaa logo
شهید مصطفی صدرزاده
2هزار دنبال‌کننده
3.7هزار عکس
3هزار ویدیو
206 فایل
خودسازی دغدغه اصلی تان باشد...🌱 شهید مصطفی صدرزاده (سیدابراهیم) شهید تاسوعا💌 کپی آزاد🍀 @Shahid_sadrzadeh
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
5.24M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
❣🌸 🔻گناه برتر از نيكى ▫️سَيِّئَةٌ تَسُوءُكَ خَيْرٌ عِنْدَ اللَّهِ مِنْ حَسَنَةٍ تُعْجِبُكَ . 🟤گناهى كه تو را ناراحت (پشيمان) سازد، نزد خدا بهتر است از كار نيكى كه تو را مغرور سازد. 📘 🌱🌷🌱🌷🌱 🎤آیت الله جوادی @shahid_mostafasadrzadeh
❣📝 📖 هدف انبیاء انبیاء می‌آیند تا انسان‌ها را از بدی‌ها، از پستی‌ها، از جهالت‌ها، از رذیلت‌های اخلاقی، از پوشیده ماندن استعدادهای درونی خلاص کنند، نجات بدهند، آن‌ها را انسان‌های کامل و متعالی بسازند. این هدف اولی انبیاست. پیامبر ما می‌فرماید: مبعوث شدم تا مکارم اخلاق را، اخلاق زیبا را، اخلاق خوب را تمام کنم. @shahid_mostafasadrzadeh
سید ابراهیم و گوسفند داری... 👇👇👇
شهید مصطفی صدرزاده
#شهید_مصطفی_صدرزاده سید ابراهیم و گوسفند داری... 👇👇👇
📝  و گوسفند داری 😊😉 💐 استعداد عجیبی داشت نشون به این نشون که، چند باری، بهش پیشنهاد داده بودند، بیا ستاد اجرایی یا مسئولیت پایگاه بسیج دیگه رو، بر عهده بگیر  ولی نه!!  🌹انگار دنبال کار دیگه ای بود، راحت تر بگم انگار دنبال یه گمشده دیگه ای بود، به خاطر همین از همه ی این حرف ها گذشت. حالا بعد از چند سال کار فرهنگی و کسب تجربه،موقعش شده بود تا کار مهم دیگه ای رو شروع کنه خیلی با خودش فکر کرد🤔  🔹یه لحظه، به خودش گفت: "چه جایی بهتر از محله ای که همین بغل محله ی خودم هست که نیاز به کار فرهنگی هم شدیدا حس میشه؟؟؟" این محله فاصله چندانی با خونه خودش نداشت. برای اینکه بتونه تاثیر گذار باشه و بیش تر از اون محله بدونه باید بیش تر از این محل اطلاعات جمع میکرد. کار رو با جذب چند تایی از بچه های این محله شروع کرد. وقتی کامل با اون محله بعد چند مدت آشنا شد، حالا زمانی رسیده بود که اولین قدم بزرگ خودش رو برداره شد اولین قدم بزرگ و با برکت در اون محل هر چهارشنبه هیئت، خونه یکی از بچه ها بود که تعداد بچه های موقع هیئت،بعضی موقع ها به زور به اندازه انگشتان دست می رسید. 🌹کم کم دو نفر به لطف خدا شد چهار نفر و همین طوری در کنار لطف خدا و شیوه فوق العاده جذب سید ابراهیم، کار به جایی می رسه که جای خالی یه پایگاه بسیج،در کنار هیئت حضرت ابلفضل علیه السلام احساس می شد سید ابراهیم که خیلی وقت بود،منتظر این لحظه مهم بود، فرصت رو غنیمت شمرد و با تمام وجود شروع کرد به انجام مقدمات تاسیس پایگاه بسیج!!!  ✅اما مگه تاسیس پایگاه بسیج به همین سادگی بود؟....... ان شاءالله شب های آینده از اولین سختی های تاسیس پایگاه بسیج براتون خواهیم گفت.✋ .... 🌹✨🌹✨🌹✨🌹 🌹✨🌹✨🌹 https://eitaa.com/shahid_mostafasadrzadeh
شهید مصطفی صدرزاده
📝 #سید_ابراهیم و گوسفند داری 😊😉 💐 استعداد عجیبی داشت نشون به این نشون که، چند باری، بهش پیشنهاد داد
📝  و گوسفند داری 🔴قسمت دوم اما مگه تاسیس پایگاه بسیج تو این محله، به همین سادگی بود؟ 🔴 یکی از اولین نیازهای پایگاه بسیج این هست که یه جایی باشه، که بشه حداقل یه میز و کمد گذاشت، تا حداقل بچه ها برای ثبت نام بیان اونجا!!! 🔴 تازه اگر کاری به کار فرهنگی نداشته باشیم... ✅  وقتی هیئت رو به کمک بچه ها راه انداخت، هر هفته خونه ی یکی از بچه ها، محل برگزاری هیئت می شد اما حالا مگه میشه خونه مردم رو پایگاه بسیج کرد؟ تازه سید ابراهیم اگه میخواست این کار رو هم انجام بده،نمیتونست!!!چون بیش تر خونه ها 50 متری یا 60 متری بودن یا حتی کم تر!!! ✅ چند مدتی (ایام خاص مثل محرم و...)سید ابراهیم تونست هیئت رو تو یه سوله ای که اصلا ظاهر مناسبی هم نداشت، با همت بچه های هیئت برگزار کنه، همین جا بود که وقتی شروع به تمییز کردن سوله کرد جمله معروف خودش رو، روی دیوار سوله، با اسپری رنگ نوشت: "پایان ماموریت یک بسیجی شهادت است" ولی باز این سوله تنها برای یه مدت کوتاه اونم برای برگزاری هیئت گرفته شده بود و سید ابراهیم نمیتونست از اونجا برای کارهای بسیج استفاده کنه ♦️حالا شما فقط این لحظه رو تصور کنید 🔺اشتیاق بچه ها از یک سمت 🔺نبود امکانات حتی بسیار ساده و اولیه  تو این وضعیت چقدر تصمیم گیری سخت میشه؟ 🔸حالا زمانی شده که سید باید یه تصمیم مهم بگیره ✅ میدونم سخته قبول کردنش برای شما، ولی باور کنید!!!! که سید رفت تو همون محل یه خونه مسکونی رو اجاره کرد!!!! یه خونه ای که علاوه بر حال یک اتاق خواب هم داشت و حیاط تقریبا بزرگی هم داشت. حالا موضوع جدی تر شده بود، دیگه باید علاوه بر اینکه برای کارهای فرهنگی پول کنار میذاشت،فکر پول اجاره خونه هم میکرد! ✅ همیشه علاوه بر پولی که از خیرین جمع میکرد ولی چون دوباره پول برای کار فرهنگی کم میاورد از پول خودش میذاشت، حالا تصور کنید سید اضافه بر اجاره خونه خودش، اجاره یه خونه دیگه رو باید بده تازه پول لازم برای کار فرهنگی هم یادتون نره 🖋 اوضاع روز به روز داره سخت تر میشه، این همه پول رو کی قراره بده؟ 🖋 اگر کار زمین بخوره چی؟ 🖋 و چندین فکر دیگه ..... ... https://eitaa.com/shahid_mostafasadrzadeh
شهید مصطفی صدرزاده
📝 #سید_ابراهیم و گوسفند داری 🔴قسمت دوم اما مگه تاسیس پایگاه بسیج تو این محله، به همین سادگی بود
و گوسفند داری 🔴 قسمت سوم ✅اوضاع داشت روز به روز سخت تر میشد، بارها شده بود برای تامین مخارج، از جیب خودش پول میگذاشت، با این که حالا خودش دیگه متاهل شده بود و مسئولیت یه زندگی رو هم بر عهده داشت. از طرفی هم انقدر از فامیل و آشنا کمک گرفته بود که روش نمیشد دوباره پا وسط بذاره و بره برای کار فرهنگی پول جور کنه ✅ حالا هر روز فکرش از روز قبل مشغول تر میشد. بعضی اوقات انقدر در خودش فرو می رفت که، وقتی ازش سوالی میپرسیدی، چند بار باید تکرار میکردی تا جوابت رو بده!!!! جا گذاشتن مهر یا تسبیح مسجد،تقریبا به یکی از کارهای روزانه اش،تبدیل شده بود!!! ✅ یه بار وقتی، یه جمع چند نفری توی پایگاه، دور هم نشسته بودیم، یکدفعه یه بنده خدایی وارد شد و بعد از سلام و علیک کردن، یکدفعه بدون هیچ مقدمه ای شروع کرد از مشکلات خودش برای سید گفتن، حالا چشمای همه ما از تعجب داشت، از حدقه در میومد!!! همین جوری که داشتیم با تعجب بهش نگاه میکردیم و حرفاش رو گوش میکردیم به سید گفت؛ "آقا من چند تایی گوسفند دارم، امنیت این جا هم که خودتون بهتر از من میدونید چه جوریه!!! چند باری رفتم کلانتری گفتم: تو رو خدا یه گشتی،یه چیزی، راه بندازید تا ما، تو امنیت باشیم اما تا الان هیچ خبری نشده!!! حالا امیدم بعد خدا شمایید، مگه شما بسیجی ها برام فکری کنید." سید با لحن آروم و دلسوزانه همیشگیش گفت: "چرا عزیزم نگهبان نمیگیری؟" اون بنده خدا گفت:آقا اتفاقا دنبال نگهبان خوب هستم ولی.... ✅نمیدونیم چی تو ذهن سید عبور کرد که یکدفعه دیدیم هشت تا،هشت تا شروع به جدا کردن دونه های تسبیح کرد!!! حتما تصمیم مهمی بود که دست به استخاره زده بود!!! وقتی جواب مشخص شد سید با جمله ای که گفت همه رو شوکه کرد!!! و از همه دیدنی تر،عکس العمل صاحب گوسفند ها بود. سید گفت:به امید خدا، هر شب چندتامون (از بچه های پایگاه)برای نگهبانی گوسفندهاتون میایم،  خوبه؟ مرد چوپان با نهایت خوشحالی گفت:چه کسی بهتر از شما؟ ✅ وقتی صاحب گوسفندان نظر سید ابراهیم رو قبول کرد، از جمع ما خارج شد. ✅سید ابراهیم رو به چهره های متعجب ما کرد و از کمبود بودجه ای که به خاطر اجاره خونه مشکل ساز شده بود گفت. با لحن قشنگی، رو به ما گفت هر کی دوست داره داوطلبانه از گوسفند ها نگهبانی بده بگه، قراره پول این کار رو هم خرج اجاره خونه بدیم. .... https://eitaa.com/shahid_mostafasadrzadeh
شهید مصطفی صدرزاده
#سید_ابراهیم و گوسفند داری 🔴 قسمت سوم ✅اوضاع داشت روز به روز سخت تر میشد، بارها شده بود برای تامی
📝  و گوسفند داری 🌺قسمت چهارم (پایانی) ✅ هر شب، سه یا چهار نفر از بچه ها از گوسفند ها نگهبانی میدادن،الحق و الانصاف بچه ها با تموم وجود اون روز ها، نگهبانی دادن . خیلی از اوقات میشد که برای چند تایی از بچه ها کار پیش میومد ولی همین که به سید ابراهیم میگفتن، با این که متاهل بود، ولی همیشه میگفت اشکال نداره فدات شم، خودم جات نگهبانی میدم. ✅ این کار تا دو سه ماهی خرج اجاره خونه پایگاه رو تامین کرد.... 🔍 اما بیاید، یه سوال از خودمون بپرسیم  اگر جای سید ابراهیم بودیم چنین کاری رو میکردیم؟؟؟؟؟ 🌹"پایان ماموریت یک بسیجی شهادت است" https://eitaa.com/shahid_mostafasadrzadeh
♦️کارت سبزی که شهید مدافع حرم مصطفی صدر زاده درست کرد تا خود را افغانستانی جابزند درجبهه های حق علیه باطل درسوریه حضور یابد♦️ @shahid_mostafasadrzadeh
8.18M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ان شاءالله تاسوعا پیش عباسم... اره سید ابراهیم به ارزوش رسید و تاسوعای ۹۴ رفت پیش اربابش😭فیلمی از شهید صدرزاده قبل از شهادت🌹 @shahid_mostafasadrzadeh