خطبه عقد خواهر شهید مجید قربانخانی از شهدای مدافع حرم که سال ۱۳۹۴ در منطقه خانطومان سوریه به شهادت رسیده بود توسط رهبر انقلاب قرائت شد
رهبر انقلاب بعد از جاری شدن خطبه عقد دعا کردند این زوج زندگی شیرینی داشته باشند: «باهم بسازید، صفا و صداقت داشته باشید تا زندگیتان شیرین باشد.» این اما همه ماجرا نبود.
پس از قرائت خطبه عقد، پدر شهید قربانخانی از حضرت آیتالله خامنهای درخواست کرد تا از مادر شهید بخواهند تا لباس مشکی خود را عوض کند؛ درخواستی که با پاسخ مثبت ایشان روبرو شد: «لباس مشکی را عوض کنید. ما چشم حقیقتبین نداریم و نزدیکبین هستیم. اگر چشم حقیقتبین داشتیم و جایگاه شهدا را در آن دنیا میدیدیم قطعاً برای آنها خوشحالی و شادی میکردیم و عزا نمیگرفتیم.»
@shahid_mostafasadrzadeh
شادی روح شهید مجید قربانخانی صلواتی بفرستیم❤️
19.18M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥قرائت خطبه عقد خواهر شهید مدافع حرم مجید قربانخانی توسط رهبر انقلاب
#آیه_های_زندگی 🌱
خداوند دو عرش دارد، عرش عظیم و عرش اعظم. اولی، مرکز فرماندهی عالم و دومی دل مومن است.
دلت را برای جلوس خدا خالی کن!
نمل آیه ۲۶
https://eitaa.com/shahid_mostafasadrzadeh
شهادت بابا پنجعلی...
روایت دیدار عوامل پایتخت۵با حاج قاسم...
@shahid_mostafasadrzadeh
#حکیمانه❣📝
حضرت علیاکبر "علیهالسلام" در انجام تکلیفی که امامش به او سپرده بود، پیشقدم بود. در خط مقدم بود، وظیفهاش را بهدرستی تشخیص داد، آماده بود، مزدش هم رضایت امامش شد. اماممان اقدام و عمل در گام دوم انقلاب، در مسیر تحقق اهداف انقلاب را بر دوش ما جوانان گذاشته است. الگویمان جوانِ امام حسین "علیهالسلام" است. باید همچون او در خط مقدم، قدم بزنیم. گام دوم، #گام است، حرکت است، پیشرفت است. باید سنگینی این مسئولین را بر دوشمان احساس کنیم.
#حضرت_علی_اکبر
#گام_دوم
#جوانان
https://eitaa.com/shahid_mostafasadrzadeh
هدایت شده از استاد محمد شجاعی
@ostad_shojaeانسان شناسی ۲۷۷.mp3
زمان:
حجم:
12.37M
#انسان_شناسی ۲۷۷
#استاد_شجاعی
#استاد_فرحزاد
#دکتر_رفیعی
چرا بعضیا اینقدر در مسیر هدفشون، باانگیزه، سریع، پرتلاش، خوشفکر و منظمند،
ولی من؛
ـ یاحال و حوصلهی شروعشو ندارم،
ـ یا وسط راه، بیخیالش میشم،
ـ یا کلاً همش میزنم جاده خاکی.
علّت چیه من اینجوریام؟
@ostad_shojae
﷽
✅#خواستگاری
🔹آقا مصطفی فرمانده پایگاه نوجوانان بسیج مسجدمون بود ، هرکجا که میرفت ما رو هم با خودش میبرد ، راهیان نور ، مشهد ، شمال و....
🔹ما رو دیگه به اسم نوجون های آقا مصطفی میشناختن، از بس که همیشه دورش می چرخیدیم
🔹آقا مصطفی ۲۰ سالش شده بود
یک شب با بچه ها توی مسجد بودیم که یکی از بچه ها، بدو اومد و گفت:
اقا مصطفی رفته خواستگاری خونه فلانی
🔹ما پاشودیم و رفتیم درب خونه همسر ایشون ، گویا مراسم خواستگاری تموم شده و آقا مصطفی اینا رفتن خونه خودشون و ما دیر رسیدیم
بعدا، متوجه شدیم که این جلسه فقط یه جلسه اشنایی بوده و هنوز جوابی بین طرفین رد و بدل نشده بود
🔹ما توی کوچه نیم ساعتی منتظر بودیم تا جلسه خواستگاری تموم بشه و آقا مصطفی رو ببینیم
و....
🔹هرچه منتظر شدیم نیومدن!
یکی از بچه ها زنگ خونه پدر زن آقا مصطفی رو زد گفت ؛ سلام اقا مصطفی این جاست!
اون بنده خدا شوکه شد و گفت یه لحظه صبر کنید ، اومد دم در خونه ولی همین که پدرخانوم آقا مصطفی رو دیدیم شروع کردیم به فرار کردن
خخخخ
🔹فرداش دیدیم آقامصطفی داره با خنده میاد
بعد بهمون گفت؛
آبرومو بردید ، بزارید حداقل من جواب بله رو بگیرم بعد برید درب خونشون سراغ منو بگیرید .
🔹این خاطره رو همیشه خودش با خنده برای دیگران تعریف می کرد.
شادی روحش صلوت
https://eitaa.com/shahid_mostafasadrzadeh
4.99M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
سخنان قاطع همسر فرمانده گردان عمار ،مدافع حرم شهید سید مصطفی صدرزاده در حضور وزیر کشور
https://eitaa.com/shahid_mostafasadrzadeh
30.18M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔰کلیپ بسیار زیبا از محل شهادت سید مصطفی صدرزاده( سید ابراهیم
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
https://eitaa.com/shahid_mostafasadrzadeh
▪️خاطره همسر شهید چمران از شب آخر حیات دنیوی #شهید_چمران:
هر وقت می رفت تهران (از اهواز)روز بعد بر می گشت امروز (٣٠خرداد۶٠) صبح رفت و عصری آمد تعجب کردم.
گفتم چرا زود آمدی
گفت ناراحت شدی؟
- نه فقط تعجب کردم.
گفت تا حالا دیده بودی من با هواپیمای خصوصی سفر کنم؟
ندیده بودم..
+ به خاطر شما آمدم امشب پیشت باشم.
رفت دراز کشید. داخل اتاق شدم او را بوسیدم، آرام و به سقف مینگریست.
گفت: بشین، من فردا شهید می شوم. دو وصیت به شما دارم.
بعد از من در ایران بمان کشور شما حکومت الهی ندارد.
دوم ازدواج کن.
گفتم زنان پیامبر الگو هستند آنان ازدواج نکردند.
از این مقایسه ناراحت شد.
شب به فکر بودم که این حرفها چیست؟
صبح زود که درب منزل داشت سوار ماشین میشد کلت کمری داشتم خواستم به پایش شلیک کنم که نرود اما جرأت نکردم. رفت و من به منزل تنها دوستم در اهواز خانم خراسانی رفتم و داستان شب را تعریف کردم. دلداری ام میداد تا اینکه تلفن منزلش زنگ خورد و او مرتب "نه" می گفت. گفتم چه شده؟ گفت چمران زخمی شده. گفتم خیر او #شهید شده است و باهم به سردخانه رفتیم و جنازه مصطفی را دیدم و گفتم: خدایا این قربانی را از ما بپذیر!
اون روز چمران از اهواز تا دهلاویه (٧٢کیلومتر) فقط مینویسد. با اعضاي بدنش خداحافظی می کند و...
همسر شهید چمران می گوید ۶ ماه بعد از شهادت چمران، امام متوجه شد ما خونه نداریم به بنیاد شهید گفت. خونه ای به من دادند، اما هیچ وسیله ای نداشتم. یکی از دوستان مصطفی مقداری لوازم اولیه زندگی برایم آورد. جاودانه باد
#چمران_عزیز
#دهلاویه
✍️ عبدلله گنجی
https://eitaa.com/shahid_mostafasadrzadeh
#آیه_های_زندگی 🌱
عمل ذکر "فتاح" گرهگشایی از کار خلق خداست
جز این باشد ذکرت از زبان فراتر نرفته
سبا آیه ۲۶
https://eitaa.com/shahid_mostafasadrzadeh