🔰 #بخش_چهارم
🔻 زینبِ سازگار!
زینب بین بچههایم از همه سازگارتر بود، از هیچ چیز ایراد نمیگرفت، هر غذایی را میخورد. کمتر پیش میآمد که از من چیزی بخواهد. کلاس اول دبستان سرخک سختی گرفت. تمام بدنش له شده بود. با همهی دردی که داشت گریه نمیکرد. در مدتی که مریض بود دوای عطاری توی آتش میریختم و خانه را بو میدادم. دکتر گفته بود فقط عدسسبز آبپز بدون چاشنی و روغن بخورد. چندین روز غذای زینب همین بود. میخورد و دم نمیزد. به خاطر شدت مریضیاش اصلاً خوابش نمیبرد ولی صدایش در نمیآمد.
🎙به روایت: مادر شهید
🇮🇷 #شهیده_زینب_کمایی 🇮🇷
ادامه دارد...
ــــــــــــــــــــ
❤️همکلاسیتُ پیدا کن!
✅ eitaa.com/joinchat/907411460Cac74cd7e38
🔰 #بخش_پنجم
🔻 زینبِ ستارهشناس!
زینب از همه بچههایم به خودم شبیهتر بود. #صبور اما #فعال بود. از بچگی به من در کارهای خانه کمک میکرد. مثل خودم زیاد خواب میدید؛ خوابهای خیلی قشنگ. همهی مردم خواب میبینند اما خواب در زندگی من و زینب نقش عجیبی داشت. انگار به یک جایی وصل بودیم! چهار یا پنج سالش بود که خواب دید همهی ستارههای آسمان به یک ستاره تعظیم میکنند. وقتی از خواب بیدار شد به من گفت: "مادر من فهمیدم که آن ستارهی پر نور که همه به او تعظیم میکردند، که بود! تعجب کردم، پرسیدم: که بود؟ گفت: حضرت فاطمهء زهرا سلاماللهعلیها"
🎙 به روایت: مادر شهید
🇮🇷 #شهیده_زینب_کمایی 🇮🇷
ادامه دارد...
ــــــــــــــــــــ
❤️همکلاسیتُ پیدا کن!
✅ eitaa.com/joinchat/907411460Cac74cd7e38
🔰 #بخش_ششم
🔻 زینبِ مؤمن
بچههایم همه سر به راه و #درس_خوان بودند 📚، اما زینب علاوه بر درس خواندن خیلی #مؤمن 📿 بود. همیشه دنبال کسانی بود که بتوانند در این راه کمکش کنند.
🎙 به روایت: مادر شهید
🇮🇷 #شهیده_زینب_کمایی 🇮🇷
ادامه دارد...
ــــــــــــــــــــ
❤️همکلاسیتُ پیدا کن!
✅ eitaa.com/joinchat/907411460Cac74cd7e38
🔰 #بخش_هفتم
🔻 زینبِ فاطمی
زینب بعد از شرکت در کلاسهای #قرآن به #حجاب علاقه مند 💞 شد. من و مادرم حجاب داشتیم و دخترها هیچکدام حجاب نداشتند، اما خیلی ساده بودند.
زینب کوچکترین دختر من بود، اما در همهی کارها پیش قدم میشد، اگر فکر میکرد کاری درست ✔️ است، انجام میداد و کاری به اطرافش نداشت. یک روز کنارم نشست و گفت: «مامان، من دلم میخواد با حجاب بشم.» من و مادرم از شنیدن حرفش خیلی خوشحال شدیم 😍. زینب نیمهی دیگر من بود. پس حتماً در دلش علاقه به حجاب وجود داشت...
🎙 به روایت: مادر شهید
🇮🇷 #شهیده_زینب_کمایی 🇮🇷
ادامه دارد...
ــــــــــــــــــــ
❤️همکلاسیتُ پیدا کن!
✅ eitaa.com/joinchat/907411460Cac74cd7e38
🔰 #بخش_هشتم
🔻زینبِ مهربان
زینب در کنار فهم و آگاهیاش، دل بزرگی❤️ هم داشت؛ وقتی خواهرش شهلا مریض 🤒 میشد خیلی بیقراری میکرد. برخلاف زینب که صبور بود، شهلا تحمل درد و مریضی را نداشت. زینب به او میگفت: "چرا بیقراری میکنی؟ از خدا شفا بخواه 🤲 حتما خوب میشی" شهلا هم میفهمید که زینب الکی نمیگوید و حرفش را از ته دلش میزند.
🎙 به روایت: مادر شهید
🇮🇷 #شهیده_زینب_کمایی 🇮🇷
ادامه دارد...
ــــــــــــــــــــ
❤️همکلاسیتُ پیدا کن!
✅ eitaa.com/joinchat/907411460Cac74cd7e38
🔰 #بخش_نهم
🔻زینبِ قوی
زینب کلاس چهارم دبستان با حجاب 🧕شد. مادرم سه تا روسری برایش خرید و زینب روسری سر میکرد. و به مدرسه🏡 میرفت. بچهها خیلی مسخرهاش میکردند و امُل صدایش میزدند. بعضی روزها ناراحت 😔 به خانه میآمد. معلوم بود که گریه کرده است. میگفت «مامان همهی بچهها به من امل میگویند.»
یک روز به زینب گفتم «تو برای خدا حجاب زدی یا مردم!؟»
زینب گفت «خب معلوم است برای خدا»
گفتم «پس بگذار بچه ها هرچه دلشان میخواهد بگویند»
🎙به روایت:مادر شهید
🇮🇷 #شهیده_زینب_کمایی 🇮🇷
ادامه دارد....
ــــــــــــــــــــ
❤️همکلاسیتُ پیدا کن!
✅ eitaa.com/joinchat/907411460Cac74cd7e38
🔰 #بخش_دهم
🔻زینب مهربان
زینب به برادرها و خواهرهایش واقعا علاقه 💞 داشت. گاهی با آن دستهای نحیف و کوچکش لباسهای مهران را میشست. جورابهای مهرداد را میشست. دلش میخواست به یک شکلی محبت خودش را به همه نشان بدهد.
🎙به روایت:مادر شهید
🇮🇷 #شهیده_زینب_کمایی 🇮🇷
ادامه دارد...
ــــــــــــــــــــ
❤️همکلاسیتُ پیدا کن!
✅ eitaa.com/joinchat/907411460Cac74cd7e38
🔰 #بخش_یازدهم
🇮🇷#انقلاب
🔻حق و باطل
وقتی شنیدم که شاه چه بلاهایی سر خانواده رضایی آورده بود، و ساواک چطور مخالفان شاه را شکنجه 👊 کرده بود. تمام وجودم نفرت 😡 شد. از بچگی که کربلا رفته بودم و گودال قتلگاه را دیده بودم، همیشه پیش خودم می گفتم:
اگر من زمان امام حسین زنده بودم حتما امام حسین و حضرت زینب را یاری می کردم. و هیچ وقت پیش یزید که طلا و جواهر💎 داشت و همه را با پول 💰 می خرید نمی رفتم.
✔️ با شروع انقلاب فرصتی پیش آمد که من و بچه هایم به صف امام حسین بپیوندیم..
🎙به روایت:مادر شهید
🇮🇷 #شهیده_زینب_کمایی 🇮🇷
ادامه دارد...
ــــــــــــــــــــ
❤️همکلاسیتُ پیدا کن!
✅ eitaa.com/joinchat/907411460Cac74cd7e38
🔰#بخش_دوازدهم
🇮🇷#انقلاب
🔻زینب مسئول
زینب هیچ وقت دختر بی تفاوتی نبود. نسبت به سنش که از همه ی دختر ها کوچک تر بود، در هر کاری کمک 🤝 میکرد. ما در همه ی راهپیمایی های زمان انقلاب شرکت کردیم. زندگی ما شکل دیگری شده بود. تا انقلاب، سرمان فقط در زندگی خودمان بود، ولی بعد از انقلاب نسبت به همه چیز احساس مسئولیت 🧐می کردیم.
🎙به روایت:مادر شهید
🇮🇷#شهیده_زینب_کمایی 🇮🇷
ادامه دارد...
ــــــــــــــــــــ
❤️همکلاسیتُ پیدا کن!
✅ eitaa.com/joinchat/907411460Cac74cd7e38
🔰 #بخش_سیزدهم
🔻زینب انقلابی
زینب فعالیت های انقلابی اش را در مدرسه شهرزاد آبادان شروع کرد. روزنامه دیواری📃 مینوشت، سرصف قرآن میخواند، با کمونیستها و مجاهدین خلق جر و بحث😠 میکرد، و سر صف شعر انقلابی و دکلمه میخواند. چند بار با دخترهای گروهکی مدرسه درگیر شده بود و حتی کتکش👊 زده بودند.
🎙به روایت:مادر شهید
🇮🇷 #شهیده_زینب_کمایی 🇮🇷
ادامه دارد....
ـــــــــــــــــــــــ
❤️همکلاسیتُ پیدا کن!
✅http://eitaa.com/joinchat/907411460Cac74cd7e38
🔰#بخش_چهاردهم
🔻خودسازی
سه تا از دانشجو های👨🎓 دانشکده نفت آبادان به اسم های علی زارع و علی غریبی و آقای مطهر، کلاس تفسیر قرآن و کلاس سیاسی و کلاس اخلاق گذاشته بودند. مینا و مهری،به این کلاس ها میرفتند. آقای مطهر برای آن ها حرف های قشنگی میزد و کاری کرده بود بچه ها به دنبال خودسازی اخلاقی بروند.
زینب که در آن زمان دوران راهنمایی بود، به مینا میگفت همه ی حرف های آقای مطهر را برای من بگو که من هم رعایت کنم..
آقای مطهر به شاگرد هایش برنامه ی خودسازی داده بود. از آن های خواسته بود که
1⃣ نماز شب بخوانند.
2⃣ بعد از نماز صبح نخوابند ،
3⃣ زیاد به مرگ فکر کنند
4⃣ پرخوری نکنند،
5⃣ روزه بگیرند،
6⃣ برای خدا نامه بنویسند
7⃣ حواسشان به اخلاقشان باشد
🎙به روایت:مادر شهید
🇮🇷 #شهیده_زینب_کمایی 🇮🇷
ادامه دارد....
ــــــــــــــــــــــ
❤️همکلاسیتُ پیدا کن!
✅http://eitaa.com/joinchat/907411460Cac74cd7e38
🔰#بخش_پانزدهم
🇮🇷 #انقلاب
🔻زینب استوار
بعد از انقلاب در مدارس آبادان، معلم ها دو دسته شده بودند، گروهی طرفدار انقلاب🇮🇷 و باحجاب 🧕و گروهی که حجاب نداشتند 👩 و مخالف بودند.
بعضی از معلمهای مدرسه راهنمایی شهرزاد که هنوز حجاب را قبول نکرده بودند و با انقلاب همراه نشده بودند به امثال زینب نمره نمیدادند و آنها را اذیت میکردند 🤨 زینب روسری و چادر میزد.
🎙به روایت:مادر شهید
🇮🇷 #شهیده_زینب_کمایی 🇮🇷
ادامه دارد.....
ــــــــــــــــــــــــــــ
❤️همکلاسیت پیدا کن!
✅http://eitaa.com/joinchat/907411460Cac74cd7e38