همکلاسی آسمانی
🖼| خردسالترین شهید استان بوشهر 🔗 #شهید_حسین_صافی ــــــــــــــــــــ ❤️همکلاسی خودتو پیدا کن! ✅ e
نامش حسین بود؛
اهل شهرستان جَم؛ استان بوشهر.
در دوازدهمین بهار عمرش دست پدر را میگیرد،
به محل اعزام میبرد تا رضایت دهد برای رفتن حسین؛
عملیات بیت المقدس حسین را به آرزویش رساند.
شب عملیات گفتند حسین نیا.
حسین گفت:«من برای سقایی شما میآیم.»
حسین تیربارچی را به هلاکت رساند تا گردانِ در محاصره را نجات دهد.
رزمندهای آب خواست؛ حسین آب آورد؛
سر حسین بالا آمد.
خمپارهای...
اینگونه بود که حسین، حسینی شد...
🔗 #شهید_حسین_صافی
ــــــــــــــــــــ
❤️همکلاسی خودتو پیدا کن!
✅ eitaa.com/joinchat/907411460Cac74cd7e38
4_6032951921432592936.jpg
حجم:
8.66M
ــــــــــــــــــــ
❤️همکلاسی خودتو پیدا کن!
✅ eitaa.com/joinchat/907411460Cac74cd7e38
8.2M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📽کمیک موشن | مبارز کوچک
📍به مناسبت سالگرد شهادت #شهید_محمدحسین_فهمیده،
هفته بسیج دانش آموزی و روز نوجوان
🎞تولید: مهتا
ــــــــــــــــــــ
❤️همکلاسی خودتو پیدا کن!
✅ eitaa.com/joinchat/907411460Cac74cd7e38
📗 "عصمت" نام کتابی به قلم سیده رقیه آذرنگ است که زندگی دختر ۱۹ سالهی شهیدی به نام عصمت پورانوری از دیار قهرمان پرور دزفول را روایت میکند.
📚 انتشارات صریر این کتاب را منتشر کرده است.
👌 #پیشنهاد_مطالعه | #معرفی_کتاب
ــــــــــــــــــــ
❤️همکلاسی خودتو پیدا کن!
✅ eitaa.com/joinchat/907411460Cac74cd7e38
همکلاسی آسمانی
🖼 از همان نوجوانی 🔗 #شهید_محمد_معماریان ــــــــــــــــــــ ❤️همکلاسی خودتو پیدا کن! ✅ eitaa.com/j
خیلی از کارهای خانه را که بلد بود، خودش انجام میداد. وقتی هم مانع میشدیم، میگفت:«کجای اسلام آمده که همۀ کارهای منزل را باید مادر انجام بده؟!»
🔗 #شهید_محمد_معماریان
ــــــــــــــــــــ
❤️همکلاسی خودتو پیدا کن!
✅ eitaa.com/joinchat/907411460Cac74cd7e38
7.38M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📹نماهنگ| روایت امام خامنهای از ماجرای نوجوان ۱۲سالهی اهل سنت که در دفاع از جمهوری اسلامی در شلمچه به شهادت رسید.
ــــــــــــــــــــ
❤️همکلاسی خودتو پیدا کن!
✅ eitaa.com/joinchat/907411460Cac74cd7e38
نوجوان ١٢_١٣ سالهای بود. اومده بود ستاد اعزام.
میگفت: اسم منو برای جبهه بنویسید.
جواب دادند: سنت کمه. با ناامیدی برگشت.
روز بعد اومد. گفت: اسم منو بنویسید.
گفتند: تو که میخوای بری جبهه آیا مادرت راضی است؟
دوباره برگشت.
برای بار سوم اومد. این بار با یه ساک؛ سلام کرد.
بهش گفتند: آخه تو خیلی کم سن و سال هستی؟ مادرت راضی نمیشه.
در ساک رو باز کرد. پارچه سفید رو از توش درآورد و گفت: این کفن منه، مادرم برام گذاشته...!!!
ــــــــــــــــــــ
❤️همکلاسی خودتو پیدا کن!
✅ eitaa.com/joinchat/907411460Cac74cd7e38