💔ما از اَلَست طایفهای سینه خستهایم
💔«ما بچه های مادر پهلو شکستهایم»
🏴ایام فاطمیه تسلیت باد.
| @Shahid_Pouyaizadi |
🌷کانال شهید پویا ایزدی🌷
💌 #کلام_شهدا
شهید چمران:
#خدایا از تو می خواهم که طبع ما را آنقدر بلند کنی که در برابر هیچ چیز جز خدا تسلیم نشویم ☝️
دنیا ما را نفریبد، خودخواهی ما را کور نکند. سیاهی گناه و فساد و تهمت و دروغ وغیبت ، #قلب های ما را تیره و تار ننماید
خدایا! به ما آنقدر ظرفیت ده که در برابر #پیروزی ها سرمست و #مغرور نشویم🍃
خدایا به من آنقدر توان ده که کوچکی و بیچارگی خویش را فراموش نکنم و در برابر #عظمت تو ❤ خود را نبینم.
| @Shahid_Pouyaizadi |
🌷کانال شهید پویا ایزدی🌷
حالتی عجیب به خودش گرفت و گفت:
- آره. من امروز بعد از ظهر شهید میشم؛ چه بخوای چه نخوای! دست من و تو هم نیست. هرچی خدا بخواد، همونه.
سپس شروع کرد خوابی را که دیشب دیده بود، برایم گفت. خوابش حکایت از آن داشت که بعد از ظهر امروز به شهادت میرسد. کم کم لحن حرفهایش عوض شد و شروع کرد به نصحیت و توصیه. وصیت شفاهیاش را کرد. حرفهایی زد که برای من خیلی جالب بود. مخصوصاً در پاسخ به این سوالم که:
- مصطفی، تو شهادت رو چگونه میبینی؟
در حالی که دستهایش را به دور خود پیچیده بود و فشار میآورد، ناگهان آنها را باز کرد و نفس عمیقی کشید و گفت:
- شهادت رهایی انسان از حیات مادی و یک تولد نو است. شهادت مانند رهایی پرنده از قفس است.
بخش هایی از کتاب «دیدم که جانم می رود»
نویسنده : حمید داودآبادی
نشر شهید کاظمی
02537840844
www.manvaketab.ir
| @Shahid_Pouyaizadi |
🌷کانال شهید پویا ایزدی🌷
به آقا سلام کرد
یک مدت روبه روی آقا نشست
گفت: مولاجان! اجازه می دهی چیزی بگویم؟
آقا فرمود: کارت را بگو عمار ...
عمار گفت: آقا جان! چه شده که شما ما را به صبر
در مصیبت دستور می دادید حالا خودتان بی قرارید؟
آقا فرمود: عمار! عزای کسی مثل آن که من از
دستش داده ام خیلی سخت است ...
عمار! وقتی رسول خدا رفت فاطمه بود
وقتی فاطمه حرف می زد گوشم پر از صدای
رسول خدا می شد
به خدا قسم عمار! سنگینی مصیبت رسول خدا را
احساس نکردم مگر وقتی که فاطمه را از دست دادم.
درد جدایی از رسول خدا را نچشیدم مگر با جدایی از فاطمه ...
عمار می گوید: با حرف ها و اشک های آقا دلم سوخت.
من هم گریه کردم ....
به نقل از منتخب طریحی
#فاطمیه
@tabtil_ir
8.38M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#کلیپ_ویژه
یاد یاران سفرکرده بخیر...
@shahid_pouyaizadi
🌷کانال شهید پویا ایزدی🌷
کانال شهیدمدافع حرم پویا ایزدی
#اخلاق_شهدایی
« اگر ڪسی او را نمی شناخت ؛
هرگز باور نمی ڪرد ڪه با فرمانده ی لشڪر مقدس امام حسین (ع) روبروست ." »
«نماز جماعت ظهر تمام شد . جعبہ شیرینی را برداشت . چون وقت تنگ بود ؛ سریع خودش بہ هر نفر یڪی می داد و می رفت سراغ بعدی .»
« رسید بہ " حاج حسین خرازی" .
چون فرمانده بود ڪمرش را بیشتر خم ڪرد و جعبہ را پایین آورد .»
ّ« رنگ حاجی عوض شد . با اخم زد زیر جعبہ و گفت : "خودت مثل بقیه یڪی بده " »
✍ #شهید_حاج_حسین_خرازی بہ نقل از آقای مرتضوی
@shahid_pouyaizadi
🌷کانال شهید پویا ایزدی🌷