﴾﷽﴿
.
#شهیدانه_۶
.
روحالله سعی میکرد برای اثبات صحت حرفش، قسم نخورد.
فقط روی حرفش تاکید میکرد و میگفت: «راست میگم!»
.
_______
_______
.
تلنگر: آیا به صحبت کردن خود در طول روز دقت میکنیم؟ چند بار در روز به خدا و قرآن و ائمه قسم میخوریم؟!
.
______
پ ن ۱: امام صادق عليه السلام :
راست يا دروغ، به خدا سوگند مخوريد ؛ زيرا خداوند عزّ و جلّ مى فرمايد : «و خدا را دستاويز سوگندهاى خود قرار مدهيد» . ( الكافي : ۷ / ۴۳۴ / ۱ )
.
پ ن۲: اگر از امروز، قسمخوردن هایمان را کم کردیم، ثواب آن را هدیه کنیم به شهدا به ویژه شهید روحالله قربانی...
.
﴾﷽﴿
.
#شهیدانه_۷
.
روحالله خیلی اهل رعایت بود.
هیچوقت اجازه نمیداد در بالکن و یا پشت بام آپارتمان جوجه کباب درست کنیم. میگفت بوی کباب به همسایهها میخوره و مدیونشون میشیم.
.
اگر مسافرت میرفتیم و یا جایی بودیم که فضا باز بود و خیلی کسی آنجا نبود، آتش و بساط کباب را برپا میکرد. .
اگر کسی آنجا بود و بوی کباب بهش میخورد، حتما تعارف میکرد.
گاهی هم فقط قارچ و گوجه کباب میکرد که خیلی بویی ندارد...
.
______
______
تلنگر: در این روزها حواسمان به همسایهها و اطرافیانمان بیشتر باشد.
@shahid_roohollah_ghorbani
﴾﷽﴿
.
روحالله میگفت:
چه کیفی میده آدم بره اونور... دم حرم حضرت زینب(س) خونش ریخته بشه و قربونی حضرت بشه...
.
گفت و عمل کرد؛
رفت و شد #قربانی زینب کبری سلام الله علیها.
.
جان به هر حال قرار است
ڪه #قــربان بشود...
پس چه خوب است
ڪه قربانـی #جانــان بشود...
.
عید سعید قربان مبارک باد🌷🍃
.
@shahid_roohollah_ghorbani
﴾﷽﴿
.
#شهیدانه_۸
.
روحالله خیلی اهل ورزش بود.
هم ورزش میکرد و هم اطرافیانش را تشویق میکرد به ورزش کردن.
اعتقاد داشت: بدن سرباز امام زمان(ع) باید ورزیده و آماده باشه...
در بیشتر رشتههای ورزشی هم سررشته داشت:
کاراته، کیوکوشین
تیراندازی
صخرهنوردی
چتربازی
غواصی
راپل
کوهنوردی
پینت بال
و...
.
_______
_______
تلنگر: ما در روز چقدر ورزش میکنیم و چقدر به دیگران ورزش کردن را توصیه میکنیم؟
_______
پن: امام خامنه ای: امر به ورزش امر به معروف است...
.
پن۲: اجرای ده دفاع وینگچون(کونگ فو) توسط شهید مدافع حرم روح الله قربانی در باشگاه حضرت قائم (عج) .
.
﴾﷽﴿
.
روحالله همیشه از مهمانیهایی که مادرش به مناسبت عید غدیر میگرفت و اطعام میداد، با شور و حال خاصی تعریف میکرد.
.
هرسال عید غدیر مقید بود به خاله و داییهایش که #سید بودند سر بزند و یا تلفن کند و عید را به آنها تبریک بگوید...
.
بخشی از کتاب #دلتنگ_نباش :
.
روحالله گفت: «خیلی قدر خونوادهت رو بدون. ما هم تا قبل از فوت مامانم، مثل شما بودیم. همه با هم دور یه سفره جمع میشدیم. با اینکه مامانم، بزرگ فامیل نبود، همیشه همه رو جمع میکرد دور هم.»
زینب با اشتیاق به حرفهایش گوش میداد.
ـ چون مامانم سید بود، همیشه عید غدیر غذا درست میکرد، همه رو دعوت میکرد. عید غدیر همیشه مهمون داشتیم. همه خونۀ ما جمع میشدن. مامانم میگفت: «عید غدیر ثواب داره به دیگران غذا بدی.» .
عید بزرگ غدیر مبارک باد
@shahid_roohollah_ghorbani
﴾﷽﴿
.
شهید سید مرتضی آوینی:
.
ما از مرگ نمیترسیم که مرگ ما #شهادت است...
.
______
______
یاد کنیم شهیدان را از صدر اسلام تا کنون، در شب زیارتی امام حسین(ع) با ذکر «صلوات»
.
پ ن: شب جمعه به نیت شهدا ختم صلوات برگزار میگردد.
@shahid_roohollah_ghorbani
﴾﷽﴿
.
#شهیدانه_۹
.
روحالله هیچ وقت دست خالی به خانه نمیآمد.
حقوق آنچنانی نداشت، اما همان کم را هم با جان و دل برای خانواده خرج میکرد.
هر دفعه که به خانه میآمد چیزی در دستش بود.
میوه... خوراکی... بستنی... وسایل منزل و گاهی یک شاخه گل...
________
________
.
تلنگر:
«امام صادق عليه السلام میفرمایند:
مرد در خانه و نسبت به خانواده اش نيازمند رعايت سه صفت است هر چند در طبيعت او نباشد: خوشرفتارى ، گشاده دستى به اندازه و غيرتى همراه با خويشتن دارى.» (تحف العقول ص 322)
﴾﷽﴿
.
فرازی از وصیتنامه شهید روحالله قربانی:
.
«اگر شهید شدم یک کلام نصیحت اینکه حاج آقا مجتبی به نقل از حضرت علی(ع) می گفتند: منتهی رضای الهی تقواست، #شهادت خوب است و #تقوا بهتر.
تقوایی که در قلب باشد و در رفتار بروز کند...»
.
______
______
امام على (علیهالسلام): إِنَّ التَّقْوَى مُنْتَهَى رِضَى اللَّهِ مِنْ عِبَادِهِ وَ حَاجَتِهِ مِنْ خَلْقِهِ...
.
نهایت خشنودى خداوند از بندگانش و خواسته او از آفریدگانش #تقواست ...
. (عیون الحکم و المواعظ(لیثی) ص ۱۵۴، ح ۳)
.
🏳 زیارتنامه "شهــــــداء"
🌺بِسمِ اللّٰهِ الرَّحمٰن الرَّحیم🌺
اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یَا اَولِیاءَ اللہ وَ اَحِبّائَهُ
اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یَا اَصفِیَآءَ اللہ و َاَوِدّآئَهُ
اَلسَلامُ عَلَیڪُم یا اَنصَارَ دینِ اللهِ
اَلسَلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ رَسُولِ اللہِ
اَلسَلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ اَمیرِالمُومِنینَ
اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ العالَمینَ
اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ اَبے مُحَمَّدٍ الحَسَنِ بنِ عَلِےّ الوَلِےّ النّاصِحِ
اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ اَبے عَبدِ اللهِ، بِاَبے اَنتُم وَ اُمّے طِبتُم وَ طابَتِ الاَرضُ الَّتی فیها دُفِنتُم، وَ فُزتُم فَوزًا عَظیمًا فَیا لَیتَنے کُنتُ مَعَڪُم فَاَفُوزَ مَعَڪُم...
📎هدیه به ارواح طیبه شهدا صلوات..
﴾﷽﴿
سلام بر ماه محرم
سلام بر ماه خونِ خدا
سلام بر حسین(ع)
سلام بر اصحاب حسین(ع)
سلام بر اشکها
سلام بر تکیهها و علمها
سلام بر پرچمهای مشکی و روضهها
سلام بر ذکر یا حسین حسین(ع)
سلام بر مدافعان حریم حسین(ع)
سلام بر شهیدان
فرا رسیدن ماه عزای حسینی تسلیت باد...
پ ن: در روضهها و عزاداریها شهدا را یاد کنیم تا ما را نزد امام حسین(ع) یاد کنند...
@shahid_roohollah_ghorbani
کانال رسمی شهید روحالله قربانی
﴾﷽﴿
.
مهران گفت:
ـ تو میگی بریم یا بمونیم درسمون رو ادامه بدیم؟ من فکرم مشغوله، نمیدونم کدوم رو انتخاب کنم.
روحالله نگاه نافذش را به مهران دوخت و گفت: «آره، باید زودتر وارد کار بشیم. معلوم نیست قضیۀ سوریه تا کی باشه، باید زود خودمون رو برسونیم.»
ـ یعنی تو میگی بریم شهید شیم؟
روحالله نفس عمیقی کشید و گفت: «الان که سوریه پیش اومده، وقتِ موندن و درسخوندن نیست. باید برسونیم خودمون رو.»
مهران در تأیید حرفهای او سرش را تکان داد و به فکر رفت.
روحالله لیوانش را زمین گذاشت. پردۀ اشک چشمانش را پوشاند.
ـ دارم دق میکنم مهران. من نباید الان اینجا باشم. اون حرومیا تا دم حرم #حضرت_رقیه رسیدن. باید بریم. همهمون باید بریم.
مهران ابروهایش را گره کرد و در تایید حرفهای او سرش را تکان داد. تصمیمشان را گرفته بودند. هر دو برای انتقالیشان اقدام کردند.
.
برگرفته از کتاب #دلتنگ_نباش
____________
.
پ ن: چه زیبا رفتی و رسیدی... امشب که شب نازدانه اباعبدالله، رقیه خاتون سلام الله علیهاست، برای ما هم دعا کن شهید...
.
پ ن۲: عکس مربوط است به چند روز قبل از شهادت
______
______
یک خط روضه: کودک سه ساله آغوش گرم و پر مهر بابا را میخواهد نه سرِ بابا! دل او کوچک است دق میکند...😭 .
التماس دعا
°•|کانالکمیــل|•°:
🍃«بسم رب الحسین»🍃
کسانی که سر در عالم خود دارند؛
از همه ی عالم خبر دارند...
#محرم
~~~~~~~~~~~~~~~~~~
شما دعوت شدید به کانال #باب_النجاة
=============================
@Babonejatedooost
﴾﷽﴿
.
#شهیدانه_۱۰
.
روحالله بچه هیئتی بود و عاشق هیئت رفتن بود.
اما اعتقاد داشت، باید در زندگی «اهم و مهم» کرد.
یعنی ببینی اولویت با کدام کار است.
مثلا اگر پدرش کاری را به او میسپرد، حرف پدر برایش از هیئت رفتن، مهمتر بود.
.
در وصیتنامهاش هم نوشته است:
اول واجبات بعدا مستحبات موکد مثلا کمک به پدر و مادر و مردم و دستگیری اطرافیان نه صدبار به حج و کربلا رفتن.
@shahid_roohollah_ghorbani