فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#جاذبه_ابراهیم
بیانات رهبر انقلاب درباره شهید #ابراهیم_هادی
🗓۹۴/۷/١٣
@shahid_sajad_zebarjady
✅ #آتش_به_اختیار
"#محمد_انصاری" بازیکن متعهد تیم پرسپولیس یه مدرسه فوتبال راه انداخته به اسم شهید #ابراهیم_هادی .
قشنگ اینجاست که سعی میکنن رفتارشون هم در این مدرسه فوتبال به سبک این خاطره شهید هادی باشه :
توپ را در دستش گرفت. آمد بزند که صدائی آمد.
الله اکبر... ندای اذان ظهر بود.
ابراهيم توپ را روی زمین گذاشت. رو به قبله ایستاد و بلند بلند اذان گفت.
در فضای دبیرستان صدایش پیچید.
بچه ها رفتند. عده ای برای وضو، عده ای هم برای خانه.
او مشغول نماز شد. همانجا داخل حیاط. بچه ها پشت سر ابراهيم ایستادند. جماعتی شد داخل حیاط. همه به او اقتدا کردیم.
#گرامےبادیادشهــــدا
#یادشهـــداباذکـرصلـــوات
🚩| @shahid_sajad_zebarjady
#دلنـــوشتـــــه 📝
💢دیشب حال خوشی نداشتم😞
گذرم افتاد به #خیابان_شهدا
♦️از خیابان شهدا🌷 آرام آرام در حال گذر بودم. خیابان هر قدمش #کوچه ایی داشت
🌾 #اولین_کوچه، به نام #شهید_همت
محمد ابراهیم با صدایی آرام و لحنی دلنشین نامم را صدا زد!
گفت: توصیه ام #اخلاص بود!
چه کردی⁉️⁉️
جوابی نداشتم؛ سر به زیر انداخته و گذشتم😔
🌾 دومین کوچه
شهید #عبدالحسین_برونسی
پرچم سبز یا زهرا سلام الله علیها بر سر این کوچه حال و هوای عجیبی رقم زده بود!
انگار #مادر همین جا بود...
عبدالحسین آمد
صدایم زد!
گفت: سفارشم #توسل بود به حضرت زهرا و رعایت حدود خدا...
چه کردی⁉️
جوابی نداشتم و از شرم از کوچه گذشتم😔
🌾 به سومین کوچه رسیدم!
شهید #محمدحسین_علم_الهدی
به صدایی ملایم اما محکم مرا خواند!
گفت: #قرآن_ونهج البلاغه در کجای زندگی ات قرار دارد⁉️
چیزی نتوانستم جواب دهم!
با چشمانی که گوشه اش نمناک شد😢
سر به گریبان؛ گذشتم.
🌾 چهارمین کوچه!
شهید #عبدالحمید_دیالمه
آقا حمید بر خلاف ظاهر جدی اش در تصاویر و عکس ها! بسیار مهربان و #آرام دستم را گرفت؛ گفت: چقدر برای روشن کردن مردم! #مطالعه کردی⁉️
برای #بصیرت خودت چه کردی!؟
برای دفاع از #ولایت⁉️
همچنان که دستانم در دستان #شهید بود!
از او جدا شدم و حرفی برای گفتن نداشتم.
🌾 پنجمین کوچه
و شهید #مصطفی_چمران
صدای نجوا و مناجات شهید می آمد!
صدای اشک و ناله😭 در درگاه پروردگار
#حضورم را متوجه اش نکردم
شرمنده شدم، از رابطه ام با پروردگار...
از حال معنوی ام...
گذشتم😔
🌾 ششمین کوچه و
شهید #عباس_بابایی
هیبت خاصی داشت. مشغول #تدریس بود!
مبارزه با هوای نفس،نگهبانی دل💝
کم آوردم...گذشتم...
🌾 هفتمین کوچه
انگار کانال بود! بله
شهید #ابراهیم_هادی
انگار مرکز کنترل دل ها بود!!
هم مدارس! هم دانشگاه! هم فضای مجازی!
#مراقب دل های دختران و پسرانی بود که در دنیا خطر⚠️ لغزش و غفلت تهدیدشان میکرد!
#ایثارش را دیدم...
از کم کاری ام شرمنده شدم و گذشتم😔
🌾 هشتمین کوچه؛
رسیدم به #شهید_محمودوند
انگار شهید پازوکی هم کنارش بود!
پرونده های #دوستداران_شهدا را تفحص میکردند!
آنها که اهل عمل به وصیت شهدا بودند
شهید محمودوند پرونده شان را به #شهید_پازوکی می سپرد!
برای ارسال نزد #ارباب
🌾پرونده های باقیمانده روی زمین
دیدم #شهدای_گمنام وساطت میکردند، برایشان. #اسم_من هم بود!😭
وساطت فایده نداشت
⇜از حرف ⇜تا #عمل! فاصله زیاد بود.
دیگر پاهایم رمق نداشت!
افتادم...خودم دیدم که با حالم چه کردم!😭
تمام شد...تمام⛔️
از #کوچه پس کوچه های دنیا!
#بی_شهدا❌نمی توان گذشت❌
❣ #شهــــدا_گاهی_نگاهی😔
🌷شهدا همه را صدا میزنند
💥اما #هرکسی نمیشنود🚫
👇🕊
@shahid_sajad_zebarjady
آقــاسَـجّــادٌ
🍃🌹 #چــاےمعطـر ! يه روز مرخصی خورده بوديم، من وسایل سید و جمع کردم تا فرودگاه برسونمش، يه نفر ديگه
🕊🌹
روايتى از شهيد مدافع حرم
#شهیدمصطفۍصدرزاده
#سيدابراهيم ❣
«واسه چى مىرى #جبهه؟»
🔸گفت: «ما براى #خدا مىريم. حالا اگر #شهادت رو داد، كه داد. اگرم نداد كه، نداد ديگه، #افوض_امري_إلى_الله. هر چى خدا بخواد».
🔸بعد ادامه داد: «آدم هر كسى رو كه مىبينه از محبوبش يه بويى داره؛ #ابراهيم_هادى يا دوستاى ديگه يا شهداى ديگه، هر كى رو مىبينى يك بويى از #محبوب دارن، آدم محبتش بهشون بيشتر مىشه».😍
🔸لبخندى زد و گفت: «شما يه بچهاى كه خيلى دوسش دارى؛ بچه خودتون [بهش مىگى] الهى قربونت بشم، الهى فدات بشم. حالا #آرزوى_شهادت مىكنى به #خدا مىگى: قربونت بشم. دوستت دارم. عاشقتم، خدايا».❤️
#یــادشهـــداباذڪـرصلــــوات🌸🍃
🚩| @shahid_sajad_zebarjady