eitaa logo
شهید صالح هاشمی سانیانی
107 دنبال‌کننده
4هزار عکس
1.2هزار ویدیو
1 فایل
ارتباط با مدیر 👇👇👇 @asman_6
مشاهده در ایتا
دانلود
♥️ علیه السلام فرمودند: 🍃 نعمت‌ها را به خوبی در اختیار دیگران قرار دهید و با شکرگزاری از آنها، نعمت‌ها را افزایش دهید. 📖مستدرک الوسائل، ج ۱۲، ص ۳۶۹ 🇮🇷 ╭─═ঊঈ. 🌷❤️ 🌷ঊঈ═─╮ @shahid_saleh_hashemi ╰─═ঊঈ 🌷❤️ 🌷ঊঈ═─╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⚘توسل به امـام علیه‌السلام⚘ 《یا اَبا الحَسَنِ یا عَلِیَّ ابنَ مُحَمَّدٍ اَیُّهَا الهادیِ النِّقِیُّ یَابنَ رَسوُلِ اللهِ یا حُجَّةَ اللهِ عَلی خَلقِهِ یا سَیِّدَنا وَ مَولانا اِنّا تَوَجَّهنا وَاستَشفَعنا وَ تَوَسَّلنا بِکَ اِلیَ اللهِ وَ قَدَّمناکَ بَینَ یَدَی حاجاتِنا》 【یا وَجیهاً عِندَاللهِ اِشفَع لَنا عِندَاللهِ】 🇮🇷 ╭─═ঊঈ. 🌷❤️ 🌷ঊঈ═─╮ @shahid_saleh_hashemi ╰─═ঊঈ 🌷❤️ 🌷ঊঈ═─╯
بی هیچ استعـاره؛ و بی هیچ قافیہ چادر عجیب روی سرت " عشق " میکند! 🇮🇷 ╭─═ঊঈ. 🌷❤️ 🌷ঊঈ═─╮ @shahid_saleh_hashemi ╰─═ঊঈ 🌷❤️ 🌷ঊঈ═─╯
چه زیبا میشد این دنیا اگر شاه و گدا کم بود اگر بر زخم هر قلبی همان اندازه مرهم بود چه زیبا میشد این دنیا اگر دستی بگیرد دست اگر قدری محبت را.. به ناف زندگانی بست چه زیبا میشد این دنیا کمی هم با وفا باشیم نباشد روزگاری که... نمک بر زخم هم پاشیم چه زیبا میشد این دنیا نیاید اشک محرومی زمین و آسمان لرزد ز آه و درد مظلومی چه زیبا میشد این دنیا شود کینه ز دلها گم اگر بشکستن پیمان نگردد عادت مردم 🍁🌱🍁🌱🕊🌱🍁🌱🍁 🇮🇷 ╭─═ঊঈ. 🌷❤️ 🌷ঊঈ═─╮ @shahid_saleh_hashemi ╰─═ঊঈ 🌷❤️ 🌷ঊঈ═─╯
1_424957390.mp3
3.92M
🎼 جایگاه امام علیه السلام از زبان رهبر معظم انقلاب... 🌱 🇮🇷 ╭─═ঊঈ. 🌷❤️ 🌷ঊঈ═─╮ @shahid_saleh_hashemi ╰─═ঊঈ 🌷❤️ 🌷ঊঈ═─╯
قشنگ ♻️چقدر زیباست روی تابلویی بنویسیم ⚠️ جاده لغزنده است! 🏁 دشمنان مشغول کارند! 🚦با احتیاط برانید! ⛔️ سبقت ممنوع...! 📛 دیر رسیدن به پست و مقام، بهتر از هرگز نرسیدن به "امام زمان" است..! 🆘 اگر پشتیبان "ولایت فقیه" نیستید، لااقل کمربند "دشمن" را نبندید! ⛔️ دور زدن اسلام و اعتقادات ممنوع! 🛑 با دنده لج حرکت نکنید و با وضو وارد شوید.. 🚩 چرا که این جاده آغشته به خون مطهر شهداست.. 🇮🇷 ╭─═ঊঈ. 🌷❤️ 🌷ঊঈ═─╮ @shahid_saleh_hashemi ╰─═ঊঈ 🌷❤️ 🌷ঊঈ═─╯
سالروز‌شهادت‌امیرسرلشکر‌خلبان‌عباس‌بابایے♥️ تاریخ‌تولد:۱۳۲۹/۰۹/۱۴ تاریخ‌شهادت:۱۳۶۶/۰۵/۱۵ محل‌تولد: محل‌شهادت: فرزندان: #۳فرزند(سلما،محمد،حسین) جنگ‌ها‌و‌عملیات‌ها: درجہ‌: شهیدعباس‌بابایےپس‌از ۶۰مأموریت‌جنگےموفق، درصبح روز۱۵مردادسال۱۳۶۶، مصادف‌باروز ، همراه باسرهنگ‌علےمحمدنادرے بہ منظورشناسایے منطقہ‌وتعیین‌راه‌کارصحیح‌اجراے عملیات،با یک‌ ۵ از پایگاه هوایےتبریزبہ‌پرواز درآمدند و وارد‌آسمان‌عراق شدند.🦋 بابایے و نادرے پس‌از انجام‌دادن‌مأموریت،بہ هنگام‌بازگشت،درمنطقہ‌عملیاتےسردشت در۱۵ مرداد۱۳۶۶ موردهدف‌شلیک‌توپ‌ضدهوایےشیلکا ۲۳ میلی‌مترے پدافندخودےسپاه پاسداران قرارگرفتند و بابایےکہ‌در کابین‌عقب حضورداشت ازناحیہ‌سرمجروح وبلافاصلہ‌بہ‌شهادت‌رسید.🕊 پیکر‌ایشان‌در جنوب شاهزاده‌حسین‌قزوین بہ خاک‌سپرده‌شد.🔗🌸 🇮🇷 ╭─═ঊঈ. 🌷❤️ 🌷ঊঈ═─╮ @shahid_saleh_hashemi ╰─═ঊঈ 🌷❤️ 🌷ঊঈ═─╯
🌱 به‌قولِ‌یه‌بنده‌خدایے هیچ‌مکانےاینقدر‌شلوغ‌نیست‌ که‌نتونےتوش‌با‌ خلوت‌کنے...؛)! 🇮🇷 ╭─═ঊঈ. 🌷❤️ 🌷ঊঈ═─╮ @shahid_saleh_hashemi ╰─═ঊঈ 🌷❤️ 🌷ঊঈ═─╯
دست های خدا باشیم برای برآوردن رویای انسانی دیگر این قانون کائنات است که هرگاه معجزه زندگی دیگران باشیم بی شک کس دیگری معجزه زندگی ما خواهد بود. 🇮🇷 ╭─═ঊঈ. 🌷❤️ 🌷ঊঈ═─╮ @shahid_saleh_hashemi ╰─═ঊঈ 🌷❤️ 🌷ঊঈ═─╯
🌸داستان شب بی بی ویکتور، لقب مادربزرگ یکی از دوستانم به نام مجید بود که خودم این اسم را رویش گذاشته بودم. یک روز به ایشان گفتم: بی بی هزارماشاالله وقتی لباس رسمی می پوشید و کیف دستی مجلسی تان را به دست می گیرید، از شیکی و زیبایی، هیچ چیزی از ملکه ویکتوریا کم ندارید. بی بی هم ساده و بی ریا، قاه قاه از خنده ریسه رفت و اسم "بی بی ویکتور" در جمع خودمانی ها، اسم روی ایشان ماند. همه خوبی های ایشان به کنار، ولی مهارت جادویی ایشان در "ساخت ترشی پوست لیمو"، در کل جهان همتا نداشت. من بعد از سربازی، هر سال یک شیشه ترشی از ایشان، سهمیه داشتم که اسمم هم با خط مکتبی بی بی، روی درب آن نوشته شده بود. سالی که تازه نامزد کرده بودم، شیشه ترشی ام را به نامزدم دادم و با همین شیشه ترشی که معرکه هم بود، کلی از ایشان دلبری کردم... بعد از ازدواجم، مجید ما را برای ناهار و معرفی خانمم، به مادر و مادر بزرگش به خانه شان دعوت کرد. ظهر جمعه بود و وقتی وارد خانه شدیم، بوی غذا هوش از سرمان برد. یکی دو ساعت به گپ و گفتگو گذشت و سفره ناهار برپا شد. چه سفره زیبایی، کلم پلو شیرازی، سالاد شیرازی، ماست و خیار، حلوای زعفرانی، بشقاب های سبزی خوردن با تربچه و لیموهای جهرمی درشت قاچ شده و انواع مخلفات که مادر و مادر بزرگ مجید، با کدبانویی و مهارت تمام، زحمت آنها را کشیده بودند. جای همه شما خالی، من و خانمم تا توانستیم ترشی پوست لیمو خوردیم. بعد از ناهار، هنگام سفره جمع کردن، بی بی به مجید گفت: ننه مجید، پوست لیموهایی رو که خورده شده، بده تا برای ترشی آماده اش کنم. مجید هم انگار بی خیال های همه عالم، همه پوستهای لیمویی که آب را روی سالاد و کلم پلو ها ریخته بودیم از کف سفره جمع کرد و به بی بی داد. بی بی هم دست به کار شد و با ملچ ملچ و لذتی وصف ناپذیر، با دندانهای مصنوعی اش داخل پوست لیموها را خالی کرد و آن ها را به اصطلاح برای ترشی آماده کرد... نگاهم به چهره مچاله شده خانمم که افتاد، خودم ته داستان و قافیه را خواندم. شده بودم مثل بره ای که خودش می دانست می خواهد سرش را ببرند. دو هفته طول کشید تا خانمم با من آشتی کرد و عیال من، تنها زن جهان است که همیشه، هر وقت اسم "ترشی" را می شنود حالش بد می شود. همین الان، دو کارتن از شیشه های ترشی پوست لیموی بی بی ویکتور را دست نخورده در زیرزمین خانه دارم که دلم نیامده آن ها را دور بیندازم. حاضرم آن ها به تک تک شما عزیزان بدهم تا میل بفرمایید و عرض بنده را تایید بفرمایید که "واقعاً ترشی پوست لیموی بی بی ویکتور، در جهان بی نظیر است." 💐🕊💐🕊✨🕊💐🕊💐 🇮🇷 ╭─═ঊঈ. 🌷❤️ 🌷ঊঈ═─╮ @shahid_saleh_hashemi ╰─═ঊঈ 🌷❤️ 🌷ঊঈ═─╯
‌ ای خدای مهربانم به ذکرنام زیبایت ونیایش لحظه هایت وجودمان راملکوتی گردان تاآنچه تومیخواهی باشیم وازآنچه هستیم رهاشویم 🌟شبتون پراز نگاه خدا 🌟 🇮🇷 ╭─═ঊঈ. 🌷❤️ 🌷ঊঈ═─╮ @shahid_saleh_hashemi ╰─═ঊঈ 🌷❤️ 🌷ঊঈ═─╯