موکب آمستردام
داستان درباره ی شخصی به نام علیرضا رجبی هست که وقتی ایران بوده خیلی مذهبی نبوده تا حدی که فقط در تاسوعا عاشورا به هیئت میرفته است. بعد تصمیم گرفت که به هلند مهاجرت کند و دقیقا در شب های تاسوعا و عاشورا به هلند رسید، او خیلی دلش گرفت که ایران نیست تا بتواند به هیئت برود. آنگاه یک هیئت را در همان شهر به او معرفی کردند و او به آنجا رفت.
و از همان شب هست که مسیر زندگیش عوض میشود.
و از آن به بعد، هرسال دو سه هزار نفر را از اروپا جمع میکند و با خود به پیاده روی اربعین می آورد.
#موکب_آمستردام
#اربعین
#معرفی_کتاب
✅ پاتوق کتاب شهیده زینب کمایی
@maghar98
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✅پاتوق کتاب شهیده زینب کمایی
@maghar98
بعد از واقعه عاشورا دشمن تمام کسانی را که زنده مانده بودند، اسیر کرد. میان این اسرا، دختر کوچکی هم دیده می شد. این دختر کوچک «رقیه» بود. رقیه دختر امام حسین (ع) که حالا بعد از شهادت پدرش به همراه عمه اش زینب و اسرای دیگر به طرف شام می رفت...
از داخل خرابه های شام، صدای یک کودک به گوش می رسید. تمام کسانی که در میان اسرا بودند، می دانستند که این صدای رقیه دختر کوچک امام حسین است. رقیه از خواب بیدار شده بود و سراغ پدرش را می گرفت. گویا خواب پدرش را دیده بود. در این حال یزید، دستور داد سر امام حسین علیه السلام را به رقیه نشان بدهند. وقتی حضرت رقیه(س) سر بریده پدرش امام حسین علیه السلام را دید، با فریاد و ناله خودش را روی سر بریده پدرش انداخت و همان جا، از دنیا رفت. و این گونه ی دردانه ی امام حسین دیده ی از جهان فرو بست.
کتاب«بزرگترین دختر عالم» داستان حضرت رقیه(س) را با روایتی ادبی بیان می کند.در این کتاب، نویسنده نگاهی نو به قصه قهرمانیهای دختر کوچک امامحسین(ع) دارد، او در کتاب «بزرگترین دختر عالم» از حضرت رقیه(س) می گوید و روایتی داستانگونه از ماجرای دختر کوچک امام حسین(ع) در روز عاشورا ارائه می دهد. این داستان مصیبتی را روایت میکند که هر غمی در مقابل آن کوچک جلوه میکند.
گفتنی است که از این کتاب که برای نوجوانان نگارش شده است ترجمه ای نیز به زبان اسپانیایی انجام شده و در اختیار علاقه ندن قرار گرفته است.
کتاب حاضر را کانون پروش فکری کودکان و نوجوانان منتشر کرده و ترجمه ی اسپانیایی این اثر نیز از سوی موسسه ی فرهنگی اندیشه ی شرق با همکاری کانون پرورش فکری صورت گرفته است.
#بزرگترین_دختر_عالم
#حضرت_رقیه
#بریده_کتاب
✅پاتوق کتاب شهیده زینب کمایی
@maghar98
کتاب "بزرگترین دختر عالم" نوشته سید مهدی شجاعی از سوی انتشارات کانون پرورش فکری کودکان و نوجوان منتشر شد.
این کتاب که برای گروه سنی "ج" و "د" نوشته شده است داستان زندگی حضرت رقیه دختر امام حسین(ع) را به زبانی ساده برای کودکان شرح میدهد.
.در این کتاب، نویسنده نگاهی نو به قصه قهرمانیهای دختر کوچک امامحسین(ع) دارد، او در کتاب «بزرگترین دختر عالم» از حضرت رقیه(س) میگویدو کتاب را با دستهای «رضوانه» دختر از دست رفتهاش به محضر رقیه حسین تقدیم میکند.
این کتاب 32 صفحهای، روایتی داستانگونه از ماجرای دختر کوچک امام حسین(ع) در روز عاشوراست و «شجاعی» در این داستان، با نثر ادبی مصیبتی را روایت میکند که پیش آن هر غمی کوچک جلوه میکند.«ماهنی تذهیبی» تصویرسازی کتاب را بر عهده داشته.
#بزرگترین_دختر_عالم
#حضرت_رقیه
#بریده_کتاب
✅پاتوق کتاب شهیده زینب کمایی
@maghar98
در "بزرگترین دختر عالم" میخوانیم: در سه سالگی با پدرش، برادرش، عمهاش، عموهایش، پسرعمو و دخترهایش وارد سرزمینی به نام کربلا شده است. در کربلا دشمنان پدر، دشمنان خدا و دشمنان انسانیت با پدرش به جنگ برخاستهاند؛ جنگی ناجوانمردانه و نابرابر. دشمن در این جنگ، پدرش را کشته است.
#بزرگترین_دختر_عالم
#حضرت_رقیه
#بریده_کتاب
✅پاتوق کتاب شهیده زینب کمایی
@maghar98
👆👆👆
این هفته یکی از آقایان گفته بود:
” خانم ما انگار کتاب را می خورد به جای آنکه بخواند. خدا خیرت دهد کتاب باریک نده.یک کتاب قطوری بده که تا ۱ هفته نگوید کتاب می خواهم.”
فروشنده خنده اش گرفته بود😂 و به ایشان کتاب دختران شهید می شوند را داده بود.
این یکی هنوز نرفته بود که بعدی گفت:
📚“بی زحمت یه کتاب باریک و یک کتاب قطور هم به من بدید خانم ماهم از آن کتاب خوان های قهار شده!”
فروشنده در جواب ایشان با خنده گفته بود:
” نمردیم و چشم و هم چشمی خانمها در مبحث کتابخوانی را هم دیدیم.”😉😄
✅پاتوق کتاب شهیده زینب کمایی
@maghar98
بریده کتاب گلستان یازدهم:
عقربه های ساعت با من سر لج داشتند، از همیشه تندتر می چرخیدند.ساعت شد دو و ربع بعد از نیمه شب. آرام شانه هایش را تکان دادم. علی، علی جان بیدار شو.
فوری بیدار شد، هراسان پرسید:«ساعت چنده؟» آهسته گفتم: «نگران نباش دو و ربع.» رفت و وضو گرفت. لباس پوشید ساکش را دادم دستش.
: برات دو تا انار گذاشتم به یاد هر دو مون. هر دانه اناری که خوردی یاد من بیفت. تو رو خدا این بار زود بیا! نگاهم کرد و گفت: «می آم خیلی زود، اما به مامان نگو .» پرسیدم:« مثلا کی ؟»
- زود چند روزه. بین خودمان باشد.......
علی آقا بند پوتین هایش را بست. بغض راه گلویم را بسته بود. دلم می خواست داد بزنم و بگوئیم: «علی نرو!علی آقا به خاطر من و بچه ها نرو! ......»دلم میخواست هوار بزنم و بگوئیم : «آی همسایه ها، بیدار شید. ندارید شوهرم، تمام دلخوشی ام، بره! تو رو خدا یکی جلوش رو بگیره!»
اما به جای این همه با بغض ته گلو مثل همیشه موقع خداحافظی گفتم: « علی جان شفاعت یادت نره، به خاطر ......»
زیر لب گفتم:« زود برگرد.»
#گلستان_یازدهم
#شهید_علی_چیت_سازیان
#بریده_کتاب
✅پاتوق کتاب شهیده زینب کمایی
@maghar98
کتاب «گلستان یازدهم» نوشته بهناز ضرابیزاده که دربردارنده خاطرات زهرا پناهیروا، همسر شهید هست.
دفتر دیگری است از خاطرات شهدای هشت دفاع مقدس، تا وجوه دیگری از شخصیت یکی از غیورمردان جنگ تحمیلی نمایان شود. این بار بهناز ضرابیزاده، نویسنده کارکشته ادبیات دفاع مقدس که کتاب پیشینش «دختر شینا» با استقبال زیاد مخاطبان روبهرو شده بود، خاطرات شهید علی چیتسازیان، فرمانده اطلاعات و عملیات لشکر 32 انصارالحسین(ع) سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در دوران دفاع مقدس را از زبان همسرش زهرا پناهیروا روایت کرده است. این کتاب از سوی انتشارات سوره مهر منتشر شده است.
#گلستان_یازدهم
#شهید_علی_چیت_سازیان
#بهناز_ضرابی_زاده
✅پاتوق کتاب شهیده زینب کمایی
@maghar98
«گلستان یازدهم» دربردارنده خاطرات مشترک خانم پناهی روا و شهید چیت سازیان از زمان آشنایی، عقد، ازدواج و شهادتشان است و البته مروری هم به سال های بعد از شهادت شهید دارد و زندگی همسر ایشان را روایت می کند.
زندگی شهید چیت سازیان با همسرش یکی از موضوعات جذاب از دفاع مقدس است، زیرا این کتاب دربردارنده خاطرات دوران هشت ماه زندگی مشترک زهرا پناهی روا با سردار شهید چیت سازیان است که به زندگی همسر شهید بعد از شهادت همسر نیز پرداخته شده است و جلوه دیگر این کتاب تولد فرزند شهید در 37 روز پس از شهادت وی است که نامش را علی گذاشتند.
در حقیقت اسم این کتاب به نوعی شخصیت سردار شهید چیت سازیان را معرفی می کند و با محتوای کتاب در ارتباط است و هم از کلیشه به دور است؛ چیزی که در این کتاب زیبا و جذاب است زندگی این دو فرد بود که یک دوران کوتاهی باهم بودند. خانم پناهی روا به دزفول می رود و آنجا در کنار همسرشان زندگی می کند و به نظر من این زندگی یک گلستان بوده؛ و این دو در دزفول در کوچه ای زندگی می کردند که اسم آن کوچه گلستان یازدهم بوده و در نهایت اسم این کتاب گلستان یازدهم انتخاب شده است.
#گلستان_یازدهم
#شهید_علی_چیت_سازیان
#بهناز_ضرابی_زاده
✅پاتوق کتاب شهیده زینب کمایی
@maghar98
چیت سازیان بیستم آذر ماه سال ۱۳۴۱ در خانواده ای مذهبی در همدان دیده به جهان گشود. جرات, تیزهوشی و توانائی جسمی از خصوصیات بارز دوران کودکی او بود. علاقه زیادی به ورزش های رزمی داشت. پر تلاش و باروحیه بود. دوران ابتدائی و راهنمایی را در شرایط فقر خانواده گذراند و خود نیز برای امرار معاش خانواده اش کار می کرد.
ورودش به هنرستان فنی و حرفه ای همزمان با پیروزی انقلاب بود.
او وارد بسیج شد و در پادگان آموزشی قدس همدان آموزش های نظامی را گذراند. هوش و ذکاوت او در کسب فنون نظامی به قدری بود که در مدت کوتاهی به عنوان فرمانده نیروهای آموزشی انتخاب شد. بعد از آن فرمانده مرکز آموزش نظامی شد.
با شروع جنگ با قبول فرماندهی گردان انصار الحسین (ع) و به عهده گرفتن مسئولیت آموزش جنگ های کوهستانی در این گردان به منطقه عملیاتی رفت.
در عملیات مسلم بن عقیل با اینکه بیش از ۱۷ سال سن نداشت ۱۴۰ نفر از نیروهای بعثی را که به اسارت رزمندگان اسلام در آمده بودند از داخل خاک عراق به پشت جبهه انتقال داد و شهامت و شجاعت خود را به اثبات رساند.
علی چیت سازان با تشکیل لشکر انصار الحسین (ع) به عنوان فرمانده اطلاعات و عملیات این یگان برگزیده شد و در بیشتر عملیات ها شرکت کرد.او 6 بار از نواحی مختلف مجروح شد اما هر بار با جدیتی بیشتر و عزمی راسخ تر به جبهه بر می گشت.
علی چیت سازیان همانند فرماندهان سپاه پاسداران انقلاب اسلامی, با وجود اینکه مسئولیت سنگین فرماندهی اطلاعات و عملیات لشکر انصارالحسین(ع) را به عهده داشت، هیچ گاه از نیروهای مخلص بسیجی دور نمی شد, در مواقع عملیات با اینکه ماموریت خود را که شناسایی مواضع دشمن بود ,از قبل انجام داده بود، اما به برداشتن اسلحه و حضور در عملیات به یاری رزمندگان گردان های عملیاتی می شتافت.
علی چیت سازیان در عملیات کربلای ۴ و ۵ نیز به عنوان فرمانده محور عملیاتی لشکر انصارالحسین (ع) به مبارزه با دشمنان خدا پرداخت.
تیز هوشی و قدرت تصمیم گیری فوقالعاده او در عملیات باعث شده بود که فرماندهی لشکرانصارالحسین (ع) بگوید : با وجود علی بسیاری از مشکلات عملیاتی ما حل می شود.
سرانجام این سردار ملی و سرباز فداکار اسلام در روز چهارم آذر ۱۳۶۶ در حین انجام ماموریت گشت شناسایی به درجه رفیع شهادت نائل آمد.
قبل از او برادرش شهید.شده بود.
از سخنان معروف این شهید این است که : کسی می تواند از سیم خاردار های دشمن عبور کند که در سیم خاردار های نفس خود گیر نکرده باشد.
کسی می تواند از سیم خاردارهای دشمن عبور کند که از سیم خاردارهای نفس خویش عبور کرده باشد.
#گلستان_یازدهم
#شهید_علی_چیت_سازیان
#بهناز_ضرابی_زاده
✅پاتوق کتاب شهیده زینب کمایی
@maghar98
گلستان یازدهم عاشقانه ای آرام در دل جنگ است. کتاب دارای نثری روان و داستانی است که بر جذابیت خاطرات افزوده است.
نویسنده «دختر شینا» روایت زندگی شهید چیتسازیان را از جذابترین روایتها از دفاع مقدس دانست و گفت: فرزند این زوج، 37 روز پس از شهادت چیتسازیان متولد شد. این کتاب در قالب خاطره نوشته شده است و من در نگارش این کتاب کوشیدم ساختار و تکنیک جذاب و متفاوتی داشته باشم.
نویسنده کتاب درباره شیوه نگارش « گلستان یازدهم » به خبرگزاری ایکنا گفته بود: نگارش این کتاب ساختاری متفاوت با «دختر شینا» دارد زیرا سعی کردهام در حوزه خاطره هم به ساختار و هم به تکنیک این کار توجه بیشتری داشته باشم.
به گفته ضرابیزاده، وقایع مهمی مانند فوت حاج ملاعلی همدانی و دیگر حوادث اثرگذار در موج انقلابی مردم همدان در خلال این داستان روایت میشود. این کتاب با شمارگان دو هزار و 500 نسخه، قطع رقعی، 116 صفحه منتشر می شود.
#گلستان_یازدهم
#شهید_علی_چیت_سازیان
#بهناز_ضرابی_زاده
✅پاتوق کتاب شهیده زینب کمایی
@maghar98
ضرابی زاده میگوید: پس از انتشار کتاب «دختر شینا» برای انتخاب سوژه مستاصل شده بودم، از خود شهدا مدد گرفتم و با خودم گفتم اگر قرار است در مورد یکی از شهدا بنویسم خودش جلو بیاید. چند روز بعد از تهران تماس گرفتند و گفتند چند ساعت مصاحبه با همسر شهید چیتسازیان داریم و در صورت امکان من خاطرات ایشان را بنویسم. فایلها را فرستادند و پس از گوش دادن به آنها به این نتیجه رسیدم که خودم باید با ایشان گفتوگو کنم. حدود 30 ساعت با ایشان مصاحبه کردم و پس از دو سال که به نگارش اختصاص داشت، کتاب گلستان یازدهم منتشر شد.
نسل امروز نیاز به الگوهای درست رفتاری دارد. خاصیت نوجوانی این است که به دنبال الگو میگردد. اگر این الگوها را به نوجوانها ندهیم از جای دیگری میگیرند. وظیفه ما به عنوان کسانی که در امور فرهنگی فعالیت داریم، این است که الگوهای درستی در اختیار آنها بگذاریم. به باور ضرابیزاده، در حوزه خاطرات شهدا این ظرفیت وجود دارد که شهدا نمونههای بارزی هستند. به گفته او، کسی در سرزمینش قهرمان است که بتواند از دو مانع بزرگ، یعنی عشق و محبت و ترس در زندگی خود بگذرد و شهدای ما اینچنین بودند.
#گلستان_یازدهم
#شهید_علی_چیت_سازیان
#بهناز_ضرابی_زاده
✅پاتوق کتاب شهیده زینب کمایی
@maghar98
خانم ضرابی زاده همراه با جمعی از نویسندگان و ناشران با رهبر معظم انقلاب ملاقات میکند و میگوید: من تقریبا جزو نفرات آخری بودم که در این جلسه درباره کارهای جدیدم با رهبر معظم انقلاب صحبت کردم، به ایشان عرض کردم که کتاب جدید من راجع به شهید چیتسازیان است که با عنوان «گلستان یازدهم» منتشر شده است. رهبر معظم انقلاب فرمودند که حتما این کتاب را میخوانند. من برای آن جلسه دو جلد از «گلستان یازدهم» را بههمراه برده بودم تا یکی را تقدیم مقام معظم رهبری کنم و برای جلد دیگر از ایشان بخواهم که یادداشتی بر کتاب بنویسند. ایشان در همان جلسه متن کوتاهی را نوشتند: «رحمت و سلام خدا بر شهید عزیز علی چیتسازیان و درود بر همسر آن شهید و سپاس از نویسنده متعهد این کتاب».
ضرابی زاده میگوید: یکی از بهترین لحظات زندگی من که نعمت بهشتی دنیوی ام تلقی می شود، لحظه ای بود که مقام معظم رهبری تقریظی بر کتاب گلستان نوشتند.
در تقریظ مقام معظم رهبری بر کتاب «گلستان یازدهم» آمده است:
بسماللهالرّحمنالرّحیم
این روایتی شورانگیز است از زندگی سراسر جهاد و اخلاصِ مردی که در عنفوان جوانی به مقام مردان الهی بزرگ نائل آمد، و هم در زمین و هم در ملأ اعلیٰ به عزّت رسید .. هنیئاً له.
راوی -شریک زندگی کوتاه او- نیز صدق و صفا و اخلاص را در روایت معصومانهی خود بروشنی نشان داده است.
در این میان، قلم هنرمند و نگارش آکنده از ذوق و لطف نویسنده است که به این همه، جان داده است. آفرین بر هر دو بانو؛ راوی و نویسنده کتاب.
#گلستان_یازدهم
#شهید_علی_چیت_سازیان
#تقریظ_رهبری
✅پاتوق کتاب شهیده زینب کمایی
@maghar98
بریده ای از کتاب گلستان یازدهم:
” اشک توی چشمهای هر دویِمان بازی میکرد.
علی آقا آدم توداری بود و خیلی کم احساساتش را به زبان میآورد. خم شد و مشغول بستن بند پوتینهایش شد. ساعت هدیۀ سر عقد را بسته بود. به دستش گشاد بود. فکر کردم یادم باشد دفعۀ بعد که برگشت بدهم برایش کوچکش کنند. وقتی سرش را بالا گرفت، دیدم چشمها و صورتش تا زیر گلو سرخ شده. صدایش بغض داشت، گفت: «گُلُم، مواظب خودت باش. حلالم کن.»
دلم میخواست با صدای بلند گریه کنم. دلم میخواست بگویم من را با خودت ببر. توی چشمهایم خیره شد. چشمهای آبیاش مثل دریا متلاطم بود. گفتم: «تو هم مواظب خودت باش. شفاعت یادت نره.»
یکدفعه بدون اینکه چیزی بگوید، از پلهها پایین دوید و، همانطور که تندتند و پشت به من میرفت، دستش را بالا گرفت و گفت: «گُلُم، من رفتم. خداحافظ.» “
✅پاتوق کتاب شهیده زینب کمایی
@maghar98
” بریده ای از کتاب گلستان یازدهم:
«بابا، یادته شب عروسی به علی آقا چی گفتی؟! گفتی اگه دخترم یه شب با یه مرد زندگی کنه، بهتر از اینه که یه عمر با یه نامرد زندگی کنه. این یک سال و هشت ماه مثل برق و باد گذشت. برای من یه شب بود. من یه شب با یه مرد زندگی کردم و تموم. فکر نکنم دیگه مثل علی آقا پیدا بشه.» بعد با بغض و گریه به حلقۀ توی دستم نگاه کردم و گفتم: «بابا، تو مردتر از علی میشناسی؟!»
بابا بلند شد و آمد کنارم ایستاد. چشمهایش سرخ و پُر از اشک بود. تا به حال او را اینطور ندیده بودم. مرا بغل کرد و بوسید و گفت: «نه بابا جان، نه به خدا، ندیدهم. علی آقا خیلی مرد بود. لنگه نداشت و نداره.» “
✅پاتوق کتاب شهیده زینب کمایی
@maghar98
سلام خدمت همه ی شما همراهان گرامی.
صبح عالی تون متعالی.
خوشحال هستیم که به کانال ما پیوستید.
ما پنج ماه هست که در سه پیام رسان سروش، ایتا و بله در خدمت شما هستیم و اکنون در این سه کانال به بیش از دوهزار عضو رسیده ایم.
اساس کار ما بر این بوده که به روز ترین، پر تیراژ ترین و مفید ترین کتابهای مذهبی، شهدایی و همچنین رمانهای عاشقانه و مذهبی را گلچین کنیم و پس از معرفی و نقد و بررسی اش، نکته ها و بریده های نابی از کتاب را نیز به اشتراک بگذاریم.
حال از شما دوستان اهل کتاب خواهش میکنم که شما هم ما را در لذت کتابخوانی تان شریک کنید و نکات و نقد هایی که از کتابتان دارید را برای ما بفرستید تا بهترین آنها را با نام خودتان در کانال بگذاریم.
همراهی شما با ما، انگیزشی قوی می آفریند تا انشاءالله روز به روز مطالب بهتری را ارائه دهیم.
🌺🌺🌺منتظر تان هستیم🌺🌺🌺
🌺🌺🌺 @yasaman8 🌺🌺🌺
محمد»، رمانی پیرامون زندگی پیامبر اسلام(ص) است. این کتاب، نوشته ابراهیم حسن بیگی، در 288 صفحه توسط انتشارات مدرسه منتشر شده است. ویژگی خاص کتاب اینست که، راوی داستان یک یهودی است که برای ترور پیامبر به مکه اعزام میشود؛ در طول سفر، این فرد موظف به تنظیم گزارش است؛ «محمد» مجموعهای از 15 گزارش، یک مقدمه و یک سرانجام است؛ این گزارشها که بر اساس عقاید، نیات و مشاهدات راوی تنظیم میشود از تأثیرگذاری تدریجی شرایط بر وی و تحول درونی او حکایت دارد. این کتاب زیبا و خوشخوان تاکنون به زبانهای انگلیسی، عربی، ترکی استانبولی و ازبکی ترجمه شده است.
#رمان_محمد_(ص)
#سیره_پیامبر
#ابراهیم_حسن_بیگی
✅پاتوق کتاب شهیده زینب کمایی
@maghar98
رمان «محمد(ص)» نوشته ابراهیم حسن بیگی انتشارات مدرسه
در روایت این رمان که در پانزده بخش تالیف شده است، شخصی یهودی که به عنوان یک دانشمند معرفی میشود، از طرف شورای عالی یهود مأمور میشود به سمت پیامبر اسلام(ص) رفته و با تظاهر به اسلام آوردن، یا او را کشته یا عقایدش را به چالش بکشد.
وی به سوی پیامبر اکرم (ص) رفته و شرح زندگی و فعالیتهای او را در پانزده گزارش مجزابرای شورای عالی یهودیان ارسال میکند. اما پس از ارسال گزارش پانزدهم که در ایام بیماری و رحلت پیامبر اکرم(ص) انجام میشود، به شهر خویش باز میگردد و حس میکند که دچار نوعی فقدان شده و روح خود را اسیر رفتار و پیام و کردار پیامبر اکرم(ص) میبیند.
او درمییابد که اتفاقی در درونش رخ داده است. به ویژه اینکه متوجه میشود که در مدت ارسال این نامهها رئیس وی بر اثر مطالعه این نامهها و آشنایی با کردار و منش پیامبر(ص) به اسلام گرایش پیدا کرده است.
این رمان همچنین به زبانهای ترکی و انگلیسی نیز ترجمه شده و چندی پیش نیز ترجمهای از آن به زبان گرجی منتشر شده است.
چاپ هفتم رمان محمد در ۲۰۰۰نسخه در ۳۰۰صفحه منتشر شده است.
#رمان_محمد(ص)
#سیره_پیامبر
#ابراهیم_حسن_بیگی
✅پاتوق کتاب شهیده زینب کمایی
@maghar98