eitaa logo
یادگاه ••مسافرتاسوعا••شهيد(سجادطاهرنيا)
208 دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
214 ویدیو
8 فایل
𑨧اولین کانال رسمی شهید مدافع حرم آقاسجاد طاهرنیا مسافر تاسوعای94 (۹۴/۰۸/۰۱) باحضور مادر ،همسر،برادر و همرزمان شهید مدیر کانال @mohajjer
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
پرچمت را هرکجا دیدم دویدم یارضا زیر این پرچم همیشه خیردیدم یارضا من زمین گیرم ولی تو دستگیرم بوده ای غیر خوبی ازشما چیزی ندیدم یا رضا #یاغـــــریب_الغــــربا #یاامام_رضا_ادرکنی🏴 @shahid_tahernia94 #مهدی
✉️ خدا خطاهای گذشته ما را جبران می‌کند #پیام_معنوی #استاد_پناهیان @shahid_tahernia94 #مهدی
به آخرین پنجشنبه ماه صفر رسیدیم؛ به یاد همه مسافران بهشتی آنان که روزی عزیز دل کسی بودند و امروز عکسی هستند در قاب خاطره ای در ذهن و حسرتی بر دل... #باز_پنجشنبه_و_یاد_شهدا_باصلوات🕊 @shahid_tahernia94 #مهدی
: ⭕️هر گاه شب جمعه را یاد کردید(با شرط اخلاص) آنها شما را نزد (علیه السلام) یاد میکنند... 🕊توفیق نداشتید به سر بزنید؟؟؟ 👈🏻رفیق هنوز نشده 🔸دل ڪه شود، پرواز است ڪه آسمانیت مےڪند. و اگر بال داشته باشےدیگر آسمــان، طعم مےگیرد. ✋🏻دست بر سینہ، بہ زیارت "مےنشینیم همه با هم می خوانیم. بِسمِ اللّٰهِ الرَّحمٰن الرَّحیم اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یَا اَولِیاءَ اللہ وَ اَحِبّائَهُ اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یَا اَصفِیَآءَ اللہ و َاَوِدّآئَهُ اَلسَلامُ عَلَیڪُم یا اَنصَارَ دینِ اللهِ اَلسَلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ رَسُولِ اللہِ اَلسَلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ اَمیرِالمُومِنینَ اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ العالَمینَ اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ اَبے مُحَمَّدٍ الحَسَنِ بنِ عَلِےّ الوَلِےّ النّاصِحِ اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ اَبے عَبدِ اللهِ، بِاَبے اَنتُم وَ اُمّے طِبتُم وَ طابَتِ الاَرضُ الَّتی فیها دُفِنتُم، وَ فُزتُم فَوزًا عَظیمًا فَیا لَیتَنے کُنتُ مَعَڪُم فَاَفُوزَ مَعَڪُم. 🍃شادی روح شهدا،امام شهدا صلوات🍃 @shahid_tahernia94
بسم الله الرحمن الرحیم خاطرات سراسر عشق،سردار شهید کتاب:مهتاب خین *پیکار در عسرت قسمت55 از سر ناچاری در حالی که ب چند مطلب واقف بودم :می دانستم که بلد نیستم زاویه یاب قبضه 120 م.م اسرائیلی را ببندم . ضمن این که می دانستم اگر آن را به صورت غلط ببندم ،بعد از پرتاب گلوله ،این گلوله می رود هوا و درست در همان زاویه برمی گردد ،یا روی سرمان یا در نزدیکی مان می ترکد . در ثانی ،وضعیت روحی بنده را هم شما باید در نظر بگیرید ؛درست است که طی دوران سربازی ،آموزش کار با قبضه خمپاره انداز را دیده بودم ،ولی آخر جنگ که ندیده بودم . این بار دیگر در میدان تیر پادگان همدان لا خمپاره تفنن نمی کردیم ، قرار بود وسط میدان یک جنگ تمام عیار ،خمپاره در کنیم ! این جا مجبورم اعتراف کنم که در طول زندگی ام به عنوان یک رزمنده ،اولین بار در همان ماجرا بود که آمدم و ضعف تخصص و روحیه ی خودم را با توکل به خدا و توسل به اولیاء الهی جبران کردم . دنبال این بودم که یک جوری قضایا را برگزار کنم تا خودشان کوتاه بیایند و من ناشی ،مجبور به کار با آن قبضه ها نشوم . در عرف کلاسیک ،رسم این است که برای قبضه ی خمپاره انداز می آیند و چاله مناسبی حفر می کنند و قنداق قبضه را داخل آن مستقر می کنند . دیدم خوب است از همین بهانه استفاده ی بهینه را به عمل بیاورم .لذا گفتم بروند ودر چند منطقه که خاک چغر وسفتی داشت ،با بیل و کلنگ زمین را بکنند .فکر می کردم زور وفشار کار ،سر چشمه ذوق شان را کور می کند . تا می گفتم بروید وزمین را بکنید ،این ها جنگی می گفتند :به روی چشم ! ذوق زده می رفتند در آن زمین سخت ،چندین حفره ی عمیق می کندند و آماده می کردند .دست های شان تاول زده و تاول ها ترکیده بودند،ولی عین خیالشان نبود . وقتی دیدم راه دررو برایم نگذاشته اند ،به آن ها گفتم :عزیزان ،ظاهر وباطن مطلب این است که من نحوه ی کار کردن با قبضه 120م.م. را بلد نیستم .به علاوه چون طرز کار زاویه یاب آن را نمی دانم ،کافی است گلوله را بر اساس زاویه بندی غلط پرتاب کنم ،آن وقت بر می گردد روی سرمان ،همه مارا نفله می کند . باز گفتند :اشکالی ندارد شما گلوله را شلیک کن و اصلا نگران عواقب اش نباش . ادامه دارد...
🕊 وقتی تو ڪار بهمون فشار می‌اومد یا خسته می‌شدیم ، بهمون می‌گفت: ثواب ڪار رو هدیه ڪنید به یڪی از اهل بیت (؏) ، اونوقت خستگی بهتون غلبه نمیکنه و شما بهش غلبه می‌کنید. ✍ به نقل از : همرزم شهید #شهید_مهدی_حسین_پور #شهید_مدافع_وطن #یگان_ویژه_صابرین @Shahid_tahernia94
نمایشگاهی در حرم حضرت زینب بیاد شهدای مدافع ایرانی... شهید آقا سجاد طاهرنیا @shahid_tahernia94
بسم الله الرحمن الرحیم خاطرات سراسر عشق،سردار شهید کتاب:مهتاب خین *پیکار در عسرت قسمت:56 دیگر برایم چاره ای نمانده بود . گفتم:خب ،پس شما همگی ،قدری بروید عقب . از آن جا که طرز کار زاویه یاب قبضه 120م.م را بلد نبودم ،دستگیره ی آن را بدون محاسبه و به طور مکانیکی چرخاندم .گلوله خمپاره را برداشتم،ضامن آن را کشیدم ،زیر لب سه بار قل هوالله خواندم و آن را به گلوله دمیدم . حتی گلوله را بوسیدم و گفتم :خدایا به اومید تو! ببین تپه ی اول قراویز که دست بچه ها ی خودمان بود . از تپه دوم تا پنجم آن ،دست دشمن بود و حتی با چشم غیر مسلح می شد روی خط الراس آن ها تردد نفرات بعثی رادید .دل خودم را خوش کرده بودم که اگر گلوله روی سرمان برنگردد ،شاید به لطف خدا برود طرف آن ها . بعد هم آن گلوله را با هزار حول ولا ،انداختم داخل قبضه 120م.م و...بنگ ! این مطلب رامن تابه امروز در چند جا گفته ام :خدا را گواه می گیرم ،اولین گلوله ی خمپاره ی 120م.م را که بدون محاسبه شلیک کردیم ،رفت وسط بعثی ها ی مستقر بر روی تپه دوم قراویز و همه ی آن ها را تکه تکه کرد . می شود گفت شلیک مان ما رمیتی بود [با خنده]...ولکن الله رمی. بچه ها بال در آورده بودند از خوشحالی . حالا مگر حرف حساب به خرج شان می رفت؟ هر چه می گفتم :آقا جان من برای پرتاب این گلوله ،از تخصص ننه ام استفاده کرده ام،باورشان نمی شد ![می خندد]. بعد از آن ماجرا ،آمدند و چهار قبضه خمپاره انداز دیگر هم برایمان آوردند و استعداد واحد ادوات بچه های سپاهی همدانی جبهه قراویز ،رسید به شش قبضه خمپاره انداز .به علاوه مدت ها برای بچه ها آموزش تخصصی کار با پلاتین برد ،زاویه یاب و محاسبه و دیده بانی خمپاره انداز را به مورد اجرا گذاشتند . با همه ی این تمهیدات ،شلیک های بعدی ما ،ابدا به پای آن دقتی که در جریان پرتاب آن گلوله ی ما رمیتی مشاهده کردیم ،نرسید که نرسید !دیگر هیچ وقت نشد که بتوانیم گلوله یمان را با چنان دقتی بفرستیم بر روی هدف . داستان آن شلیک ما رمیتی ،هنوز هم در بین بچه رزمنده های قدیمی سپاه همدان ،زبان زد خاص وعام است . ادامه دارد...
یادگاه ••مسافرتاسوعا••شهيد(سجادطاهرنيا)
نمایشگاهی در حرم حضرت زینب بیاد شهدای مدافع ایرانی... شهید آقا سجاد طاهرنیا @shahid_tahernia94
فرازهایی از وصیت‌نامه شهید سید سجاد طاهر نیا «به نام آنکه عشق را آفرید تا ارباب عاشقان حسین (ع) شود» دو توصیه از دو پدر شهید چند سال پیش دو بزرگی که پدر شهید بودند به من توصیه کردند که دو چیز را هرگز فراموش نکنم 1- هر روز خواندن زیارت عاشورا 2- قناعت کردن در تمامی کارها پدر و مادر با عرض سلام به شما عزیزان که تمام وجود و هستی خودتان را فدای تربیت بنده حقیر کردید. از شما عزیزان ممنون هستم ولی شرمنده که نتوانستم هیچ‌گاه کنار شما باشم و خدمتی برایتان انجام بدهم. فقط می‌توانم بگویم ان‌شاءالله حضرت زهرا (س) و حضرت علی(ع) اجرتان دهد و شفیع شما باشد، در آن روز سخت، مرا حلال کنید و این پسرتان را قربانی و فدایی، پسر ارباب بی‌کفن‌مان کنید، از خداوند برای شما صبر و سلامتی خواستارم و از شما خواهش می‌کنم مثل همیشه کمک و پشتیبان همسر و فرزندانم باشید. دوستدار شما : پسر شرمنده شما همسر عزیزم با عرض سلام و خدا قوت به شما که همه بار این زندگی و تربیت فرزندانمان بدوش شما است. از حضرت زینب (س) و بی‌بی سه‌ساله برای شما آرزوی سلامتی و صبر و استقامت طلب می‌کنم. از شما به‌خاطر همه‌چیز ممنونم و از اینکه در تمامی مراحل زندگی پشت بنده‌ی حقیر بودی و مرا در تمامی لحظات یاری کردی از خدا می‌خواهم در آخرت باهم باشیم شاید سختی‌هایی که در زندگی با بنده کشیدی را جبران کنم. لطفاً فاطمه رقیه و محمدحسین را ولایی تربیت کنید و به آن‌ها بگویید که من به چه اندازه دوستشان دارم. خداوند توفیق داد هر روز دو رکعت نماز برای عاقبت‌به‌خیری از روز اول تولد بچه‌ها تا الآن خواندم اگر در توان شما بود برای‌شان بخوانید. یادتان باشد در تمامی مراحل زندگی فقط توکل کنید به خدا و قناعت کنید و به هر چیزی که خداوند به شما داده راضی باشید و از کسی جز خداوند چیزی نخواهید. ببخشید که در لحظات سخت نبودم هرچند وظیفه بنده بود. اما به خاطر همه سختی‌ها از شما عذرخواهی می‌کنم. از خط ولایت جدا نشوید و چادر این هدیه حضرت زهرا (س) را که امانتی دست شما هست، را پاسداری کنید. سلام مرا به پدر و مادرتان برسان و به آن‌ها بگو برای همه‌چیز تشکر می‌کنم. گفت‌وگو و گزارش از الهام پناهی‌فر 🔘🔜 @shahid_tahernia94
☑️مراسم یادبود اولین سالگرد شهادت مدافع حرم شهید مجید عسگری جمکرانی 🔸چهار شنبه ساعت۲۰ 🔸۱۵ خرداد، کوچه۵۱، شهرک شهدا، پایگاه مقاومت بسیج شاهد
❤️ بیعت عملی 🔸 بیعت عملی یعنی؛ در آمادگی باشیم که هرگاه امام قائم علیه السلام ظهور فرمودند، با تمام هستی خود در خدمت و اختیار آن حضرت باشیم؛ چون او که قرار است حکومت عدل جهانی و اسلام ناب محمّدی را در سراسر گیتی برقرار سازد، نیاز به یار و یاور دارد، نیاز به افرادی دارد که دارای ایمان کامل باشند و در آمادگی و انتظار برای فداکاری در راه امام بسر برند. 🔸در واقع بیعت عملی به معنای عمل کردن به چیزی است که هنگام پیمان و بیعت، تعهد کرده بودیم. 🔸 معنای دیگر بیعت عملی، این است که تمام احکام و اخلاق و آداب اسلامی را در خودمان ظاهر کرده باشیم؛ واجبات و مستحبات را انجام و از محرمات و مکروهات اجتناب کنیم و در یک کلمه خود را به اعمال صالحه که دستور خدا و قرآن است مزین نماییم؛ چرا که هر جا در قرآن سخن از ایمان به میان آمده، در کنارش عمل صالح نیز ذکر شده است. 👥 آماده ایم تا با حضور باشکوه در اجتماع مردمی با امام عصر (۲۶ آبان) در سراسر کشور در ساعت ۱۵:۳۰، یاری اش کنیم، با او تجدید نموده و همدل و هم صدا از او بخواهیم تا به نجات جهان برخیزد. @shahid_tahernia94
ما را همـ از رزق آسمانیتان نمڪ گیر ڪنید. شاید رزق مُحـرممان را نوشتند: #شهید_روح_الله_نوزاد #شهید_سجاد_طاهرنیا #شهید_مجتبی_بابائی_زاده @shahid_tahernia94
به مسئولین توصیه میشود:یک نسخه ازاین عکس را قاب بگیرند و در دفتر کارشان نصب کنند، تا یادشان نرود چه بدهی کمرشکنی به این ملت دارند، و چه مسئولیت سنگینی کجایند"مردان"بی ادعا @shahid_tahernia94
بسم الله الرحمن الرحیم خاطرات سراسر عشق،سردار شهید کتاب:مهتاب خین *پیکار در عسرت قسمت57 تا حدود ماه ششم جنگ تحمیلی ؛یعنی اواخر اسفند 1359.در این برهه شش ماهه ،سرپرستی امور فرماندهی سپاه استان همدان را آقای محمد حسینی ؛معاون سپاه استان به عهده داشت . بعد،از طرف دفتر هماهنگی ستاد مرکزی سپاه که اشخاصی از قبیل آقایان داود کریمی ،محمد بروجردی ،محمود زاده ،محمود شهبازی و.... عضو آن بودند ،برای تعین فرمانده سپاه استان همدان اقدام شد . از طرف دیگر بعد از تصرف تپه اول قراویز و سه راهی قره بلاغ ،دیگر رسما خط پدافندی نیروهای سپاه استان همدان در منطقه عمومی سر پل ذهاب شکل گرفته بود .منتها بعد از شهادت محمد رضا فراهانی ،تعدادی از بچه ها ،من جمله حبیب الله مظاهری،به همراه جسد فراهانی به همدان رفتند تا مراسم تشییع و خاکسپاری آن شهید بزرگوار را برگزار کنند .حدود دوهفته بعد از آن مراسم بود که مظاهری در معیت یک اکیپ نیروی رزمنده ،به استعداد تقریبی 40 نفر ،به قراویز بر گشتند . چهرهای شاخص آن جمع عبارت اند از :شهید محمد ترکمان ،شهید علی رضا ترکمان ،حجت کتابی،نعمت کتابی و. ..ما بلافاصله این اکیپ چهل نفری را بین محور های عملیاتی خودمان در منطقه تقسیم کردیم . جبهه تقسیم شده بود :در ارتفاعات شاه نشین و دالاهو تا ریجاب ،نیروهای مسلح عشایری منطقه سر پل ذهاب معروف به فدائیان امام مستقر شده بودند . این بار به جای کاک عبدالله،مسوولیت فرماندهی این برادرهای شجاع مارا ،آقای طهماسبی_از کادرهای اعزامی سپاه تهران به منطقه _عهده دار شد . در منطقه دشت ذهاب ،سه راهی کوره موش و ارتفاعات قراویز و شهرک المهدی ،مسوولیت فرماندهی محور عملیاتی را برادرمان تقی بهمنی به عهده گرفت . در سمت چپ حد محور پدافندی ما ،رودخانه الوند قرار داشت . مسوولیت منطقه چپ ما ،یعنی فرماندهی جبهه بازی دراز و دشت دیر ه که به جبهه ی چپ سر پل معروف شد را آقای محمد ابراهیم شفیعی عهده دار شد . بچه های سپاه تهران مثل محسن وزوایی ،علی رضا موحد دانش و محسن حاجی بابای با آقای شفیعی کار می کردند . در منطقه عمومی گیلان غرب و نفت شهر هم فرماندهی جبهه با آقای حسین الله کرم بود وایشان به اتفاق جواد افراسیابی و ابراهیم هادی با استفاده از نیروهای مردمی عضو گروه چریکی شهید اندرزگو در آن جا فعالیت داشتند .بعد ها توسط همین بچه ها ،در آن منطقه عملیاتی هم انجام شد . ادامه دارد. .. خاطرات سراسر عشق , شهیدحاج حسین همدانی :مهتاب خین کتابخانه (مجمع جهانی خادمین شهدا)
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 🌸🕊🕊🕊🕊🌸🌸 🌸🕊🌷🌷🌹 🌸 🌸🕊🌷🌹🌹 🌸🕊🌹🌹🌹 🌸🌸 🌸🌸🌸 تقاضایی از فرماندهان: از فرماندهان خواهش می کنم اگر خداوند توفیق شهادت را نصیبم کرد اگر جنازه ام دست دشمنان اسلام افتاد به هیچ وجه حتی اندکی از پول بیت المال را خرج گرفتن بنده حقیر نکنند. تقاضا از فرمانده عملیات یا حاج قاسم(سلیمانی) از فرمانده محترم این عملیات و یا حاج قاسم در خواست دارم که(فرصتی) فراهم کنند (تا) خانواده این حقیرسراپا گناه رابرای دیداربا امام و سیدمان ایجادکرده تاشاید این کارباعث شود زحماتشان را تا حدی جبران کرد. ____________ بعد پرواز با این تقاضا از فرماندهان توجه همه را به بیت المال و حفظ آن جلب کرد تقاضایی که همیشه عمر خدمت ده ساله خود به آن پایبند بود.... __________________ بیش از بیست و پنج روز در تابستان ماموریت بودیم ساعت سه صبح رسیدیم تهران رفتیم سراغ ماشین که حرکت کنیم برای قم بخاطر این که مدت طولانی نبودیم خاک زیادی بر روی ماشین و شیشه های آن نشسته بود مخزن ماشین آب زیادی نداشت و که شیشه را تمیز کنیم شیر آبی که داخل محوطه نزدیکمان بود نظرم رو جلب کرد با صدای بلند صدایش کردم و گفتم داری میای مقداری آب از شیر برای شستن شیشه بیار،خودم هم وسایل ها رو داخل ماشین گذاشتم آقا سجاد با دست خالی و بدون آب آمد ، تعجب کردم گفتم پس کو آب...... خیلی خونسرد که سوار میشد گفت بریم برات توضیح میدم با همون وضعیت نسبتا گل آلود شیشه ها از پادگان خارج شدیم اول عوارضی تهران_ قم ایستادیم برای نماز صبح همون جا رفت دو بطری آب معدنی خرید خودش مشغول شستن شیشه های ماشین شد. تازه من متوجه شدم دقت آقا سجاد در استفاده از بیت المال چقدر زیاد است... 🌸🌸🌸🌸🌸🌸 🕊🕊🌷🌹 🌹🌹🌹🌹 لینک کانال رسمی شهید طاهرنیا 🔘🔜 @shahid_tahernia94
💌 تأمل در انگیزه‌ها، یکی از راه‌های خودشناسی #پیام_معنوی #استاد_پناهیان @shahid_tahernia94 #مهدی
بسم الله الرحمن الرحیم خاطرات سراسر عشق،سردار شهید کتاب:مهتاب خین *پیکار در عسرت قسمت:58 ما در جبهه میانی سر پل ذهاب ،از همان روزهای اول تثبیت و زمین گیر شدن دشمن ،محور شناسایی را تعیین و ماموریت کار در آن ها را بین بچه ها تقسیم کردیم و عناصر شاخص و زبده مان را گذاشتیم برای کار روی این محور ها .این عزیزان عبارت بودند از :قدیر نطامی ،علی رضا حاج بابایی ،حبیب الله مظاهری و رسول حیدری .در منطقه بر آفتاب هم گروهی از بچه ها ی گردان 9 سپاه تهران به فرماندهی محسن وزوایی ،مشغول کار شناسایی بر روی مواضع دشمن و خطوط پدافندی آن بودند .برادرمان محمود شهبازی هم با آنها بود . البته تا ان وقت فقط اسم شهبازی به گوش من خورده بود ،ولی اورا حظوری ندیده بودم .شناسایی هایی که توسط بچه های وزوایی در آن جا صورت گرفت ،عملا به کار زمینه سازی عملیاتی آمد که بعد ها ،در آذر ماه سال1360 با نام مطلع الفجر در بر آفتاب به مرحله اجرا گذاشته شد . بعد ها بچه های مجموعه رزمی سپاه همدان در محور میانی سر پل ذهاب ،برای تشکیل تیپ 27 محمد رسول الله (صل الله علیه وآله وسلم) در زمستان 1360 وارد خوزستان شدند .بچه های وزوایی هم در اوایل اسفند همان سال به دو کوهه رسیدند ویکی از قوی ترین گردان های عملیاتی این تیپ را با نام گردان حبیب ابن مظاهر تشکیل دادند که در نبرد های فتح المبین و الی بیت المقدس این گردان خوش درخشید . در اواخر شهریور ماه سال 1361 هم حدود 40 نفر از بچه های نخبه ی گروه چریکی شهید اندرز گو در معیت آقای الله کرم وارد مجموعه تیپ _بعد ها لشگر _27محمد رسول الله (صل الله علیه وآله وسلم) شدند . مجموعه ی این بچه ها، به یمن داشتن تجارب فراوان از کار اطلاعاتی و جوهره ی فعالی که از خودشان بروز دادند ،لشگر 27 محمد رسول الله (صل الله علیه وآله وسلم)را از لحاظ توان کار اطلاعاتی گسترده و دقیق در مناطق عملیاتی متفاوت جنوب وغرب ،خیلی تقویت کردند . طوری که در سال های 1361 و 1362 این لشگر در بین یگان های رزمی سپاه ،از بابت برش اطلاعاتی خودش زبانزد شد . حالا جا دارد بنده از دو عنصر شاخص آن جمع ،جواد افراسیابی و ابراهیم هادی یاد کنم . ادامه دارد... خاطرات سراسر عشق , شهیدحاج حسین همدانی :مهتاب خین کتابخانه (مجمع جهانی خادمین شهدا)
🔲 اپیزود اول: ▫️«اگر صدای مرا می‌شنوید، این ناو آمریکایی است که با شما صحبت می‌کند، خواهش می‌کنم به خاطر ایمنی خود، فاصله و قوانین بین‌المللی را حفظ کنید. اگر برای‌تان امکان دارد آنچه استاندارد است را رعایت کنید، اگر ممکن است فاصله 10 مایلی را رعایت کنید»... ▫️این جملات که به زبان فارسی بیان شده‌اند، درخواست‌های یک ناو متعلق به ایالات متحده آمریکا حاضر در خلیج‌فارس، از یک پرنده نظامی جمهوری اسلامی ایران در سال 1397 است! این جملات را یک بار دیگر بخوانید و به این بخش‌ها توجه کنید: خواهش می‌کنم...، اگر برای‌تان ممکن است...، اگر امکان دارد... 🔳 اپیزود دوم: ▪️ ۱۲ تیر ۱۳۶۷، ناو یواس‌اس وینسنس متعلق به نیروی دریایی ایالات متحده آمریکا، با شلیک موشک حرارتی پرواز شماره IR655 هواپیمایی ایران از تهران به مقصد دبی را مورد هدف قرار می‌دهد و تمامی 290 نفر مسافر و خدمه این پرواز را به شهادت می‌رساند! اما نکته عجیب‌تر در این میان آن است که آمریکا نه تنها هیچ‌گاه برای این اقدام از مردم ایران عذرخواهی نکرد؛ بلکه به ویلیام راجرز فرمانده ناو جنگی آمریکا مدال شجاعت داد. ◻️ اما در فاصله این سی سال، (1367 تا 1397) چه اتفاقی رخ داده که آمریکا با آن گردن‌کشی، جنایت و جسارت، اکنون مجبور است به خدمه ناوهای خود در خلیج‌فارس زبان فارسی و نحوه خواهش کردن از نیروهای نظامی جمهوری اسلامی ایران را آموزش دهد؟ جز آن اقتدار، عزت و ابهت که به واسطه انقلاب اسلامی در کشور ما ایجاد شده است؟ ◽️روشن است که دلیل این تفاوت دست برتر نظام اسلامی در منطقه و توان بازدارندگی بی‌نظیر جمهوری اسلامی ایران به واسطه فرماندهی فرمانده معظم کل قواست... بی‌شک به این دلیل است که آمریکایی‌ها علی‌رغم هیاهو و لفاظی‌های‌شان در بعد رسانه‌ای خوب می‌دانند آن کشور و قدرتی که در منطقه تعیین‌کننده است نظام و کشوری نیست جز جمهوری اسلامی ایران! @shahid_tahernia94
🍃🌸﷽🌸🍃 الهے من چه مے بينم ز احمد چه زيبا منظرے دارد محمد«ص» مبارڪ بر علے و دخت احمد طلوع صادق«ع»وجشن محمد«ص» 🍃🌸🍃🌸🍃 #میلاد_دو_نور_مبارڪـ #عاشقان_عیدتان_مبارڪ @shahid_tahernia94 #مهدی
🌹از امام صادق(ع) پرسیدند: چگونه بر محمد و آل او صلوات بفرستیم؟ فرمود شما مى گوئید: صلوات الله و صلوات ملائکته و انبیائه و رسله و جمیع خلقه على محمد و آل محمد و السلام علیه و علیهم و رحمة الله و برکاته . گفته شد ثواب کسى که به این طریق بگوید چه مى باشد؟ فرمود: بیرون شدن از گناهان است ، به خدا قسم مثل روزى که او را مادر زائیده 🌹 @shahid_tahernia94
✊️ | ملت یمن پیروز است 🔹رهبرانقلاب: امروز مردم یمن سخت‌ترین شکنجه‌ها را دارند از ناحیه‌ی دولت سعودی و همراهانش، و آمریکا و پشتیبانانش تحمل میکنند. لکن بدانید قطعاً ملت یمن و انصاراللّه پیروز خواهند شد. ۹۷/۹/۴ @shahid_tahernia94
بسم الله الرحمن الرحیم خاطرات سراسر عشق،سردار شهید کتاب:مهتاب خین *پیکار در عسرت قسمت:59 از روز اول دی ماه 1359 شهید غلامعلی پیچک به حکم آقای بروجردی به عنوان مسوول عملیات ستاد غرب سپاه منصوب شد . از ان جا که ما از بدو غائله ضد انقلاب در کردستان با نوع بینش و عملکرد افراطی بعضی از مسوولین وقت واحد عملیات ستاد مرکزی سپاه مخالف بودیم و حتی در منطقه با آن ها درگیری داشتیم ،در بین بچه رزمنده های همدانی حاضر در غرب ،نسبت به آن طیف حتی بچه های سپاه تهران نوعی ذهنیت سلبی و مبتنی بر پیش داوری وجود داشت . اصطلاح رایج در این روزها ؛گارد ذهنی ما نسبت به آن کاملا بسته بود . خب پیچک هم که از تهران به منطقه آمده بود ،شنیده بودیم با آن آقایان هم مناسبات خوبی دارد . لذا آن ذهنیت تشدید می شد . خیلی بزرگوارانه با آن ذهنیت برخورد کرد. اولا از همان بدو گرفتن مسوولیت عملیات سپاه غرب ،نسبت به بچه های ما از خودش تواضع مومنانه نشان داد . با آن که فرمانده عملیات سپاه غرب کشور بود وطبعا ما بایستی به دیدار او می رفتیم ،ایشان در همان وحله اول بلند شد و آمد شهرک المهدی (عج) به دیدار ما بچه های سپاه همدان . در جمع بچه ها حاضر شد و خیلی دقیق وحساب شده از خدمات وزحمات بچه های سپاهی همدان یاد کرد . معلوم بود از همان آغاز ،آقای بروجردی او را نسیت به موقعیت جبهه ی سر پل ذهاب و مرارت های بچه های همدان در آن جا برای تثبیت خط دفاعی تو جیه کرده بود ؛آخر خود آقای بروجردی علاقه عجیبی به بچه های همدان داشت . پیچک در جمع ما با لحنی پرشور وتواضعی چشم گیر از زحمات بچه های همدان در جبهه سر پل ذهاب تقدیر و تشکر کرد و در ادامه ی صحبت هایش گفت:برادر های عزیزم ! بنده به زیارت تان آمدم تا ببینم شما چه کم و کسری هایی دارید ؟چه می خواهید ؟من از تمام مشقت های شما با خبرم . خوب می دانم از روز اول جنگ تا به امروز چه سختی کشیدید تا این خط را حفظ کنید . حالا هم که در حضورتان هستم صرفا در حکم یک برادر کوچک و حقیرتان با من برخورد کنید . به خدا من دنبال این مسوولیت نبودم ،بلکه آن را از رده های بالا به بنده محول کردند . همین الان هم اگر شما ،با هر عذری مایل به همکاری با من نباشید ،خدا گواه است هیچ مساله ای نیست .صرفا بدانید که من کارم فقط خدمت رسانی به شما عزیزان و پشتیبانی هر چه بهتر جبهه ی شما ،برای عملیات بزرگی است که به حول وقوه ی الهی قرار است در غرب انجام بدهید . ادامه دارد. خاطرات سراسر عشق , شهیدحاج حسین همدانی :مهتاب خین کتابخانه (مجمع جهانی خادمین شهدا)