🌷 بازم پنجشنبه ویاد شهدا
🌷 گروه بیان معنوی تلگرام
پسرِ ارمنیه اومده بود پیش آقای باقرزاده، میگفت:
مامان من پزشکِ تو جنگ هم خیلی این جبههایها رو دوست داشت، دیگه الان سرطان گرفته داره فوت میکنه، یه وصیتی کرده میخوام قبل از فوت آماده باشه.
ما مسیحیا ما ارمنیا جنازه رو میذاریم تو تابوت میذاریم تو قبر، گفته بود میشه برید پیش آقای باقرزاده از اینایی که کار تفحص میکنن یه دونه از این تابوتای شهیدای تفحص رو بگیرید منو بذارید تو اینا بذارید تو قبر؟
و آقای باقرزاده یه پیشونی بند یا حسین رو هم که از جمجمه یه شهید باز کرده بود گفته بود اینم بهت میدم ببند به سر مامانت.
ما کجا و شهدا کجا، شهدا اهل ۲ دوتا چهارتایی که ماها الان میکنیم نبودند اگرم بود آروم آروم پاک شدن پرواز کردند رفتند.
🌷 راوی ❀حاجحسین یکتا❀
🌷 لینک بیان معنوی
https://t.me/joinchat/AAAAAEA_WeIAFPI0jvkrcg
https://www.instagram.com/p/BTGOR8WDaaK
#شهید_هفته
#شهید_ابراهیم_هادی
🌷میز کار🌷
اوایل انقلاب بود. ابراهیم در کمیته مشغول فعالیت بود. حیطه فعالیت کمیته ها بسیار گسترده بود. مردم در بیشتر مشکلات به کمیته ها مراجعه میکردند.
✳️رفتم به کمیته ای که ابراهیم در آنجا مشغول بود. چند اتاق کنار هم بود. در هر اتاق یک میز قرار داشت و یکی از نیروهای کمیته پشت میز جوابگوی مردم بود.
💢وارد اتاق ابراهیم شدم. برخلاف دیگر اتاقها میز کار پشت سرش بود و صندلی جلوی میز قرار داست‼️
صندلی مراجعین هم جلوی صندلی ابراهیم بود.
پرسیدم اینجا چرا فرق داره؟
✅گفت: پشت میز که نشستم احساس غرور بهم دست داد. گفتم اینطوری از مردم دور میشم. برا همین صندلی خودم را آوردم اینطرف تا به مردم نزدیکتر باشم.
📚برگرفته از کتاب سلام بر ابراهیم2
@sayberi_ebrahimhadi
🌺بسم رب الشهداء و الصديقين🌺
👤باعرض سلام و شب بخير به همراهان گروه بیان معنوی🌷
📝هرشب با روایتگری زندگی نامه شهدا،میزبان دلهای پاک شماهستیم
🍀امشب همراه با
🌿ششمین شهید ماه کانال افسران جوان جنگ نرم ؛سردار شهید عبدالحسین برونسی
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
✅قسمت یازدهم
🔴هزینه سفر حج
رفته بود مکه. وقتی برگشت، با همسرم رفتیم دیدنش. توی راهرو چشمم افتاد به یک تلویزیون رنگی، با کارتن.
بعد از احوالپرسی، صحبت کشید به سفر #حج او، میخواستم از تلویزیون رنگی سؤال کنم، اتفاقاً خودش گفت: از وسایلی که حق خریدنش رو داشتم، فقط یک تلویزیون رنگی آوردم.
گفتم: انشاالله که مبارک باشه و سالهای سال براتون عمر کنه. خنده معنی داری کرد و گفت: اون رو برای استفاده شخصی نیاوردم. گفتم: پس برای چی آوردین؟ گفت: آوردم که بفروشم و فکر میکنم شما هم مشتری خوبی باشی، آقا صادق.
با تعجب پرسیدم: چرا بفروشینش، حاج آقا؟ گفت: راستش من برای این زیارت حجی که رفتم، یک حساب دقیقی کردم، دیدم کل خرجی که #سپاه برای من کرده، ۱۶هزار تومن شده. مکثی کرد و ادامه داد: حالا هم میخواهم این تلویزیون رو درست به همون قیمت بفروشم که پولش رو بدهم به سپاه، تا خدای نکرده مدیون #بیت_المال نباشم. ساکت شد. انگار به چیزی فکر کرد که باز خودش به حرف آمد و گفت: حقیقتش از بازار هم خبر ندارم که قیمت این تلویزیونها چنده.
مانده بودم چه بگویم. گفتم: امتحانش کردین حاج آقا؟ گفت: صحیح و سالمه. گفتم: من تلویزیون رو میخوام، ولی توی بازار اگر قیمتش بیشتر باشه، چی؟ گفت: اگر بیشتر بود که نوش جان تو، اگر هم کمتر بود که دیگه از ما راضی باش.
تلویزیون را با هم معامله کردیم، به همان قیمت ۱۶هزار تومان. پولش را هم دو دستی تقدیم کرد به سپاه، بابت سفر حجش.
الان سالها از آن جریان میگذرد. هنوز که هنوز است، گاهی همسرم از آن خاطره یاد میکند و از حساسیت زیاد شهید برونسی نسبت به بیت المال میگوید.
منبع: برگرفته از کتاب خاکهای نرم کوشک
🌷شادی روح شهیــدان اسلام صلوات🌷
🌺🍃اللّٰهُمَّ صَلِّ عَلیٰ مُحَمِّدٍ
وَّ آلِ مُحَمَّدٍ وَّ عَجِّلْ فَرَجَهُم🍃🌺
@majnon100
☀️گروه بیان معنوی
https://t.me/joinchat/AAAAAEA_WeIAFPI0jvkrcg
👥کانال افسران جوان جنگ نرم:
telegram.me/joinchat/BBmAijuziGup93W29V-moA
🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷
🌷شهیدسیدمرتضی آوینی:
ای شهید.
ای آنکه بر کرانه
ازلی و ابدی وجود
برنشسته ای،
دستی بر آر و
ما قبرستان نشینان
عادات سخیف رانیز
از این منجلاب بیرون کش
@majnon313
🍀🌸🍀🌸
🌺بسم رب الشهداء و الصديقين🌺
👤باعرض سلام و شب بخير به همراهان گروه بیان معنوی🌷
📝هرشب با روایتگری زندگی نامه شهدا،میزبان دلهای پاک شماهستیم
🍀امشب همراه با
🌿ششمین شهید ماه کانال افسران جوان جنگ نرم ؛سردار شهید عبدالحسین برونسی
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
✅قسمت دوازدهم
🔴رفتار شهید با فرزندانش
من با چشم باز این راه را پیمودهام و ثابت قدم ماندهام ؛ امیدوارم این قدمهایی که در راه خدا برداشتهام ، خداوند آنها را قبول درگاه خودش قرار بدهد و ما را از آتش جهنم نجات دهد.
فرزندانم، خوب به #قرآن گوش کنید و این کتاب آسمانی را سرمشق زندگیتان قرار بدهید. باید از قرآن استمداد کنید و باید از قرآن مدد بگیرید و متوسل به امام زمان( عج) باشید.
همیشه آیات قرآن را زمزمه کنید تا شیطان به شما رسوخ پنهانی نکند.
ای مردم نادان، ای مردمی که #شهادت برای شما جا نیفتاده است، در اجتماع پیشرو، باید درباره شهیدان کلمه اموات از زبانها و از اندیشهها ساقط شود و حیات آنان با شکوه تجلی نماید؛ « بل أحیاء عند ربهم یرزقون».
فرماندهی برای من لطف نیست، گفتند این یک تکلیف شرعی است، باید قبول بکنید؛ و من بر اساس «اطیعوا الله و اطیعوا الرسول و اولی الامر منکم » قبول کردم.
مسلما در این راه امر به #معروف و نهی از #منکر، از مردم نادان زیان خواهید دید؛ تحمل کنید و بر عزم راسختان پایدار باشید.
🌷شادی روح شهیــدان اسلام صلوات🌷
🌺🍃اللّٰهُمَّ صَلِّ عَلیٰ مُحَمِّدٍ
وَّ آلِ مُحَمَّدٍ وَّ عَجِّلْ فَرَجَهُم🍃🌺
@majnon100
☀️گروه بیان معنوی
https://t.me/joinchat/AAAAAEA_WeIAFPI0jvkrcg
👥کانال افسران جوان جنگ نرم:
telegram.me/joinchat/BBmAijuziGup93W29V-moA
🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷
🌺بسم رب الشهداء و الصديقين🌺
👤باعرض سلام و شب بخير به همراهان گروه بیان معنوی🌷
📝هرشب با روایتگری زندگی نامه شهدا،میزبان دلهای پاک شماهستیم
🍀امشب همراه با
🌿ششمین شهید ماه کانال افسران جوان جنگ نرم ؛سردار شهید عبدالحسین برونسی
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
✅قسمت سیزدهم
🔴صف غذا
توی صف غذادیدمش.رفتم جلووبعدازاحوال پرسی گفتم:#شماچراایستادی توی صف غذاآقای برونسی؟مگه شمافرمانده گردان...نداشت حرفم تموم بشه.لبخندازلبهاش رفت وگفت:مگه فرمانده گردان بابسیجی های دیگه فرق داره که بایدبدون صف غذابگیره؟!!!
بسیجی هاخیلی مانع توی صف ایستادنش شده بودند،اماحریفش نمی شدند...
خاطره ای اززندگی سردارشهیدعبدالحسین برونسی
منبع:کتاب خاکهای نرم کوشک،صفحه۷۶
🔻این قسمت نوشته درعکس وجوددارد.👇👇👇👇
🌷شادی روح شهیــدان اسلام صلوات🌷
🌺🍃اللّٰهُمَّ صَلِّ عَلیٰ مُحَمِّدٍ
وَّ آلِ مُحَمَّدٍ وَّ عَجِّلْ فَرَجَهُم🍃🌺
@majnon100
☀️گروه بیان معنوی
https://t.me/joinchat/AAAAAEA_WeIAFPI0jvkrcg
👥کانال افسران جوان جنگ نرم:
telegram.me/joinchat/BBmAijuziGup93W29V-moA
🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷
🌺بسم رب الشهداء و الصديقين🌺
👤باعرض سلام و شب بخير به همراهان گروه بیان معنوی🌷
📝هرشب با روایتگری زندگی نامه شهدا،میزبان دلهای پاک شماهستیم
🍀امشب همراه با
🌿ششمین شهید ماه کانال افسران جوان جنگ نرم ؛سردار شهید عبدالحسین برونسی
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
✅قسمت چهاردهم
🔴حاجی اهل اين دنيا نيست
حاجی توی بيمارستان هفده شهريور بستری بود. يک روز پدرم رفت ملاقاتش. وقتی برگشت، گفت: بابا! اين فرماندهات عجب مرديه! گفتم: چطور؟ گفت: اصلاً اهل اين #دنيا نيست. اينجا موقتی مونده. مطمئنم که جاش، جای ديگهايه.
ظاهراً خيلی خوشش آمده بود از حرفهای حاجی. ادامه داد: همين جورکه صحبت میکرديم، حرف شد از #حوريه. تو گوشش گفتم: خلاصه حاج آقا رفتی اون دنيا، يکیام برای ما بگير. اونم خنديد و گفت: چشم. بعدش حرفی زد که خيلی معنا داشت. بهم گفت: ما صد تا حوريه اون دنيا رو، به همين زن خودمون نمیديم. گفت: حاجی همسرش را خوب شناخته، قدر همچين زن فداکار و صبوری رو، کسی مثل حاجی بايد بدونه.
منبع: برگرفته از کتاب خاکهای نرم کوشک
🌷شادی روح شهیــدان اسلام صلوات🌷
🌺🍃اللّٰهُمَّ صَلِّ عَلیٰ مُحَمِّدٍ
وَّ آلِ مُحَمَّدٍ وَّ عَجِّلْ فَرَجَهُم🍃🌺
@majnon100
☀️گروه بیان معنوی
https://t.me/joinchat/AAAAAEA_WeIAFPI0jvkrcg
👥کانال افسران جوان جنگ نرم:
telegram.me/joinchat/BBmAijuziGup93W29V-moA
🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹
🌺بسم رب الشهداء و الصديقين🌺
👤باعرض سلام و شب بخير به همراهان گروه بیان معنوی🌷
📝هرشب با روایتگری زندگی نامه شهدا،میزبان دلهای پاک شماهستیم
🍀امشب همراه با
🌿ششمین شهید ماه کانال افسران جوان جنگ نرم ؛سردار شهید عبدالحسین برونسی
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
✅قسمت 15
🔴حالی برای نماز
یک ساعتی ماندهبود به اذان #صبح. جلسه تمام شد. آمدیم گردان. قبل از جلسه هم رفته بودیم شناسایی. تا پام رسید به چادر، خسته و کوفته ولو شدم روی زمین. فکر میکردم عبدالحسین هم میخوابد.
جورابهایش را در آورد. رفت بیرون! دنبالش رفتم.
پای شیر آب رفت. آستینها را داد بالا و شروع کرد به #وضو گرفتن. احتمال نمیدادم حالی برای خواندن #نماز_شب داشته باشد.
خواستم کار او را بکنم، حریف خودم نشدم. رفتم توی چادر و دراز کشیدم. زود خوابم برد.
اذان صبح آمد بیدارمان کرد. بلند شدم و پلکهایم را مالیدم. چند لحظهای طول کشید تا چشمهام باز شد. به صورتش نگاه کردم. معلوم بود که مثل هر شب، نماز باحالی خواندهاست.
منبع: برگرفته از کتاب خاکهای نرم کوشک
🌷شادی روح شهیــدان اسلام صلوات🌷
🌺🍃اللّٰهُمَّ صَلِّ عَلیٰ مُحَمِّدٍ
وَّ آلِ مُحَمَّدٍ وَّ عَجِّلْ فَرَجَهُم🍃🌺
@majnon100
☀️گروه بیان معنوی
https://t.me/joinchat/AAAAAEA_WeIByTNg7dF3aw
👥کانال افسران جوان جنگ نرم:
telegram.me/joinchat/BBmAijuziGup93W29V-moA
🌷☘🌷☘🌷☘🌷☘
🌺بسم رب الشهداء و الصديقين🌺
👤باعرض سلام و شب بخير به همراهان گروه بیان معنوی🌷
📝هرشب با روایتگری زندگی نامه شهدا،میزبان دلهای پاک شماهستیم
🍀امشب همراه با
🌿ششمین شهید ماه کانال افسران جوان جنگ نرم ؛سردار شهید عبدالحسین برونسی
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
✅قسمت 16
🔴پرستيژ فرماندهی
علاقه خاصی هم به حضرت فاطمه زهرا(س) داشت، هم به #سادات و فرزندان ايشان. عجب هم احترام سيدی را نگه میداشت. يادم نمیآيد توی سنگر، چادر، خانه يا جای ديگری با هم رفته باشيم و او زودتر از من وارد شده باشد. حتی سعی میکرد، جلوتر از من قدم برندارد.
يک بار با هم میخواستيم برويم جلسه. پشت دراتاق که رسيديم، طبق معمول، مرا فرستاد جلو گفت: بفرما. نرفتم تو. بهش گفتم: اول شما برو!
لبخندی زد وگفت: تو که میدونی من جلوتر از سيد،جايی وارد نمیشم. به اعتراض گفتم: حاج آقا، اينجا ديگه خوبيت نداره من اول برم! گفت برای چی؟ گفتم: ناسلامتي شما #فرمانده هستی؛ اينجا هم که جبهه است و بالاخره بايد ابهت و #پرستيژ فرماندهی حفظ بشه. مکثی کردم و زود ادامه دادم: اينکه من جلوتر برم، پرستيژ شما را پايين میياره. خنديد و گفت: اين پرستيژی که میخواد با بیاحترامی به سادات باشه، میخوام اصلاً نباشه!
منبع: برگرفته از کتاب خاکهای نرم کوشک
🌷شادی روح شهیــدان اسلام صلوات🌷
🌺🍃اللّٰهُمَّ صَلِّ عَلیٰ مُحَمِّدٍ
وَّ آلِ مُحَمَّدٍ وَّ عَجِّلْ فَرَجَهُم🍃🌺
@majnon100
☀️گروه بیان معنوی
https://t.me/joinchat/AAAAAEA_WeIByTNg7dF3aw
👥کانال افسران جوان جنگ نرم:
telegram.me/joinchat/BBmAijuziGup93W29V-moA
🌷☘🌷☘🌷☘🌷☘🌷☘