eitaa logo
روایتگری شهدا
23.9هزار دنبال‌کننده
12.4هزار عکس
5.6هزار ویدیو
84 فایل
🔰 #مقام_معظم_رهبری: 🌷 #شهدا را برجسته کنید،سیمای #منوّر اینها را درست در مقابل چشم جوانها نگه دارید. 🛑لطفا برای نشر مطالب با #مدیر_کانال هماهنگ باشید.🛑 📥مدیر کانال(شاکری کرمانی،راوی موسسه روایت شهدا،قم) 📤 @majnon313
مشاهده در ایتا
دانلود
🌺بسم رب الشهداء و الصديقين🌺 👤باعرض سلام و شب بخير به همراهان گروه بیان معنوی🌷 📝هرشب با روایتگری زندگی نامه شهدا،میزبان دلهای پاک شماهستیم 🍀امشب همراه با 🌿ششمین شهید ماه کانال افسران جوان جنگ نرم ؛سردار شهید عبدالحسین برونسی ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ✅قسمت بیست وچهار 🔴تهذیب نفس ودوری از گناه قبل ازانقلاب رفت سربازی.جناب سرهنگ گفته بودخدمتت روبایددرمنزل من بگذرانی.گفتندبروکارهای منزل سرهنگ روانجام بده.به محض ورودبه منزل،دیدهمسرسرهنگ وضع زننده ای داره.سریع ازخونه زدبیرون وبرگشت پادگان.سرهنگ بخاطراینکارتنبیه اش کرد. توالت روبایدتنهایی می شست.بعدازیک هفته ازگذشت این تنبیه سرهنگ اومدوگفت:حالادوست داری برگردی توخونهٔ من کارکنی یانه؟عبدالحسین بهش گفت: تاآخرخدمتم مجبورباشم همهٔ کثافت های توالت رودربشکه خالی کرده وبه بیابان بریزم،بازهم پاتوی خونه ی شمانمیذارم. بیست روزدیگه هم این تنبیه ادامه پیداکرد.تااینکه مسئولین پادگان خودشون خسته شدندورهایش کردند... خاطره ای از برونسی منبع:خاک های نرم کوشک صفحه ۱۸ 🔻این قسمت نوشته درعکس وجوددارد.👇👇👇👇 🌷شادی روح شهیــدان اسلام صلوات🌷 🌺🍃اللّٰهُمَّ صَلِّ عَلیٰ مُحَمِّدٍ وَّ آلِ مُحَمَّدٍ وَّ عَجِّلْ فَرَجَهُم🍃🌺 @majnon100 ☀️گروه بیان معنوی https://t.me/joinchat/AAAAAEA_WeIo9GNQCWHaQQ 👥کانال افسران جوان جنگ نرم: telegram.me/joinchat/BBmAijuziGup93W29V-moA 🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃
🌺بسم رب الشهداء و الصديقين🌺 👤باعرض سلام و شب بخير به همراهان گروه بیان معنوی🌷 📝هرشب با روایتگری زندگی نامه شهدا،میزبان دلهای پاک شماهستیم 🍀امشب همراه با 🌿ششمین شهید ماه کانال افسران جوان جنگ نرم ؛سردار شهید عبدالحسین برونسی ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ✅قسمت بیست وپنج 🔴قابله ولطف خدا مشهدکه آمدیم،بچه ی دومم راحامله بودم.موقع به دنیاآمدنش.مادرم آمدپیشم.سرشب،عبدالحسین رافرستادیم پی قابله.به یک ساعت نکشید،دیدیم درمی زنند.خانم موقروسنگینی آمدتو.ازعبدالحسین ولی خبری نبود.آن خانم نه مثل قابله ها،ونه حتی مثل زن هایی بودکه تاآن موقع دیده بودم.بعدازآن هم مثل اوراندیدم.آرام ومتین بود.وخیلی باجذبه ومعنوی.آن قدروضع حملم راحت بودکه آن طوروضع حمل کردن برای همیشه یک چیزاستثنایی شدبرایم.آن خانم توی خانه ی مابه هیچی لب نزد،حتی آب نخورد.قبل ازرفتن،خواست که اسم بچه رافاطمه بگذاریم. سال هابعد.عبدالحسین رازآن شب رابرایم فاش کرد.می گفت:وقتی رفتم بیرون،یکی ازرفقای طلبه رودیدم.توجریان پخش اعلامیه مشکلی پیش اومده بودکه حتمابایدکمکش می کردم.توکل برخداکردم وباهاش رفتم.موضوع قابله ازیادم رفت.ساعت دو،دوونیم شب یک هویادقابله افتادم.باخودم گفتم دیگه کارازکارگذشته،خودتون تاحالاحتمایه فکری برداشتین.گریه اش افتاد.ادامه داد:اون شب من هیچ کی روبرای شمانفرستادم،اون خانم هرکی بود،خودش اومده بود 🔻این قسمت نوشته درعکس وجوددارد.👇👇👇👇 🌷شادی روح شهیــدان اسلام صلوات🌷 🌺🍃اللّٰهُمَّ صَلِّ عَلیٰ مُحَمِّدٍ وَّ آلِ مُحَمَّدٍ وَّ عَجِّلْ فَرَجَهُم🍃🌺 @majnon100 ☀️گروه بیان معنوی https://t.me/joinchat/AAAAAEA_WeIo9GNQCWHaQQ 👥کانال افسران جوان جنگ نرم: telegram.me/joinchat/BBmAijuziGup93W29V-moA 🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃
💐بسم رب الشهداء و الصديقين💐 🌷باعرض سلام و شب بخير به همراهان گروه بیان معنوی🌷 ✍هرشب با روایتگری زندگی نامه شهدا،میزبان دلهای پاک شماهستیم 🍀امشب همراه با 🌿هفتمین شهیدماه کانال افسران جوان جنگ نرم شهید 🕊صیاددلها سپهبد علی صیاد شیرازی درخدمت شماهستیم ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ⬇️قسمت اول 🔴زندگی نامه صیاد دلها 🔸شهید سپهبد "علی صیاد شیرازی" در روز ۴ خرداد ۱۳۲۳ در شهرستان "درگز" از توابع استان خراسان به دنیا آمد. در مهر ۴۶ با درجه ستوان دومی در رشته توپخانه از دانشکده افسری فارغ‌التحصیل شد. در سال ۱۳۵۰ با دختر عموی خود ازدواج کرد و در اوایل سال ۵۱ برای تکمیل تخصص توپخانه به آمریکا اعزام شد و با احراز رتبه نخست از میان ۲۰ افسر آمریکایی و ایرانی به پایان رساند. 🔸ایشان در سال ۵۹ شهید صیاد شیرازی با درجه سرهنگ تمامی به فرماندهی عملیات غرب کشور منصوب شد. 🔸این شهید والامقام در آخرین ماه‌های ریاست جمهوری بنی صدر به دلیل مقابله با خیانت‌های او از سمت مذکور عزل شد و پس از فرار مفتضحانه بنی صدر به فرانسه، به دعوت شهید کلاهدوز در ستاد مرکزی سپاه پاسداران به خدمت پرداخت. شهید صیاد شیرازی برای پایان دادن به ناهماهنگی ارتش و سپاه در آن دوران، قرارگاه مشترک عملیاتی سپاه و ارتش را راه اندازی کرد و به عنوان فرمانده ارشد در آن قرارگاه مشغول به فعالیت شد. وی در مهر ماه سال ۱۳۶۰ از سوی امام خمینی به فرماندهی نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی منصوب شد که در این منصب، فرماندهی نیروهای ارتش اسلام در عملیات‌های پیروزمند ثامن‌الائمه، طریق‌القدس، فتح‌المبین و بیت‌المقدس را بر عهده داشت. 🔸این شهید بزرگوار در شهریور ۱۳۷۲ با حکم فرماندهی معظم کل قوا به سمت جانشین رئیس ستاد کل نیروهای مسلح منصوب شد و سپس در ۱۶ فروردین ۱۳۷۸ همزمان با عید غدیر با حکم مقام معظم فرماندهی کل قوا به درجه سرلشکری ارتقاء یافت. 🔴شهید سپهبد علی صیاد شیرازی، روز شنبه ۲۱ فروردین ۱۳۷۸ در حالی که به قصد عزیمت به محل کار خود از منزل، خارج شده بود مورد سوء قصد یکی از اعضای گروهک تروریستی منافقین قرار گرفت و پس از عمری مجاهدت در راه خدا به فیض عظیم شهادت نایل آمد. 🌷شادی روح شهیــدان اسلام صلوات🌷 ✨اللّٰهُمَّ صَلِّ عَلیٰ مُحَمِّدٍوَّ آلِ مُحَمَّدٍ وَّ عَجِّلْ فَرَجَهُم✨ @majnon100 ↩️گروه بیان معنوی https://t.me/joinchat/AAAAAEA_WeIo9GNQCWHaQQ 👥کانال افسران جوان جنگ نرم: telegram.me/joinchat/BBmAijuziGup93W29V-moA 🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷
از میله های این قفس نگاهم می رسد به تو تویی که رهاشده ای از همۀ تیر و ترکش های گناه از این تن خاکی جداشده ای پرواز رایادم بده ای پرستوی عاشق ای شهید @majnon100
‌💐بسم رب الشهداء و الصديقين💐 🌷باعرض سلام و شب بخير به همراهان گروه بیان معنوی🌷 ✍هرشب با روایتگری زندگی نامه شهدا،میزبان دلهای پاک شماهستیم 🍀امشب همراه با 🌿هفتمین شهیدماه کانال افسران جوان جنگ نرم شهید 🕊صیاددلها سپهبد علی صیاد شیرازی درخدمت شماهستیم ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ⬇️قسمت دوم 🔴زیبایی تقدیری که هیچوقت فراموشش نشد ✍۸، ۹ سال داشتم، در یک روز تابستان مادرم به من گفت که دنبال برادرت برو که با بچه‌های دیگر به باغ فلانی رفته و این صحیح نیست؛ من رفتم و دیدم این‌ها دارند میوه می‌چینند حقیقتش یک هوس شیطانی من را وسوسه کرد تا من هم به آن‌ها بپیوندم. جنگی در درون من برپا شد این جنگ طوری ادامه پیدا کرد که تقریبا هوس بر من و بر آن عقل که رنگ معنوی داشت جاکم شد. از پرچین بالا رفتم که خودم را در باغ بیندازم که یکدفعه دیدم ماری درست جلوی من زبانش را تکان می‌دهد چنان وحشت کردم که از ترس خودم را پرت کردم پایین و دمپایی از پایم درامد و بدون آن به سمت خانه دویدم. طوری می‌دویدم که انگار مار دنبالم می‌کند. بعد از ۲۰۰، ۳۰۰ متر دیدم مار به دنبالم نیست و ایستادم. هیچوقت این توقف یادم نمی‌رود که خودم را محاکمه کردم و می‌گفتم مگر مادر تو را نفرستاده بود بروی برادرت که کار خلاف شرع می‌کند را بیاوری حالا میخواستی همان را انجام بدهی؟ دیدی سرنوشت چطور شد؟ من زیبایی این تقدیر را بعدها بیشتر متوجه شدم؛ البته آنجا هم به ذهنم آمد که در نهایت خدا نگذاشت که گرفتار خطا بشوم و این برایم درس و پایه‌ای شد و از این جنگ‌ها دیگر با خودم زیاد می‌کردم و از آن استفاده میکردم. برگرفته از مصاحبه شهید علی صیاد شیرازی 🌷شادی روح شهیــدان اسلام صلوات🌷 ✨اللّٰهُمَّ صَلِّ عَلیٰ مُحَمِّدٍوَّ آلِ مُحَمَّدٍ وَّ عَجِّلْ فَرَجَهُم✨ @majnon100 ↩️گروه بیان معنوی https://t.me/joinchat/AAAAAEA_WeIo9GNQCWHaQQ 👥کانال افسران جوان جنگ نرم: telegram.me/joinchat/BBmAijuziGup93W29V-moA 🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷
🌺بسم رب الشهداء و الصديقين🌺 👤باعرض سلام و شب بخير به همراهان گروه بیان معنوی🌷 📝هرشب با روایتگری زندگی نامه شهدا،میزبان دلهای پاک شماهستیم 🍀امشب همراه با 🌿ششمین شهید ماه کانال افسران جوان جنگ نرم ؛سردار شهید عبدالحسین برونسی ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ✅قسمت بیست وشش 🔴مهمات وکمک خانم ناشناس یک بارمی گفت:داشتیم مهمات بارمی زدیم که بفرستییم منطقه.وسط کاریک دفعه چشمم افتاد به یک خانم محجبه باچادرمشکی پابه پای ماکارمی کردومهمات می گذاشت توجعبه ها.تعجب کردم.تعجبم وقتی بیشترشدکه دیدم بچه های دیگراصلاحواسشان به اونیس.انگارنمی دیدنش.رفتم جلو.سینه ای صاف کردم.خیلی بااحتیاط گفتم:خانم جایی که مامردهاهستیم شمانبایدزحمت بکشید.رویش طرف من نبود.به تمام قدایستادفرمود:مگرشمادرراه برادرمن زحمت نمی کشید؟یادامام حسین ازخودبه خودم کرده گریه ام گرفت. فرمود:هرکس یاورماباشدماهم یاری اش میکنیم. 🔻این قسمت نوشته درعکس وجوددارد.👇👇👇👇 🌷شادی روح شهیــدان اسلام صلوات🌷 🌺🍃اللّٰهُمَّ صَلِّ عَلیٰ مُحَمِّدٍ وَّ آلِ مُحَمَّدٍ وَّ عَجِّلْ فَرَجَهُم🍃🌺 @majnon100 ☀️گروه بیان معنوی https://t.me/joinchat/AAAAAEA_WeIo9GNQCWHaQQ 👥کانال افسران جوان جنگ نرم: telegram.me/joinchat/BBmAijuziGup93W29V-moA 🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃
✍ دل‌نوشته سرلشکر سلیمانی بر کتاب وقتی مهتاب گم شد؛همه خاطراتم را به رخم کشیدی 💗سرلشكرسليمانی، امروز: اين نوشته در مقابل آن دست‌خط مخلص،عارف حكيم،ولی ورهبرم و عشقم ارزشی ندارد. @Javanane_Engelabi
@khamenei_ir ✍ دل‌نوشته سرلشکر سلیمانی بر کتاب 💗سرلشكرسليمانی، امروز: اين نوشته در مقابل آن دست‌خط مخلص، عارف حكيم،ولی و رهبرم و عشقم ارزشی ندارد. __ بسمه تعالی عزیز برادرم علی عزیز همه شهداء و حقایق آن دوران را در چهره‌ی تو دیدم یکبار همه خاطراتم را به رخم کشیدی. چه زیبا از کسانی حرف زده ای که صدها نفر از آنها را همینگونه از دست دادم و هنوز هر ماه یکی از آنها را تشییع میکنم و رويم نمی‌شود در تشییع آنها شرکت کنم. ده روز قبل بهترین آنها را –مراد و حیدر را- از دست دادم، اما خودم نمی‌روم و نمی‌میرم، در حالی که در آرزوی وصل یکی از آن صدها شیر دیروز له له می‌زنم و به درد «چه کنم» دچار شده‌ام. امروز این درد همه وجودم را فراگرفته و تو نمکدانی از نمک را به زخم هایم پاشاندی. تنهای تنهایم. عکست را بروی جلد بوسیدم ای شهید آماده رفتن و دوست ندیده‌ام که بهترین دوستت را در کنارم از دست دادی. امیدوارم سربلند و زنده باشی تا مردم ایران در زمین همانند دب اکبر در آسمان نشانی خدا را از تو بگیرند و به تماشایت بنشینند. برادر جامانده‌ات قاسم سليماني 30/1/96 📚 @Khamenei_Book
💐بسم رب الشهداء و الصديقين💐 🌷باعرض سلام و شب بخير به همراهان گروه بیان معنوی🌷 ✍هرشب با روایتگری زندگی نامه شهدا،میزبان دلهای پاک شماهستیم 🍀امشب همراه با 🌿هفتمین شهیدماه کانال افسران جوان جنگ نرم شهید 🕊صیاددلها سپهبد علی صیاد شیرازی درخدمت شماهستیم ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ⬇️قسمت سوم 🔴معرفت به خدا در همه حال ✍دوره رنجری و هوابرد در بود. باید از ساعت سه صبح پیاده‌روی طولانی را شروع می‌کردیم آن هم با تجهیزات سنگین باید آنقدر میرفتیم تا عرق از بدنمان سراریز شود. یک بار در این پیاده‌روی‌ها دیدم به شدت عرق کرده و حرارت از بدن او بلند می‌شود طبق قواعد آموزش به او گفتم: دانشجو شیرازی شما می‌توانید کارتون رو آروم‌تر انجام بدید او جوابی نداد و به کارش ادامه داد. یکی از دوستانش آمد و گفت استاد تازه ۱۷ روز هم هست که می‌گیره با تعجب گفتم توی این آموزش به این سختی روزه هم می‌گیری؟ دلیل تعجبم این بود که اغلب دانشجوها با اینکه جیره غذایی قوی داشتند کم می‌آوردند. او با تلاش دوره را با بالاترین به پایان رساند بعد از اتمام دوره او را خواستم که ببینم تفکرش چیست از او پرسیدم دانشجو شیرازی شما که در این دوره سخت بیشترین نمرات را آوردی از این دوره چه درسی گرفتی؟ هنوز هم جوابش را از یاد نبرده‌ام از جوابش حسابی جا خوردم. او گفت: در برابر و معرفت به در عمق سختی‌ها. 📚منبع: برگرفته از کتاب دلم برایت تنگ شده 🌷شادی روح شهیدان اسلام صلوات🌷 ✨اللّٰهُمَّ صَلِّ عَلیٰ مُحَمِّدٍوَّ آلِ مُحَمَّدٍ وَّ عَجِّلْ فَرَجَهُم✨ @majnon100 ↩️گروه بیان معنوی https://t.me/joinchat/AAAAAEA_WeIo9GNQCWHaQQ 👥کانال افسران جوان جنگ نرم: telegram.me/joinchat/BBmAijuziGup93W29V-moA 🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷
💐بسم رب الشهداء و الصديقين💐 🌷باعرض سلام و شب بخير به همراهان گروه بیان معنوی🌷 ✍هرشب با روایتگری زندگی نامه شهدا،میزبان دلهای پاک شماهستیم 🍀امشب همراه با 🌿هفتمین شهیدماه کانال افسران جوان جنگ نرم شهید 🕊صیاددلها سپهبد علی صیاد شیرازی درخدمت شماهستیم ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ⬇️قسمت چهارم 🔴معرفی اسلام در آمریکا برای آموزش با صیاد در شهر اوکلاماهای آمریکا بودیم. در آنجا کسی به دنبال مسائل و نبود. ما صیاد را می‌دیدیم که همیشه یک به زبان انگلیسی همرایش داشت و تعدادی مجله مکتب اسلام به انگلیسی نیز با خود آورده بود. دلیل این کار را می‌گفت: اگر اطلاعتم در مورد را بالا ببرم و بتونم با زبون خودشون با اون‌ها حرف بزنم برای معرفی اسلام فرصت خوبیه و این‌ها برای اینه که اگر سوالی پرسیدن بی جواب نمونم. بعدها صیاد تعریف می‌کرد: یک شب مهمان اسپنسر شخصی‌ام بودم که دکتر جوانی که اشراف بیشتری به داشت آنجا بود که من را مرد مذهبی صدا کرد؛ به او گفتم شما اشتباه می‌کنید تو دین شما اگه کسی به مسیحیت آشنایی بیشتری داشته باشه به اون مذهبی میگن ولی در اسلام همه باید مذهبی باشند. وقتی رفتیم سر غذا دیدم همه شروع به دعا کردند که به خودم گفتم حالا نشونتون میدم. غذا که تموم شد به آن‌ها گفتم: خب ما بعد از غذا خداراشکر میکنیم شما چی؟ جوابی نداشتند و دکتر گفت: ما هیچی نمیگیم بعد از آن هم کلی با آن‌ها بحث کردم به خاطر همین صحبت‌ها آن خانواده علاقه خاصی به پیدا کرده بودند. منبع: برگرفته از کتاب دلم برایت تنگ شده 🌷شادی روح شهیدان اسلام صلوات🌷 ✨اللّٰهُمَّ صَلِّ عَلیٰ مُحَمِّدٍوَّ آلِ مُحَمَّدٍ وَّ عَجِّلْ فَرَجَهُم✨ @majnon100 ↩️گروه بیان معنوی https://t.me/joinchat/AAAAAEA_WeIo9GNQCWHaQQ 👥کانال افسران جوان جنگ نرم: telegram.me/joinchat/BBmAijuziGup93W29V-moA 🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷
🌷🌷 زهرا صالحی، دختر شهید سید مجتبی صالحی می گوید: آخرین روزهای سال62 بودکه خبر شهادت پدرم به ما رسید. بعد از یک هفته عزاداری، مادرم با بستگانش برای برگزاری مراسم یادبود به زادگاه پدرم، خوانسار، رفتند و من هم بعد از هفت روز برای اولین بار به مدرسه رفتم. همان روز برنامه امتحانی ثلث دوم را به ما دادند و گفتند: «والدین باید امضاکنند.» آن شب با خاطری غمگین و چشمانی اشک آلود و با این فکر که چه کسی باید برنامه مرا امضا کند، به خواب رفتم. با گریه خوابم برد. پدرم را دیدم که مثل همیشه خندان و پرنشاط بود. بعد از کمی صحبت به من گفت: «زهرا! آن نامه را بیار تا امضا کنم.»  گفتم: «کدام نامه؟»  گفت: «همان نامه ای که امروز توی مدرسه به تو دادند.» برنامه را آوردم، اما هر خودکاری که برمی داشتم تا به پدرم بدهم قرمز بود. چون می دانستم پدرم باقرمز امضا نمی کند، بالاخره یک خودکار آبی پیدا کردم و به او دادم ورفتم آشپزخانه. وقتی برگشتم پدرم راندیدم گریان به دنبال اودویدم اما دیگرپیدایش نکردم. صبح که برای رفتن به مدرسه آماده می شدم، از خواب دیشب چیزی یادم نبود. اما وقتی داشتم وسایلم را مرتب می کردم، ناگهان چشمم به آن برنامه افتاد. باورم نمی شد! اما حقیقت داشت. در ستون ملاحظات برنامه، دست خط پدرم بود که به رنگ قرمز نوشته بود: «این جانب نظارت دارم. سیدمجتبی صالحی» و امضا کرده بود. ناگهان خواب شب گذشته به یادم آمد... آیت الله خزعلی از خانواده شهید صالحی می خواهد تا پیش کسی موضوع را مطرح نکنند علمای آن زمان صحت ماجرا را تایید می کنند و برنامه به رویت حضرت امام(ره) نیز می رسد. اداره آگاهی تهران نیز پس از بررسی اعلام می کند امضا مربوط به خود شهید مجتبی صالحی است اما جوهر خودکاری که امضا را زده شبیه هیچ خودکار یا خودنویسی نمی باشد. ولی خانم صالحی معتقد است که خصلت مردمی بودن پدر، این موضوع را خیلی سریع بین مردم پخش کرد و امروز مردم با رفتن به موزه شهدا و دیدن آن نامه، شهید را می شناسند و به یکدیگر معرفی می کنند. مادر، شهید را به حضرت زهرا(س) قسم می دهد که با برخورد مردم که دم در می آیند و از امضای نامه می پرسند چه بکند؟ شهید می گوید: " سادات (اسم همسر شهید) تو هم شک داری؟ " با گریه می گوید نه، او ادامه می دهد: " اگر کسی شک دارد بگو تا روز قیامت در آن باقی بماند تا همه حقایق آشکار شود. " 🌷 @mearaje_eshgh
💐بسم رب الشهداء و الصديقين💐 🌷باعرض سلام و شب بخير به همراهان گروه بیان معنوی🌷 ✍هرشب با روایتگری زندگی نامه شهدا،میزبان دلهای پاک شماهستیم 🍀امشب همراه با 🌿هفتمین شهیدماه کانال افسران جوان جنگ نرم شهید 🕊صیاددلها سپهبد علی صیاد شیرازی درخدمت شماهستیم ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ⬇️قسمت پنجم 🔴ماجرای ازدواج شهید صیاد شیرازی به نقل از همسرشان عمویم برای این که سختی زندگی با یک فرد را به من تذکر بدهند، گفت:«زندگی با یک سرباز سخته. آن هم فردی مثل علی که زندگی ساده‌ای داره.» اما برای پدرم، پاکی و نجابت داماد آینده‌اش مهم بود نه تأمین رفاه من؛ همان چیزی که در وجود علی بود، همین هم بود که پدرم از بین همه‌ی خواستگارها با علی بیشتر موافق بود. علاوه بر این‌ها، تقوایی در وجود علی بود که تشخیص آن برای دخترها به سادگی امکان پذیر بود؛ آخر او، به هیچ دختری نگاه نمی‌کرد. این و و را در آن دوران واقعاً گوهر کمیابی بود پدرم نیز به خوبی در جای جای زندگی پسر برادرش دیده بود. از همان روزی که به قول معروف«بله» را گفتم، احساس کردم وارد مرحله‌ی جدیدی از زندگی می‌شوم که رشد معنوی، اخلاص و ، حرف اول را می‌زند. هر چه از ازدواجمان می‌گذشت، این حقیقت برایم روشن و روشن‌تر می‌شد و با پیروزی انقلاب، به اوج خود رسید. نماز شب‌اش ترک نمی‌شد، هر روز صبح دعای می‌خواند و آرزوی بزرگش این بود که سرباز (عج) باشد. 🌷شادی روح شهیدان اسلام صلوات🌷 ✨اللّٰهُمَّ صَلِّ عَلیٰ مُحَمِّدٍوَّ آلِ مُحَمَّدٍ وَّ عَجِّلْ فَرَجَهُم✨ @majnon100 ↩️گروه بیان معنوی https://t.me/joinchat/AAAAAEA_WeIo9GNQCWHaQQ 👥کانال افسران جوان جنگ نرم: telegram.me/joinchat/BBmAijuziGup93W29V-moA 🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷