کلام از شهدا
✍اكنون بر ماست كه در حفظ #استقلال كشور و زنده نگهداشتن اين #نهضت بكوشيم.
#شهيد_فردين_فتح_الهي
📚منبع:اسک دین
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
💥روایتگری شهدا
✅ @shahidabad313
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
#خاطره_از_شهدا
✍قصهي همت، بعضي صفحاتش، مثل قصهي خيليهاي ديگر است و بعضيهاش فقط مال خود او است. او هم قصهي به دنيا آمدنش هرچه بود، مثل همهي ما وقتي آمد گريست. بچگي كرد. تا بزرگ شود، تسبيح تربتها خورد. مدرسه رفت. حتي گاهي از معلمش كتك خورد و گاهي به دوستانش پسگردني زد.
💠بعضي تابستانها كار كرد. دوست داشت #داروسازي بخواند، ولي در كنكور قبول نشد. بعد دانشسرا رفت و معلمي كرد. او هم قهر و عشق، هر دو، را داشت. خنديد و خنداند. زندگي كرد. همراه شد. رفت و گرياند. تنها چيزي كه او را در اين دوْر ماندني كرد، راهي بود كه به دلها باز كرد و عشقي كه آفريد. قصهاش، قصهي دوستي است كه همراه شد، همسري است كه عشق ورزيد، پدري است كه دل كَند. قصهي زندگي او گاه صفحههايي دارد كه به افسانه ميماند، اگر به آسمان راهي نداشته باشي.
#شهید_ابراهیم_همت
📚منبع : برگرفته از مجموعه كتب یادگاران | انتشارات روایت فتح | مريم برادران
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
💥روایتگری شهدا
✅ @shahidabad313
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
🔰من با شهدای زیادی حشر و نشر داشتم. اما شبیه شخصیت #شهيد_ابراهيم_هادي را در کمتر کسی دیدم.👌
🔰 برخی افراد بودند که بعضی از خصوصیات #ابراهیم را داشتند، اما اینکه کسی مانند #ابراهیم، این قدر جامع الاطراف باشد را ندیدم.
🔰 محبت #ابراهیم شامل حال همه می شد. از اسرای عراقی تا برخی رزمندگان که از نقاط دور دست ایران آمده بودند. این عشق و محبت، ظاهری هم نبود. ابراهیم با عشق وعلاقه به دیگران خدمت می کرد. 🌹👌
🔰اینکه ببیند یک بنده خدا اذیت می شود، برای او بسیار سخت بود. ابراهیم مسئولیت و فرماندهی قبول نمی کرد.❌
🔰 شاید یکی از دلایلش این بود که در زمان مسئولیت، امکان دارد انسان تصمیم درستی نگیرد 🔆و همین باعث رنجش اطرافیان شود.
🔰برای همین همیشه می گفت: یک نفر از دوستان، مسئولیت را قبول کند و ما با تمام توان در کنارش هستیم.💪
🔰 دیگر اینکه قلب رئوف و مهربان #ابراهیم به حیوانات هم محبت داشت.
( اغلب مدافعان حرم #شهید_هادی را الگو و دوست شهید خود میدانستند .
ان شاءالله ما هم راه شهید رو بریم و شهادت نصیبمون بشه )
🌹 راوی : مولف کتاب شهید ابراهیم هادی
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
💥روایتگری شهدا
✅ @shahidabad313
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
#سیره_شهدا
در گرما گرم آتش شدید دشمن در عملیات بدر ، ناگهان صدای اذان به گوش رسید و پس از آن مسعود ، علمدار گردان ، در زیر همان آتش ایستاد و به نماز مشغول شد و نماز اول وقت را با آرامش خواند .
حتی در آن شرایط دست از نماز نکشید.....
#شهیدمسعود_اکبری
📕 امام سجاد و شهدا ، ص55
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
💥روایتگری شهدا
✅ @shahidabad313
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
( radio P E L A K ) شهید محمد نصر اصفهانی.mp3
6.28M
🎙 ( شاخه گلی در طلائیه )
🍂 راز خاک گرم #طلائیه و پیکر سالم شهید...
تقدیم به محضر مطهر #شهیدان_محمد_نصر_اصفهانی و #محمدرضا_حقیقی🌹
راوی: استاد مهدوی ارفع
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
💥روایتگری شهدا
✅ @shahidabad313
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
#شهید_ابراهیم_هادی
✍به کوچکترین چیزهایی که ما توجه نداشتیم دقت می کرد. #اسراف در زندگیش راه نداشت. تا می توانست، در هر شرایطی به مخلوقات #خدا کمک می کرد. از هر لحظه ی عمر خودش بهترین استفاده را می کرد.
💠یادم هست پشت باشگاه صدری، دور هم نشسته بودیم. کنار #ابراهیم، یک تکه نان خشک شده افتاده بود.
♨️نان را برداشت و گفت: ببین نعمت خدا رو چطور بی احترامی کردند⁉️نان خیلی سفت بود. بعد یک تکه سنگ برداشت.
🔷و همینطور که دور هم نشسته بودیم، شروع به #خُرد کردن #نان نمود.
حسابی که ریز شد، در محوطه باز انتهای کوچه پخش کرد!
چند دقیقه بعد #کبوتر ها آنجا جمع شدند. پرنده ها مشغول خوردن غذایی شدند که ابراهیم برایشان مهیا نموده بود.
📚 #سلام_بر_ابراهیم۲/ص۱۴۷
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
💥روایتگری شهدا
✅ @shahidabad313
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
مردي در آينه_1395-6-31-12-35.pdf
1.2M
👆👆
📗 رمان « مردی در آیینه »
💚 نویسنده؛ #شهید #مدافع_حرم سید طــاهـــا ایـــمانـــی
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
✅ #داستان_کوتاه
🌷شخصي با روش صحيح #امر_به_معروف ، تأثيرش را تضمين مي كرد.
در #قم دوستي داشتم كه مي گفت: وقتي مي خواهم به #مسافرت بروم، مقداري #سوهان قم و #شيريني مي خرم و همين كه وارد اتوبوس شدم به #راننده و شاگرد راننده تعارف مي كنم. در بين راه يا #موسيقي روشن نمي كند و يا اگر روشن كرد با تذكّر من #خاموش مي كند.
📚خاطرات قرائتي-بهشتي
جلد: 2 صفحه: 36
🌹الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
💥روایتگری شهدا
✅ @shahidabad313
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊