eitaa logo
روایتگری شهدا
24.2هزار دنبال‌کننده
11.5هزار عکس
5.2هزار ویدیو
72 فایل
🔰 #مقام_معظم_رهبری: 🌷 #شهدا را برجسته کنید،سیمای #منوّر اینها را درست در مقابل چشم جوانها نگه دارید. 🛑لطفا برای نشر مطالب با #مدیر_کانال هماهنگ باشید.🛑 📥مدیر کانال(شاکری کرمانی،راوی موسسه روایت شهدا،قم) 📤 @majnon313
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌷🕊🍃 لبخند تو رویای شیرینی ست که معجزه دیدن بهشت را برای ما ترسیم می کند.. 🕊 ☀️  @shahidabad313 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
💌 🌱بهش گفتن آقا ابراهیم چرا جبهه رو ول نمیکنی؛ بیای دیدار ؟ گفت : ما رهبری رو برای اطاعت میخوایم نه تماشا ....! شهید ابراهیم هادی❣🍃 ☀️  @shahidabad313 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
یک روز ابراهیم را در وضعیتی دیدم که خیلی تعجب کردم دو کارتن بزرگ روی دوشش بود جلوی مغازه ای کارتن ها را روی زمین گذاشت جلو رفتم و گفتم آقا ابرام برای شما زشته این کار باربرهاست نه کار شما! ابراهیم جواب داد کار که عیب نیست این کار که من انجام میدم برای خودم خوبه مطمئن میشم هیچی نیستم جلوی غرورم رو می گیره. برشی‌کوتاه‌از‌کتاب‌سلام‌بر‌ابراهیم ...🌷🕊 ☀️  @shahidabad313 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
8.74M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⭕️ آیا برای الزام و قانون لازم است؟ 🍁 💥 🔹️ 🔸️ ☀️  @shahidabad313 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
15.36M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔷 برشی تربیتی و مکتبی از مستند «روایت فتح» با صدای آسمانی شهید آوینی ⬅️صلح در قاموس آئمه کفر! 💥 💥 ☀️  @shahidabad313 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✫⇠ ✫⇠ ✍نویسنده:آزاده میکاییل احمد زاده ⬅️انتشارات سازمان عقیدتی سیاسی ارتش 💥عيد سعيد قربان و آخرين نبرد خونين در شهر سومار 💛سحرگاه بود كه گويندة راديو، خبر عيد سعيد قربان را اعلام كرد. روز بزرگي بود و سرنوشت ما هم در همين روز رقم مي خورد. عيد را به همديگر تبريك گفتيم و پس از خواندن نماز صبح، مقداري نان خشك و كنسرو خورديم و حركت كرديم. 🔹️ما در روي ارتفاعات كنار جاده حركت مي كرديم كه گاهي عراقي ها ما را مي ديدند و فرياد مي زدند و گاهي هم به سوي ما تيراندازي مي كردند كه به ما نمي خورد. آنان قصد تعقيب ما را نداشتند و بيشتر به فكر نفوذ به داخل خاك ايران بودند و نمي خواستند فرصت را از دست بدهند. 🔸️از دور، درختان شهر سومار ديده شدند. گرد و خاك در داخل شهر از دور نمايان بود كه به دليل رفت و آمد زره پوشها و خودروهاي عراقي بود. كنار رودخانة شهر سومار، مملو از درختها و نخلها و سبزه زارها بود و جاي بسيار مناسبي براي پناه گرفتن از ديد و تير عراقي ها بود. از كنار آن رودخانة پر آب، جادة آسفالته تا نزديكي ايوان ادامه داشت. حدود ظهر بود كه به دروازة شهر رسيديم. 🔹️عراقي ها در حال پيشروي بودند و در شهر رفت و آمد زيادي در جريان بود. از كنار درختهاي اطراف رودخانة سومار، با اختفا به سمت مركز شهر حركت كرديم. خيلي احتياط مي كرديم تا ديده نشويم. با استفاده از شلوغي منطقه، خود را به جنگل رسانديم تا وضعيت را با چشم خود ببينيم. هركدام به سويي پراكنده شديم تا غافلگير نشويم. 🔸️خوشبختانه تا آن لحظه كسي ما را نديده بود. همگي خسته بوديم. در روي علفزارها دراز كشيديم و از لابه لاي بوته ها، مراقب اطراف بوديم. گروه مهندسي عراق، سرگرم نصب يك پل شناور بر روي رودخانه بودند كه سر و صداي زيادي ايجاد مي كردند. سرباز مجروح بسيار درد مي كشيد و ديگر تحمل راه رفتن نداشت. مرتب مي گفت مرا رها كنيد و برويد كه ما هم بي توجه به سخنانش، نوبتي او را جابه جا مي كرديم. 🔹️ما در گوشة ورودي شهر در حدود60متري عراقي ها و ميان بوته زارها و درختها پنهان شده بوديم. حدود يك ساعت بعد، چند خودرو منافقين از داخل عراق وارد سومار شده، براي استراحت و شستن دست و صورت كنار رودخانه پياده شدند. آنان لباسهاي جديد و ضدگلوله و سلاحهاي پيشرفت هاي داشتند. زن و مرد و دختر و پسر با هم مخلوط بودند و با هم شوخي مي كردند و مي خنديدند. منافقين بيشتر از عراقي ها نظر ما را جلب كردند. مي خواستيم چهرة واقعي آنان را از نزديك ببينيم. 🔸️همه از منافقين تنفر داشتند و مي گفتند عراقي ها به منافقين شرف دارند؛ چون وطن فروش نبودند و براي منافع كشورشان مي جنگيدند.كنجكاوي و سرك كشيدن هاي متوالي ما، توجه منافقين را جلب كرد. 🔹️محل ما را به همديگر نشان دادند و براي اطمينان، با زبان عربي ما را صدا كردند. جواب نداديم. يقين كردند ما ايراني هستيم. پنهان شديم و آنان با داد و فرياد، هر كدام اسلحة خود را برداشت و همگي به سمت ما حمله ور شدند. عراقي ها هم متوجه موضوع شدند و در يك لحظة كوتاه، مانند مور و ملخ به سوي ما آمدند.امكان بازگشت نداشتيم؛ زيرا از هر طرف كه مي رفتيم، ديده مي شديم. 🔸️خوشبختانه به اندازة كافي مهمات از منطقه جمع آوري كرده بوديم. در كنار نخلها سنگر گرفتيم و يك آرايش دايره اي تشكيل داديم تا از خود دفاع كنيم. منافقين و عراقي ها استعداد ما را نمي دانستند و فكر مي كردند دو يا سه نفر هستيم و از ترس پنهان شده ايم كه وقتي به نزديكي ما رسيدند، رگبار يكي از سربازان ما به سمت منافقين، دو نفر از آنان را به درك واصل كرد و ما هم به نوبت از هر سو تيراندازي كرديم. 🔸️تعداد تلفات منافقين بيشتر شد كه آنان هم اقدام متقابل كرده، به سوي ما آتش گشودند. ما سنگر گرفته بوديم و موضع بهتري داشتيم. در همين حين عراقي ها هم به كمك منافقين آمدند و درگيري خونيني آغاز شد... ☀️  @shahidabad313 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯