تکنیک تمسخر
تکنیک شایعه
تکنیک دشمن سازی
تکنیک برچسب زنی
تکنیک تکرار عمل
تکنیک ایجاد تفرقه و تضاد
تکنیک بی سوادی
تکنیک بی برنامهگی
تکنیک توهین و لجنپراکنی
#تکنیک_جنگ_روانی
#بصیرت_سیاسی
#انتخابات۱۴۰۳
#انتخابات
#هشت_تیر
#چهاردهمین_دوره
#رئیس_جمهور_انقلابی
☀️#نسال_الله_منازل_الشهدا
@shahidabad313
╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌷 او شبیه ترین شخص به سید شهید ماست
❤️❤️❤️
#شهید_جمهور
#سعید_جلیلی
☀️#نسال_الله_منازل_الشهدا
@shahidabad313
╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اگر تعلقات خودمان را زیر پا گذاشتیم میتوانیم مثل شهدا خدمت کنیم به این ملت،
اگر ما با تعلق بخواهیم خدمت کنیم، این خدمت به جایی نخواهد رسید.
#سردار_شهید_حاج_قاسم_سلیمانی
☀️#نسال_الله_منازل_الشهدا
@shahidabad313
╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
6.15M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔹️برای کسایی که میگن پوشش در عصر پیامبر اجباری نبوده و ایشون تذکری بابت حجاب به کسی نداده
🍁#طرح_نور
💥#ویروس_برهنگی
🔹️#جهاد_تبیین
🔸️#به_وقت_حجاب
☀️#نسال_الله_منازل_الشهدا
@shahidabad313
╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 جملات دردناک مرد فلسطینی:
ای امتِ ۲ میلیاردی، چرا ما را تنها گذاشتید؟
در قیامت اطفال غزه مقابلتان خواهند ایستاد!!
#خیزش_دانشجویان_آمریکا
#غرب_بدون_روتوش
#حقوق_بشر
#طوفان_الاقصی🇵🇸
#طوفان_الاحرار
#جهاد_مقدس
#وعده_صادق
#تنبیه_متجاوز
#اسرائیل_کودک_کش
#فلسطین
#غزه
#مقاومت
#سپاه_جهانی_آزادیبخش_اسلامی
#ارتش_جهانی_آزادیبخش_اسلامی
#یمن_قهرمان
#كلنا_اليمن
☀️#نسال_الله_منازل_الشهدا
@shahidabad313
╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
✫⇠ #آخرین_خاکریز
✫⇠#قسمت_نود_و_پنج
✍نویسنده:آزاده میکاییل احمد زاده
⬅️انتشارات سازمان عقیدتی سیاسی ارتش
💛مهرباني با اسراي عراقي
🔸️رفتار انساني و اسلامي نيروهاي ما با مجروحين و اسراي عراقي، نمونه هاي فراواني دارد. يكي از اين خاطرات مربوط به سال 1365 است كه ارتش عراق
حملات موسوم به «عمليات زنجيرهاي صدام» را براي روحيه دادن به عراقي ها و خارج كردن نيروهاي عراقي از لاك دفاعي به آفندي انجام داد.
🔹️سحرگاه يكي از همان روزها، نيروهاي خط پدافندي ما با بيسيم اعلام كردند عراقي ها بعد از به شهادت رساندن نگهبانان استراق سمع ما، وارد
كانالهاي ارتباطي خط پدافندي شده اند و دشمن به داخل سنگرهاي رزمندگان نفوذ كرده، جنگ تن به تن نيز آغاز شده است. در آن زمان فرماندهي گروهان
دوم گردان168 تكاور ذوالفقار، با آقاي سيد ناصر حسيني بود و آقاي دادبان نيز فرماندهي گردان را بر عهده داشت كه به اتفاق او، خيلي سريع سربازان را با
چند دستگاه خودرو پاي كار رسانديم.
🔹️ما مأموريت داشتيم ضمن از بين بردن دشمن، آنان را تا مواضع خودشان تعقيب و تأديب كنيم. درگيري نيروهاي ما با عراقي ها آغاز شد. باراني از گلوله و تركش باريدن گرفت. دفاع سرسختانة رزمندگان تكاور باعث شد بتوانيم در ساعات نخستين روز، دشمن را از كانالها بيرون كنيم و مشغول پاكسازي منطقه شويم.
🔹️اسراي عراقي را در محلي جمع كرديم. در ميان آنان متوجه حركات مشكوك يكي از عراقي ها شدم. خودم را به او رساندم. ديدم از ترس اينكه كشته
شود، اقدام به درآوردن علايم و درجه هايش كرده كه در همين زمان پيراهنش نيز پاره شده است. به چشمهايش خيره شدم. از نگاهش فهميدم كه مي ترسد.رزمندگان متوجه بعثي بودنش شده، او را بكشند. اشك در چشمانش جمع شده بود. به يكي از سربازان گفتم خيلي سريع يك پيراهن برايش بياورد.
🔹️به او فهماندم پيراهن پاره اش را عوض كند. او نيز همان كار را كرد. بعد با نگاهي تشكر آميز و شرمگين سرش را به زير انداخت.خاطرة ديگر مربوط مي شود به يك اسير ايراني به نام «محمد» و معروف به «محمد بهشهري». او سرباز تيپ58 تكاور ذوالفقار بود كه در تاريخ سي و يكم تير ماه سال 1367 به اسارت نيروهاي عراق درآمده بود.
🔹️چند ماه از اسارتمان در اردوگاههاي عراق نمي گذشت كه به دليل كمبود نيروي انساني در عراق و
مشغول بودن عدة زيادي از آنان در جبهه ها، براي حراست از ما، تعدادي نيروي جيش الشعبي يا همان نيروهاي مردمي، به نگهبانان اردوگاه اضافه شد. اين
نيروها طبق معمول از اسرا سؤالاتي مانند «كجا اسير شديد؟»، «پيش از اين چه كاره بوديد؟» و... مي پرسيدند.
🔸️در يكي از همين روزها، يكي از آنان جلو
آسايشگاه ما آمد و گفت: «آيا اهل بهشهر در آسايشگاه هست؟» و ادامه داد كه ۱۵ سال در ايران بودم. سالها پيش به ايران فرار كرده بودم و بعد از اقامت در
ايران، با يك نفر ايراني يك كاميون خريده بوديم كه دوست بسيار خوبي برايم بود. بعد از سالها اقامت در ايران، به عراق بازگشتم. من ايران و شهرهاي شمالي
را دوست دارم و انشاءاالله روزي بتوانم به آنجا سفر كنم؛ سپس نام دوستش را به ما گفت.
🔹️در جلوِ ديدگان همه، محمد از جا بلند شد و رو به عراقي گفت: «دوست شما پدر من است» و نزديك او شد. آنان با همديگر صحبت كردند و كمي بعد عراقي به شدت شروع به گريه كرده، محمد را در آغوش گرفت. ساير نگهبانان نزد وي آمدند و علت را جويا شدند. عراقي كه «سيدحسن» نام داشت و سن و
سالي از او گذشته بود، رو به آنان كرد و گفت: «محمد فرزند دوست من در ايران است و از اينكه او را در زندان مي بينم، بسيار ناراحت و غمگين هستم.
🔸️من مديون محبتهاي پدر محمد هستم. ما سالها با هم بوديم» و شروع كرد از خاطرات خود در ايران گفتن. اين موضوع باعث شد كه عراقي ها اخبار بيرون را بهتر و بيشتر به آسايشگاه ما برسانند. رابطة سيد حسن با محمد، مانند پدر و فرزند بود و هنگام نگهباني، براي محمد خوراكي و لباس مي آورد.
🔹️او خيلي تلاش كرد كه او را براي يكبار هم كه شده، نزد خانواده اش ببرد؛ ولي فرماندة اردوگاه مخالفت كرد. همه مي ديديم كه دنيا با وجود بزرگي در نگاه انسانها، بسيار كوچك است...
☀️#نسال_الله_منازل_الشهدا
@shahidabad313
╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
🌷"بسم رب شهدا و صدیقین"🌷
سَلٰامْ بر آنانی که اَوَلْ
از ســیم خاردار نَـفْسـْ گُذَشْتَنْـ
و بَـعْد از سیم خار دار دشْمَنــــْ🥀
#سلامبـــَرشُهَـدآ... ✋💔
یه سلام از راه دور به حضرت عشق...❤️
به نیابت از شهید#شهید_روح_الله_سلطانی
اَلسَّلامُ عَلَی الْحُسَیْنِ
وَعَلی عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ
وَعَلی اَوْلادِ الْحُسَیْنِ
وَعَلی اَصْحابِ الْحُسَیْن
#صبحتون_شهدایی📿
☀️#نسال_الله_منازل_الشهدا
@shahidabad313
╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
#فرازی_از_وصیت_نامہ
🌱ما می دانیم که مادری هست که هنوز هم مدافع ندارد می رویم که ثابت کنیم که بانوان این آل الله مدافع دارند و می رویم که ثابت کنیم این چنین است...
●مرا در کنار مادرم درصورتی که ممکن باشد دفن کنید.بر روی سنگ مزارم بنویسید.سه ساله رسول الله را دق دادند.آل الله را به مجلس شراب بردند...امان از بی بصیرتی ...مادر پهلو شکسته غریب مدینه آمدیم که مدافعت باشیم...
#شهید_سجاد_دهقان ❣🍃
☀️#نسال_الله_منازل_الشهدا
@shahidabad313
╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯