✍اینجا مزار فرماندهے مخلص وتقواست
کہ گفتہ بود:
دشمنان نمے دانند ما براے #شهادت مسابقہ
مے دهیم....👌
🌸 پسر بزرگوار شهید همدانی: پدرم در #وصیتنامه خود یک پیشنهاد خوب دارند و آن اینکه اگر امکان داشت هر شخصی که وصیت نامه من را می خواند برای من یک روز نماز و روزه به جای آورد که اگر در آن عالم در کنار هم بودیم جبران کنم 😍👌
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
💥روایتگری شهدا
✅ @shahidabad313
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔺تکخوانی یک دختر در مراسم سالگرد شهید همدانی👆
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
💥روایتگری شهدا
✅ @shahidabad313
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
✅ امام حسن عسکری علیه السلام
چه زشت است در مؤمن خواسته اى باشد كه او را به خوارى كشاند. ...
📕 غرر الحكم ، حدیث 3295
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
💥روایتگری شهدا
✅ @shahidabad313
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
#وصیت_شهید
✍برای هر صندلی ، مدیران جمهورى اسلامى ، ٧٣ #شهيد داده ایم !
به عبارتی ؛ هــر مدیر ، یک #کربلا !
مسئولین ؛ مراقب باشید ، خون #شهدا ، گلو گیرتان نشود !!.....
#شهیدعلیرضا_قبادی
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
💥روایتگری شهدا
✅ @shahidabad313
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
#سیره_شهدا
✍هر چند یک بار بچه های مدرسه را جمع می کرد و در سطح شهر اصفهان ، زباله ها را جمع آوری می کردند .
یه بار دلیل این کار را پرسیدم ، گفت ،
با این کار هم شهر #تمیز میشه و هم #غرور بچه ها ، می ریزه !....
#شهید_سلیمی
📕 ستارگان خاکی
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
💥روایتگری شهدا
✅ @shahidabad313
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
#سیره_شهدا 🌹
✨پشت میز
✍ساعت 07:30 صبح، #امام_جمعه وقت گیلان به استانداری آمد. از من پرسید: آقای استاندار کجاست؟ جواب دادم: اطلاعی ندارم. هنگام رفتن، یادداشتی با کنایه برای #شهید_انصاری نوشت: «استاندار و والی نظام جمهوری اسلامی باید بهموقع در محل کارش حضور یابد!»
نیم ساعت بعد که آقای انصاری آمد، فهمیدم که ساعت ۶ صبح به کشتارگاه انزلی رفته و از کشتار دام آنجا بازدید کردهاند. وقتی یادداشت را به آقای انصاری دادم، ایشان گفتند با آقای لاهوتی تماس بگیرید و بگویید انصاری گفت: «من بعد از اینکه برای نماز صبح بیدار شدم، به محل کارم رفتم. محل کار من فقط پشت میز استانداری نیست. جایجای استان، محل کار من است.»
آقای لاهوتی وقتی این را شنید خیلی خجالت کشید و در پاسخ گفت: «من چطوری از این جوان عذرخواهی کنم؟»
📚منبع: کتاب استاندار آسمانی
راوی: مهندس انصاری جوینی، مسئول دفتر شهید انصاری
#شهید_مهندس_علی_انصاری ، استاندار انقلابی گیلان
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
💥روایتگری شهدا
✅ @shahidabad313
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
12.12M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
لحظه #شهید شدن #علی_انصاری
اگر اشک تان جاری شد و دلتان شکست التماس دعای شهادت...😔😢
این گل را به رسم هدیه
تقدیم نگاهت کردیم..
شهدا را یاد کنید با ذکر #صلوات
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
💥روایتگری شهدا
✅ @shahidabad313
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
#لالههای_آسمونے
🌹🍃پسرم جبار در عملیات کربلای 5 از ناحیه کمر زخمی شد. سمت #حلبچه هم که رفته بود؛ شیمیایی شد. بعد از مجروح شدن که به خانه آمده بود به ما نگفت که مجروح شده ما از طرز نشست و برخاستش فهمیدیم که مشکلی دارد. به #مادرش گفته بود من میخواهم به خانه دایی بروم.
🌹🍃مادر پرسید که چرا؟ گفته بود حمام آنها بهتر از #حمام ماست. داییِ جبار از نیروهای شهید دکتر چمران بود. جبار با داییاش مانند برادر و به هم خیلی نزدیک بودند، آن روز به خانه دایی رفته بود. حمام کرده بود و دایی #پانسمان جبار را عوض کرده بود. بعد هم به خانه برگشت، ما به جبار شک کرده بودیم نمیتوانست راحت بنشیند.
🌹🍃پرسیدم جریان چیست کجایت زخمی شده؟ جبار خندید گفت: چیزی نیست. یک #زخم کوچک در کمرم است با همان زخمی که داشت دوباره راهی جبهه شد مادر به جبار میگفت که تو هنوز خوب نشدی چرا میروی؟ جبار گفت در جبهه آرپیجی زن ندارند. من هم آرپیجی زن شدم باید زود برگردم. ما تا لحظه #شهادت نمیدانستیم جبار چه درجهای دارد و در جبهه چه کار میکند.
🌹🍃 همیشه #گمنام میآمد و میرفت. حتی آن یک سالی که در حلبچه خدمت میکرد؛ وقتی مادرش میپرسید که شما آنجا چه کار میکنید؟ میگفت ما آنجا به سربازها غذا میدهیم. مادرش میگفت مگر تو بلدی غذا بپزی؟ میگفت بله من برای بچهها ماکارونی و دمپختک درست میکنم. همیشه با #خنده و شوخی جواب میداد.
#سردارشهید_جبار_دریساوی🌷
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
💥روایتگری شهدا
✅ @shahidabad313
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊