✫⇠ #آخرین_خاکریز
✫⇠#قسمت_هشتاد_و_دو
✍نویسنده:آزاده میکاییل احمد زاده
⬅️انتشارات سازمان عقیدتی سیاسی ارتش
💥شهر تكريت، زادگاه صدام حسين
🔹️از بيابانهاي وسيع عبور مي كرديم و جز بيابان، چيزي ديده نمي شد. در بين راه شهر معروف#تكريت را هم ديديم كه در ساية حمايت صدام، به شهري آباد
تبديل شده بود.
🔹️اين شهر از هر چهار گوشه به وسيلة انواع ضدهوايي و موشكهاي زمين به هوا، پوشش داده مي شد و با خاكريزهاي بلندي احاطه شده، مانند پادگاني از آنان محافظت مي شد.
🔸️سرانجام به مقابل اردوگاه بزرگ نگهداري اسراي ايراني در استان «صلاح الدين» رسيديم. همه از جاي خود بلند شدند تا زندان هميشگي خود را براي اولين و شايد آخرين بار از بيرون نظاره كنند.
🔹️در آن لحظات سعي مي كرديم منظره ها را به خوبي در ذهنمان ثبت كنيم. تعداد زيادي اردوگاه با ساختمانها و تأسيسات مختلف در اشكال و ابعاد
گوناگون در هر سوي اين منطقه ديده مي شدند و محلي خشك و عاري از آب و علف بود.
🔸️اطراف آن نيز تا چشم كار مي كرد، صحرا و بيابان بود. با ديدن اين مناظر يقين پيدا كرديم كه روزگار بسيار سخت و وحشتناكي در پيش داريم.
🔸️سربازان عراقي مستقر در اردوگاهها، با ديدن اتوبوسها، جلوِ درها صف كشيدند.آنان چوب، چماق، كابل، سيم خاردار و حتي لولة آب به دست داشتند. وقتي اتوبوسها توقف مي كردند تا تعدادي اسير به هر اردوگاه تحويل دهند، سربازان عراقي اسراي تازه وارد را مجبور مي كردند از داخل دو صف به طول 50متر ـ كه به#تونل_مرگ معروف بود ـ عبور كنند و سپس با هر چه كه در دست داشتند، بر سر و روي اسرا مي زدند.
🔹️آنان با اين كار مي خواستند اسرا را بترسانند و اين#اولين_پذيرايي آنان از ما بود.لحظات بسيار وحشتناكي بود. هر اسير از ابتداي ورود تا خروج از اين مسير، بيش از 90ضربه ميخورد و دست و پاها مي شكست و چشمها بيرون مي ريخت.
🔹️همة اسرا بايد اين مرحله را طي مي كردند و هيچ استثنايي نبود. وقتي ظرفيت يك اردوگاه تمام مي شد، اسرا را به اردوگاه ديگري حركت ميدادند. فاصلة
اردوگاهها از هم، بيش از چند صد متر نبود.ساختمانهاي اين اردوگاه در سال 65م و هنگام آغاز جنگ اعراب و اسرائيل براي اسكان نيروهاي عرب زبان در حال جنگ با ارتش رژيم اشغالگر قدس ساخته شده بود كه داراي پنجره هاي كوچك و سقف و كف بتون بودند كه به خاطر شكست ارتش اعراب، تا شروع جنگ تحميلي بدون استفاده باقي مانده بودند.
🔸️محوطة بيرون نيز عاري از هرگونه درختي بود و فقط تانكرهاي بلند آب اردوگاهها از هر سو جلب توجه
مي كرد. اسراي ايراني بين اردوگاهها تقسيم مي شدند. وقتي نوبت اتوبوس ما رسيد، اردوگاههاي كوچك پر شده بودند كه به همين دليل ما را به
ساختمانهاي مخروبه و متروكه اي منتقل كردند كه نه حصار داشت و نه امكانات رفاهي مانند آب، دستشويي و حمام. حدود 2500نفر از ما را به اين
ساختمانها بردند كه در نتيجه از برخي دوستانمان براي هميشه جدا شده، هر كدام به اردوگاهي منتقل شديم...
☀️#نسال_الله_منازل_الشهدا
@shahidabad313
╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
🌷"بسم رب شهدا و صدیقین"🌷
سَلٰامْ بر آنانی که اَوَلْ
از ســیم خاردار نَـفْسـْ گُذَشْتَنْـ
و بَـعْد از سیم خار دار دشْمَنــــْ🥀
#سلامبـــَرشُهَـدآ... ✋💔
یه سلام از راه دور به حضرت عشق...❤️
به نیابت از شهید#اصغر_الیاسی🌹
اَلسَّلامُ عَلَی الْحُسَیْنِ
وَعَلی عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ
وَعَلی اَوْلادِ الْحُسَیْنِ
وَعَلی اَصْحابِ الْحُسَیْن
#صبحتون_شهدایی📿
☀️#نسال_الله_منازل_الشهدا
@shahidabad313
╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
❣ #عــند_ربـهم_یــرزقون
🌱ابراهیم در کنار تمام ویژگیهای مثبت و اخلاقی، به کتاب و مطالعه بسیار اهمیت میداد.
اولین کتابی که در دست او دیدم زندگینامه پوریای ولی بود. کتابهای اخلاقی و دینی را بسیار اهمیت می داد و سعی می کرد آنچه از دستورات زندگی شنیده عمل نماید...
یکی از دلایل بینش بالای او در مسائل مختلف زندگی به همین امر مربوط می شد.
☀️#نسال_الله_منازل_الشهدا
@shahidabad313
╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
حقیقت محض؛👌🏻
وقتی بودی قدرتو ندونستیم
حالا فانوس بدست دنبال
یکی مثل خودت میگردیم💔
#رئیسی
#شهید_جمهور
☀️#نسال_الله_منازل_الشهدا
@shahidabad313
╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
☑️پاسخ سردار حاج قاسم سلیمانی به نامهای که در آن از او خواهش کرده بودند تا برای ریاست جمهوری١٣٩۶ کاندیدا شود:
🔸«برادر بزرگوارم از محبت شما عزیز گرانقدر سپاسگزارم. الحمدلله در کشور ما آنقدر شخصیت های مهم و ارزشمند گمنام و با نامی وجود دارد که نیازی نیست سربازی، پُست سربازی خود را رها کند. افتخارم این است که سرباز صفر بر سر پُست دفاع از ملتی باشم که امام فرمود جانم فدای آنها باد.
#جان_فدا❤
#شهیدالقدس
☀️#نسال_الله_منازل_الشهدا
@shahidabad313
╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹من تعقیبات نماز صبحم پیگیری کار مردم است
♦️خاطره سخنگوی دولت از تعقیبات نماز صبحهای شهید رئیسی
☀️#نسال_الله_منازل_الشهدا
@shahidabad313
╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📣 حالوهوای مزار شهید امیرعبداللهیان در حرم حضرت عبدالعظیم
#سید_شهیدان_خدمت
#شهید_جمهور
☀️#نسال_الله_منازل_الشهدا
@shahidabad313
╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📽 #حجاب و عفاف زن، حقّ خداوند
👈با توجه آیه ۵۹ سوره احزاب (قل لازواجک و بناتک و نساء المومنین یدنین علیهنّ من جلابیبهنّ) و ۳۱ سوره نور (و لیضربن بخمرهنّ علی جیوبهنّ)
🔊 #استاد_جوادی_آملی
🍁#طرح_نور
💥#ویروس_برهنگی
🔹️#جهاد_تبیین
🔸️#به_وقت_حجاب
☀️#نسال_الله_منازل_الشهدا
@shahidabad313
╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
📝 نسخه انگلیسی | بخشهایی از نامه حضرت آیتالله خامنهای به دانشجویان باوجدان حامی مردم فلسطین در دانشگاههای ایالات متحده آمریکا (۱۴۰۳/۳/۵)
#خیزش_دانشجویان_آمریکا
#غرب_بدون_روتوش
#حقوق_بشر
#طوفان_الاقصی🇵🇸
#طوفان_الاحرار
#جهاد_مقدس
#وعده_صادق
#تنبیه_متجاوز
#اسرائیل_کودک_کش
#فلسطین
#غزه
#مقاومت
#سپاه_جهانی_آزادیبخش_اسلامی
#ارتش_جهانی_آزادیبخش_اسلامی
#یمن_قهرمان
#كلنا_اليمن
☀️#نسال_الله_منازل_الشهدا
@shahidabad313
╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
✫⇠ #آخرین_خاکریز
✫⇠#قسمت_هشتاد_و_سه
✍نویسنده:آزاده میکاییل احمد زاده
⬅️انتشارات سازمان عقیدتی سیاسی ارتش
💥اردوگاه شمارة 15 تكريت (صلاح الدين)
🔹️اين اردوگاه تازه تأسيس را به نام اردوگاه شمارة 15 نامگذاري كرده بودند.حين پياده شدن از اتوبوسها، عراقي ها با ضربات سهمگين ما را هم به باد كتك گرفتند و به زور وارد آسايشگاهها كردند. يكي از دوستان شوخ طبع، نوشتة عربي روي ديوار را برايمان خواند: «عاش البعث؛ يعني درود بر بعث» كه بعد از
آن كتك مفصل گفت: «اين آش بعثي ها بود؛ پس فردا هم با چلو از ما پذيرايي ميكنن».
🔹️ساختمان آسايشگاهها مانند طويله و داراي درهاي آهنيني بودند كه از پشت بسته مي شدند. هر آسايشگاه هشت پنجرة كوچك داشت. جلوآسايشگاهها با سايبان بتوني پوشيده شده بود؛ به طوريكه نمي شد آسمان را از داخل ديد. اين آسايشگاهها فاقد تهويه بودند و كليدهاي برق در بيرون از بازداشتگاه و داخل اتاق نگهبانان قرار داشت. چراغهاي آسايشگاه، شبها تا صبح روشن بود كه اين كار باعث ضعيف شدن چشمان تمامي اسرا شده بود.
🔸️شمارة آسايشگاه ما پنج بود و ظرفيت هر آسايشگاه 50نفر بود؛ در حاليكه 162نفر را جاي داده بودند.كسي نمي توانست راحت دراز بكشد و موقع دراز كشيدن مجبور بوديم كه مقابل هم بخوابيم و با اين كار پاي نفر جلويي، مقابل چشمان نفر ديگر قرار مي گرفت.موقع خوابيدن نمي توانستيم به پشت بخوابيم و همه به پهلو استراحت مي كردند.
🔹️روز اول كه وارد آسايشگاه شديم، از آب و غذا خبري نبود؛ بنابراين روي كف آسايشگاه دراز كشيديم و به دليل كمبود جا، نوبتي استراحت مي كرديم. گرما
بيداد مي كرد و همه غرق در عرق بوديم. از شدت حرارت، تعدادي از حال رفته بودند و بوي تعفن همه جاي آسايشگاه را فرا گرفته بود و از دستشويي هم
خبري نبود. بيشتر افراد بيماري ريوي سختي گرفته بودند و تعدادي از افراد هم مثل من مجروح بودند كه به دليل سرد شدن محل جراحت، بسيار درد مي كشيديم و توان حركت نداشتيم.
🔸️در بين اسرا، بچه هاي سپاه، بسيج و حتي
عشاير و مردم عادي نيز وجود داشتند. صداي شيون و زاري مجروحين، فضا را پر كرده بود. همه به شدت تشنه بودند و عراقي ها چنان با كابلهاي ضخيم و
بلند بر سر و روي اسرا مي كوبيدند كه صداي شكستن استخوانهاي همديگر را مي شنيديم. آنان با اين كار احساس پيروزي و غرور مي كردند و به همين خاطر از هرگونه اذيت و آزار ما فروگذار نبودند. آنان حتي براي اينكه بهتر ما را شكنجه كنند، به همديگر آموزش مي دادند؛ سپس همه را مجبور كردند كه پيراهنها و
كفشهايمان را به بيرون آسايشگاه بريزيم تا به ما لباس بدهند.
🔹️اين كار هم ترفند ديگري از آنان بود و به دليل كمبود نگهبان و نبود حفاظت فيزيكي مناسب، مي خواستند از فرار احتمالي اسرا جلوگيري كنند؛ چرا كه بدون لباس به هيچ وجه امكان فرار نبود.هر كس فقط يك شلوار به تن داشت و همه برهنه بوديم. تا سه ماه هم خبري از لباس نبود. خوشبختانه جنس شلوارم بسيار مقاوم بود و پاره نمي شد.
🔸️بعضي ها نيز فقط يك شورت به تن داشتند كه آن هم عمر چنداني نداشت؛ با اين اوضاع باز هم عراقي ها توجهي به وضعيت ما نمي كردند. آنان مي گفتند
پيش بيني اين مقدار اسير را نكرده بوديم و با كمبود امكانات مواجه شده ايم.
🔹️نيروهاي عراق در مقايسه با ميزان جمعيت و مساحت خاكشان در طول جنگ، به طور تقريبي از هر خانواده يك يا دو نفر كشته داشتند كه مجروح و اسير نيز حتمي بود. بيشتر تأسيسات مهم عراق توسط جنگنده بمب افكنهاي ارتش نابود شده بودند و عراقي ها تحمل اين همه خسارت را نداشتند؛ حتي نگهبانان داخل برجكهاي پيراموني اردوگاه، از سربازان مجروحي بودند كه با يك دست عصا داشتند و با دست ديگر تفنگ حمل مي كردند كه نشان از كمبود بسيار شديد نيروي انساني در عراق بود.
🔸️روحية سربازان عراقي به دليل طولاني شدن جنگ
بسيار ضعيف بود و مردم زندگي عادي نداشتند. هر گاه نيروهاي ايران پيشرفتي در جنگ به دست مي آوردند، سربازان عراقي به جان ما مي افتادند و تا حد مرگ ما را شكنجه مي كردند...
☀️#نسال_الله_منازل_الشهدا
@shahidabad313
╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
🌷"بسم رب شهدا و صدیقین"🌷
سَلٰامْ بر آنانی که اَوَلْ
از ســیم خاردار نَـفْسـْ گُذَشْتَنْـ
و بَـعْد از سیم خار دار دشْمَنــــْ🥀
#سلامبـــَرشُهَـدآ... ✋💔
یه سلام از راه دور به حضرت عشق...❤️
به نیابت از شهید#محمد_مهدی_فریدونی🌹
اَلسَّلامُ عَلَی الْحُسَیْنِ
وَعَلی عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ
وَعَلی اَوْلادِ الْحُسَیْنِ
وَعَلی اَصْحابِ الْحُسَیْن
#صبحتون_شهدایی📿
☀️#نسال_الله_منازل_الشهدا
@shahidabad313
╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❣ #عــند_ربـهم_یــرزقون
🌱روایت شنیدنی از پدر شهید موسوی...
☀️#نسال_الله_منازل_الشهدا
@shahidabad313
╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯