17.56M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 ببینید | خدایا بیدارم کن‼️
💠 فرازهایی قابل تامّل از وصیتنامه شهید مدافع حرم عباس دانشگر
#شهیدانه
#کلیپ
☀️#نسال_الله_منازل_الشهدا
@shahidabad313
╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
ابࢪاهیم بھ اطعـام دادن نیز خیلی اهمـٰیت مےداد... همیشھ دوستـان را به خانھ دعوت می کرد و غذا مےداد، در دوران مجروحیت که درخـانه بستری بود ، هر روز غذا تھیه می کرد و ڪسـٰانی ڪه به ملاقـاتش می آمدند را سر سفره دعوت می کرد و پذیرائی می نمود و از این کار هم بی نھایت لذت می بُرد...
به دوستان میگفت : ما وسیلـهایم ، این رزق شمـاست، رزق مؤمنين با برڪت است و...
در هیئت و جلسات مذهبی هم به همین گونه بود...!
#شهید_ابراهیم_هادی
☀️#نسال_الله_منازل_الشهدا
@shahidabad313
╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
یه بار وقتی اومد خونه،
داشت نفس نفس میزد
گفتم : چرا با آسانسور نیومدی؟!
گفت : وقتی رفتم سوار بشم دیدم
دو تا دختر جوون تو آسانسور هستن
و درست نیست که باهاشون سوار آسانسور بشم.
گفتم : خب صبر میکردی وقتی پیاده شدن
میومدی
گفت : بوی ادکلن این خانم ها تو فضای آسانسور پیچیده با پله راحت تر بودم و اذیت هم نمی شدم.🌿
#شهید_محمدمهدی_رضوان
راوی : مادر شهید
☀️#نسال_الله_منازل_الشهدا
@shahidabad313
╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
9.92M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 امام خامنهای در دیدار مدالآوران علمی:
✅ انتخابات بسیار مهم است؛
✅ تلاش کنید مشارکت افزایش یابد؛
✅ برای انتخاب خوب ببینید چه کسی توانایی کار در جهت ملاکهای انقلاب را دارد.
#انتخابات
#هشت_تیر
#چهاردهمین_دوره
#رئیس_جمهور_انقلابی
☀️#نسال_الله_منازل_الشهدا
@shahidabad313
╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💢وضعیت مبتذل ویترینها و بازار لباس بانوان❗️
(ازین طرف میگیم حجاب، ازون طرف تو ویترینها بدحجابی رو تبلیغ میکنیم!)
⬅️ حکومت وظیفه داره در این باب...
♻️#رحیم_پور_ازغدی
🍁#طرح_نور
💥#ویروس_برهنگی
🔹️#جهاد_تبیین
🔸️#به_وقت_حجاب
☀️#نسال_الله_منازل_الشهدا
@shahidabad313
╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
💢"امسال حج ما بالخصوص حج برائت است، به خاطر آنچه امروز در #غزه و فلسطین دارد اتفاق می افتد."
💥رهبر انقلاب اسلامی ۱۴۰۳٫۲٫۱۷
#خیزش_دانشجویان_آمریکا
#غرب_بدون_روتوش
#حقوق_بشر
#طوفان_الاقصی🇵🇸
#طوفان_الاحرار
#جهاد_مقدس
#وعده_صادق
#تنبیه_متجاوز
#اسرائیل_کودک_کش
#فلسطین
#غزه
#مقاومت
#سپاه_جهانی_آزادیبخش_اسلامی
#ارتش_جهانی_آزادیبخش_اسلامی
#یمن_قهرمان
#كلنا_اليمن
☀️#نسال_الله_منازل_الشهدا
@shahidabad313
╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
پارت۸۳ شهید محمد علی برزگر.mp3
2.89M
📚کتاب#از_قفس_تا_پرواز
💢خاطرات#شهید_محمدعلی_برزگر
🍂پارت ۸۳ حل اختلاف
☀️#نسال_الله_منازل_الشهدا
@shahidabad313
╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
✫⇠ #آخرین_خاکریز
✫⇠#قسمت_نود_و_هشت
✍نویسنده:آزاده میکاییل احمد زاده
⬅️انتشارات سازمان عقیدتی سیاسی ارتش
💥فرار از بيمارستان(۲)
🔸️همه مات مانديم كه چه شده. جناب سرهنگ سريع به طرف در پشتي دويد و داوود را صدا زد. همة اين اتفاقات در چند ثانيه رخ داد. داوود هم منصرف شد
و سريع به اتاق برگشت. درها باز شد. پنج نفر عراقي با هيكلهاي بسيار درشت و اندامهاي ورزيده، داخل شده، همة ما را زير مشت و لگد و ضربات كابل
گرفتند. آنان خيلي سريع درها را قفل كردند.
🔹️از صداي ناله هاي ما، ساير بيماران بيمارستان در پشت درهاي قسمت نگهداري اسرا، تجمع كرده بودند. پس از مدتي متوجه شديم كه چرا سرهنگ مانع از فرارمان شد. جريان از اين قرار بود كه مترجم عرب زبان ما به حركاتمان مشكوك شده، ما را زير نظر مي گيرد تا اينكه چند دقيقه قبل از اقدام ما براي فرار، متوجه مواد غذايي كه زير تخت مخفي كرده بوديم، مي شود و مخفيانه به عراقي ها اطلاع مي دهد.
🔸️در همين هنگام جناب سرهنگ خيلي سريع جاي مواد غذايي را عوض ميكند تا ما آن را پيدا نكنيم. همزمان مترجم را دنبال مي كند و مي بيند كه او دوان دوان نزد عراقي ها مي رود؛ سپس برگشته، خيلي سريع ما را از خطر آگاه مي كند.
🔸️عراقي ها آمار گرفتند. همه حاضر بودند. آنان بر سر مترجم داد مي زدند و او را مؤاخذه مي كردند. مترجم هم سريع زير تخت را نشان داد تا ثابت كند قصد فرار داشته ايم. آنان زير تخت را نگاه كردند؛ ولي چيزي پيدا نكردند. ما هم كه متوجه موضوع شده بوديم، وانمود كرديم كه از چيزي خبر نداريم. مترجم خودش همه جا را بازديد كرد و مواد غذايي را از زير بالش سرهنگ پيدا كرد.
🔹️عراقي ها سرهنگ را خواستند و سؤال كردند اينها را چه كسي اينجا گذاشته و براي چيست كه مترجم پي در پي مي گفت: «براي فرار آن سه نفر است» در
همين زمان سرهنگ پاسخ داد:
ـ اين مواد غذايي را من برداشتم.
ـ براي چه؟
ـ ميخواستم اين آذوقه ها را براي ساير دوستان در بندم كه از سوء تغذيه در حال مرگ هستند ببرم.
🔹️او سرانجام توانست عراقي ها را متقاعد و همة ما را از مخمصه نجات دهد.عراقي ها سپس جلوِ چشم همه مترجم را زير ضربات كابل گرفتند كه چرا ندانسته كاري كردي كه ما روي بيماران دست بلند كنيم. فرداي آن روز من و داوود را به اردوگاه خودمان برگرداندند. رضايي هم قرار شد تا چند روز ديگر، به اردوگاهش فرستاده شود. قبل از رفتن، همگي از جناب سرهنگ تشكر كرديم كه زندگيمان را نجات داده بود.
🔸️پس از مدتي، عراقي ها بلندگوهايي در هر گوشه از اردوگاه نصب كردند و هر روز ترانه هاي مختلفي از آنها پخش مي كردند كه همة اسرا به اين كار اعتراض
داشتند. بيماراني كه به بيمارستان اعزام مي شدند، اخبار را از عراقي ها و ساير اسرا كه توسط صليب سرخ به روزنامه و تلويزيون دسترسي داشتند، به اردوگاه منتقل مي كردند.
🔹️گاه نيز به وسيلة نگهبانان غير بعثي عراقي، اطلاعات ناقصي به ما مي رسيد و اينگونه بود كه در جريان روند جنگ و تبادل اسرا قرار مي گرفتيم. اسرايي هم كه در آشپزخانه كار مي كردند، به وسيلة روزنامه پاره هاي مواد غذايي، به برخي اخبار جنگ دسترسي پيدا مي كردند...
☀️#نسال_الله_منازل_الشهدا
@shahidabad313
╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯