💐بسم رب الشهداء و الصديقين💐
🌷باعرض سلام و شب بخير به همراهان گروه بیان معنوی🌷
✍هرشب با روایتگری زندگی نامه شهدا،میزبان دلهای پاک شماهستیم
🍀امشب همراه با
🌿هشتمین شهیدماه افسران؛ شهید سرلشکر خلبان عباس بابایی
_______________________________
🍀قسمت بیست ودوم
🔴این آب تبرک است...
در پاتکی که #عراق به منظور پس گرفتن جزایر مجنون انجام داد، بابایی شیمیایی شد و سر او پر شده بود از تاولهای ریزی که خارش داشت.
#تاولها در اثر خاراندن میترکیدند و این مسئله موجب ناراحتی او میشد. به او اصرار کردم تا به بیمارستان برود ولی میگفت که در شرایط فعلی اگر به بیمارستان بروم مرا بستری میکنند.
او پیوسته نگران وضعیت #جنگ بود. در همان روزها، یک روز که به طرف بیرون جزیره مجنون در حرکت بودیم، به برکه آبی که پر از نیزار بود رسیدیم. عباس لحظهای ایستاد و به جریان آب دقت کرد. سپس با حالتی خاص روی به من کرد و گفت: حسن! میدانی این آب کدام آب است؟
گفتم: خب آبی مثل همه آبها. عباس گفت: اگر دقت کنی امام حسین(ع) و حضرت ابوالفضل(ع) در #کربلا دستشان را به همین آب زدند. این آب تبرک است. سپس پیاده شد و شروع کرد با آن آب سرش را شست و شو دادن.
او معتقد بود که تاولهای سرش مداوا خواهد شد. چند روز از این ماجرا نگذشته بود، که تمام تاولهای سر او مداوا شد.
ستوان حسن دوشن
منبع: برگرفته از کتاب پرواز تا بینهایت
🍀شادی روح شهیدان اسلام صلوات🍀
🌹اللّٰهُمَّ صَلِّ عَلیٰ مُحَمِّدٍوَّ آلِ مُحَمَّدٍ وَّ عَجِّلْ فَرَجَهُم🌹
@majnon100
✅گروه بیان معنوی
https://t.me/joinchat/AAAAAEA_WeLENPadr7dSFA
👥کانال افسران جوان جنگ نرم:
telegram.me/joinchat/BBmAijuziGup93W29V-moA
🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃
✨بسم رب الشهداء و الصديقين✨
🌷باعرض سلام و شب بخير به همراهان گروه بیان معنوی🌷
✍هرشب با روایتگری زندگی نامه شهدا،میزبان دلهای پاک شماهستیم
🍀امشب همراه با
🌿پنجمین شهیدماه افسران شهیداحمدکاظمی
--------------------------------------------- --------------------------
🍀قسمت بیست ویکم
🔴حکایت عبا و انگشتری حضرت آقا
✍...روز عید قربان که آمده بودند در مسجد دانشگاه بالای سر پیکر شهیدان حادثه فالکون، سردار #سلیمانی از ایشان یک انگشتر گرفت و یک عبا را و به آقا گفت: آن انگشتر را بدهید که خیلی باهاش #نمار_شب خواندهاید. وقتی خواستیم بابا را خاک کنیم، سردار سلیمانی رفت داخل قبر. عبای آقا را پهن کرد. مقداری تربت #کربلا آورده بود. آن را روی عبا پخش کرد.
بعدش بابا را گذاشتند داخل قبر و آن انگشتر را هم گذاشتند زیر زبان بابا. من و سعید هم بالای قبر ایستاده بودیم. آنجا هم خیلی سعید خیلی بی تابی میکرد. رفت پایین توی قبر و به زور از بابا جدایش کردیم. سردار سلیمانی و دکتر قالیباف هم خیلی متأثر بودند. عبا را دور بابا پیچیدند و…تمام شد!
به ما اجازه ندادند بالای سر قبر بمانیم و ببینیم که دارند خاک میریزند روی بابا.
منبع : کتاب احمد و سایت شهید کاظمی
🌸شادی روح شهیدان اسلام صلوات🌸
💠💠اللّٰهُمَّ صَلِّ عَلیٰ مُحَمِّدٍوَّ آلِ مُحَمَّدٍ وَّ عَجِّلْ فَرَجَهُم💠💠
@majnon100
✅گروه بیان معنوی
https://t.me/joinchat/Bn4n_EA_WeJ19gl0ol-_MA
👥کانال افسران جوان جنگ نرم:
telegram.me/joinchat/BBmAijuziGup93W29V-moA
🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃