🍁🌹🍁🌹🍁🌹🍁🌹🍁🌹🍁🌹
#طنزجبهه
😂دندان مصنوعی😂
شلمچه بودیم.از بس که آتش🔥 سنگین شد، دیگه نمی تونستیم خاکریز بزنیم. حاجی گفت: «بلدوزرها رو خاموش کنید🚜 بزارید داخل سنگرها تا بریم🚶 مقّر».
هوا داغ بود☀️ و ترکش کُلمَن آب رو سوراخ کرده بود.🛢 تشنه و خسته و کوفته، 🤕سوار آمبولانس🚑 شدیم و رفتیم.😥😓
به مقر که رسیدیم ساعت⏰ دو نصفه شب بود. 🌙از آمبولانس🚑 پیاده شدیم و دویدیم طرف یخچال. یخچال نبود.🖱 گلولهی خمپاره صاف روش خورده بود و برده بودش تو هوا. دویدیم🏃 داخل سنگر. سنگر تاریک بود، فقط یه فانوس کم نور آخر سنگر میسوخت.🕯
دنبال آب میگشتیم💧 که پیر مرادی داد زد: «پیدا کردم!» و بعد پارچ آبی رو برداشت و تکون داد.🍶
انگار یخی داخلش باشه صدای تَلق تَلق کرد. گفت: «آخ جون».😊و بعد آب رو سرازیر گلوش کرد. میخورد که حاج مسلم- پیر مرد مقر- از زیر پتو چیزی گفت: «کسی به حرفش گوش نداد. مرتضی👱 پارچ رو کشید و چند قُلُپ خورد.».به ردیف همه چند قُلُپ خوردیم. خلیلیان آخری بود.
تَهِ آب رو سر کشید.پارچ آب رو تکون داد و گفت: «این که یخ نیست. این چیه؟!»🤔😳
حاج مسلم آشپز، سرشو از زیر پتو بیرون کرد و گفت: «من که گفتم اینا دندونای مصنوعی منه!😁 یخ نیست، اما کسی گوش👂 نکرد، منم گفتم گناه دارن بزار بخورن!»😄 هنوز حرفش تموم نشده بود که همه با هم داد زدیم:وای!.😱
از سنگر دویدیم🏃 بیرون. هر کسی یه گوشهای سرشو پایین گرفته بود تا...!
که احمد داد زد:«مگه چیه! چیز بدی نبود! آب دندونه! اونم از نوعِ حاج مسلمش! مثل آبنبات.».😂
اصلاً فکر کنید آب انار خوردید.😀😂😜
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
💥روایتگری شهدا
@shahidabad313
┏━━━🍃🌷🍃━━━┓
🌷 @majnon313
┗━━━🌷🍃🌷━━━┛
🍁🌹🍁🌹🍁🌹🍁🌹🍁🌹🍁🌹
به گورستان گذر کن تا ببینی
چه خوردند وچه پوشیدند وبردند
دو روزی زندگی کردند وآخر
به هرحالی که بودندجان سپردند
طمع بسیار کردند مال دنیا
ز روزی بیشتر هرگز نخوردند
همانانی که بودند نورچشمی
تنش را در لحد محکم فشردند
اگر شاه وگدا،نادار و دارا
اجل آمد نفس بگرفت مُردند
🌺پنج شنبه است؛به یاد شهدا و درگذشتگان ،شاخه گلهای دعا و استغفار را هدیه کنید به چشم انتظاریشان
🌹🌹🌹🌹🌹🌹
ًاَللّـــهُمَّ اغفِر لِلمُومِنینَ وَ المُومِنَاتِ وَ المُسلِمینَ وَ المُسلِمَاتِ اَلاَحیَاءِ مِنهُم وَ الاَموَاتِ تَابِع بَینَنَا وَ بَینَهُم بِالخَیراتِ اِنَّکَ مُجیبُ الدَعَوَاتِ اِنَّکَ غافِرَ الذَنبِ وَ الخَطیئَاتِ وَ اِنَّکَ عَلَی کُلِّ شَیءٍ قَدیـــرٌ ...
بِحُرمَةِ الفَاتِحةِ مَعَ الصَّلَوَات
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
💥روایتگری شهدا
@shahidabad313
┏━━━🍃🌷🍃━━━┓
🌷 @majnon313
┗━━━🌷🍃🌷━━━┛
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌟 #پیشنهاد_ویژه
🎥 در روسیه چگونه از "سرباز گمنام" در جنگ جهانی، تجلیل میکنند؟
#شهدا
#مجاهدت
#دفاع_مقدس
✅ @mandegari_mahdi
🔶 berangeshohada.ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🚩۲۹ آذر ۹۶، سالروز شهادت سردار شهید علی خوش لفظ
📹 #ببينيد| روایت اشکآلود رهبر فرزانه انقلاب از فرمانده و همکار شهید خوشلفظ درباره «راهكار رسيدن به شهادت»
➕ زندگی به سبک شهدا👇
🆔 @sireshohada
💠 #خستگی_مانع_محبت_نشود
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
✍ شب اومد خونه چشماش از بیخوابی شدید، سرخ بود. رفتم سفره بیارم ولی نذاشت. گفت: امشب نوبت منه، امشب باید از #خجالتت در بیام. گفتم:تو بعد از این همه وقت خسته و کوفته اومدی... نذاشت حرفم تموم بشه بلند شد و غذا رو آورد. بعد غذای #مهدی رو با #حوصله بهش داد و سفره رو جمع کرد. بعد چایی ریخت و گفت: «بفرما».
#شهید_همت
📙به مجنون گفتم زنده بمان، ص۲
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
💥روایتگری شهدا
@shahidabad313
┏━━━🍃🌷🍃━━━┓
🌷 @majnon313
┗━━━🌷🍃🌷━━━┛
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
❤️ آن روز به مسجد نرسیده بود. برای نماز به خانه آمد و رفت توی اتاقش. داشتم یواشکی نماز خواندنش را تماشا میکردم.
حالت عجیبی داشت. انگارخدا در مقابلش ایستاده بود. طوری حمد و سوره را میخواند مثل اینکه خدا را میبیند...
ذکرها را دقیق و شمرده ادا میکرد.
بعد ها در مورد نحوه #نماز خواندنش ازش پرسیدم .گفت: اشکال کار ما اینه که برای همه وقت میذاریم جز برای خدا❗️
نمازمون رو سریع میخونیم و فکر میکنیم زرنگی کردیم، اما یادمون میره اونی که به وقتها برکت میده فقط خود خداست...
📚مسافرکربلا، ص۳۲
#شهید_علیرضا_کریمی
#درس_اخلاق
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
💥روایتگری شهدا
@shahidabad313
┏━━━🍃🌷🍃━━━┓
🌷 @majnon313
┗━━━🌷🍃🌷━━━┛
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬اگر كار براي خداست، گفتن براي چيست؟
🚁تصاوير هوايي ويژه از محل شهادت علمدار كربلاي پنج، شهيد حاج حسين خرازي
🌸کانال ارائه محتوا به راویان
👇👇👇👇
🆔 @ravianerohani
✅درس در جبهه
💐سال 72، والفجر1، بدن مطهر شهیدی 17-16ساله را دیدم.
👌 حدود ده سال از شهادتش میگذشت. برجستگی روی قلبش نظرم را جلب کرد.
❤️با احتیاط، مبادا ترکیب استخوانهایش به هم بریزد، دکمههای لباسش را باز کردم.
📝 یک کتاب فیزیک بود، یک دفتر و جزوه و یک برگهي سؤال.
👌 از روی اسمی که اول کتابش نوشته بود، شناساییاش کردیم.
📚«آخرین امتحان»، ص24
💐امام صادق علیه السلام
📝طلب علم، در همه حال واجب است.
📚الحیات؛ ترجمهی احمد آرام، ج1، ص 71
#متن_کوتاه #همراه_با_شهدا #حدیث #کاربردی #تربیتی
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
💥روایتگری شهدا
@shahidabad313
┏━━━🍃🌷🍃━━━┓
🌷 @majnon313
┗━━━🌷🍃🌷━━━┛
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
﷽؛ ⭐️ نماز در خاکی ⭐️
💎 نزدیک ظهر بود. از شناسایی بر می گشتیم. از دیشب تا حالا چشم روی هم نگذاشته بودیم. آن قدر خسته بودیم که نمی توانستیم پا از پا برداریم ؛ کاسه زانوهامان خیلی درد می کرد.
💎 حسن طرف شنی جاده شروع کرد به نماز خواندن. صبر کردم تا نمازش تمام شد. گفتم «زمین این طرف چمنیه، بیا این جا نماز بخوان». گفت «اون جا زمین کسیه، شاید راضی نباشه!!».
📒 یادگاران، جلد چهار، کتاب حسن باقری، ص 23
#نماز_شهیدان #داستان_نماز #نماز_اول_وقت
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
💥روایتگری شهدا
@shahidabad313
┏━━━🍃🌷🍃━━━┓
🌷 @majnon313
┗━━━🌷🍃🌷━━━┛
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊