┄═❁๑🍃๑🌸๑🍃๑❁═---
💫 رازی داشت که دلش نمی‌خواست کسی از آن با خبر شود جز خودش و خدای سبحان؛ فرمانده اصرار کرد که بداند، شهید رازش را گفت اما خواست که تا شهادتش کسی نفهمد.
(( قسمت اول))
┄═❁๑🍃๑🌸๑🍃๑❁═---
🔷 «یازهرا» نخستین جمله‌ای است که روی سنگ مزارش حک شده است، بعد که تحقیق کردیم متوجه شدیم خودش وصیت کرده بود که روی مزارش نخستین جمله‌ای که می‌نویسند همین باشد، «یازهرا».
🔷 در ازدحام پنج‌شنبه‌ها به گلستان شهدا وارد شدیم، جمعیت آنقدر زیاد بود که به سختی می‌شد سنگ مزار مورد نظر را پیدا کرد، خصوصا اگر برای نخستین بار باشد که بخواهی به زیارت یک شهید بروی. زنان و مردان و جوانان زیادی به دیدار عزیزانشان آمده بودند،
🔷 صدای شکستن بغض‌ها آنجا بدون هیچ ترسی به گوش می‌رسید، به هر سختی بود مزار شهید تورجی‌زاده را پیدا کردیم، همان‌طور که شنیده بودیم روی آن «یازهرا» ی زیبایی نوشته شده بود. شهید محمدرضا تورجی‌زاده در بخشی از وصیت خود گفته بود: «اگر جنازه‌ای از من آوردند دوست دارم روی سنگ قبرم بنویسید: یا زهرا (س)».
🔷 و حالا مزار او محل زیارت همه کسانی است که عاشق شهدا و شهادتند و به حالشان غبطه می‌خورند. محل زیارت کسانی است که دلشان از دنیا گرفته و هیچ گوش شنوایی هم جز همین شهدای بی‌ادعا پیدا نکرده‌اند.
استان فارس
🟢 مدرسه ای در شهرستان فسا
📸 #تصاویر_ارسالی
🌹
#بیاد_رفیق_شهیدم
#موسسه_شهید_دانشگر
╭─┅🍃🌺🍃•┅─╮
#کانون‌شهیدعباس‌دانشگر
⌈.🌱. @Kanoon_shahiddaneshgar ⌋
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🟢 روز امام رضا علیه‌السلام
این جا گناه بخشند کوهی به کاه بخشند
بیچاره من که با خود ناورده پر کاهی...
#چهارشنبه_های_امام_رضایی
#موسسه_شهید_دانشگر
╭─┅🍃🌺🍃•┅─╮
#کانون‌شهیدعباس‌دانشگر
⌈.🌱. @Kanoon_shahiddaneshgar ⌋
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♦️فریاد مصری‌ها در استادیوم الاهلی قاهره با شعار «بالرّوح، بالدّم، نفدیك یا فلسطین»
#کانون‌شهیدعباس‌دانشگر
⌈.🌱. @Kanoon_shahiddaneshgar ⌋
🔻حزب‌الله لبنان از شهادت دو نیروی دیگر خود خبر داد
🔹حزب‌الله لبنان در اطلاعیه‌هایی جداگانه از شهادت «جعفر هاشم مفلح» و «حیدر جواد الترشیشی» از نیروهای این جنبش در جنوب لبنان خبر داد.
#کانون‌شهیدعباس‌دانشگر
⌈.🌱. @Kanoon_shahiddaneshgar ⌋
عباس سالارمحمدی یکی از رزمندگان دفاع مقدس تعریف می‌کند: «در سال ۱۳۶۳ از طرف جهاد به جبهه اعزام شده و در منطقه بستان مسئولیت روابط عمومی و تبلیغات، برگزاری نماز، نصب تابلو در بین راه‌های منطقه و ... را به عهده گرفتم.
یک شب در منطقه طلائیه در سنگر خوابیده بودیم که ناگهان آب با شدت زیاد وارد سنگر شد. مانده بودیم که اول وسایلمان را جمع کنیم یا اول از سنگر خارج شویم.
خلاصه پتوهامان را زیر بغل زده و از سنگر بیرون پریدیم. وقتی رفتیم بیرون، متوجه شدیم نیروهای عراقی آب را پمپاژ کرده و به سوی سنگرهای ما فرستاده‌اند.
یکی از بچه‌ها که بدخواب شده بود، با لحن غضب‌آلودی گفت: «خدا لعنتت کنه صدام! تو روز و شب حالیت نیست، بابا ساعت یازده شبه! بگیر بخواب، فردا هر غلطی خواستی بکن!»
بچه‌ها که از خیس شدن در آن موقع شب و در آن هوای سرد خیلی دلخور شده بودند، با این حرف دوستمان همه چیز را فراموش کرده و از ته دل شروع به خندیدن کردند. او می‌گفت: «انگار صدام بی‌خوابی به سرش زده که نصفه شب هم ول کُن ما نیست!»
منبع: کتاب «خاکریز و خاطره
#کانون‌شهیدعباس‌دانشگر
⌈.🌱. @Kanoon_shahiddaneshgar ⌋