✍🏼 از نکات جالب توجه در زندگی شهید سید مجتبی علمدار، توجه خاص او به امور معنوی بود. مواردی که شاید به نظر ساده آید اما تقیّد او و حتی تعیین مجازات در صورت عدم انجام آن نشانگر باور قلبی و یقین این جانباز شهید به اعتقاداتش بود.
💌 در کانال رسمی شهید، قصد آن داریم هر #دوشنبه به مرور دست نوشتههایی از او بپردازیم که #قوانین_ده_گانه شهید علمدار را اشاره دارد. باشد که به گوشهای از معرفت شهدا دست یابیم. ان شاءالله
🔻🔻🔻🔻🔻
🌹 کانال رسمی شهید علمدار
🆔 @shahidalamdar_ir
شهید سید مجتبی علمدار "بهشت علمدار"
✍🏼 از نکات جالب توجه در زندگی شهید سید مجتبی علمدار، توجه خاص او به امور معنوی بود. مواردی که شاید
#قوانین_ده_گانه ۱:
✍ بارالها، اعتراف میکنم از اینکه قرآن را نشناختم و به قرآن عمل نکردم. حداقل روزی ده آیه قرآن را باید بخوانم.
اگر روزی کوتاهی کردم و به هر دلیلی نتوانستم این ده آیه را بخوانم روز بعد باید حتماً یک جزء کامل بخوانم.
💌 ( تاریخ اجرا ۴ مرداد ۶۹ )
🔻🔻🔻🔻🔻
🌹 کانال رسمی شهید علمدار
🆔 @shahidalamdar_ir
شهید سید مجتبی علمدار "بهشت علمدار"
#خاطرهـ شمارهـ پنجاه و چهار: @shahidalamdar_ir 👇👇👇👇👇👇 ✍ مدتی بعد از ارتحال امام دوباره به منطقه خوزس
#خاطرهـ شمارهـ پنجاه و پنج:
@shahidalamdar_ir
👇👇👇👇👇👇
✍... مرد عرب، كه تمام بدنش خیس و گِلی شده بود، چند قدمی به عقب رفت. زن و دختر و پسر خردسال او در پشت سر پدر مخفی شدند. مرد، كه خیلی ترسیده بود، دستانش را به عقب گرفته بود و از آن ها محافظت می كرد. من لباس فرم سپاه به تن داشتم. اما سید یک كاپشن و یک اوركت پوشیده بود. سید سرش را پایین گرفت و به عربی گفت: «نترسید، ما مسلمانیم ما مثل شما شیعه هستیم، ما سربازان اسلام هستیم، شما میهمان ما هستید، مهمان اسلام هستید.» بعد رو كرد به من و گفت:«سریع برو ماشین رو بیار.» سریع رفتم به سمت مقر موتور را گذاشتم و با یک ماشین برگشتم.
🌷 سید به همراه آن خانواده كنار جاده ایستاده بود. در حالی كه فقط یک پیراهن به تن داشت! اوركت و كاپشنش را به زن و مرد عرب داده بود سوار خودرو شدیم. سریع گاز دادم و رفتیم سمت مقر. سید دستم را گرفت و گفت: «مجید جان یواش برو! این خانم مسافر داره!»
🔴 ادامه دارد ...
✅ شبهای جمعه خاطرات
🌹 انتشار مطالب کانال همراه با ذکر صلوات و منبع جایز است.
💠با ما همراه باشید💠
🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹
🌐 eitaa.com/shahidalamdar_ir
شهید سید مجتبی علمدار "بهشت علمدار"
#قوانین_ده_گانه ۱: ✍ بارالها، اعتراف میکنم از اینکه قرآن را نشناختم و به قرآن عمل نکردم. حداقل روز
#قوانین_ده_گانه ۲:
✍ پروردگارا! اعتراف میکنم از اینکه نمازم را بی معنی خواندم و حواسم جای دیگری بود، در نتیجه دچار شک در نماز شدم. حداقل روزی دو رکعت نماز قضا باید بخوانم.
اگر روزی به هر دلیلی نتوانستم این دو رکعت نماز را بخوانم، روز بعد باید نماز قضای یک ۲۴ ساعت ( ۱۷ رکعت ) بخوانم.
💌 ( تاریخ اجرا ۱۱ مرداد ۶۹ )
🔻🔻🔻🔻🔻
🌹 کانال رسمی شهید علمدار
🆔 @shahidalamdar_ir
شهید سید مجتبی علمدار "بهشت علمدار"
#خاطرهـ شمارهـ پنجاه و پنج: @shahidalamdar_ir 👇👇👇👇👇👇 ✍... مرد عرب، كه تمام بدنش خیس و گِلی شده بود،
#خاطرهـ شمارهـ پنجاه و شش:
@shahidalamdar_ir
👇👇👇👇👇👇
✍... رسیدیم مقر، سید یكی از اتاق ها را كه گرم تر بود برای آن ها آماده كرد. بعد هم از جیره خودمان به آن ها صبحانه داد. وقتی نان و پنیر و كره و مربا را در سفره در مقابلشان گذاشتم اشک در صورت آن ها حلقه زده بود، نمی دانید با چه اشتهایی می خوردند. بعدها مرد عرب گفت: «می خواستند من را به زور به جنگ ببرند. من شیعه هستم، مجبور شدم كه با خانواده فرار كنم. ما چند روز بود كه چیزی برای خوردن پیدا نكرده بودیم.» توكل كردم به خدا و دل به دریا زدم. خدا هم شما را در مسیر ما قرار داد. همان روز همسر مرد عرب را به بیمارستان بردیم و روز بعد زایمان كرد، سید هم گفت: «تا اینجا وظیفه انسانی ما بود. از این به بعد پیگیری آن ها با مسئولان قرارگاه سپاه.»
🌷 وقتی از مرد عرب خداحافظی كردیم گریه می كرد. می گفت: «والله خمینی حق. والله صدام باطل. شما ما رو شرمنده كردید.» از روز بعد، مرز ما به روی مهاجران عراقی باز شد. آن ها در اردوگاه موقت خرمشهر، كه به همین منظور تهیه شده بود، اسكان داده شدند. ما هم به همراه سید در نقطه مرزی اروند کنار مستقر بودیم و به نحوه ورود آن ها نظارت داشتیم. مهاجران عراقی همگی گرسنه بودند. سید از هزینه شخصی خودش بیسكویت و كیک و ... می گرفت و به بچه های كوچک تر می داد. می گفت: «این ها میهمان هستند. الان موقع ثواب جمع كردنه!» عراقی ها ... مدتی بعد به كشورشان بازگشتند.
✅ شبهای جمعه خاطرات
🌹 انتشار مطالب کانال همراه با ذکر صلوات و منبع جایز است.
💠با ما همراه باشید💠
🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹
🌐 eitaa.com/shahidalamdar_ir
شهید سید مجتبی علمدار "بهشت علمدار"
#قوانین_ده_گانه ۲: ✍ پروردگارا! اعتراف میکنم از اینکه نمازم را بی معنی خواندم و حواسم جای دیگری بو
#قوانین_ده_گانه ۳:
✍ خدایا! اعتراف میکنم از اینکه مرگ را فراموش کردم و تعهد کردم مواظب اعمالم باشم ولی نشدم. حداقل هر شب قبل از خواب باید دو رکعت نماز تقرّب بخوانم.
اگر به هر دلیلی نتوانستم این دو رکعت را بجا بیاورم روز بعد باید ۲۰ ریال صدقه و ۸ رکعت نماز قضا بجا بیاورم.
💌 ( تاریخ اجرا ۲۶ مرداد ۶۹ )
🔻🔻🔻🔻🔻
🌹 کانال رسمی شهید علمدار
🆔 @shahidalamdar_ir
شهید سید مجتبی علمدار "بهشت علمدار"
#خاطرهـ شمارهـ پنجاه و شش: @shahidalamdar_ir 👇👇👇👇👇👇 ✍... رسیدیم مقر، سید یكی از اتاق ها را كه گرم تر
#خاطرهـ شمارهـ پنجاه و هفت:
@shahidalamdar_ir
👇👇👇👇👇👇
✍ نمی دانم چطور سر از ساری درآوردم! چطور به سر مزار سید مجتبی رفتم، چطور برادرش را ملاقات کردم و ... احساس می کنم هیچ کدام این ها دست من نبود. بعد هم توسط یکی از دوستان، پرونده کامل این شهید شامل خاطرات و مصاحبه ها و ... به دستم رسید. اصلاً فکر می کنم هیچ کدام از این جریانات با اراده من نبود! پس از اینکه خاطرات سید تا حدودی جمع شد و آن ها را مطالعه کردم تصمیم گرفتم این کار را متوقف کنم؛ چون می ترسیدم، شک نداشته و ندارم که با چاپ این مجموعه انواع حرف ها را خواهم شنید؛ اینکه شما مقام این شهید را خیلی بالا بردید. کارهایی عجیب را به او نسبت دادید که بعضاً از بزرگان دین سر می زده و خیلی حرف های دیگر. حتی قبل از چاپ کتاب، وقتی مطالب دسته بندی شده را به دوستان خودم دادم تا نظرشان را بگویند، برخی با همین مطالب پاسخم را دادند که فهم و درک جامعه از شهدا خیلی بالا نیست، بنابر این باعث می شود با این کار مخالفت شود؟!
🌷 نمی دانم. شاید آن ها راست می گویند. شاید ما آن قدر زمینی و دنیایی و آلوده هستیم که نمی توانیم جایگاه آن ها را تشخیص دهیم و یا هزاران دلیل دیگر. ساعت ها با خودم فکر کردم. چه باید کرد. آیا خاطرات ناب او را در حافظه خود بایگانی کنیم. یا برای قضاوت و هدایت آیندگان بر روی برگه های کاغذ پیاده كنیم. از خود سید کمک خواستم. من برای اینکه مطالب را آن گونه که هست بیان کنم مجبورم به رویاهای صادقه ای که دیگران در مورد سید دیدند استناد کنم و می دانم تنها پل ارتباطی ما با عالم بالا، رویاهای صادقه ای است که اصل دین نیز آن ها را تأیید می کند. برای اینکه اثبات کنم سید به دلیل ارتباط شدید و خالصانه ای که با خداوند و اهل بیت داشته است به مقاماتی رسیده و هم اکنون نیز می تواند گره گشای بندگان خدا باشد باید مثال هایی بیاورم ...
🔴 ادامه دارد ...
✅ شبهای جمعه خاطرات
🌹 انتشار مطالب کانال همراه با ذکر صلوات و منبع جایز است.
💠با ما همراه باشید💠
🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹
🌐 eitaa.com/shahidalamdar_ir
شهید سید مجتبی علمدار "بهشت علمدار"
#قوانین_ده_گانه ۳: ✍ خدایا! اعتراف میکنم از اینکه مرگ را فراموش کردم و تعهد کردم مواظب اعمالم باشم
#قوانین_ده_گانه ۴:
✍ خدایا! اعتراف میکنم از اینکه شب با یاد تو نخوابیدم و بهر نماز شب هم بیدار نشدم. حداقل در هر هفته باید ۲ شب نماز شب بخوانم و بهتر است شبهای پنجشنبه و شب جمعه باشد.
اگر به هر دلیلی نتوانستم شبی را بجا بیاورم باید بجای هر شب ۵۰ ریال صدقه و ۱۱ رکعت تمام را بجا بیاورم.
💌 ( تاریخ اجرا ۱۶ شهریور ۶۹ )
🔻🔻🔻🔻🔻
🌹 کانال رسمی شهید علمدار
🆔 @shahidalamdar_ir
شهید سید مجتبی علمدار "بهشت علمدار"
#خاطرهـ شمارهـ پنجاه و هفت: @shahidalamdar_ir 👇👇👇👇👇👇 ✍ نمی دانم چطور سر از ساری درآوردم! چطور به سر
#خاطرهـ شمارهـ پنجاه و هشت:
@shahidalamdar_ir
👇👇👇👇👇👇
✍ خداوند در قرآن شهدا را زنده خوانده. آن ها زنده اند و نزد پروردگار خویش روزی می خورند. در جایی دیگر آنها را بهترین رفقای انسان خوانده. همچنین علمای ما طبق روایات می گویند: شهید بعد از عروج از بند تعلقات دنیایی قدرت بیشتری میابد و تأثیر گذار تر خواهد شد. از طرفی همه ما به کراماتی که از علمای دین و امامزادگان عزیز (بعد از ارتحال آن ها) رخ می دهد اعتقاد داریم، حال به قرآن مراجعه می کنیم و می بینیم که خداوند، مجاهدان در راه خودش را نسبت به آن ها که در جهاد شرکت نکردند به اجر عظیم برتری بخشیده. و کسی چه می داند که اجر عظیم خدا چیست!؟
🌷 آری، دوستان عزیز. سید مجتبی، از اولاد امامان معصوم بود. اهل علم بود. در لحظات فراقت، همواره مشغول کسب علم بود. اهل عبادت و اخلاص و تقوا بود. هیچ گاه دامن خود را با گناه آلوده نکرد. ذاکر و مداح اهل بیت او اهل جهاد بود. پیکر زخمی او گواه بر سختی هایی بود که در دوران جهاد تحمل کرد. او از آنچه تصور می کنیم بالاتر بود؛ چون هر آنچه کرد، فقط خدا را در نظر گرفت. او در یک كلام «عبد» بود، بنده شایسته برای خدا. حالا شاید قبول کنیم آنچه را که سید بعد از عروج خود می گوید؛ در عالم رویا به آن جانباز گفت: «تا چند روز هر کس بر سر مزار من آمد، هر چه خواست از خدا گرفت چون مادرم حضرت زهرا چند روز در کنار مزارم حضور داشتند.» مدتی بعد با خوشحالی به دیدن یکی دیگر از دوستان می آید و با او سخن می گوید. وقتی از علت خوشحالی سید سؤال می کند پاسخ می شنود: «دیشب مزارم نورانی شد؛ چون میزبان آقا ابوالفضل بودم.» و یا هزاران ماجرای مشابه دیگر...
🌷 آری، سید را آن ها شناختند که خود آسمانی اند. آن ها که خود مسافران من الحق الی الخلق هستند. علامه حسن زاده آملی او را شناخت. زمانی که این عارف و عالم جلیل القدر در یکی از یادواره های شهدا در آمل حضور یافتند، سید مجتبی را مثال زدند و فرمودند: «سید مجتبی مثل كبوتری بود كه یک بالش را با تیر زده بودند، با یک بال آن قدر بال بال زد تا به جایی رسید كه خیلی از علمای هشتاد ساله به آن درجه نرسیدند!!»
🌹 خاطراتِ درج شده در کانال، از کتاب #علمدار انتشارات شهید هادی برگرفته شده بود که هر هفته تقدیم شما می شد. 🌹
💠با ما همراه باشید💠
🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹
🌐 eitaa.com/shahidalamdar_ir
شهید سید مجتبی علمدار "بهشت علمدار"
#قوانین_ده_گانه ۴: ✍ خدایا! اعتراف میکنم از اینکه شب با یاد تو نخوابیدم و بهر نماز شب هم بیدار نشد
#قوانین_ده_گانه ۵:
✍ خدایا! اعتراف میکنم از اینکه «خدا میبیند» را در همه کارهایم دخالت ندادم و برای عزیز کردن خودم کارکردم. حداقل در هر هفته باید دو صبح زیارت عاشورا و صبح جمعه باید سوره الرحمن را بخوانم.
اگر به هر دلیلی نتوانستم زیارت عاشورا را بخوانم باید هفته بعد ۴ صبح زیارت عاشورا و یک جزء قرآن بخوانم و اگر صبح جمعهای نتوانستم سوره الرحمن بخوانم باید قضای آن را در اولین فرصت به اضافه ۲ حزب قرآن بخوانم.
💌 ( تاریخ اجرا ۱۳ مهر ۶۹ )
🔻🔻🔻🔻🔻
🌹 کانال رسمی شهید علمدار
🆔 @shahidalamdar_ir
شهید سید مجتبی علمدار "بهشت علمدار"
#قوانین_ده_گانه ۵: ✍ خدایا! اعتراف میکنم از اینکه «خدا میبیند» را در همه کارهایم دخالت ندادم و بر
#قوانین_ده_گانه ۶:
✍ حداقل باید در آخرین رکوع و در کلیه سجدههای نمازهای واجب صلوات بفرستم.
اگر به هر دلیلی نتوانستم این عمل را انجام دهم، باید به ازای هر صلوات ۱۰ ریال صدقه بدهم و ۱۰۰ صلوات بفرستم.
💌 ( تاریخ اجرا ۱٨ آبان ۶٩ )
🔻🔻🔻🔻🔻
🌹 کانال رسمی شهید علمدار
🆔 @shahidalamdar_ir