📜 روایـــــــ📚ــــــــات مهــــــــــدوے
🗑غربال شدن (اَلَک شدن) شیعیان در زمان #غیبت 🗑
☀ امام صادق (ع) درباره شدت فتنههای زمان غیبت میفرمایند:
🍃«وَ اللَّهِ لَتُمَحَّصُن؛
🍃وَ اللَّهِ لَتُمَیَّزُنَّ؛
🍃وَ اللَّهِ لَتُغَرْبَلُنَّ؛
🍃حَتَّى لَایَبْقَى مِنْکُمْ إِلَّا الْأَنْدَر»
☝به خدا سوگند شما خالص می شوید؛
☝به خدا سوگند شما از یکدیگر جدا میشوید؛
☝به خدا سوگند شما غربال خواهید شد؛
☝تا اینکه از شما شیعیان باقی نمیماند جز گروه بسیار کم و نادر.
👈در این روایت شریفه امام صادق علیه السلام هشدار میدهد که خداوند شیعیان را در زمان غیبت دچار آزمایش بسیار سختی خواهد کرد و بسیاری از اشخاصی که منتسب به شیعه هستند غربال میشوند و خالص میشوند و از این میان گروه بسیار اندکی از شیعیان باقی میمانند.
✅ در این میان کسانی نجات خواهند یافت که:
1⃣خود را در زمان غیبت به امام زمان عجّل اللّه تعالی فرجه الشریف نزدیک و نزدیک تر کنند؛
2⃣خود را از رذایل اخلاقی پاک کنند و به صفات حسنه نیکو گردانند(تزکیه نفس کنند).
3⃣شناخت امام زمان -عجّل اللّه تعالی فرجه الشریف- و دعای فراوان برای فرج ایشان، تنها راه نجات در این دوران پر از فتنه است.
📚بحارالانوار، ج5، ص216
@shahidalishahsanaei
#شبهات_وهابیت
⁉️آيا روايت «لست بمنكر فضل أبي بكر» از قول امام باقر علیه السلام صحت دارد؟
🔘توضيح سؤال:
مخالفین شیعه روایتی را نقل میکنند که در آن امام باقر علیه السلام به فضیلت #ابوبکر و #عمر اقرار کرده است
▪️عن الباقر (ع) قال «و لست بمنكر فضل أبي بكر، ولست بمنكر فضل عمر، و لكن أبابكر أفضل من عمر» "الاحتجاج للطبرسي تحت عنوان - احتجاج أبي جعفر بن علي الثاني في الأنواع الشتي من العلوم الدينية -
📝از #امام_باقر عليه السلام نقل است كه فرمود: منكر برتری ابوبكر و عمر نيستم ولی ابوبكر بر عمر برتری دارد.
🔰 #پاسخ :
1️⃣ اين روايت در كتاب الإجتجاج طبرسی است و هيچ سندي ندارد. طبرسی مينويسد : «و روي» و هيچ سندی ذكر نمیكند.
2️⃣ اين حديث از #امام_جواد علیه السلام در پاسخ #يحيي_بن_اكثم است، و نويسنده بين امام باقر و حضرت جواد علیهم السلام كه ملقّب به ابو جعفر هستند آشنايی ندارد، و لذا فرق نگذاشته است.
3️⃣ امام جواد عليه السلام اين مطلب را در برابر طرفداران ابوبكر و عمر فرموده اند و طبيعی است كه وقتی كسي ميخواهد با مخالفين خودش مناظره كند، نميتواند مخالفت علني خود را با تمام عقايد آن ها اعلام كند؛ چون در اين صورت هيچ تأثيری بر آن ها نخواهد داشت. همانند داستان #حضرت_ابراهيم عليه السلام .
📗خداوند كريم داستان را اين گونه نقل ميكند: (انعام ٧۵-٧٩)
فَلَمَّا جَنَّ عَلَيْهِ اللَّيْلُ رَأَي كَوْكَبًا قَالَ هَذَا رَبِّي فَلَمَّا أَفَلَ قَالَ لَا أُحِبُّ الْآَفِلِينَ.
فَلَمَّا رَأَي الْقَمَرَ بَازِغًا قَالَ هَذَا رَبِّي فَلَمَّا أَفَلَ قَالَ لَئِنْ لَمْ يَهْدِنِي رَبِّي لَأَكُونَنَّ مِنَ الْقَوْمِ الضَّالِّينَ.
فَلَمَّا رَأَي الشَّمْسَ بَازِغَةً قَالَ هَذَا رَبِّي هَذَا أَكْبَرُ فَلَمَّا أَفَلَتْ قَالَ يَا قَوْمِ إِنِّي بَرِيءٌ مِمَّا تُشْرِكُونَ.
✅ قطعاً وقتي حضرت ابراهيم میگويد كه ستاره و ماه و خورشيد خدای من هستند، به اين خاطر نيست كه حقيقتا اين مطلب را قبول داشته است.
❌امام جواد عليه السلام در اول مناظره از فضيلت ابوبكر و عمر كه مورد قبول خصم او بوده سخن میگويد و بعد با جمله ای ديگر تمام آن را باطل می كند:
▫️فقال علي رأس المنبر : إنّ لي شيطاناً يعتريني، فإذا ملتُ فسدّدوني.
▫️#ابوبكر بالای منبر گفت: شيطانی بر من مسلّط است كه مرا وسوسه میكند.
🔴 نويسنده بازهم اصل امانتداري در نقل را رعايت نكرده است و ادامه سخن را حذف میكند و چه خوب بود كه ادامه را نيز نقل ميكرد.
🔻این یکی از بهترین راه هایی است که برای ابطال نظرات مخالفان پیموده میشود بی آنکه حس عصبیت و لجاجت آنها تحریک گردد نخست با آن ها به عنوان یک فرضیه هم صدا شدن و سپس نتایج فاسد را نشان دادن درست همانند آنچه ابراهیم انجام داد، امام جواد نیز برای بیان مطاعن ابوبکر و عمر نخست با طرفداران آنها در فضل و برتری آنها هم صدا شد و گفت منکر فضل آنها نیستم اما پس از آن این فرض را با بیان مطاعن آنها باطل ساخت.
⚠️البته تمام این مطالب در با فرض صحت سند روايت است که اتفاقا از لحاظ سندی هم مخدوش است. به این صورت هم از لحاظ سندی هم دلالتی پاسخ داده شد
🇮🇷 کانال رسمــے
#شهیدعلےشاهسنایے🇮🇷
http://eitaa.com/shahidalishahsanaei
6.15M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#کلیپ
🎥چرا خداوند #حضرت_عیسی علیه السلام را نگه داشت و عمر طولانی داد تا زمان #ظهور حضرت ولی عصر عج الله؟
نکات کاربردی ببینید و انتشار دهید👇👇👇
@shahidalishahsanaei
#همه_بخشیده_میشویم
⛔️تصوری #نادرست درباره شفاعت در آخرت
#شهید_مطهری
بعضی افراد #خیال میکنند که شفاعتهای آخرت مثل شفاعتهای دنیاست. در شفاعتهای دنیا آن کسی که میخواهند نزد او بروند و #شفاعت کنند او میل ندارد، شفیع میرود به زور او را وادار میکند بر خلاف #میلش حرفی بزند یا کاری بکند، یعنی شفیع تأثیر میکند روی مشفوعٌ عنده، نظر او را تغییر میدهد.
چنین چیزی در مورد #خدا امکان ندارد، بلکه خدای متعال رحمتش اقتضا میکند که لطفش متوجه بندگان بشود. آنجا که رحمتش #اقتضا میکند، اوست که شفیع را برمیانگیزد نه #شفیع او را برمیانگیزد. آنجاست که میگوید برخیز #شفاعت کن. او به اراده خدا کار میکند نه خدا به اراده او. خدا تابع اراده شفیع نیست، شفیع تابع اراده اوست.
📚آشنایی با قرآن، ج11، ص 199
@shahidalishahsanaei
💐 #روز_جوان
🌺از اوایل انقلاب، در کارهایی که در اختیار من بوده، به #جوانان مسؤولیت میدادم.
📝رهبرانقلاب: تجربه من این است که اگر ما به جوان #اعتماد کنیم - آن جوانی که شایسته دانستیم و صلاحیتش را داشت؛ نه هر جوانی و هر مسؤولیتی - از غیر جوان، هم بهتر و هم سریعتر پیش میبرد، هم کار را همراه با #ابتکار بیشتری به ما تحویل خواهد داد. یعنی روند پیشرفت در کار حفظ میشود. برخلاف غیر جوان که ممکن است کار را بالفعل خوب انجام دهد، اما روند #پیشرفت در آن متوقف خواهد شد. ۷۷/۲/۷
🇮🇷 کانال رسمــے
#شهیدعلےشاهسنایے🇮🇷
http://eitaa.com/shahidalishahsanaei
معرفی خودمونی؛
اسمش علي.متولد 63 اصفهان.از اون بچه های با معرفت و هیئتی و عاشق اهل بیت مخصوصا عاشق حضرت زهرا(س)
علی آقای ما دلشو زد به دریا تا بره سوریه و کار عباسی بکنه و از حریم اهل بیت دفاع کنه
رفت تا با حرمله های زمانه بجنگه و نذاره حتی یک سنگ بر پیشانی حریم زینبیه و عمه سادات بزنند
علی آقای ما راهشو خوب پیدا کرد و بعد از جنگها و رشادتهایی که انجام داد پا جای پای قمر بنی هاشم گذاشت
و در آخر علی دست در دست محافظ خیمه های اباعبدالله با مدال زیبایی که به او دادند و با پهلوی تیر خورده آسمانی و شهید شد
🔶🔸فرازی از وصیت نامه شهید علی شاه سنایی🔸🔶
👈ای خواهران و برادران دینی به شما سفارش میکنم به خواندن نماز اول وقت و تا جایی که امکان دارد به جماعت...
🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱
به عبارتی دیگر؛
شهید علی شاهسنایی،از نیروهای لشکر 14امام حسین(ع)بود که به صورت داوطلبانه،برای دفاع از حرم عقیله بنی هاشم عازم سوریه شد.شهید علی شاهسنایی از محله جنیران،واقع درخیابان آتشگاه اصفهان بود.از وی دختری به نام زهرا به یادگار مانده است.
🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱
به عبارت دیگر؛
🌹اطلاعات شهید🌹
🌷شهیدمدافع حرم🌷
پاسدارشهیدعلی شاهسنایی
🌏محله زندگی
اصفهان محله جنبران
تاریخ تولد
1363/1/15
🌎محل تولد
اصفهان
محل خدمت
لشگرمقدس 14امام حسین(ع)
محل شهادت
سوریه خان طومان
1394/9/30
🌷محل دفن🌷
گلستان شهدای اصفهان
ازشهیدعلی شاهسنایی دختری 2ساله به نام زهرا به یادگارمانده است.
🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱
معرفی شهید شاهسنایی ؛
نام و نام خانوادگی : علی شاه سنایی
نام پدر: اکبر
محل تولد: اصفهان
تاریخ تولد : ۶۳
تاریخ شهادت: ۹۴/۰۹/۳۰
محل شهادت: خان طومان، سوریه
محل دفن: اصفهان
وضعیت تاهل: متاهل
تعداد فرزندان : ۱ دختر
🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱
زندگی نامه؛
شهید علی شاه سنایی متولد ۱۳۶۳
از نیروهای لشکر ۱۴ امام حسین علیه السلام بود که به صورت داوطلبانه برای دفاع از حرم عقیله بنی هاشم عازم سوریه شد و به شهادت رسید. وی نهمین شهید مدافع حرم از خطه شهید پرور اصفهان است که در دفاع از حرم حضرت زینب (س) آسمانی شد.
@shahidalishahsanaei
🌷مدافع حرم شهـღـید علے شاهسنایے 🌷
#داســتــانــ_شــهدایــے ❤️ دومدافع 🔰 #قسمــــــت_نوزدهم _وقتی این حرفارو میزد سرشو انداخته بود
#داســتــانــ_شــهدایــے
❤️ دومدافع
🔰 #قسمــــــت_بیستم
_چشمامو بستم و نیت کردم و یہ فال برداشتم
سجادے هم برداشت...
_۵ثانیہ مونده بود کہ چراغ سبز بشہ...
سجادے دستشو دراز کرد و از داشتبرد ماشیـݧ کیف پولشو برداشت و یک اسکناس ۵ تومنے داد بہ مصطفے.
_چراغ سبز شده بود اما سجادے هنوز حرکت نکرده بود
ماشیـݧ ها پشت سر هم بوق میزدند
از طرفے داشتبرد همونطور باز مونده بود و سجادے میخواست ببندتش و کیف پولو فال هم دستش بود
کیف پول و فال رو از دستش گرفتم و ازش خواستم حرکت کنہ
_کیف پولو داخل داشتبرد گذاشتم داخل داشتبرد پر از فال هاے باز شده بود.
روے هر پاکت هم چیزي نوشتہ شده بود
داشتبرد و بستم.
_فال ها دستم بود و قاطے شده بود
سجادے کنار خیابوݧ وایستاد و برگشت سمت مـݧ
دوباره نگاهموݧ بہ هم گره خورد
سجادے نگاهش و دزدید و سمت دستام چرخوند و با خنده گفت:
_إ فال ها قاطے شد
با سر تایید کردم و با ناراحتے گفتم:تقصیر مـݧ بود ببخشید.
ایرادے نداره دوباره نیت میکنم از بیـݧ ایـݧ دو فال یکیشو بر میدارم
چشماشو بست و نیت کرد
_دوتا فال و بیـݧ دستام نگہ داشتم بہ سمتش گرفتم
یکے از فال ها رو برداشت و باز کرد
و خوند.
و لبخندے روے لباش نشست
از فضولے داشتم میمردم.
_با گوشہ ے چشم بہ برگہ اے کہ دستش بود نگاه میکردم اما نمیتونستم بخونم خیلے ریز نوشتہ شده بود
کلافہ شده بودم پاهامو تکوݧ میدادم
متوجہ حالتم شد و فال و بلند خوند
_"دل نهادم بہ صبورے
کہ جز ایـݧ چاره ندارم ..."
_بعدم آهے کشید و حرکت کرد.
خانم محمدے شما فالتوݧ رو باز نمیکنید❓
با بدجنسے گفتم.میرم خونہ باز میکنم
اخم هاش رفت تو هم و با ناراحتے گفت.باشہ هر طور صلاح میدونید.
_خندم گرفتہ بود .
دلم سوخت براش اما دوست داشتم یکم اذیتش کنم
_گوشے سجادے زنگ خورد
چوݧ پشت فرموݧ بود جواب داد و گذاشت رو بلند گو
_سلاااااام علے آقاے گل
_سلام آقاے محسنے فداکار
_إ چیشده علے جوݧ حالا دیگہ غریبہ شدیم کہ میگے محسنے
_نہ وحید جاݧ
حالا قضیہ ے فداکار چیہ❓
سجادے خندید و گفت:هیچے...
باشہ باشہ حالا مـݧ و مسخره میکنے❓
وایسا فردا تو دانشگاه جلوے خانو...
سجادے هول کرد و سریع گوشے و از رو بلند گو برداشت و گفت
وحید جاݧ پشت فرمونم بعدا تماس میگیرم خدافظ...
_بعد با حالت شرمندگے گفت تورو خدا ببخشید خانم محمدے وحید یکم شوخہ...
حرفشو قطع کردم و باخنده گفتم ایرادے نداره خدا ببخشہ...
نگاهے بہ ساعتم انداختم ساعت ۴ بود چقدر زود گذشت اصلا متوجہ گذر زماݧ نبودیم.
آقاے سجادے فکر میکنم دیر شده باید برم خونہ
سجادے نگاهے بہ ساعت ماشیـݧ انداخت گفت:
اے واے ساعت ۴ اصلا حواسم بہ ناهار نبود اجازه بدید بریم یہ جا ناهار بخوریم بعد میرسونمتو.
_باور کنید اصلا گشنم نیست.
آخہ اینطورے کہ نمیشہ
مـݧ اینطورے شرمنده میشم.
تا یک ساعت دیگہ میرسونمتوݧ خونہ.
سرعت ماشیـݧ رو زیاد کرد و جلوے رستوراݧ وایساد
خیلے سریع غذا رو خوردیم
و منو رسوند خونہ
_داشتم از ماشیـݧ پیاده میشدم کہ صدام کرد.
اسمااااااء خانوم❓
(تو دلم گفتم وااااے بازم اسمم و...)
بلہ❓
حرفے باقے مونده کہ بخواید بزنید❓
إم....ݧ فکر نکنم...
_شما چے❓
اصلا... مـݧ کہ گفتم مسئلہ فقط شمایید
اگہ اجازه بدید مـݧ بہ مادرم بگم امشب زنگ بزنـݧ با خوانواده...
حرفشو قطع کردم.
آقاے سجادے یکم بہ مـݧ زماݧ بدید...
ممنوݧ بابت امروز بہ خوانواده سلام برسونید.
خدافظ
_اینو گفتم و از ماشیـݧ پیاده شدم و با سرعت رفتم داخل خونہ بہ دیوار تکیہ دادم و یہ نفس راحت کشیدم
برخوردم بد بود.
بچگانہ رفتار کردم حتما سجادے هم ناراحت شد....
_اما مـݧ ..مـݧ میترسیدم...
باید بهم حق بده.باید درکم کنہ
مـݧ بہ زماݧ احتیاج دارم....
باید بهم فرصت بده...
_پکرو بے حوصلہ پلہ ها رو رفتم بالا
وارد خونہ شدم و یراست رفتم تو اتاقم
لباسامو در آوردم و پرت کردم یہ گوشہ
نشستم رو تخت.سردرد عجیبے داشتم
دو تا دستمو گذاشتم روے شقیقہ هام
_خدایا...خودت کمکم کـ.تصمیم گیرے سختہ
از آینده میترسم.علے پسره خوبیہ اما....
دوباره از پرویے خودم خندم گرفت(علی)
در اتاق بہ صدا در اومد یہ نفر اومد تو
اول فکر کردم مامانہ
تو هموݧ حالت گفتم:سلام ماماݧ
سلام دختر بے معرفتم
صداے ماماݧ نبود
_سرمو آوردم بالا زهرا بود
اما اینجا چیکار میکرد
إسلااااااام زهرا تویے❓اینجا چیکار میکنی❓
دستشو گذاشت رو کمرشو با لحـݧ لوس و بچگانہ اے گفت:میخواےبرم❓
دستشو گرفتم و گفتم:دیوونہ ایـݧ چہ حرفیہ بیا اینجا بشیـݧ
چہ خبر❓
راستش ظهر بعد از اذاݧ رو بروي مسجد داداشت آقا اردلاݧ و دیدم..
خب❓خب❓
گفت یکم مریض احوالے اومدم بهت سر بزنم...
◀️ ادامــــہ دارد....
💙❣💙
👈 برای نشرکانال فقط #فوروارد و ذکر لینک 👇
🇮🇷 کانال رسمــے
#شهیدعلےشاهسنایے🇮🇷
http://eitaa.com/shahidalishahsanaei
📌#روز_ظهورامام_مهدی_عجل_الله_تعالی_فرجه_الشریف
✨جبرئیل، به هنگام #ظهور و هنگامه #بیعت با حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف در #مسجد_الحرام و نیز لشکرکشی برای نبرد با سفیانی و شکست و کشتن او شرکت دارد. 6
✨جبرئیل، به هنگام ظهور و هنگامه بیعت با حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف در «مسجدالحرام» و نیز لشکرکشی برای نبرد با سفیانی و #شکست و #کشتن او شرکت دارد.
💫امام زمان علیه السلام:
✨پس از به دست گرفتن حکومت مکه توسط امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف و سلطه بر این منطقه، با توجه به جنایات سفیانی از #شام تا #عراق و #شبه_جزیره، مهمترین و ضروریترین کار، عقب راندن و دفع اوست. از این رو، امام عجل الله تعالی فرجه الشریف با سپاهیانی که تحت رهبری ایشان و فرماندهی سیصد و سیزده یار حضرت تشکیل شده است، با هسته اولیه ده هزار نفره به تعقیب سپاهیان سفیانی میپردازند. این تعقیب و عقب راندن سفیانیان تا #درباچه_طبریه ادامه مییابد. سفیانی از منطقه #وادی_یابس فعالیتهای خود را شروع میکند.
☘ این منطقه در اطراف دریاچه طبریه قرار دارد و پرونده جنایات سفیانی، در همان منطقهای بسته میشود که از آنجا آغاز شده بود. جبرئیل، از جمله شاخصترین افرادی است که در این نبرد و لشکرکشی، امام عجل الله تعالی فرجه الشریف را همراهی میکند. در ظاهرً #جبرئیل فرماندهی ملائکه جناح راست و #میکائیل فرماندهی ملائکه جناح چپ را برعهده دارند. 7
پی نوشت ها:
1. بحارالأنوار، ج 17، ص 308.
2. همان، ج56، ص 260.
3. همان، ج 11، ص 328.
4. الخرائج و الجرائح، ج1، ص 85.
5. بحار الأنوار، ج52، ص 230.
6. سیدبن طاووس، الملاحم و الفتن، ص 145.
7. کورانی، علی، معجم أحادیث الإمام المهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف، ج 3، ص 96.
@shahidalishahsanaei