✍پدر شهید محمد حسین یوسف الهی ماشین داشت و مدیر مدرسه ای بود که بچه هایش در آن درس می خواندند اما به دلیل اینکه شاید یکی از دانش آموزانش پدر نداشته باشد و ناراحت شود تفاوت قائل نشدن پدر با فرزندانش و سایر دانش آموزهایش آن ها را با ماشین به مدرسه نمی برد و نمی آورد تا جایی که سگ هم دنبال بچه هایش می کند اما آنها را مردانی بار می آورد عارف و واصل و خود رسته
🔹یک روز سرد زمستانی به محض اینکه در را باز کردم محمد حسین و محمد هادی دوتایی سراسیمه وارد خانه شدند و خود را در آغوشم انداختند.
⭕️این قدر دویده بودند که رنگ به رخسارشان نمانده بود.
♦️صدای تپش قلبشان به گوش می رسید نسیم سرد زمستانی نوک دماغشان را قرمز کرده بود.
🔸از آنها پرسیدم چی شده؟
⭕️چرا اینقدر آشفته اید ؟
🔹محمد حسین گفت نیمه‌های راه مدرسه بودیم که یک سگ ولگرد دنبالمان افتاد نزدیک بود به ما حمله کند تا همین نزدیکی های خانه تعقیبمان کرد ما با تمام توان این مسیر را دویدیم.
🔸هر دو را در آغوش گرفتم و بوسیدم.
🔹سریع بروید داخل اتاق و پای بخاری دست و صورتتان را گرم کنید.
🔸اما یادتان باشد وقتی سگی را می بینید اگر فرار کنید بیشتر دنبالتان می آید.
🔹بعد از دقایقی هردو فراموش کردند چه اتفاقی برایش افتاده است زیرا از این موارد یکی دو بار دیگر هم پیش آمده بود و همین امر سبب شده بود آنها شجاع بار بیایند.
✅راوی مادر شهید محمد حسین یوسف الهی از کتاب حسین پسر غلامحسین
پ ن؛
عکس کودکی سردار شهید محمد حسین یوسف الهی
@shahidan_kerman
11.99M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✍مکالمه بیسیم شهید مهدی باکری و شهید احمد کاظمی ساعاتی قبل از شهادت...
#شهید_مهدی_باکری
@shahidan_kerman
شهدای کرمان
✍مکالمه بیسیم شهید مهدی باکری و شهید احمد کاظمی ساعاتی قبل از شهادت... #شهید_مهدی_باکری @shahidan_
یاد شما شهیدان در خون خفته که تنها مونس ما در این دنیای فانی است.
یاد شمایی که به قله نور و هدایت و کاروان فلاح و رستگاری پیوستید و ما را با حسرتی روز افزون بر جای گذاشتید تابمانیم و از اینکه بر جای مانده ایم از قافله عشق سرشت از دیدگان بیفشانیم.
شما که هر کدام چونان چراغ هدایت هدایت گر جمعی از یاران خود بودید.
یاد شما که هر کدامتان اسوه ای برای دیگران بودید.
آری یاد شما همیشه زنده خواهد ماند و خون شهدا پیروزی اسلام را تضمین خواهد کرد.
آرام بخوابید ای شهیدان آرام بخوابید و در کنار مولای خود متنعم باشید.
ما بیداریم و با پیمودن راه شما مولایمان خامنه ای را یاری خواهیم کرد ان شالله...
10.18M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📌خانم معلم گرانقدار سر کارخانم فائزی زائر یزدی گلزار شهدای کرمان از زیارت قبور مطهر شهدا می گوید.
@shahidan_kerman
حسین پسر غلامحسین (nbookcity.com).pdf
حجم:
27.75M
✍فایل پی دی اف کتاب حسین پسر غلامحسین سردار شهید محمد حسین یوسف الهی...
💢انتشار به نیت سلامتی و ظهور امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف...
#شهید_محمدحسین_یوسف_الهی
@shahidan_kerman
22.94M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✍روایت آقای عبدالعلی زاده از شهیدی که حاجات را بر آورده می کند.
🌹شهیدی که سر در بدن نداشت.
🌹شهیدی که بیماران را شفا می دهد.
🌹شهیدی که مشکلات اقتصادی را حل می کند.
🌹شهید سید مصطفی پور حسینی
@shahidan_kerman
4.5M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✍روایت شهید حاج قاسم سلیمانی از شهید مهدی باکری...
🔸فرماندهی در جنگ ما امامت بود نه هدایت...
#شهید_مهدی_باکری
@shahidan_kerman
12.16M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📌مرثیه خوانی بسیار زیبای آقای علیرضا حجتی در وصف شهدا
@shahidan_kerman
3.26M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✍محرمِ دل مطلبِ تن مقصدِ جانم الله یار شهید گمنام عزیزتر از جانم یادِ تو افتادن اتفاقِ هر لحظه من است...
🔸در آسمان غزل شاعرانه بال زدم به شوق دیدنت پرسه در خیال زدم...
🔹سلامٌ علی القصیدة التی ضلّت قافیتها من بعدک سلام بر قصیده ای که قافیه اش پس از تو گم شد...
🔸از قول من به حضرت حافظ بگو صبا پس کی تمام می شود این انتظار من...
#شهید_الله_یار_منظری_توکلی
@shahidan_kerman
10.48M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📌بنده به عنوان یه چیزی که تکلیف شده در تاریخ بمونه من محمدعلی الله دادی مسئول ادوات هستم.
@shahidan_kerman
2.58M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
هر جمعه به تو عرض ارادت کردیم
ماه رمضان ترک سعادت کردیم!
انگار به سفره های ندبه آقا
ما بیشتر از خود تو عادت کردیم
اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج
@shahidan_kerman
✍کرامت شهید حاج علی محمدی؛ رهایی گروگان از دست اشرار با توسل به شهید حاج علی محمدی و اهدا ختم قرآن به او
🔹اشرار، یک نفر کرمانی را گرفته بودند چند ماه دست آنها اسیر بود.
⭕️هیچ کس نمی دانست کجاست.
🔸خودش هم دستش از همه جا کوتاه بود.
🔹در اسارت نذر کرده بود یک دور ختم قرآن برای حاج علی بخواند.
🔸درست وقتی جزء سی ام را تمام کرده بود، از دست اشرار آزاد شده بود.
@shahidan_kerman