eitaa logo
شهدای کرمان
10.7هزار دنبال‌کننده
5.8هزار عکس
5.2هزار ویدیو
43 فایل
کانال شهدای کرمان انتشار خاطرات زندگی‌نامه وصیت‌نامه‌ تصاویر و فیلم‌های شهدا مدیر کانال منظری توکلی پژوهشگر حوزه دفاع مقدس برگزیده دو دوره جشنواره ملی فعالان فضای مجازی دفاع مقدس و مقاومت کشور ارتباط با مدیر @manzeri https://eitaa.com/shahidan_kerman
مشاهده در ایتا
دانلود
2.58M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
هر جمعه به تو عرض ارادت کردیم ماه رمضان ترک سعادت کردیم! انگار به سفره های ندبه آقا ما بیشتر از خود تو عادت کردیم اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج @shahidan_kerman
✍کرامت شهید حاج علی محمدی؛ رهایی گروگان از دست اشرار با توسل به شهید حاج علی محمدی و اهدا ختم قرآن به او 🔹اشرار، یک نفر کرمانی را گرفته بودند چند ماه دست آنها اسیر بود. ⭕️هیچ کس نمی دانست کجاست. 🔸خودش هم دستش از همه جا کوتاه بود. 🔹در اسارت نذر کرده بود یک دور ختم قرآن برای حاج علی بخواند. 🔸درست وقتی جزء سی ام را تمام کرده بود، از دست اشرار آزاد شده بود. @shahidan_kerman
12.39M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
کجایید ای شهیدان خدایی بلا جویان دشت کربلایی @shahidan_kerman
9.79M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📌روایت آقای عبدالعلی زاده از شهید علیجان همتی فر که به دست منافقین در کرمان ترور شد. @shahidan_kerman
2.14M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌹سلاما سلاما... النُّور عَلَی الُّنورِ ... نور عَلَی الطُّورِ 📌گلزار شهدای کرمان بیت شهیدان؛ بهشت بی کران، نهایت خوشبحتی؛ آرامش دل و زیبایی های دنیا، همسفر طائر افلاک... 🔹دارالقرار خدا ، نور مستقیم خدا و جنة النعیم در مأوای شهداست. 🔸آرامش زلال آبی از نگاه شهدا؛ که از ملکوت سرازیر می شود در دل، نثار همه... 🌹هر چه داریم برکت از شهید 🌹خوشا به حال ما گر شویم شهید @shahidan_kerman
✍سردار شهید محمد حسین یوسف الهی در وصف شهید علی رحیم آبادی 🌹تو علی رحیم آبادی؛ 🔹تو چگونه رفتی رحیم آبادی؟! 🔸قریب وار در آن میدان آتش و در میان آن میدان پر از آتش. 🔹کاش به تو دسترسی داشتم تا تو را به خانواده‌ات برسانیم. 🔸نکته‌های جالب حساب‌ شده ات را بیاد آور. 🔹گریه‌های تو با صانعی کنار هم در کنار من یادتان هست. 🔸افسوس که آن قطره‌های مذاب شده از تنگی محیط زندگی‌ تان که پر از درد بود. 🔹و از چشمانتان جاری می‌شد، در پیکر سخت و سرد من بی‌اثر بود. 🔸در نماز حالت نزار و صانعی و امیری و اشک ریختن خودتان را به یاد آور. 🔹که چگونه در نزد معبود ستایش می‌کردید. 🔸نمازی را که در شب‌های سرد و خاموش آن سنگر،با امیری و صانعی می‌خواندید یادت هست. 🔹که از صدای گریه‌های شما بچه‌های سنگر بیدار می‌شدند. 🔸خدا درجاتتان را متعالی گرداند که شما شافعان مایید، اگر خدا خواهد. @shahidan_kerman
2.62M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
الله یار عزیز شهید گمنام سرافراز قرار شبهای بی قراری ام... کجای آسمان ببینمت؟! من از جستجوی زمین خسته ام... دلتنگت که می شوم حس ِ پرواز به سرم می زند... افسوس ! من پرنده ای محبوسم در مسلک ما معنی پرواز چنین است؛ با بالِ شکسته به هوای تو پریدن... @shahidan_kerman
🌹وصیت نامه شهید علی رحیم آبادی 🔹دوست دارم از کشته های غریب و گمنام باشم و اگر جسدم بدست آمد دوست دارم تا در زادگاهم و در جوار قبر برادر شهیدم محمد مختارآبادی دفن شوم، تا شاید بواسطه اوعذاب کمتری را تحمل کنم 🔸و اگر جسدم بدست نیامد یا قطعه قطعه شدم هیچ گاه ناراحت نباشید؛ زیرا هزاران شهید مقدّس که هرکدام الگو و نمونه ای از ایثار و فداکاری برای ما بودند به نحوی دل خراش سوختند یا تکه تکه شده و شهید شدند. 🔹پس شما را چه باک ! و مسلماً همه شهیدان به قسمت الهی راضی بوده و هستند و خوشحالند که به آرزوی خود رسیدند. 🔸خدایا! نمی دانم چگونه وچه طور شکرگزارت باشم؛ چون که بزرگترین افتخار را نصیب خانواده ام نمودی. @shahidan_kerman
📌حاج قاسم قبل از شهادت دو گونی خاک از شلمچه آورده و وصیت کرده بود هنگام خاک سپاری این خاک‌ها را در محل دفنم بریزید تا خاک‌های سرزمینم بر من شهادت دهند. ✅روای آقای حاج مرتضی حاج باقری @shahidan_kerman
🌹شهید محمدرضا کاظمی زاده به همراه دوستش شهید محمدرضا ناطقی لباس جبهه تهیه کردند... 🔸از شادی در پوست نمی گنجیدند... 🔹با هم می خندیدند... 🔸خنده ای توام با رضایت و معنویت عجیب... 🔹به لباس مقدسشان افتخار می کردند... 🔸از طریق کمیته به جبهه اعزام شدند... 🔹در همان اعزام اول سه ماه در جبهه ماندند... 🔸در طول این مدت شهید کاظمی زاده متحول شد... 🔹و دلیل آن شهادت دوست، همرزم و برادر مهربانش شهید ناطقی بود... 🔸بعد از آن واقعه حالت دیگری یافت... 🔹به صراحت می توان گفت که شهادت شهید ناطقی راه را برای عروج شهید محمدرضا کاظمی هموار ساخت... 🔸ذکر خاطره غم انگیز شهادت شهید ناطقی 🔹بیانگر منتهای اندوه و تفکر محمدرضا است... 🔸پشت خاکریز نشسته بودند ناگهان با پرتاب خمپاره در مقابل چشمان این دو عزیز یکباره همه چیز به هوا پرتاب شد، در یک لحظه محمدرضا چشمان خود را بست و تا چشمانش را گشود شهیدی در کنار خود یافت او کسی نبود جز شهید ناطقی، اندوهی عظیم وجود او را فرا گرفت و دلش را به درد آورد آنگاه از خدا خواست که او را نیز لایق شهادت کند... ✅راوی : پدر سردار شهید محمدرضا کاظمی زاده @shahidan_kerman
4.63M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📌راننده تاکسی ای که دعوت ویژه شهید مغفوری بود. @shahidan_kerman
🌹شهیدی که حاج قاسم وی را پاره ی تن خویش خطاب کرد. 🔹سردار شهید احمد محتشم در کرمان در خانواده ای مذهبی چشم به جهان گشود. 🔸وی از دوران طفولیت به مسائل دینی و مذهبی علاقه وافری داشت به طوری که مشتاقانه در کلاس های دینی و مراسم مذهبی شرکت می جست. 🔹در دوران حکومت طاغوت مقهورانه در پخش نوارهای مذهبی ، سخنرانی ها و اعلامیه های حضرت امام فعالیت گسترده ای داشت. 🔸پس از پیروزی انقلاب اسلامی در پی مبارزاتش از نخستین افرادی بود که به عضویت سپاه پاسداران درآمد و مستمر در منطقه کردستان علیه ضد انقلاب جنگید. 🔹با آغاز جنگ تحمیلی از کردستان به جبهه ی جنوب شتافت و در عرصه نبرد با دشمن حماسه ها آفرید. 🔸بعد از مراسم ازدواجش که هنوز مدتی از آن نگذشته بود مجدداً داوطلبانه عازم جبهه های نبرد حق علیه باطل گردید. 🔹وی همواره خود را به عنوان سربازی ساده معرفی می نمود در حالی که پس از شهادت ایشان مشخص گردید که وی نه تنها سربازی فداکار و فرماندهی شجاع و با ایمان بود بلکه عابدی پارسا بود که لحظه ای از ذکر خدا و نماز و روزه و نماز شب غافل نبود. 🔸از خصوصیات بارز وی عبادت زیاد همراه با اخلاص بود و همیشه ذکر خدا را بر لب داشت. 🔹بزرگترین سفارش او یاد خدا و به جا آوردن عبادات بود. 🔸با وجود عشق و علاقه وافر به خانواده مرتبا تکرار می کرد جنگ و جهاد در راه خدا را بیشتر دوست دارم پس شما هم به خاطر خدا صبر پیشه کنید و بدانید شما بیشتر از شما در پیشگاه خداوند اجر دارید. ✅شادی روح سردار شهید احمد محتشم صلوات @shahidan_kerman