eitaa logo
شهدای کرمان
8.4هزار دنبال‌کننده
3.9هزار عکس
4.1هزار ویدیو
34 فایل
گلزار شهدای کرمان وصیت نامه و دیدار با خانواده های محترم شهدا قرار همنشینی با شهیدان https://eitaa.com/joinchat/790167778C57149595e2 @shahidan_kerman
مشاهده در ایتا
دانلود
✍عکس ماندگار علمداران لشکر ۴۱ ثارالله از سمت راست... 🌹سردار شهید حاج مجید زینلی فرمانده گردان ۴۱۸ ابوالفضل العباس علیه السلام... جانباز آسمانی حجت الاسلام حاج علی محمد مهدیزاده نراقی... 🌹سردار شهید علی بینا فرمانده گردان ۴۱۴ حسین ابن علی علیه السلام... 💢فرازی از وصیت شهید حاج مجید زینلی..‌. 🔹اگر قبل از اينکه به کربلا برسم شهيد شدم و ان شاءالله شما روزی به پابوس حضرت اباعبدالله رفتيد سلام مرا به آقايم و مولايم حسين بن علی برسانيد. 🔸اميدوارم که معنی زندگی حقيقی را درک کرده باشيد و حتی الامکان سنگر جبهه و سنگر مسجدها را ترک نکنيد و آنها را خالی نگذارید. 🔹و تو ای همسر مقاوم بدان که رسالت تو از رسالت حضرت زينب سلام الله سنگينتر است چون حضرت زينب سلام الله فقط رسالت به دوش کشيدن خون شهدا از بدو خلقت آدم تا زمان امام حسين علیه السلام را داشت اما تو علاوه بر آن رسالت رسالت به دوش کشيدن خون شهدای انقلاب و زمان بعد از امام حسين علیه السلام به گردن تو و امثال توست اميدوارم که بتوانيد اين رسالت را به نحو احسن انجام و به پايان برسانيد. 🔸و شما ای خواهران مهربانم فکر نکنيد رسالت به دوش کشيدن خون شهدا فقط به عهده همسران شهداست نه بلکه رسالتش به دوش شما نيز می باشد و اميدوارم ضمن انجام اين مأموريت سنگين سنگر خود را که سنگر حجاب ظاهری و باطنی شماست حفظ کنيد و همانگونه که تا به حال به خواسته های ابر جنايتکاران شرق و غرب تو دهنی زديد باز هم با مستحکم کردن آن سنگر به پيام خون شهيدان لبيک گویید. @shahidan_kerman
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✍السَّلام عَلیکَ اَیُّهَاالقائِمُ... 🔸سلام بر تو ای مولایی که تمام حق های بر زمین مانده قیام تو را انتظار می‌کشند و دل‌های غمدیده به امید قیام تو می‌تپند. 🔸﷽ اَللّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الْحُجَّهِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَعَلى آبائِهِ فی هذِهِ السّاعَهِ وَفی کُلِّ ساعَهٍ وَلِیّاً وَحافِظاً وَقائِداً وَناصِراً وَدَلیلاً وَعَیْناً حَتّى تُسْکِنَهُ أَرْضَکَ طَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فیها... 💢اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج..‌‌. @shahidan_kerman
✍انگشت ششم شهیدی که بالاخره رازش فاش شد انگشت ششم شهید شعیب زمزم به روایت سردار حسنی سعدی... 🔸به جای پنج انگشت شش انگشت در دست داشت بچه ها تو لشکر بهش گفتند آقای زمزم این انگشت ششم بدرد چه می خوره می گفت هر موقع که باشه یک روزی بدرد می خوره وقتی که دنبال جنازه های شهدا می گشتیم جنازه شهید شعیب زمزم با همین انگشت ششم شناسایی شد. ✅دلنوشته دختر شهید شعیب زمزم برای پدرش قسمت اول... 🔹دلم بهانه پدر را گرفته است به من گفتند باید حرف دلم را در جمع همرزمان پدر و دیگر بسیجیان بگویم از کجا بگویم از شهیدان که معراج مردان مؤمن اند یا از شهید که زنده تاریخ است. 🔸به راستی هنوز برایم واژه شهادت بخش نشده است چرا که برایم سخت است که باور کنم که کسانی جان خود را به خطر انداختند و به دره های آتش قدم نهادند و آماده شدند در جوی خون بغلتند آن هم در چه روزهایی روزهای زیبای نوجوانی و جوانی. 🔹آنان جز عشق به خدا چیزی در دل نداشتند و با همین دلهای عاشق به جنگ با قدرتمندترین ارتش خاورمیانه رفتند و بعد از هشت سال دفاع مقدس بالاخره دشمن را به زانو در آوردند تا آنجا که جوی خون شهادت کماکان از عراق و سوریه همچنان جوشان است. 🔸می دانم هرگز لحظه ای از یاد جزیره مجنون آبادان و خرمشهر فاو و مهران که قتلگاه دوستان پدرم بود غافل نمی شوید با ما بگویید که شاهد چه ایثارگری هایی بودید لحظه شهادت آن نوجوانی که با لب تشنه در کنار شما به شهادت رسید چه حالی داشتید و بگویید چگونه می توانید زندان دنیا را تحمل کنید و با زرق و برق آن دست و پنجه نرم کنید؟ 💢ادامه دارد... @shahidan_kerman
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✍مقام شهدا در کلام مقام معظم رهبری حضرت آیت الله خامنه ای مد ظله العالی... 🔸شهید قبل از اینکه از دنیا برود فرشتگان الهی را می‌بیند. @shahidan_kerman
✍سیره زندگی سردار شهید مهدی کازرونی مسئول طرح عملیات لشکر ۴۱ ثارالله که در عملیات والفجر چهار به شهادت رسید. 💢نماز خواندن شهید کازرونی چگونه تبدیل به حربه ای علیه رژیم شاه شد؟ 🔹شهید مهدی کازرونی کاری کرده بود که خبرش به سرعت برق و باد میان بچه های مدرسه پیچید و الگویی شد برای همه آنها... 🔸شهید مهدی کازرونی سال اول دبیرستان بود و در مدرسه نظامی کرمان مشغول به تحصیل آن روزها نماز خواندن آن هم در مکانی که دیگران ببینند نوعی جرم به حساب می آمد و انگشت نمای جمع می شد اما مهدی گوشش به این حرف ها بدهکار نبود و رضای خدا از همه چیز و همه کس برایش مهمتر به حساب می آمد. 🔸او هر روز نه تنها نمازش را می خواند که بعد از نماز قرآن جیبی اش را در می آورد و مشغول به تلاوت چند آیه از قران می شد و می گفت با خودم فکر کردم که اگر برای رضای خدا و شکر او نماز می خوانم پس دیگر نباید از تمسخر دیگران بترسم. 🔹آن روز خبر نماز خواندن مهدی آن هم در سالن اجتماعات مدرسه مثل برق و باد در میان بچه ها پیچید همه به هم می گفتند مگر می شود حتی فکرش را هم کرد که کسی بیاید و آنجا نماز بخواند. 🔸همین رفتار مهدی باعث شد که بچه هایی هم که تا آن روز مخفیانه نماز می خواندند از آن به بعد کنار مهدی بایستند و با هم اقامه نماز کنند همان ها سال ها بعد در جبهه های حق علیه باطل به شهادت رسیدند شهید محمود اخلاقی شهید مجید سلماس و شهید حسین مختارآبادی را می گویم. 💢منبع کتاب روزهای سخت نبرد رسم خوبان صفحه ۴۸_۴۶... @shahidan_kerman
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹بِسْمِ رَبِّ الشُّـهَداءِ وَالصِّدیقین 🔹وَالَّذِينَ اسْتَجَابُوا لِرَبِّهِمْ وَأَقَامُوا الصَّلَاةَ وَأَمْرُهُمْ شُورَىٰ بَيْنَهُمْ وَمِمَّا رَزَقْنَاهُمْ يُنْفِقُونَ (۳۸/شوری) 🔸و آنان که امر خدایشان را اجابت کردند و نماز به پا داشتند و کارشان را به مشورت یکدیگر انجام می‌دهند و از آنچه روزی آنها کردیم به فقیران انفاق می‌کنند. 🔹نمی دانم تا حالا به گلزار شهدای کرمان آمده ای یا نه شاید در نظر اول بگویی چرا اینجا چرا ایقدر دور اما وقتی از میان جنگل انبوه درختان سرسبز گذر می کنی تازه اول راه است که می بینی جایی است که چقدر آرامش با خود همراه دارد مسیر شهادت هم هست. 🔸قدم اول را که از سنگ فرش پله های هر کدام از باب های ورودی باب الرضا باب الغدیر باب المهدی باب الحسین یا باب الزهرا سلام الله بر روی جوهری قیمتی و ناب می گذاری با خود می گویی چقدر خاک هم می تواند بلند باشد. 🔹اینجا محل دعاست و همه حاجت می خواهند مسلما آنچه را می خواسته اند گرفته اند که برایشان تکراری نیست حال خوش معنوی دارند مثل وقتی که به حرم ائمه علیه السلام نجف حرم حضرت علی علیه السلام حرم مطهر امام حسین علیه السلام و حرم امام رضا علیه السلام می رویم آرام می شویم چرا که آنجا محل دعا هست و همه دعا می کنند. 🔸خدایا می دانیم بودن در کنار شهدا چه برکاتی دارد خدایا ما را در راه خدمت خالصانه در مسیر شهدا و ترویج فرهنگ شهید و شهادت تا زنده ایم یاری برسان و ما را از شفاعت و همنشینی آنها در دنیا و آخرت بهره مند ساز خدایا ما را به شهدا ملحق بفرما... 💢قرار عاشقی با شهیدان سوم مرداد ۱۴۰۳ گلزار شهدای کرمان... @shahidan_kerman
✍سیره زندگی طلبه شهید محمود قطب الدینی و حساسیت وی نسبت به بیت المال طبق روایت آقای حسن قطب الدینی برادر شهید... 🔸زمانی که در اتحادیه مشغول به فعالیت بود یک روز که به خانه برگشت موتور سیکلت اتحادیه را با خود آورده بود. 🔹اتفاقاً حال پدر آن روز زیاد مساعد نبود گفتم محمود جان موتور را روشن کن و پدر را به بیمارستان ببر. 🔸او در حالی که به شدت نگران وضع پدر بود گفت تا پدر را آماده می‌کنید می‌روم یک وسیله‌ی دیگری جور می‌کنم و می‌آیم این موتور مال بیت المال است. 💢فرازی از وصیت شهید محمود قطب الدینی... 🔸کاری بکنید که خداوند از شما راضی باشد به دنبال رضایت دیگران نباشد اول رضایت حضرت حق را کسب کنید. 🔹از ارزش‌های انقلاب حفاظت کنید و بدانید که انقلاب برکت الهی است که اگر قدر آن را ندانید از دستتان می‌رود. 🔸دست از مساجد و تشکیلات مذهبی برندارید و سنگر مساجد را حفظ کنید. 🔹در هر زمانی با وضو باشید چون هر لحظه ممکن است عمر شما به سرآید چه بهتر که طیب و طاهر از دنیا بروید. 🔸شما خواهران گرامی باید که زینب وار در زندگی با تمام مسائل آن برخورد کنید با حفظ حجاب خویش که این سلاح برنده برای نابودی دشمنان اسلام به کوری چشم آنها به نحو احسن از آن استفاده نمایید و همیشه رفتار و اخلاق فاطمه سلام الله و زینب دخت گرامیش را سرمشق خویش قرار دهید. 🌹آدرس مزار مطهر شهید محمود قطب الدینی گلزار شهدای کرمان قطعه ۱ ردیف ۱۴ شماره ۵۲... @shahidan_kerman
هدایت شده از شهدای کرمان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✍أَلسَّلامُ عَلَى الْمُرَمَّلِ بِالدِّمآءِ کَرامَت 🌹سلام بر آن آغشته به خون کرامت... 💢به مناسبت سالروز شهادت شهید کرامت منظری توکلی... 🔹سلام حضرت جان شهیدم کهکشان نور هدایت پرتو انوار بی نهایت روشن... 🔸سلام شمع سوزان سپهر عشق نور دیده ام آرام جان مونس قلبم... 🔹سلام بر عروج و پروازت سلام شهید زنده ام سلام بر لحظاتی که با تن مجروح و جانبازت و دست علم شده ات بر بال ملائک می نشستی و سرود وصل به الله یار و ابراهیم را می سرائیدی... 🔸عزیزان من خوشا به حال دل و قلب من شما را دارد و مرا همین بس بهشت لقای شما... 💢هدیه به روح مطهر و ملکوتی شهید کرامت منظری توکلی صلوات... @shahidan_kerman
✍در وصف شهید کرامت و زبان حال مادر شهید به مناسبت سالروز شهادت... کرامت بود جوانی اهل بارز نسب بر احمد آن مرد مبارز یل از بارز جوانمردی رشیدی چنان آرش کمان از بر کشیدی چنان ققنوس عاشق پر گرفتی تو امضا از علی اکبر  گرفتی تو در اروند و جانبازی چه دیدی که مرگت را شهادت بر گزیدی کرامت جان تو  جانباز شهیدم الا مادر  که  دامادیت  ندیدم کمر بستی دفاع از دین نمایی نکردی از عروست رونمایی الا تک میوه‌ی شیرین باغم چرا یکدم نمی گیری سراغم زیارت رفته ای شیرم حلالت گلم  شهد شهادت نوش جانت بسی من آرزو بر دل سپردم تمام روز و شبهایم شمردم دلم رودم ز بس چشمش به در بود  که در نیز  از غمم  دریای  غم  بود چنان این دل دوچشمش را به در دوخت که در آخر ز داغ چشم تر سوخت پر از رنجم بیا دردم دوا کن مرا با قلب پردردم دعا کن دعا کن  تا دمی رویت ببینم سرت بر روی زانویم بگیرم همانا رخت دامادی خریدم دعا کن بر تنت یکدم ببینم @shahidan_kerman
37.43M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✍سخنان سردار شهید حاج قاسم سلیمانی چند روز بعد از شهادت سردار شهید مهدی کازرونی و روایت از تن جدا شدن سر شهید مهدی سخی... @shahidan_kerman
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✍و این راهی است که مرا بدان خواندید نامتان یادتان و راهتان را بر تک تک واژه ها دخیل می بندم تا در طبقی از نور برایم به ارمغان بیاورند همان نور پرفروغ تابناک که تمام جان مرا در برگرفته است به امید وصالتان شهیدان من... داشتی شوق دیدار با خدای شهیدان تو بودی سرشار ز مهر ای نامی دوران شهید شد برازنده ی نام تو ای کرامت دستانت را دیدم که پر بود از سخاوت تو سفر کرده ای با کوله باری از عشق یارانت رفتند سوی حرم سوی دمشق تو سر فراز کرده ای طایفه ی جبالبارز با شهیدان دگر الله یار و ابراهیم مبارز سیمای تو بود هم چون خورشید تابان گویا یوسفی دیگر پدید آمده ماه آبان ز فراق رویت سوخت دلها در ایل بارز افتخار دارد به شهیدان خود ایل بارز @shahidan_kerman
✍از بقیّة الله جا نمونید... 🔹ذبح عظیم داره به فتح عظیم منجر میشه... 🔸دنیا دو بخش داره قبل از انقلاب و بعد از انقلاب... 🔹انقلاب نیز دو بخش داره گام اول و گام دوم... 🔸در گام اول به درِ خیمه امام زمان عجل الله رسیدیم و در گام دوم هم به خیمه داخل می شیم ان شاء الله... 🔹ذبح عظیم حاج قاسم و سرهای بریده شامات داره منتهی میشه به فتح عظیم... 🔸﷽ اَللّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الْحُجَّهِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَعَلى آبائِهِ فی هذِهِ السّاعَهِ وَفی کُلِّ ساعَهٍ وَلِیّاً وَحافِظاً وَقائِداً وَناصِراً وَدَلیلاً وَعَیْناً حَتّى تُسْکِنَهُ أَرْضَکَ طَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فیها... 💢اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج..‌‌. @shahidan_kerman
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✍سلام من به حسین و به کربلای حسین تمام عالم امکان شود فدای حسین... 🔸اَلسَّلامُ عَلَی الْحُسَیْن وَ عَلی عَلَیِ بْن الْحُسَین وَ عَلی اَوْلادِ الْحْسَیْن وَ عَلی اَصحابِ الْحُسَین... @shahidan_kerman
شهدای کرمان
✍انگشت ششم شهیدی که بالاخره رازش فاش شد انگشت ششم شهید شعیب زمزم به روایت سردار حسنی سعدی... 🔸به جا
✍شهیدی که به جای پنج انگشت شش انگشت در دست داشت در این عکس انگشت ششم شهید دیده می شود و پیکر مطهرش با همین انگشت شناخته شد... 🌹دلنوشته دختر شهید شعیب زمزم برای پدرش قسمت دوم... 🔹شنیدم مولایم برای فرزندان خود بهترین پدر و با ارزش ترین الگو بود نه تنها برای فرزندان خود بلکه برای تمامی یتیمانی که سایه پدر بر سر نداشتند من هم آرزو داشتم پدرم را در کنار خود ببینم. 🔸پدر جان آیا می شنوی چه می گویم می دانم که می شنوی دوست داشتم در کنارم باشی تا سر بر زانویت بگذارم و درد دلهایم را برایت بگویم دلم می خواست کنارت بنشینم تا برایم حرف بزنی و با سخنان شیرینت مرا راهنمایی کنی ای کاش بودی تا من هم در کنار تو به خود ببالم. 🔹اما نه حالا که فکر می کنم می بینم اکنون زمانی است که باید بیشتر به تو افتخار کنم چون تو شهیدی و شهید زیباترین تفسیر عشق و شجاعت و ایثار است فقط با سوز دل و اشک چشمم می خواهم بگویم که سخت ترین روز زندگی من آن بود که باید با دستان کوچکم کلمه بابا را مشق کنم و صدا بکشم آخر من که در زندگی خود هرگز پدر را ندیده و کسی را بابا صدا نکرده بودم و مفهوم جمله بابا آب داد بی معنی است شاید سخت ترین روز زندگی فرزندان شاهد همان روزی بود که باید کلمه بابا را مشق می کردند. 🔸بابا جان در نبودنت من چقدر تنهایم یادت هست شب ازدواجم چقدر چشمان به آسمان بود تا همانند سایر دخترهای فامیل اذن پدر را شاهد باشم و تو را شریک شادیم ببینم. 💢ادامه دارد... @shahidan_kerman
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✍لحظاتی از وداع سردار شهید حاج مهدی کازرونی با یاران در شب عملیات... ✅آب رادیاتور هم بد نیست آن هم با لوله خودکار... 🔸نیروهای ما در حال کمین مدت­ها زیر آفتاب داغ کویر نشسته بودند و عرق ریخته بودند حالا تشنگی به آنها فشار می‌آورد آب قمقه­ ها مدتی پیش تمام شده بود و تمام ظرف­های آب نیز در درگیری سوراخ سوراخ شده بودند و آبشان هدر رفته بود بعد از آن حمله و تلاش بسیار هم دیگر رمقی برای بچه­ ها نمانده بود خستگی و بدتر از آن تشنگی فشار می‌آورد. 🔹شهید کازرونی نمی‌توانست ناراحتی دوستانش را تحمل کند با صدای بلند گفت نگران نباشید همه چیز درست می‌شود. 🔸خدا او را یاری کرد تا چاره­ ای بیندیشد خودکارش را از جیبش بیرون آورد و قلم میانی ­اش را خارج کرد بچه ­ها با تعجب پرسیدند توی این موقعیت چه می‌خواهی بنویسی نکند وصیتنامه می‌نویسی. 🔹آقای کازرونی می‌خندد و می‌گوید گفتم که نگران نباشید حالا می‌خواهم تشنگی همه شما را رفع کنم نگاه کنید با این لوله خودکار آقای کازرونی کاپوت ماشین را بالا زد درب رادیاتور را باز کرد و با لوله خودکار آب داخل رادیاتور را مکید و گفت خوب است می‌شود خورد یاالله بیایید جلو شما هم امتحان کنید. 🔸بچه­ ها اول با تردید جلو می‌روند ولی بعد با خوشحالی آب رادیاتور را مزه مزه می‌کنند و به این ترتیب از تشنگی نجات پیدا می‌کنند هر وقت بچه­ ها یاد این قضیه می‌افتادند می‌خندیدند و می‌گفتند آب رادیاتور هم بد نیست. 💢منبع کتاب روزهای سخت نبرد صفحه ۸۰_۷۹... @shahidan_kerman
✍عکس ماندگار علمداران لشکر ۴۱ ثارالله از سمت چپ... 🌹شهید زنده سردار جانباز حاج محمد میرزایی فرمانده گردان ۴۱۲ فاطمه الزهرا سلام الله... 🌹سردار شهید سید محسن صغیرا جانشین فرمانده گردان غواص ۴۱۰ حضرت رسول شهادت در عملیات والفجر ۸ مزار مطهر شهید گلزار شهدای اصفهان... برادر جانباز حاج سید عباس پورجندقی... 💢شبی که فرشتگان همنوا با شهید محسن صغیرا می گریستند به روایت دکتر بلوکی... 🔹سه شنبه شب به اردوگاه لشکر ثارالله در اميديه وارد شديم دعای توسل برگزار کردیم آن شب چشمه های اشک آرام آرام می جوشيد و تا پايان دعا همچنان ادامه داشت مداح با صوتی حزين می خواند و چنان گيرا و جذاب بود که اگر آدمی دلش هم از سنگ بود در آن شب بی گمان اشکش می جوشيد می دانم آن شب فرشتگان هم با ما همنوا بودند و می گريستند آخر مداح سيد محسن بود. 🔸محرم سال ۱۳۶۲ خود را برای عمليات والفجر ۴ آماده می کرديم آن شب من و سيد محسن برای انجام مأموريتی از قرار گاه خارج شده بوديم وقتی بر گشتيم با سيل جمعيت بسيجی و سپاهی و پرچم های سياه رو به رو شديم. 🔹حسينيه ای بر پا کرده بودند و گردانها دسته دسته وارد حسينيه می شدند و عزاداری می کردند شور و حال وصف ناپذيری در بين دوستان حاکم بود. 🔸سيد محسن شروع به مداحی کرد و صدای گريه و ناله افراد ستونهای حسينيه را می لرزاند عده ای از بچه ها بيهوش شده بودند سيد شور و حالی به وجود آورده بود آنقدر زيبا و حزن انگيز می ناليد که همه خود را حرم آقا امام حسين علیه السلام می يافتند. @shahidan_kerman