eitaa logo
شـھیـــــــدانــــــہ
1.2هزار دنبال‌کننده
8.8هزار عکس
2.4هزار ویدیو
37 فایل
بسم الله الرحمن الرحیم تبلیغات ارزان در کانال های ما😍😍 مجموعه کانالای مذهبی ناب👌👌 💠 تعرفه تبلیغات 👇 http://eitaa.com/joinchat/2155085856Cb60502bb59 http://eitaa.com/joinchat/2155085856Cb60502bb59 🍂 🍂 🌸🌷🌸اللهم عجل لولیک الفرج 🌸🌷
مشاهده در ایتا
دانلود
❤️✨❤️✨❤️ 🔶همیشه موقع نماز هر کجا بود خودش را به خانه می رساند تا بچه ها ببینند پدرشان مقید به نماز  اول وقت است و یاد بگیرند...💯 نماز جمعه ها محمد متین را با خودش به مسجد می برد... خب محمد متین اینقدر شیطان بود که سر نماز همه مهر ها را جمع می‌کرد😬 مسجدی ها می دانستند❣❣ وقتی او می آید باید یک مهر دیگر در جیبشان داشته باشند.😁 #شهید_مهدی_قاضی‌خانی🌹🍃 #شادے_روحش_صلواتــــــــ🌼 🍃🌸↬ @shahidane1 #شــہیـــــدانــہ↖
❤️✨❤️✨❤️✨❤️ ✨حرفے نزدم از غم دوری تـــو اما...✨ ✨ای ڪاش بدانے ڪہ چہ آورده بہ روزم...✨ #شهید_امیــــرسیــاوشــے🌷🍃 #سالروزشهــادتــــــ💔🍃 #شادے_روحش_صلواتــــــــ🌼 🍃🌸↬ @shahidane1 #شــہیـــــدانــہ↖
▓ــــ♡♥♡ــــ▓ ♡ولادت : ۷۰/۱۰/۵ - هریس ♥شهادت : ۹۴/۹/۲۹ - حلب سوریه ♡آرامگاه : تبریز - گلزار شهدای وادی رحمت 👈مطیع محض #ولایت حضرت #امام_خامنه ای باشید، نه در حرف بلکه در عمل. 💠این گونه نباشد که به خاطر حرف این و آن و عده ای منحرف ، حرف ولی بر روی زمین بماند یا اگر حرف ولی را مخالف با میل شخصی دیدیم به آن عمل نکنیم.🌷🌷 #شهید_محمد_رضا_فخیمی🌹🍃 #ســــالــــروزشهــــادتــــــــ💔 🍃🌸↬ @shahidane1 #شــہیـــــدانــہ↖
🕊✨🕊✨🕊✨🕊 💠امروز ۲۹ آذرماه سالروز شهادت شهیدان مدافع حرم 👇👇 شهیدمدافع حرم محمدرضا فخیمی🌹🍃 شهیدمدافع حرم اسماعیل خانزاده🌹🍃 شهیدمدافع حرم امیر سیاوشی🌹🍃 شهیدمدافع حرم عباسعلی علیزاده🌹🍃 شهیدمدافع حرم عبدالمهدی کاظمی🌹🍃 شهیدمدافع حرم سجاد عفتی🌹🍃 شهیدمدافع حرم محمود شفیعی🌹🍃 شهیدمدافع حرم حمیدرضا اسداللهی🌹🍃 شهیدمدافع حرم فرامرز رضازاده🌹🍃 شهیدمدافع حرم عبدالحسین یوسفیان🌹🍃 #روزتـــون متبرڪ به #نگــاه‌شهدا🌸 #شادے_روحشان_صلواتــــــــ🌼  🌷 الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّلْ فَرَجَهُمْ 🌷 🍃🌸↬ @shahidane1 #شــہیـــــدانــہ↖
شـھیـــــــدانــــــہ
#رمــــان_مــدافــع_عشــــق❤️ #قسمت_بیست و هفتم ۲۷ ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🔰دیگر کا
❤️ و هشتم ۲۸ ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ مادرت با گریه😭 می گوید: علی کارِت دارم. – باشه برای بعد مادر… همه چیز رو خودم توضیح می دم. فعلاً باید ببرمش بیمارستان.🚑 اینها را همین طور که به هال می روی و چادرم را می آوری، می گویی. با نگرانی نگاهم می کنی.😐 – سرت کن تا موتور 🏍 رو بیرون می برم. فاطمه از همان بالا می گوید. – با ماشین🚗 ببر خُب. هوا… حرفش را نیمه قطع می کنی. – این جوری زودتر می رسیم.☄ به حیاط می دوی و من همان طور که به سختی کش چادرم را روی چفیه می کشم نگاهی به مادرت می کنم که گوشه ای ایستاده و تماشا می کند.😳 – ریحانه!… اینایی که با دعوا می گفتید راست بود؟ سرم را به نشانه تأسف تکان می دهم و با بغض به حیاط می روم.😔 * پرستار برای بار آخر دستم را چک می کند و می گوید: شانس آوردید. بخیه ها خیلی باز نشده بودن… نیم ساعت دیگه بعد از تموم شدن سرُم، می تونید برید.💉 پرستار این را می گوید و اتاق را ترک می کند.🚶♀ بالای سرم ایستاده ای و هنوز بغض داری. حس می کنم زیادی تند رفته ام. زیادی غیرت را به رُخت کشیده ام. هر چه هست، سبک شده ام. شاید به خاطر گریه😭 و مشت هایم بود. روی صندلی، کنار تخت می نشینی و دستت را روی دست سالمم می گذاری. با تعجب😳 نگاهت می کنم. آهسته می پرسی: چند روزه؟ چند روزه که… لرزش بیشتری به صدایت می دود. – چند روزه که زنمی⁉️  آرام جواب می دهم: بیست و هفت روز. لبخند تلخی می زنی.😏 – دیدی اشتباه گفتی. بیست و نه روزه.  بهت زده نگاهت می کنم. از من دقیق تر حساب روزها را داری! – ازمن دقیق تری❗️ نگاهت👀 را به دستم می دوزی. بغضت را فرو می بری. – فکرکنم مجبور شیم دستت رو سه باره بخیه بزنیم. فهمیدم که می خواهی از زیر حرف دَر بروی، اما من مصمم بودم برای این که بدانم چطور است که تعداد روزهای سپری شده در خاطر تو بهتر مانده تا من.😐 – نگفتی چرا؟ چطور تو از من دقیق تری❓ فکر می کردم که حساب روزها برات مهم نیست. لبخند تلخی😏 می زنی و به چشمانم خیره می شوی.👀 – می دونستی که خیلی لجبازی؟ خانوم کله شق من❗️ این جمله ات همه ی تنم را سست می کند. “خانوم من‼️” ادامه می دهی: می خوای بدونی چرا؟ با چشمانم👀 التماس می کنم که بگویی. – شاید داشتم می شمردم ببینم کی از دستت راحت می شم. و پشت بندش مسخره می خندی. از تجربه این یک ماه گذشته به دلم می افتد که نکند راست می گویی. برای همین بی اراده بغض به گلویم می دود.😮 – آره. حدس می زدم. جز این چی می تونه باشه؟ رویم را به سمت پنجره برمی گردانم و بغضم را رها می کنم. تصویرت روی شیشه پنجره منعکس می شود.🌫 دستت را سمت صورتم می آوری. چانه ام را می گیری و رویم را سمت خودت برمی گردانی. – میشه بس کنی؟ زجر می دی با اشکات ریحانه.😭 باورم نمی شد. تو علی اکبر منی؟ نگاهت می کنم و خشکم می زند. قطرات براق خون آهسته از بینی ات پایین می آید و روی پیراهنت می چکد. به مِن و مِن می افتم.😔 – ع…علی… علی اکبر… خون! و با ترس اشاره می کنم به صورتت. دستت را از زیر چانه ام بر می داری و بینی ات را می گیری. – چیزی نیست. چیزی نیست.  بلند می شوی و از اتاق بیرون می روی. با نگرانی روی تخت می نشینم. 😞 * موتورت 🏍 را داخل حیاط هُل می دهی و من کنارت آهسته وارد حیاط می شوم. – علی؛ مطمئنی که خوبی❓ – آره. از بی خوابیه که این جوری شدم. دیشب تا صبح کتاب📖 می خوندم.  با نگرانی نگاهت می کنم و سرم را به نشانه ” قبول کردم ” تکان می دهم. زهرا خانوم پرده را کنار زده و پشت پنجره ایستاده. چشم هایش👀 ازغصه قرمز شده. مُچ دستم را می گیری. خم می شوی و کنار گوشم به حالت زمزمه می گویی. – من هرچی که گفتم تأیید می کنی. باشه؟ – باشه.    فرصت بحث نیست و من می دانم به حد کافی خودت دلواپسی. آرام وارد راهرو می شوی و بعد هم هال. یا شاید بهتراست بگویم سمت اتاق بازجویی. زهرا خانوم لبخندی🙂 ساختگی به من می زند و می گوید: سلام عزیزم. حالت بهتر شد؟ دکتر چی گفت؟ دستم را بالا می گیرم و نشانش می دهم. – چیزی نیست، دوباره بخیه خورد‼️ .... 🍃🌸↬ @shahidane1
شـھیـــــــدانــــــہ
🌸💠🌸💠🌸💠🌸 #سیــــــره_شــهــــــدا🔺 #شمــــــــاره(4⃣) ــــــــــــــــــــــــــــــ ❤️ #فریــــاد_ی
﷽ #سیــــــره_شهــــــــدا👆 #شمــــــــاره(5⃣) ━━━━━💠🌸💠━━━━━ 📜خاطــــــره اے از شهید... یک‌بار سربازی نزد من آمد و گفت: حاجی لباسم پاره شده و لباس دیگری ندارم که بپوشم😳. رفتم و بین هدایایی که بچه‌های دبستانی برای رزمندگان فرستاده بودند، گشتم. در میان نامه‌ها یک سوزن و مقداری نخ💈 پیدا کردم که همراه با یک یاداشت🗒 بود. نامه را دختر بچه‌ای👧 هشت،نه‌ساله فرستاده بود. با خط خودش نوشته بود:✏️ رزمنده عزیز، من ارادت خاصی به رزمندگان دارم. امیدوارم دشمن را شکست بدهی. برایت سوزن نخ💈 فرستادم تا اگر لباست پاره شد، آن را بدوزی و یک صلوات بفرستی. گریه‌ام😭 گرفت و سوزن و نخ💈 را به آن سرباز دادم. او هم لباسش را دوخت و صلواتی فرستاد و به طرف سنگرش به راه افتاد. (خاطره از حسین علیخانی، مسئول ایستگاه صلواتی) #شهید_حسین_علیخانی🌹🍃 #شادے_روحشان_صلواتــــــــ🌼 🍃🌸↬ @shahidane1 #شــہیـــــدانــہ
sina sina abas.mp3
1.39M
🕊✨🕊✨🕊 💢سینا سینا عباس، به گوشی بابا ندا ندا بابا جان به گوشی آرزوی هر پدری، دیدن دخترش در لباس عروسی است ببخشید کارتون نیستم شب عروسی میام پیشت..💫✨ 🎧#صدای_ماندگار #شهید_مدافع_حرم✨ #عباسعلی_علیزاده🌹🍃 #شادے_روحش_صلواتــــــــ🌼 #ســــالــــروز_شهــــادتــــــــ💔 🍃🌸↬ @shahidane1 #شــہیـــــدانــہ↖
شـھیـــــــدانــــــہ
🕊✨🕊✨🕊 💢سینا سینا عباس، به گوشی بابا ندا ندا بابا جان به گوشی آرزوی هر پدری، دیدن دخترش
🔻شهید مدافع حرم🔻 #حــاج_عباسعلی_علیـــزاده🌹🍃 سالروزشهادتــــــــــ💔 🍃🌸↬ @shahidane1 #شــہیـــــدانــہ↖
﷽ ━━━━━💠🌸💠━━━━━ 💢جواد تابستان‌ها کار می‌کرد؛ بامیه، شکلات🍬🍭 و از این‌جور چیزها می‌فروخت و به خانواده کمک می‌کرد. همیشه هم از من می‌پرسید❓ چی دوست داری تا برایت بخرم. مقداری هم برای همسایه‌ها و دوستان کنار می‌گذاشت.☺️ 🔷با نخستین حقوقی که از پالایشگاه نفت آبادان گرفت، برای یکی از افراد فامیل که وضعیت اقتصادی خوبی نداشت و کار بافتنی می‌کرد، یک دستگاه چرخ بافتنی خرید. یک روز گفت نیت کردم شما را به مشهد ببرم و من، مادر و مادربزرگم را به مشهد برد.☺️ 🔶راوی: سرکار خانم فاطمه تندگویان🌸 #شهید_محمد_جواد_تندگویان🌹🍃 #ســــالــــروز_تجلیل💔 🍃🌸↬ @shahidane1 #شــہیـــــدانــہ↖
شور ، شب احساسی ،شب جمعه،توسلی.m4a
2.88M
▓ #شور⇧شب جمعه ــ #شبــ_زیارتی_ارباب👌 #تــــــو_ڪــــه_باشــــی.... 🎙بامداحی مدیر کانال #شهیدانه 🍃🌸↬ @shahidane1 #شــہیـــــدانــہ↖
🕊 🍃🕊 🌸🍃🕊 شب جمعه به یاد❣❣ 👈سه تا رفیق و همرزم شهید🕊 شهدایی از چهار گوشه ایران🇮🇷 به ترتیب شهادت، از راست ⬅️ ✨ " "🌷🍃 🔸متولد= تبریز ، آذربایجان 🔹شهادت= مبارزه با گروهک ریگی ✨ " "🌷🍃 🔸متولد= اندیمشک ، خوزستان 🔹شهادت= مبارزه با گروهک پژاک ✨ " "🌷🍃 🔸متولد= رشت ، گیلان 🔹شهادت= مبارزه با داعش و گروه های تروریستی و تکفیری 🌼 🍃🌸↬ @shahidane1
┄༄☘🌸☘༄┄ بارالها✨ 🔷مردن كه حق است پس چه بهتر كه مرگ با عزت (شهادت) را در آغوش بگيرم نه آنكه مرگ ذلت مرا در خواب غفلت فرا گيرد.❣ خدايا✨ 🔶هرشهيد پرچمی برای عزت دين توست و به يقين می دانم كه پرچم و خونی كه خون بهايش توی خدا هستی، هرگز بر زمين نخواهد افتاد.❣ #شهید_مدافع_حرم #شهید_اسماعیل_خانزاده🌹🍃 #ســــالــــروزشهــــادتــــــــ💔 🍃🌸↬ @shahidane1 #شــہیـــــدانــہ↖