شـھیـــــــدانــــــہ
✨﷽✨ #آشنـــــایے_با_ابراهیـــــم 《 شکستن نفـــــس 》 🍃 باران شدیدی در تهران باریده بود، خیابان ۱۷ ش
✨﷽✨
#آشنـــــایے_با_ابراهیـــــم
🔴《 روزهای آخر 》
🍃آخر آذرماه بود، با ابراهیم برگشتیم تهران، در عین خستگی خیلی خوشحال بود.
🍃میگفت: هیچ شهیدی یا مجروحی در منطقه دشمن نبود، هرچه بود آوردیم. بعد گفت: امشب چقدر چشمهای منتظر را خوشحال کردیم، مادر هر کدام از این شهدا سر قبر فرزندش برود، ثوابش برای ما هم هست.
🍃من بلافاصله از موقعیت استفاده کردم و گفتم: آقا ابرام پس چرا خودت دعا میکنی که گمنام باشی!؟
🍃منتظر این سوال نبود، لحظهای سکوت کرد و گفت: من مادرم رو آماده کردم، گفتم منتظر من نباشه، حتی گفتم دعا کنه که گمنام شهید بشم! ولی باز جوابی رو که میخواستم نگفت.
راویان 👈 علی صادقی، علی مقدم
══💖══════ ✾ ✾ ✾
⭕️ هر روز یک روایت از خاطرات ناب
#شهید_ابراهیم_هادی
____✨🌹✨____
🆔 @shahidane1
شـھیـــــــدانــــــہ
﷽ #رمان_بــدون_تـــو_هرگـــز #زندگے_نامه شهید سیدعلی حسینی •┈┈┈••✾•🔸🔶🔸•✾•┈┈┈ •• 🌸بِسمِ رَ
﷽
#رمان_بــدون_تـــو_هرگـــز
#زندگے_نامه
شهید سیدعلی حسینی
•┈┈┈••✾•🔸🔶🔸•✾•┈┈┈ ••
🌸بِسمِ رَبِّ الشُهَدا و الصِدّیقین🌸
#قسمت_چهلوهفتم
《 سومین پیشنهاد 》
🖇علی اومد به خوابم … بعد از کلی حرف، سرش رو انداخت پایین …
– ازت درخواستی دارم … میدونم سخته اما رضای خدا در این قرار گرفته … به زینب بگو سومین درخواست رو قبول کنه… تو تنها کسی هستی که میتونی راضیش کنی …👌
🔹با صدای زنگ ساعت⏰ از خواب پریدم … خیلی جا خورده بودم…و فراموشش کردم … فکر کردم یه خواب همین طوریه …پذیرش چنین چیزی برای خودم هم خیلی سخت بود …چند شب گذشت … علی دوباره اومد … اما این بار خیلی ناراحت…
🔸هانیه جان … چرا حرفم رو جدی نگرفتی؟ … به زینب بگو باید سومین درخواست رو قبول کنه …خیلی دلم سوخت … 💔
🔻اگر اینقدر مهمه خودت بهش بگو … من نمیتونم …زینب بوی تو رو میده … نمیتونم ازش دل بکنم و جدا بشم… برام سخته …با حالت عجیبی بهم نگاه کرد …😳
▫️هانیه جان … باور کن مسیر زینب، هزاران بار سختتره …اگر اون دنیا شفاعت من رو میخوای … راضی به رضای خدا باش …
🍀گریهام گرفت … ازش قول محکم گرفتم … هم برای شفاعت، هم شب اول قبرم … دوری زینب برام عین زندگی توی جهنم بود … همه این سالها دلتنگی و سختی رو… بودن با زینب برام آسون کرده بود …حدود ساعت یازده از بیمارستان برگشت … رفتم دم در استقبالش …
💠سلام دختر گلم … خسته نباشی …با خنده، خودش رو انداخت توی بغلم …
– دیگه از خستگی گذشته … چنان جنازهام پودر شده که دیگه به درد اتاق تشریح هم نمیخورم … یه ذره دیگه روم فشار بیاد توی یه قوطی کنسرو هم جا میشم …رفتم براش شربت بیارم … یهو پرید توی آشپزخونه و از پشت بغلم کرد…✨
🌸مامان گلم … چرا اینقدر گرفته است؟ …ناخودآگاه دوباره یاد علی افتادم … یاد اون شب که اونطور روش رگ گرفتن رو تمرین کردم … همه چیزش عین علی بود …
🔻از کی تا حالا توی دانشگاه، واحد ذهن خوانی هم پاس میکنن؟ …
😁خندید …
– تا نگی چی شده ولت نمیکنم …
🔹بغض گلوم رو گرفت …
– زینب … سومین پیشنهاد بورسیه از طرف کدوم کشوره؟…
دست هاش شل شد و من رو ول کرد …😳😔
✍ ادامه دارد ...
•┈┈┈••✾•🔸🔶🔸•✾•┈┈┈•
#ارسال_انٺقاداٺ_و_پیشنهاداٺ_به
#آیدی_خادم_کانال🔰
👉 @MODAFEH14
____✨🌹✨____
🆔 @shahidane1
✨﷽✨
#شهیـــــدانہ
شهـــ🌹ــدای آینده ...
از میان همین گِلها ؛
گُل میڪنند ...
#سیل
#سپاه_پاسداران
#من_یک_سپاهی_هستم
____✨🌹✨____
🆔 @shahidane1
✨﷽✨
#شهیـــــدانہ
🌸 وقتی نگاهم میکنی
حسی درون وجودم شکفتن آغاز میکند
حسی که نمیدانم چیست
اما میدانم التیام میگیرد این دل با داشتنش!
#شهیــد_محمودرضا_بیضایی🌷
#شهدا_همیشه_نگاهی
#پروفایل
____✨🌹✨____
🆔 @shahidane1
نگاه به نامحرم .mp3
2.52M
🎧🎧🎧
✔️حجت الاسلام #دارستانی
📜نگاه به نامحرم
#پیــشنهاد_ویژه_دانــــــلود💯
____✨🌹✨____
🆔 @shahidane1
🔅✨ ﷽ ✨🔅
#کلام_نور
🌺 والَّذِينَ اسْتَجَابُوا لِرَبِّهِمْ وَأَقَامُوا الصَّلَاةَ وَأَمْرُهُمْ شُورَىٰ بَيْنَهُمْ وَمِمَّا رَزَقْنَاهُمْ يُنْفِقُونَ
🍃 و آنان که دعوت پروردگارشان را [به انجام تکالیف، مشتاقانه] اجابت کرده، نماز را [با شرایط ویژهاش] خواندند، و کارشان در بین خودشان برپایۀ مشورت است، و همواره از آنچه روزی آنان کردهایم انفاق می کنند.
#سوره_شوری_آیه_۳۸
____✨🌹✨____
🆔 @shahidane1
🌹🍃
#صفات_بارز_اخلاقي:↯↯↯
《مؤمن، مهربان، دلسوز، خوش اخلاق، خنده رو، شوخ طبع، متبسم، دست و دلباز، خلوص نيت در انجام وظايف ديني و امور خير، اعتقاد راسخ به اصل نظام جمهوري اسلامي ايران و اصل ولايت فقيه، آگاه و بصير نسبت به امور سياسي جامعه، غيرتمند نسبت به خاندان عصمت و طهارت و همچنين اطرافيان خود، ارادت خاص به شهدا مخصوصاً شهداي مدافع حرم حضرت عقيله بني هاشم سلام الله عليها…》
🔻مــــدافــــع حــــرم
#شــھیــــدمحمــدرضــادهقــان💚
《ســالــــروزولادتــــــ♡》
____✨🌹✨____
🆔 @shahidane1
May 11
✨﷽✨
فرازی از #وصیتـــــنامہ
✍ هوشیار باشید که اسیر زیباییهایی که دشمن فراهم میکند نشوید چرا که میخواهد اول دینتان را از دنیایتان جدا کند و بعد دینتان را از بین ببرد.
🔹در آخر هم خودتان را ؛ پس خودتان را با سلاح معنویت تقویت کنید و برای رسیدن به این سلاح از خدا کمک بخواهید و در راه اهل بیت حرکت کنید و پشتوانه ولایت مطلقه فقیه باشید.
▫️ مدافـــع حــــرم ▫️
#شهیـد_محمدحسین_حمــــزه🌷
《ســــالروزشهــــادتــــ》🕊
____✨🌹✨____
🆔 @shahidane1
🔹🔶🔹
#پیــــــام_شهــیــــــد:↯♢↯
🔅《 #مسئولینمحترم، به حرفهای این مردم، گوش بدهید و مراقب نفس خود باشید و شیطان را از خود دور کنید و نکند خداینکرده عملی انجام دهید که رضای خدا در آن نباشد و نظرات متفاوت را تحملکنید و باهم باشید و حرفی نزنید که باعث رنجش دیگران شود و اختلافسلیقهها را تحملکنید و مسئولیتی را که به شما دادهاند اگر قادر نیستید کنار بروید و در همه حال خدا را در نظر بگیرید و بدانید عالم محضر خداست و حق را جستجو کنید و اشکالات و انتقادات را بپذیرید و در انتقادات و نظرات و تحلیلها به دلتان و درونتان مراجعه کنید و از فتنههای دشمن خود را حفظ کنید.》🔅
#شھیــدنقــی_ورزلــــے🌹🍃
《ســــالــــروزشهــــادتــــ♡》
____✨🌹✨____
🆔 @shahidane1
شـھیـــــــدانــــــہ
#داستان_دنباله_دار_نسل_سوخته🔻 #قسمتــــ_صدوبیستوهفت 👈این داستان⇦《 کجایی سعید؟ 》 ـــــــــــــــ
#داستان_دنباله_دار_نسل_سوخته🔻
#قسمتــــ_صدوبیستوهشت
👈این داستان⇦《 دربست، مردونه 》
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
📎تمام ذهنم درگیر بود ... وسط کلاس درس ... بین بچهها ... وسط فعالیتهای فرهنگی ...
🔸الهام ... سعید ... مادر ... و آینده زندگیای که من ... مردش شده بودم ...
مامان دوباره رفته بود تهران ... ما و خانواده خاله ... شام خونه دایی محسن دعوت بودیم ... سعید پیش پسرهای خاله بود... از فرصت استفاده کردم و دایی رو کشیدم کنار ... رفتیم تو اتاق ...
دایی شنیدم میخوای کامپیوترت رو بفروشی ... چند❓...
🔹با حالت خاصی ... یه نیم نگاهی بهم انداخت ...
چند یعنی چی؟ ... میخوای همین طوری برش دار ...
قربانت دایی ... اگه حساب میکنی برمیدارم ... نمیکنی که هیچ ...
🔻نگاهش جدی تر شد ...
- خوب اگه میخوای لپ تاپ رو بردار ... دو تاش رو میخواستم بفروشم ... یه مدل بالاتر واسه نقشه کشی بگیرم... ولی خوبیش اینه که جایی هم لازم داشته باشی میتونی با خودت ببری ... پولش هم بیتعارف، مهم نیست ...
🍃شخصی نمیخوام ... کلا میخواستم یکی توی خونه داشته باشیم ...
ایده لپ تاپ دایی خوب بود ... اما نه از یه جهت ... سعید خیلی راحت میتونست برش داره ... و با دوستهاش برن بیرون ... ولی کامپیوتر میتونست یه نقطه اتصال بین من و سعید ... و سعید و خونه بشه ...
💢صداش کردم توی اتاق ...
- سعید میخوام کامپیوتر دایی رو ازش بخرم ... یه نگاه بکن ببین چی داره؟ ... چی کم داره؟ ... میشه شبکهاش کنی یا نه؟ ... کلا میخوایش یا نه؟ ...
گل از گلش شکفت ...
🌸جدی؟ ...
چرا که نه ... مخصوصا وقتی مامان نیست ... رفیقهات رو بیار ... خونه در بست مردونه ...😊
۰۰۰┅═══(✼❉❉✼)═══┅۰۰۰
#ادامــــــہ_داردـ ـ ـ
____✨🌹✨____
🆔 @shahidane1
✨﷽✨
#روایـــــت_عشـــــق
🔴 روایتی زیبا برای لحظه ثبت این تصویر:
🔹آقایون فرمانده دل بدید دیگه
یه عکسِها!
➖برادر همت دقت کن برادر
🔘من حواسم هست هادی منو میخندونه
🔹برادر خرازی دل بده حواست کجاست؟
🔹احمد متوسلیانم تو عکس بود خوب بودا, صبر میکردیم یِکم
ایشالا عکس بعدی
🔹برادر رشید بیا تو کادر آقاجان
➖باشه باشه
🔹برادرا اون پایین دل بدید بعدا میشه بحث کرد
➖باشه آقا شما عکستو بگیر
🔹جونم حاج احمد کاظمی با این لبخند، بقیه هم مثل شما دل داده بودن الان عکسو گرفته بودیم
➖عزیزی؛ اینا جنبه ندارن بگیر شما [خنده]
🔹برادر باقری لبخند بزن آقا عکسهها..
➖اقا بگیر عکستو کار داریم عملیات رو زمینه
🔻مهدی باکری:
➖آقا برای تلوزیونِ یا رادیو؟! [خنده جمع]
🔹شما امر کن حاج مهدی
➖میذاشتیم حمیدم میومد تو راه بود... میگیریم بازم حاجی میگیریم
🔹آقا گرفتما، برادر محسن، برادر صفوی و...
یک
دو
سه
📸 عکس یادگاری فرماندهان
سال ۱۳۶۲ قبل از عملیات خیبر
#حال_هواے_جمع_شـــــهیدانم
#آرزوست
____✨🌹✨____
🆔 @shahidane1
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✨﷽✨
#کلیپ
🔹اگر بخواهیم شهید بشیم
باید چیکار کنیم⁉️
🔹همراه با سخنان مقام معظم رهبری در رابطه با راه کاری برای شهید شدن...
#راه
#روش
#سعادت
#شهــادت
____✨🌹✨____
🆔 @shahidane1
شـھیـــــــدانــــــہ
﷽ #رمان_بــدون_تـــو_هرگـــز #زندگے_نامه شهید سیدعلی حسینی •┈┈┈••✾•🔸🔶🔸•✾•┈┈┈ •• 🌸بِسمِ رَ
﷽
#رمان_بــدون_تـــو_هرگـــز
#زندگے_نامه
شهید سیدعلی حسینی
•┈┈┈••✾•🔸🔶🔸•✾•┈┈┈ ••
🌸بِسمِ رَبِّ الشُهَدا و الصِدّیقین🌸
#قسمت_چهلوهشتم
《 کیش و مات 》
🖇دستهاش شل و من رو ول کرد … چرخیدم سمتش …صورتش بهم ریخته بود …
🔻چرا اینطوری شدی؟ …سریع به خودش اومد … خندید و با همون شیطنت، پارچ و لیوان رو از دستم گرفت …
🔹ای بابا … از کی تا حالا بزرگتر واسه کوچیکتر شربت میاره … شما بشین بانوی من، که من برات شربت بیارم خستگیت در بره … از صبح تا حالا زحمت کشیدی …رفت سمت گاز …
🔸راستی اگه کاری مونده بگو انجام بدم … برنامه ناهار چیه؟… بقیهاش با من …دیگه صد در صد مطمئن شدم یه خبری هست … هنوز نمیتونست مثل پدرش با زیرکی، موضوع حرف رو عوض کنه … شایدم من خیلی پیر و دنیا دیده شده بودم …
💢خیلی جای بدیه؟ …
– کجا؟ …
– سومین کشوری که بهت پیشنهاد بورسیه داده …
– نه … شایدم … نمیدونم …دستش رو گرفتم و چرخوندمش سمت خودم …
🍀توی چشم های من نگاه کن و درست جوابم رو بده … این جوابهای بریده بریده جواب من نیست …چشم هاش دو دو زد … انگار منتظر یه تکان کوچیک بود که اشکش سرازیر بشه… اصلا نمیفهمیدم چه خبره …
🔻زینب؟ … چرا اینطوری شدی؟ … من که …پرید وسط حرفم … دونههای درشت اشک از چشمش سرازیر شد …
▫️به اون آقای محترمی که اومده سراغت بگو … همون حرفی که بار اول گفتم … تا برنگردی من هیچ جا نمیرم … نه سومیش، نه چهارمیش … نه اولیش … تا برنگردی من هیچ جا نمیرم …اینو گفت و دستش رو از توی دستم کشید بیرون… اون رفت توی اتاق … من، کیش و مات … وسط آشپزخونه …
✍ ادامه دارد ...
•┈┈┈••✾•🔸🔶🔸•✾•┈┈┈•
#ارسال_انٺقاداٺ_و_پیشنهاداٺ_به
#آیدی_خادم_کانال🔰
👉 @MODAFEH14
____✨🌹✨____
🆔 @shahidane1
✨﷽✨
#بر_بال_سخـــــن
🔴 #عمامه_انقلابی
این عمامهها تبلیغ یک فرد نیست
ولی تبلیغ یک مرام و مسلک است!
سلبریتیها
تبلیغ چهره خود را میکنند
و طلاب تبلیغ دین خدا را!
#سیل
#عمامه_انقلابی
#جهاد_ادامه_دارد
____✨🌹✨____
🆔 @shahidane1
🔅✨ ﷽ ✨🔅
#کلام_نور
🌺 الَّذِينَ يَذْكُرُونَ اللَّهَ قِيَامًا وَقُعُودًا وَعَلَىٰ جُنُوبِهِمْ وَيَتَفَكَّرُونَ فِي خَلْقِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ رَبَّنَا مَا خَلَقْتَ هَٰذَا بَاطِلًا سُبْحَانَكَ فَقِنَا عَذَابَ النَّارِ
🍃 هم آنان که همواره خداوند را در حال ایستادن و نشستن و خوابیدن یاد کرده [و قلباً مورد توجه قرار میدهند]، و پیوسته در آفرینش آسمانها و زمین اندیشه میکنند، [و از عمق دل میگویند پروردگارا! این [جهانِ با عظمت] را بیهوده نیافریدی، تو [از هر عیب و نقصی] پاک و منزّهی، ما را از عذاب آتش نگاه دار !
#سوره_آلعمران_آیه_۱۹۱
____✨🌹✨____
🆔 @shahidane1
✨﷽✨
#سیره_شهیـــــد
💢 ﻣﺤﺴﻦ ﭘﺴﺮ ﭼﺸﻢﭘﺎﮎ ﻭ ﻧﺠﯿﺒﯽ ﺑﻮﺩ. او ﺑﺴﯿﺎﺭ ﻣﻬﺮﺑﺎﻥ ﻭ ﺩﻟﺴﻮﺯ ﺑﻮﺩ. ﺑﻪ ﭘﺪﺭ ﻭ ﻣﺎﺩﺭ ﺍﺣﺘﺮﺍﻡ ﻭﯾﮋﻩ ﺍﯼ ﻣﯽﮔﺬﺍﺷﺖ ﻭ ﻧﮕﺎﻩ ﺑﻪ ﭼﻬﺮﻩ ﺁﻧﻬﺎ ﺭﺍ ﻋﺒﺎﺩﺕ ﻣﯽﺷﻤﺮﺩ. ﻫﺮﮔﺰ ﺟﻠﻮﺗﺮ ﺍﺯ ﻣﻦ ﻭ ﭘﺪﺭﺵ ﺭﺍﻩ ﻧﻤﯽ ﺭﻓﺖ. ﺍﺯ ﮐﻮﺩﮐﯽ ﻣﻮﻣﻦ، ﺍﻫﻞ ﺩﻋﺎ ﻭ ﻧﻤﺎﺯ ﺑﻮﺩ.
🔻ﭘﺴﺮﻡ ﺑﻪ ﺍﻫﻞ ﺑﯿﺖ(ﻉ) ﺑﺴﯿﺎﺭ ﻋﻼﻗﻪﻣﻨﺪ ﺑﻮﺩ ﻭ ﺭﻭﺯﯼ ﮐﻪ ﻗﺼﺪ ﺭﻓﺘﻦ ﺑﻪ ﺳﻮﺭﯾﻪ ﺭﺍ ﺩﺍﺷﺖ، محسن میﮔﻔﺖ «ﺍﮔﺮ ﻣﺎ ﺍﺯ ﺣﺮﯾﻢ ﺍﻫﻞ ﺑﯿﺖ (ﻉ) ﺩﻓﺎﻉ ﻧﮑﻨﯿﻢ، ﭼﻪ ﮐﺴﯽ ﺍﯾﻦ ﮐﺎﺭ ﺭﺍ ﺑﮑﻨﺪ؟
🔺فرزندم ﺑﺮﺍﯼ ﺍﯾﻦ ﺩﻧﯿﺎ ﻧﺒﻮﺩ، ﭘﺴﺮﻡ ﻭﻗﻒ ﺍﻫﻞ ﺑﯿﺖ (ﻉ) ﻭ ﺑﺮﺍﯼ ﭘﺎﺳﺪﺍﺭﯼ ﺍﺯ ﺣﺮﯾﻢ ﻭﻻﯾﺖ ﺑﯽ ﻗﺮﺍﺭ ﺑﻮﺩ.
راوی 👈 مادر شهید
▫️ مدافـــع حــــرم ▫️
#شهیــد_محســـــن_کمالـــــی🌷
《ســــالروزشهــــادتــــ》🕊
____✨🌹✨____
🆔 @shahidane1
✨﷽✨
#سیره_شهیـــــد
🔷 او هیچ گاه از مأموریتهای سخت کنار نمیکشید و همیشه آماده مأموریت بود.
🔹او در ورزش کوهنوردی توان بالایی داشت و همیشه در همه لحظات با لبخند جلو میآمد و خاطرات زیبایی برای بچهها به یادگار گذاشته است.
راوی 👈 دوست شهید
♿️ جانباز دفاع مقدس
▫️ مدافـــع حــــرم ▫️
#شهید_علیرضا_صفرپور_جاجرمی🌷
《ســــالروزشهــــادتــــ》🕊
____✨🌹✨____
🆔 @shahidane1
شـھیـــــــدانــــــہ
✨﷽✨
🔰 لوح | حرکت امداد به سیلزدگان درسِ شهدا به ما است
🔻 رهبرانقلاب:
🔹️ همین حرکتی که شما در امداد به سیلزدگان میبینید، این آموزش شهدای ما است؛ این یک پدیدهی مهمّی است.
🌷 #جوانهای_عزیز!
اغلب شماها جوانید آن روزها را ندیدهاید. در دههی شصت، در دوران دفاع مقدّس همینجور جوانها با شوق و ذوق حرکت میکردند، #فداکارانه میرفتند.
🔺️ این #درس_شهدای_ما است. ۹۸/۱/۲۶
____✨🌹✨____
🆔 @shahidane1