🔅✨ ﷽ ✨🔅
#کلام_نور
🌺 وَ لاٰ تَرْكَنُوا إِلَى اَلَّذِينَ ظَلَمُوا فَتَمَسَّكُمُ اَلنّٰارُ وَ مٰا لَكُمْ مِنْ دُونِ اَللّٰهِ مِنْ أَوْلِيٰاءَ ثُمَّ لاٰ تُنْصَرُونَ
🍃 و به کسانى که ستم کردهاند متمایل مشوید که آتش [دوزخ] به شما مىرسد، و در برابر خدا براى شما دوستانى نخواهد بود، و سرانجام یارى نخواهید شد.
#سوره_هود_آیه_۱۱۳
____✨🌹✨____
🆔 @shahidane1
✨﷽✨
#برگے_از_خاطراٺ
🔴《 نیمه شعبان 》
🍃عصر روز نیمه شعبان ابراهیم وارد مقر شد، همان روز بچهها دور هم جمع شدیم؛ از هر موضوعی صحبت به میان آمد تا این که یکی از ابراهیم پرسید:
بهترین فرماندهان در جبهه را چه کسانی میدانی و چرا؟!
🍃ابراهیم کمی فکر کرد و گفت: تو بچههای سپاه هیچکس را مثل محمد بروجردی نمیدانم محمد کاری کرد که تقریبا هیچ کس فکرش را نمیکرد، در کردستان با وجود آن همه مشکلات توانست گروههای پیشمرگ کرد مسلمان را راهاندازی کند و از این طریق کردستان را آرام کند.
🍃در فرماندهان ارتش هم هیچکس مثل سرگرد علی صیاد شیرازی نیست، ایشان از بچههای داوطلب سادهتر است، آقای صیاد قبل از نظامی بودن یک جوان حزباللهی و مؤمن است.
🍃از نیروهای هوانیروز، هرچه بگردی بهتر از سروان شیرودی پیدا نمیکنی، شیرودی در سرپل ذهاب با هلیکوپتر خودش جلوی چندین پاتک عراق را گرفت. با این که فرمانده پایگاه هوایی شده آنقدر ساده زندگی میکند که تعجب میکنید! ...
🍃همان روز صحبت به اینجا رسید که آرزوی خودمان را بگوئیم.؛ هرکسی چیزی گفت، همه منتظر آرزوی ابراهیم بودند. ابراهیم مکثی کرد و گفت: آرزوی من شهادت هست ولی حالا نه! من دوست دارم در نبرد با اسرائیل شهید شوم!
راوی 👈 جمعی از دوستان
❣هـــــادی دلهـــــا❣
#شهیــد_ابراهیـــــم_هـــــادی🌷
《ســــالــــروزولادتــــــــ》
____✨🌹✨____
🆔 @shahidane1
✨﷽✨
#فرازےازوصیتـــــنامہ⇩⇩
✍به نام او و به یاد او که همه چیزم از اوست وجودم، معبودم، معشوقم و زندگیام اوست و بازگشتم نیز به سوی اوست.
🔹پروردگارا اینک احساس میکنم که قصد بخششم را داری پس آمادگی هجرت را نیز به من عطا کن، خدایا از تو میخواهم ابتدا پاکم کنی بنحوی که بخود آیم از خواب غفلت بیدار و آماده رفتن شوم آنگاه رهسپارم کنی.
🔸خدایا توفیق ده که ادامه دهنده راه شهدا باشم.
#شهیــد_حمید_ربانی_نوغانی🌷
《ســــالروزشهــــادتــــ》🕊
____✨🌹✨____
🆔 @shahidane1
✨﷽✨
#فـــــرازےازوصیتـــــنامہ⇩⇩
✍ پروردگارا!
قافله شهیدان ایران و محرومان در افق خونبار انقلاب در حرکت است، ما را بدان متصل کن..
▫️خدایا!
ما را بصیرتی ده که به هر چه مینگریم تو را ببینیم..
▫️یکی از آیات و نشانههای رحمت خداوند انقلاب عظیمالشأن اسلامی است که ما با درک انقلاب بسیاری از آیات خدا را بیشتر و بهتر درک کردیم..
▫️اگر این انقلاب نبود، ایثارها و فداکاریها و حماسه آفرینیها در جبههها شکل نمیگرفت و اگر این انقلاب نبود، ما شاهد جوانانی نبودیم که چون حضرت علیاکبر (ع) در راه امام خود جان هدیه کنند و چون حضرت قاسم (ع) شهید شوند.
●|دکتـــــر داروساز|●
#شهیــد_محمدمهدی_فقیهی🌷
《ســــالروز ولادتــــــــ》🎊
____✨🌹✨____
🆔 @shahidane1
شـھیـــــــدانــــــہ
#داستان_دنباله_دار_نسل_سوخته🔻 #قسمتــــ_صدوسیوسه 👈این داستان⇦《ابراهیم》 ــــــــــــــــــــــــ
#داستان_دنباله_دار_نسل_سوخته🔻
#قسمتــــ_صدوسیوچهار
👈این داستان⇦《 والله خیر حافظا 》
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
📎اشک توی چشمم حلقه زد ...
🍃✨خدایا ... من بهت اعتماد دارم ... حتی وسط آتیش ... با این امید قدم برمیدارم ... که تمام این مسیر به خواست توئه... و تویی که من رو فرستادی ... ولی اگر تو نبودی ... به حق نیتم ... و توکلم نگهم دار و حفظم کن ... تو رو به تسبیحات فاطمه زهرا قسم ...
▫️از جا بلند شدم و رفتم سمت اتوبوس ...
🍃✨بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ ... اللّهُ لاَ إِلَهَ إِلاَّ هُوَ الْحَیُّ الْقَیُّومُ ... لاَ تَأْخُذُهُ سِنَةٌ وَلاَ نَوْمٌ ...
🔹و اولین قدم رو گذاشتم روی پلههای اتوبوس ... مسئول گروه ... توی در باهام سلام و احوال پرسی کرد ...
🔸داداشت گفت حالت خوب نیست ... اگه خوب نیستی برگرد ... توی کوه حالت بهم بخوره ممکنه نشه کاری برات کرد ... وسط راه میمونی ...
💢به زحمت خودم رو کنترل کردم و لبخند زدم ...
نه خوبم ... چیزی نیست ...
▫️و رفتم سمت سعید ... نشستم بغلش ...
- فکر کردم دیگه نمیای ...
- مگه تو دار دنیا چند تا داداش دارم ... که تنهاشم بزارم؟ ...
🍀تکیه دادم به پشتی صندلی ... هنوز توی وجودم غوغایی به پا بود ... غوغایی که قبل از اینکه حتی فرصت آرام شدن پیدا کنه ... به طوفان تبدیل شد ...
🔻مسئول گروه از جاش بلند شد و چند قدم اومد جلو ...
سلام به دوستان و چهرههای جدیدی که تازه به گروه ما ملحق شدن ... من فرهادم ... مسئول گروه و با دو نفر دیگه از بچه ها ... افتخار همراهی شما و سرپرستی گروه رو داریم ...✨🍀
۰۰۰┅═══(✼❉❉✼)═══┅۰۰۰
#ادامــــــہ_داردـ ـ ـ
____✨🌹✨____
🆔 @shahidane1
✨﷽✨
#زندگی_به_سبک_شهدا
🔴 #گنـاههای_ڪوچڪ
➣●یڪ روز مریم آمد و گفت: به من یڪ روز مرخصی بده. رفت و شب برگشت، دیدم سخت راه میرود!
پرسیدم: "تصادف ڪردی؟"
جوابی نداد...
➣●پاپیچش شدم تا بالاخره گفت ڪه روی لولههای نفت ڪه خدا میداند توی آفتاب داغ خوزستان چقدر داغ میشدند #پا_برهنه_راه_رفته!
➣●پرسیدم: چرا این ڪار رو ڪردی؟
گفت: غـافـل شده بودم این ڪار رو باید میڪردم تا یادم بیاید چه آتشی در آخرت منتظـر من است.
➣●گفتم: تو ڪه جز خدمت ڪاری نمیڪنی.
گفت: فڪر میڪنی!
🔻بعضی اشارهها، بعضی سڪوتهای نه به جا؛ همهی اینها گناهای ڪوچیڪیه ڪه تڪرار میڪنیم و برامون عادی میشن.
▒نماد رشادت و مجاهدت زن ایرانی▒
#شهیــده_مریـــــم_فرهانیـــــان🌷
____✨🌹✨____
🆔 @shahidane1
شـھیـــــــدانــــــہ
✨﷽✨ #آشنـــــایے_با_ابراهیـــــم 🔴《 تفحص 》 🍃اواخر دهه هفتاد، بار دیگر جستجو در منطقه فکه آغاز شد،
✨﷽✨
#آشنـــــایے_با_ابراهیـــــم
🔴《 برخورد با دزد 》
🍃نشسته بودیم داخل اتاق، مهمان داشتیم. صدایی از داخل کوچه آمد. ابراهیم سریع از پنجره نگاه کرد، شخصی موتور شوهر خواهر او را برداشته و در حال فرار بود!
🍃بگیرش ... دزد ... دزد! بعد هم سریع دویدم دم در، یکی از بچههای محل لگدی به موتور زد، دزد با موتور نقش بر زمین شد!
🍃تکه آهن روی زمین دست دزد را برید و خون جاری شد، چهره زرد دزد پر از ترس بود و اضطراب، درد میکشید که ابراهیم رسید موتور را برداشت و روشن کرد و گفت: سریع سوار شو!
🍃رفتند درمانگاه، با همان موتور. دستش را پانسمان کردند بعد هم با هم رفتند مسجد! بعد از نماز کنارش نشست؛ چرا دزدی می کنی!؟ آخه پول حرام که ...
🍃دزد گریه میکرد، بعد به حرف آمد: همه اینها را میدانم. بیکارم، زن و بچه دارم، از شهرستان آمدهام، مجبور شدم.
🍃ابراهیم فکری کرد، رفت پیش یکی از نمازگزارها، با او صحبت کرد. خوشحال برگشت و گفت: خدا را شکر، شغل مناسبی برایت فراهم شد. از فردا برو سرکار. این پول را هم بگیر، از خدا هم بخواه که کمکت کند. همیشه به دنبال حلال باش.
🍃مال حرام زندگی را به آتش می کشد، پول حلال کم هم باشد برکت دارد.
راوی 👈 عباس هادی
══💖══════ ✾ ✾ ✾
💖 روزی که به دنیا آمدی
هرگز نمیدانستی زمانــی میرسد که
آرامشبخش روح و روان ما میشوی 💖
🌷 #شهیـد_ابراهیـــــم_هـــــادی🌷
🎊🎉سالروز میلادت مبارک🎉🎊
____✨🌹✨____
🆔 @shahidane1