eitaa logo
【 ݥڪٺݕ‌ۮࢪس‌شۿۮݳ🇵🇸 】
822 دنبال‌کننده
3.2هزار عکس
1.2هزار ویدیو
43 فایل
گویندچرادل‌به‌شهیدان‌دادی!؟ والله‌که‌من‌ندادم‌آنهابردند💚🌱 بگوشیم👇 https://harfeto.timefriend.net/17230456282329 کانال دوم @yaran_mehdizahra313 کپی‌رگباری‌؟حلالت‌رفیق 「ٺــــوَڶُــــــڌ۲۶آݕـــإݩ¹⁴۰¹❥︎」 「 اِݩقضا!؟تـﺄخداچہ‌بخـۈاهـد」
مشاهده در ایتا
دانلود
•~🌿✨~• ازش پرسیدن این چیه سنجاق کردی رو سینه‌ت؟! لبخند زد و گفت: این باطریه، اگه نباشه قلبم کار نمیکنه(:♥️ • شهید هادی ذوالفقاری🕊• ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌♥️ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌♥️⸾•𝐉𝐨𝐢𝐧❁•↷ ❪ @mazhabijdn🍂⃟💕
هدایت شده از مسابقه ماه خدا 1
🎁شماهم برنده نگین انگشتر حرم امام حسین (ع) هستید 🎁 🌺تعدادی از جوایز بدون قرعه کشی و تعدادی هم با قرعه کشی تقدیم میشه 🔰توضیح مسابقه: ابتدا روی لینک بزنید و وارد کانال مرجع تقلید خودتون بشید: 💢ویژه‌مقلدین امام‌خامنه‌ای👇 https://eitaa.com/joinchat/4100522063C1fc61ec4ab 💢ویژه‌مقلدین‌آیت‌الله‌مکارم👇 https://eitaa.com/joinchat/3092316245C521fc541d4 💢ویژه‌مقلدین‌آیت‌الله‌سیستانی👇 https://eitaa.com/joinchat/1868169268C10d21e4259
هدایت شده از مسابقه ماه خدا 12
🎁شماهم برنده نگین انگشتر حرم امام حسین (ع) هستید 🎁 🌺تعدادی از جوایز بدون قرعه کشی و تعدادی هم با قرعه کشی تقدیم میشه 🔰توضیح مسابقه: ابتدا روی لینک بزنید و وارد کانال مرجع تقلید خودتون بشید: 💢ویژه‌مقلدین امام‌خامنه‌ای👇 https://eitaa.com/joinchat/4100522063C1fc61ec4ab 💢ویژه‌مقلدین‌آیت‌الله‌مکارم👇 https://eitaa.com/joinchat/3092316245C521fc541d4 💢ویژه‌مقلدین‌آیت‌الله‌سیستانی👇 https://eitaa.com/joinchat/1868169268C10d21e4259
بماند برای یادگاری😊💕 |۳۱۳|
به بابام میگم نونوایی قیامت بود. میگه: یعنی شلوغ بود ؟ گفتم: نه، گناهکار ها رو مینداختن تو تنور، به نیکوکارها هم نون مجانی میدادن با اینکه سنش بالا بود، ولی ضربات سنگینی وارد میکنه 😂😂🤣🤣😄😄😅😅 ➕ دعــــوت شـــــهــــدا هستیـــــد 👇 -------•••🕊•••------- @Iran_gavi🌱 -------•••🕊•••-------
‏یبار داشتم کارتن نگاه میکردم و میخندیدم. بعد پدرم اومد گفت: باز چی زدی؟! گفتم: هیچی بابا، کارتنش خنده دار بود. یه سری به نشانه افسوس تکون داد و کارتن رو تا کرد و برد😐😂😂😂😂 ➕ دعــــوت شـــــهــــدا هستیـــــد 👇 -------•••🕊•••------- @Iran_gavi🌱 -------•••🕊•••-------
"'🙃✨'" ° چه کسایی که شهادت از صورتشون میبارد و از دین منحرف شدن ، چه کسایی که ته خلاف بودن و شهید شدن . هیچکس خبر نداره چی میشیم ... ➕ دعــــوت شـــــهــــدا هستیـــــد 👇 -------•••🕊•••------- @Iran_gavi🌱 -------•••🕊•••-------
😵‍💫مسئولان کوکی! 🔺هنوز هم بسیاری از مسئولین کشور در مواجهه با شرع و قانون، تحت کنترل فضای مجازی و رسانه هستند! {🌤 ➕ دعــــوت شـــــهــــدا هستیـــــد 👇 -------•••🕊•••------- @Iran_gavi🌱 -------•••🕊•••-------}
روز‌خواسٺگارۍ‌دختر‌گفٺ: بݪد‌نیسٺم‌غذادرسٺ‌کنم ‌کاراۍخونہ‌هم‌طوݪ‌میکشہ‌یاد‌بگیرم بچہ‌دارۍهم‌بݪد‌نیسٺم!! پسرگفٺ: خدارو‌میشناسۍ!؟ نمازخوندن‌بݪدۍ؟ روزه‌گرفٺن‌بݪدۍ؟ دخٺر‌گفٺ:آره‌بݪدم پسر‌گفٺ‌:همین‌بسہ! من‌میخوام‌نصف‌دینم‌باشۍ‌،نہ‌کنیزم..♡ ‌‌
آمریکا هم بزرگترین انبار پوشک سربازان دنیا را دارد(((((:🔥 ➕ دعــــوت شـــــهــــدا هستیـــــد 👇 -------•••🕊•••------- @Iran_gavi🌱 -------•••🕊•••-------
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شورش؟ نه بابا؟ 🔥🇮🇷 ➕ دعــــوت شـــــهــــدا هستیـــــد 👇 -------•••🕊•••------- @Iran_gavi🌱 -------•••🕊•••-------
💢در حالی که یه عده تو ایران بی‌حجابی رو افتخار می‌دونن ، آلمان حجاب معلمانِ زن رو به رسمیت شناخت! 🌻 ➕ دعــــوت شـــــهــــدا هستیـــــد 👇 -------•••🕊•••------- @Iran_gavi🌱 -------•••🕊•••-------
⚠ عادی سازی کشف حجاب در تقویم شهر فرش!😐 🌻 ➕ دعــــوت شـــــهــــدا هستیـــــد 👇 -------•••🕊•••------- @Iran_gavi🌱 -------•••🕊•••-------
🔴اعلام رسمی خبر شهادت سرلشکر حاج احمد متوسلیان پس از ۴١سال 🔹سرانجام پس از ۴١سال، یک مقام رسمی، رسما خبر شهادت حاج احمد متوسلیان را اعلام کرد. 🔹سردار سرلشکر سلامی فرمانده کل سپاه پاسداران، در دیدار نوروزی خود با خانواده حاج احمد متوسلیان اعلام کرد: شهید جاویدالاثر حاج احمد متوسلیان، اولین شهید ایرانی در راه فتح قدس است. ➕ دعــــوت شـــــهــــدا هستیـــــد 👇 -------•••🕊•••------- @Iran_gavi🌱 -------•••🕊•••-------
هدایت شده از مسابقه ماه خدا 12
🎁شماهم برنده نگین انگشتر حرم امام حسین (ع) هستید 🎁 🌺تعدادی از جوایز بدون قرعه کشی و تعدادی هم با قرعه کشی تقدیم میشه 🔰توضیح مسابقه: ابتدا روی لینک بزنید و وارد کانال مرجع تقلید خودتون بشید: 💢ویژه‌مقلدین امام‌خامنه‌ای👇 https://eitaa.com/joinchat/4100522063C1fc61ec4ab 💢ویژه‌مقلدین‌آیت‌الله‌مکارم👇 https://eitaa.com/joinchat/3092316245C521fc541d4 💢ویژه‌مقلدین‌آیت‌الله‌سیستانی👇 https://eitaa.com/joinchat/1868169268C10d21e4259
[قرائت سوره قدر، هنگام سحر و افطار را ترک نکنید] امام صادق علیه السلام فرمودند: هرکس در وقتِ سحر و افطار سوره قدر را بخواند و بین این فاصله بمیرد، ثوابِ شهیدی را دارد که در راهِ خداوند در خونش غلطان میشود.. |زادالمعاد، ص ۸۵| ➕ دعــــوت شـــــهــــدا هستیـــــد 👇 -------•••🕊•••------- @Iran_gavi🌱 -------•••🕊•••-------
(حاج‌آقا جاودان فرمودن) اگر «نماز» انسان درست باشد، دینش درست است. ستون اساسی دین سالم است پس دین انسان سالم است. عرض کردم نماز دوای اول است. از نمازت مراقبت کن... ➕ دعــــوت شـــــهــــدا هستیـــــد 👇 -------•••🕊•••------- @Iran_gavi🌱 -------•••🕊•••-------
【 ݥڪٺݕ‌ۮࢪس‌شۿۮݳ🇵🇸 】
[کاناݪ از خط عشق #رمان_ضحی #قسمت_دویست_وبیست_وچهارم   توی دستش انداختم عکس های جدیدش باخواهرومادروال
[کاناݪ از خط عشق   هواپیماکه نشست حال هرچهارتامون غریب و درهم بودآهسته وباصدایی گرفته گفتم:فقط ده صفحه اش مونده که بعدامیخونم برات وازجابلندشدم وبه تبع من بقیه هیچ کس حرفی برای گفتن نداشت فعلاسکوت بهترین واکنش بود هیچ چمدانی همراه نداشتیم چون قراربه موندن نبود قراربودفقط یک شب توی حرم بمونیم درسکوت ازفرودگاه خارج شدیم وسوار تاکسی شدیم توی مسیرهم کسی حرفی برای گفتن نداشت سکوت بودتالحظه ای که ماشین وارد خیابان منتهی به حرم شدومقابلمون گنبدو گلدسته های طلایی رنگش باابهتی بی نظیر قد علم کرد‌اونقدردلتنگ بودم که حتی یک لحظه هم چشم برنداشتم.اشکهام جاری شد و زیر لب سلام کردم چیزی نگذشت که ماشین متوقف شدوپیاده شدیم تاجلوی بست نواب جلورفتیم وایستادیم ژانت که ازخوشحالی صورتش به سرخی میزد وجلوتر از همه قدم برمیداشت به عقب چرخید: چی شد چراایستادید؟! اشاره ای به تابلوی روبرو کردم: _ اینجا این متن رومیخونیم وبعدوارد میشیم کنارم ایستاد و به تابلو نگاه کرد: _خب چرا؟ _بهش میگیم اذن دخول اجازه ای برای وارد شدن یه جور رعایت ادبه نسبت به حریم امام صورتش جمع شد: _خب من که عربی بلد نیستم بخونم چجوری اجازه بگیرم! لبخندی زدم:من بلند میخونم تو گوش کن دستم رو روی سینه گذاشتم و اون هم به تبعیت از من همون کار رو کرد و شروع به خواندن کردم و وقتی به پایان رسید راه افتادیم سمت ورودی وارد بخش بازرسی که شدیم نگاه ژانت به همه چیز متعحب و شگفت زده بود وقتی وارد حرم شدیم پرسیدم: _ژانت چرا انقد تعجب کردی؟ _آخه فکر نمیکردم اینجا انقدر بزرگ و منظم باشه _خب اینجا ایامی مثل دیروز و مناسبتهای خاص تا پنج میلیون زائر داره وقتی این میزان از اقبال رو داره باید فضاش فراهم بشه دیگه همین الان حداقل چهارمیلیون نفر توی حرم هستن چشم دراند: چهارمیلیون نفر؟! کمی بین فضای خارجی صحن ها چشم چرخوند اگرچه بسیار شلوغ بود اما قانع نشد: _ولی این جمعیت به چهارمیلیون نمیرسه مطمئنم! به تصورش خندیدم:ژانت عزیزم! این بخش ورودی حرمه حرم امام رضا(ع)۹تاصحن بزرگ داره اونجاها هم پراز آدمه باحیرت گفت:چی؟!خدای من جدی میگی؟! لبخندم عمیقتر شد:بله جدی میگم حالا بیاید بریم صحن آزادی سلام کنیم و بعد بریم صحن جامع برای نماز چون تاحالاحتما بقیه صحن هاپرشده ژانت که هیچ چیزاز این اسامی سر درنمی آورد به امید همراهی من دیگه سوالی نپرسید و خودش رو به ما سپرد وقتی واردصحن ازادی شدیم وسلام دادیم ژانت پرسید:من توی عکسها دیدم که گنبد و گل دسته کامل دیده میشه ولی اینجا اینطور نیست بازمیون اشک لبخندم دراومد: گنبد از صحن انقلاب و صحن گوهرشاد راحت دیده میشه الان توی این شلوغی موقع نماز نمیشه واردش شد.بیاید بریم نماز بخونیم و بعد که خلوت تر شد میریم اونجا تا خوب حرم رو ببینی بعد ان شاالله میریم داخل _میتونیم بریم داخل؟ _آره چرا نتونیم؟ نماز جماعت که به پایان رسید بلند شدیم تا خودمون رو به صحن انقلاب برسونیم توی راه ژانت اسامی صحن ها و معانیش رو میپرسید وسعی میکرد به خاطر بسپارش ولی وقتی فهمید حرم چندین در هم داره دیگه درباره اسامیشون کنجکاوی نکرد! واردصحن انقلاب که شدیم از دیدن قاب طلایی و زیبایی که بر تارک شب میدرخشید قطره اشکی روی گونه ام افتاد سلام دادم و حرفهام با نگاهم به صاحب خانه زدم فارغ که شدم به چهره بچه ها نظری انداختم رضوان ساکت و توی خود فرورفته اشک میریخت و کتایون هم زیر لب چیزهایی میگفت ژانت اما با چشمان خیس تنها نگاه میکرد اشاره کردم تا حرکت کنیم و جای خالی برای نشستن پیدا کنیم که البته اون لحظه اونجا بعد از کار معدن سخت ترین کار دنیا بود همونطور که چشم میچرخوندم ژانت زیر گوشم گفت:_میخوام عکس بگیرم اشکالی نداره؟! _نه بگیر _آخه اون خانومه یه جوری به دوربینم نگاه میکنه رد نگاهش رو گرفتم و به خادمی رسیدم که به ما نگاه میکرد بازخندیدم: عزیزم اون خانوم خادم حرمه اینجا اجازه نمیدن کسی دوربین داخل بیاره مگر اینکه ایرانی نباشه برای همین توی گیت پاسپورتت رو خواستم وگرنه برای ورود به حرم مدرک شناسایی لازم نیست اون خانومم اگر اومد جلو سوال کرد تو نگران نباش من براش توضیح میدم با خوشحالی مشغول گرفتن عکسهاش شد و من بالاخره جایی برای نشستن پیدا کردم با اشاره مقصدمون رو بهش نشون دادم تا بعد از تموم شدن کارش بهمون بپیونده و با بچه ها به سمتش حرکت کردیم همین که نشستیم کتایون پرسید: _اینجاانقدر شلوغه داخل چه خبره؟! رضوان جوابش رو داد: _داخل هم در همین حده _پس برای زیارت نمیشه تا کنار ضریح رفت درسته؟واردبحث شدم:شایدبعدازاذان صبح یا طلوع آفتاب که حرم خلوت میشه شدنی باشه چیزی نگذشت که ژانت هم کنارمون روی فرش فروداومدوباذوق گفت:این معماری فوق العاده ست محشره کلی عکس گرفتم بہ قلمِ
【 ݥڪٺݕ‌ۮࢪس‌شۿۮݳ🇵🇸 】
[کاناݪ از خط عشق #رمان_ضحی #قسمت_دویست_وبیست_وپنجم   هواپیماکه نشست حال هرچهارتامون غریب و درهم بود
[کاناݪ از خط   بعدبه حرم خیره شدوآهسته ترادامه داد: هرچندمطمئنم فقط اثرمعماری وترکیب رنگ نیست اینجا حس داره زنده ست مثل نجف وکربلا بعدانگاریادموضوع مسکوتی که میانمون پیش اومده بودافتاد که بی مقدمه پرسید: _ضحی واقعا اون پلیس آمریکایی امام دوازدهم رودید؟! _من فکرمیکنم آره چون این ویژگی امامه که همه مارومثل کف دست میشناسه وبه زبان و منطق خودمون هدایتمون میکنه امامی که هم امام همه ست؛ مثل کشتی نجاتی که برای همه ناجیه نه فقط گروه خاصی وهم امام تک تک ماست برای من یه جور امامت میکنه برای تو یه جور دیگه برای کتی و رضوان و اون پلیس آمریکایی و بقیه هم هرکدوم یه جور اونجوری که بهترین روش برای هرکدوم ماست ژانت فکورانه به حرم زل زد و پرسید: _یعنی مایی که برای زیارت امام هایی که از دنیا رفتن اینهمه راه میایم امامی داریم که الان زنده ست و روی زمین راه میره!به ما فکر میکنه و برای ما برنامه داره ولی ما نمیبینمش اینکه خیلی بده! _آره بده امکان بزرگی که از ما دریغ شده ولی ما اصلا متوجه چیزی که از دست میدیم نیستیم فراق ولی بدترین اتفاق ممکنه کسی که میتونه تمام مشکلات ما رو حل کنه! کسی که بقول تو دوستمون داره، به ما فکر میکنه، برای تک تکمون طرح و برنامه داره ولی ما توی خودمون و دنیای خودمون غرقیم لیوانی که مقابل صورتم قرار گرفت به کلامم پایان دادرضوان بود که برای هممون از سقاخانه آب آورده بوداصلا نفهمیدم کی از جاش بلنده شده!باتشکر لیوان رو گرفتم و مشغول خوردن شدم رضوان هم مثل من عاشق این آب بود آبی که همسایه آفتاب بود و از این همسایگی بی نصیب نبودرضوان مشغول جواب دادن باقی سوالات ژانت شد و من به گنبد خیره شدم آهسته زیر لب زمزمه کردم: _خدایابه حق امام رئوف رویای ما رو تعبیر کن مصلح جهانی رو به ما برگردون و زمین رو دوباره احیا کن با حق و عدالت و صلح آمین! ژانت بادقت بین آینه کاری ها چشم میچرخوند و با ذوق تمام هر چند ثانیه یکبار میگفت: _فوق العاده ست! لبخندی زدم: _خسته نشدی؟! لبخندی به لبخندم زد:نه آرامش اینجا مسحور کننده ست آدم دلش میخواد فکر دنیا رو کنار بگذاره وتاابد همینجا بشینه چقدر حیف که انقدر دیر به اینجا اومدم امروز برای اولین بار آرزو کردم کاش مثل شما توی یک کشور مسلمان به دنیا می اومدم _ولی اشتباه میکنی! _چرا؟ _چون توالان به مابرتری داری! توتوی شرایط سخت تری ایمان آوردی _خیلی ازاین بابت خوشحالم که بقول تو این گنج روپیدا کردم وبامحبتی آشناشدم که قبل ازاین حسش نکرده بودمدیگه مثل قبل احساس تنهایی نمیکنم رضوان و کتایون از دور پیدا شدن گفتم:_خب اینا هم زیارتشون رو کردن دیگه باید کم کم بریم فرودگاه فکر کنم هوا کامل روشن شده باشه! ژانت انگار اصلا جمله من رو نشنیده باشه خیره به محوطه اطراف ضریح آهسته گفت: _میدونی این تصویر من رو یاد چی میندازه؟! _چی؟! _کندوی عسل یه مکعب طلایی که کلی زنبور عسل دورش میچرخن لبخندی زدم: _چه تعبیر زیبایی میدونستی این تعبیر امیرالمومنینه؟! تعجب راضیش کردبالاخره چشم از ابن کندوی عسل بگیره: _واقعا؟ _بله امیوالمومنین میفرماید شیعیان مامانندزنبور عسل هستنداگرمیدانستند چه شهدی در دل دارند، هرآینه شکم میدریدند و ازشهد خویش مینوشیدند عسل همون محبتیه که تو قلب این مردم موج میزنه ببین با چه عشقی به سمتش میرن چراانقدر دوستش دارن؟!چراچیز دیگه ای رو اینطور دوست ندارن؟!بی اون که بدونن جواب محبت امام رو میدن امام دوستشون داشته و بهشون محبت کرده که اونها بهش علاقه پیدا کردن قطره اشکی از گوشه چشم ژانت چکید: _تاچند ماه پیش فکر نمیکردم هیچ کس توی این دنیا دوستم داشته باشه و بهم فکر کنه یعنی باور کنم که؟ _مطمئن باش اگردوستت نداشت انقدر سریع دعوتت نمیکرد که به دیدنش بیای! _دلم نمیخواد برگردم! کاش میشد تا ابد اینجا بمونم اینجا خیلی انرژیک و جذابه! این آرزوی قلبی خودم هم بود هربار به مشهد می اومدم آرزو میکردم کاش اهل مشهد بودم و میتونستم برای همیشه زیر سایه گرم امام بمونم به محض بازگشت به تهران فهمیدیم زن عمو قرار خواستگاری رضوان رو برای شب جمعه گذاشته و خیالم راحت شد دلم میخواست شاهد عقدش باشم و بعد برگردم کتایون و ژانت هم با من هم نظر بودن و از این بابت خوشحال اما خودش پر ار هیجان بود بعد از ظهر پنجشنبه زودتر از همه حنانه با روشنا اومدباذوق بغلش کردم و صورتش رو بوسیدم بانازفراوان گفت: _سلام ضحی جون ضعف کرده گفتم: _وای خداچقدرتو نازی روشنا خانوم یادته حنانه من میرفتم چند ماهش بود! ماشاالله باوقار و ناز دخترانه با کتایون و ژانت هم دست داد: _سلام خوشبختم! کتایون که بالبخند و چشمهای کاملاباز بهش خیره شده بوداماژانت تند تندوبا ذوق از صورت و چشمهای زیبا و موهای ناز و پیراهن قشنگش تعریف میکرد بہ قلمِ
💕 ﮼𓏲 ࣪‌ چه انقلابی کرده🇮🇷 دوست داشتنت🥰 در خیابان های دلم💝 ﮼𓏲 ࣪‌ تـــــو🌱 جمهوریِ جدیدی بنا ڪرده ای☺️ در عاشقانه هایم...💞🍃 /✍ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌|💛 ➕ دعــــوت شـــــهــــدا هستیـــــد 👇 -------•••🕊•••------- @Iran_gavi🌱 -------•••🕊•••-------
اللهم عجل لولیک الفرج
🌹یاد آوری اعمال قبل از خواب🌹 حضرت رسول اکرم فرمودند هر شب پیش از خواب : 👌😘 1. قرآن را ختم کنید (=٣ بار سوره توحید) 💙 2. پیامبران را شفیع خود گردانید (=۱ بار: اللهم صل علی محمد وآل محمد و عجل فرجهم، اللهم صل علی جمیع الانبیاء و المرسلین) 💛 3. مومنین را از خود راضی کنید (=۱بار: اللهم اغفر للمومنین و المومنات) 💞 4. یک حج و یک عمره به جا آورید ( ۱ بار: سبحان الله والحمد لله ولا اله الا الله والله اکبر) ❤️ 5. اقامه هزار ركعت نماز (=٣ بار: «یَفْعَلُ اللهُ ما یَشاءُ بِقُدْرَتِهِ، وَ یَحْكُمُ ما یُریدُ بِعِزَّتِهِ» ) 😍 آیا حیف نیست هرشب به این سادگی از چنین خیر پربرکتی محروم شویم ؟ -------•••🕊•••------- @Iran_gavi🌱 -------•••🕊•••-------