پخش زنده
فعلا قابلیت پخش زنده در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
هیئت های قدیمی مشهد
این حسین کیست که عالم همه دیوانه اوست
این چه شمعیست که جان ها همه پروانهۍ اوست
شَھـــیدانہتٰاشَھــ🖤ـــٰادَتْ
🍒🌸🍒🌸🍒🌸🍒🌸🍒🌸🍒 🌸🍒🌸🍒🌸🍒🌸🍒🌸🍒 🍒🌸🍒🌸🍒🌸🍒🌸🍒 🌸🍒🌸🍒🌸🍒🌸🍒 🍒🌸🍒🌸🍒🌸🍒 🌸🍒🌸🍒🌸🍒 🍒🌸🍒🌸🍒 🌸🍒🌸🍒 🍒🌸🍒 🌸🍒 🍒 🍓بـسم ڕب اݪعـشـــ😍ــق🍇
🍒🌸🍒🌸🍒🌸🍒🌸🍒🌸🍒
🌸🍒🌸🍒🌸🍒🌸🍒🌸🍒
🍒🌸🍒🌸🍒🌸🍒🌸🍒
🌸🍒🌸🍒🌸🍒🌸🍒
🍒🌸🍒🌸🍒🌸🍒
🌸🍒🌸🍒🌸🍒
🍒🌸🍒🌸🍒
🌸🍒🌸🍒
🍒🌸🍒
🌸🍒
🍒
🍓بـسم ڕب اݪعـشـــ😍ــق🍇
#فصل_دوم
#پارت_354
#عـشقبہشـڔطعاشــــقے
وارد که شدیم شرمنده تر شدم از روی خواهری که از همه انگار داغ دارتر شده بود وبی قراریش بیشتربود
روم نمیشد سمتش برم
اما بچه های آقا مرتضی با همه فرق دارن
اینو اونجایی فهمیدم که تا منو دید با سرعت به سمتم اومد و توی بغلم حالا داشت خودشو آروم میکرد
بغض چندین سالم بالاخره شکست
بالاخره شکست و انگار که نه
بخاطر از دست دادن یه عضو عزیزاز خانوادمون اشک ریختم
زانوهام خم شده بود از شرمندگی
من تا عمر داشتم شرمنده و رو سیاه بودم
بغضم ترکید از سرافکندگی
دو خواهر جلوی در ورودی توی بغل هم اشک میریختیم و بقیه از گریه ما انگار بعضیاشون تازه میفهمیدن چه اتفاقی افتاده و صدای هق هقشون سالن رو پرمیکرد
من چیکارکرده بودم با این خانواده
با دستی که دور بازوم حلقه شد و بلندم کرد و همزمان سحر رو هم بلندکرد کمی به خودم اومدم
بازم مثل همیشه پناهم بود
داداشم
پرهام که اومد
سینا دیگه دست سحر رو ول کرد و حالا دستاش توی دست پرهام اسیرشده بود
به سمت کوچه رفتیم
اصلا نفهمیدم نیومده داریم دوباره کجامیریم
من فقط ذهنم حوالی چشمای خیسی که لحظه آخر دیدم میچرخید
چشمایی که متعلق به مردی بود که تا دو روز قبل تا نیمه های شب باهم پیام بازی میکردیم و از خنده پتورو مچاله میکردیم
تا مبادا صدامون باعث بشه کسی بیداربشه
حالا من ی سو میرفتم
اون ی سو
خدایا بزرگیتو شکر
وقتی پرهام پشت فرمون نشست تازه فهمیدم منو توی ماشین پرهام فرستادن
اخ
این کار،کارخوبی نبود داداش
من با چه رویی به پرهام نگاه کنم
فاطمه زهرا رو سینا برد
بچم گیج شده بود از اطرافش
نیمه های راهی که نمیدونستم مقصدش چیه بودیم
سحر بیحال روی صندلی جلو خوابیده بود
موقعیت رو مناسب تر از همیشه دیدم
که کاش نمیدیدم
کاش زبون بازنمیکردم
ڪپے رماݧ حراـم❌
جہت مشاهده پیگرد قانونے و اݪهے دارد⚖️
نـویسـنده=خـانم حـدێث حیـدرپـور🌿
🍒
🌸🍒
🍒🌸🍒
🌸🍒🌸🍒
🍒🌸🍒🌸🍒
🌸🍒🌸🍒🌸🍒
🍒🌸🍒🌸🍒🌸🍒
🌸🍒🌸🍒🌸🍒🌸🍒
🍒🌸🍒🌸🍒🌸🍒🌸🍒
🌸🍒🌸🍒🌸🍒🌸🍒🌸🍒
🍒🌸🍒🌸🍒🌸🍒🌸🍒🌸🍒
🌸🍒🌸🍒🌸🍒🌸🍒🌸🍒🌸🍒
شَھـــیدانہتٰاشَھــ🖤ـــٰادَتْ
و اه از غمی که تازه شود🚶♀🚶♀
ما هنوز داغ قبلی رو فراموش نکرده بودیم🥲🥲
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
قد و بالایش انقدریست که دست نوازش روی سرش کشیده میشود و کمر خم میشود و بوسه ای برپیشانی اش زده میشود
اما
اما اما رجز خوانیش به خدای محمد که دلها را میلرزاند
دلی را زخوشی
دلی را ز ترس
آری
اوست از نسل و پیرو حضرت محمد(ص)
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دلم سکوتی میخواهد تا صدای لالایی مادرش به گوشش برسد
بلکم کمی آرام شود و لرزش دست و پای کوچکش کم....
بغض هایی که توی گلوی ماها نشسته
روز های دیگه قراره بشه خشم و قوت دستامون
تا انتقام لرزش دست و پای کوچیک این بچه هارو بگیریم از کسی که تا سال پیش ادعا میکرد ما و ایرانمون کودک کشیم
هدایت شده از چند متری خدا
17.65M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#طوفان_الاقصی
لطفا سکوت را رعایت نکنید!
صدای مظلومان باشید.
˹@chand_metri_khoda˼
شَھـــیدانہتٰاشَھــ🖤ـــٰادَتْ
#طوفان_الاقصی لطفا سکوت را رعایت نکنید! صدای مظلومان باشید. ˹@chand_metri_khoda˼
میسوزم و کاری از دستم برنمیاد😭
کاش همه اینها کابوسی باشه که با ظهور مهدی موعود از این کابوس خلاص شیم
آقاجان شمارو به عمه جانتون حضرت زینب قسم میدم
بیاید
بیاید و نجاتمون بدید از این فلاکت😭😭
جالبه که پروفایلم هنوز شاهچراغ بود که امروز شد کرمان🥲
کم نیست اینهمه غم و درد؟!
دیگه ی عده کی میخوان بفهمن دوستشون کیه و دشمنشون کیه؟!
مطمئن باشید فردا صداش بلندمیشه که آهای مردم کار خودشون بوده😒
تسلیت میگم به فرزندانی که روز مادر،مادرشون پرکشید به آسمونا
تسلیت میگم به اونایی که برای حاج قاسم عزاداربودن
و امروز برای خانوادشون عزادار
تسلیت میگم به ایرانی که ۱۳ دی ۱۳۹۸عزادار حاج قاسم شد و ۱۳ دی ۱۴۰۲ عزادار زائران حاج قاسم
#تسلیت_ایرانم😭😭
#کرمان_تسلیت
هدایت شده از آنتی شایعات⚠️
دیدید سازماندهی دشمن برای ریختن قبح #کشف_حجاب توهم نیست؟!!!!
❌اونایی که میگفتن #گشت_ارشاد جمع کنید و کار فرهنگی کافیه چرا جوابی نمیدن؟!!!!
#قانون_حجاب
✅ کانال گونی فیس /عضوشوید👇
https://eitaa.com/joinchat/3194487440C2f886759a5
هدایت شده از چریک انقلابی
یا امام رضا میشه عیدی امشب شما سلامتی آقای رئیسی باشه؟❤️🙏🏻
به کانال #حسین_کافتری بپیوندید 👇🏻
https://eitaa.com/joinchat/2400125148C641b5bf1ba
هدایت شده از چریک انقلابی
تو در جنگلهای ورزقان، در نقطه صفر مرزی چه کار میکنی مرد؟
صندلی نهاد ریاست جمهوری خار داشت که پشت آن ننشستی تا این شب عیدی، پیام تبریک برای این و آن ارسال کنی؟
میخواستی مثلا بگویی مردمی هستی؟
خب سوار تویوتا لندکروز ضدگلوله میشدی و چند نفر آدم را پیدا میکردی و از بینشان ردی میشدی و صدای شاتر دوربینها و تمام.
به جهنم که پیرمرد روستای دیزج ملک از زمان رضاخان تا الان، یک فرماندار را از هم نزدیک ندیده.
به جهنم که روستای کهنهلو به ورزقان یک جاده درست و حسابی ندارد.
به جهنم که روستای کیغول یه درمانگاه ندارد و همین ماه پیش یک زن جوان، قبل از اینکه به زایشگاه شهرستان برسد، بچهاش سقط شد.
اقلا یک جای نزدیک با دسترسی هموار میرفتی سید!
عد رفتی سراغ نقطهای که کل مملکت بسیج شدهاند برای پیدا کردنت؟
انصافت را شکر.
میگویند آنجا باران گرفته.
زیر باران دعا مستجاب است.
دعا کن برای خودت
دعا کن برای ما؛
پیرمرد روستای کهنهلو را که یادت نرفته؟
همان که هنوز یک فرماندار را هم از نزدیک ندیده؟
دعا کن سید!
شب عید است...
به کانال #حسین_کافتری بپیوندید 👇🏻
https://eitaa.com/joinchat/2400125148C641b5bf1ba
هدایت شده از آبنبـــ🍭ــٰاٺبانو
بیاین آقا امام رضا رو به جواد الائمش قسم بدیم
امشب عیدیمونو بگیریم از آقا امام رضا با شنیدن خبر سلامتی آقای رییسی و همراهانشون🥺😭
هدایت شده از مقاومت نیوز
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اللهم انا لا نعلم منهم الا خیرا😭
چرا حالم اینطوریه😭😭😭
♻️#انتشارش_با_شما👇🏻
@story_national
هدایت شده از آبنبـــ🍭ــٰاٺبانو
این دل داره تیکه تیکه میشه
چقدر صبح نحسیه امروز😭😭😭
شهادتت مبارک سید
لباس شهادت اندازت شد
ولی دل و مغز و عقل ما تازه فهمید بودنت چه نعمتیه
حیف که دیرفهمید😭😭
هدایت شده از عنترنشنال | antarnational
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 سید محرومان، مرد خستگیناپذیر جمهوری اسلامی ایران، برای همیشه بر جریده ایران اسلامی ماندگار شد.
🇮🇷 کانال رسمی #عنتر_نشنال 👇🏻
@antarnational
13.19M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🍂 مسئلهای بسیار سرّی که به تازگی نشر پیدا کرده است.
🔸 هیچ توضیحی در مورد این نمایش نمی دهیم. کافیست فقط نمایش رو ببینید تا به هوش رهبر حکیم و فرزانه و توانایمان پی ببریم.
🔹 تا جایی که امکان دارد نشر دهید، 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
کمیته بازرسی و انتظامات شورای هیئات مذهبی مشهد مقدس
هدایت شده از آبنبـــ🍭ــٰاٺبانو
حتما مشاهده بشه
تا به خودمون و ایرانمون افتخار کنیم که چنین رهبری داریم😍😍😍
هدایت شده از خبر تیوی _ تحلیل
بسیار مهم...
بازهم مسخره کنید!!!
چندی پیش نات کوین و حالا همستر باعث سیل حضور ایرانیان در تلگرام شده
بعضی گفتند هدف #انتخابات ایران است و بازهم طبق معمول عده ای مسخره کردند!
و حالا تلگرام امشب به یکباره اعلام کرد که استوری برای همه مخاطبان فعال خواهد شد...آنهم دقیقاً در اوج هیجان انتخاباتی در ایران
صدالبته که هرچقدر بگوییم این مسئله بخاطر تاثیر بر انتخابات ایران است بازهم عده ای ما را مسخره خواهند کرد!
#آه_دم
اگر هم نظر هستید نشر دهید
15.76M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⚠️پاره کردن عکس شهید امیرعبداللهیان و حمله به دختران دانشجو در گردهمایی انتخاباتی پزشکیان😞
🎬 #بیداری_مدیا برای بیداری وجدانها👇
@Bidari_Media
شَھـــیدانہتٰاشَھــ🖤ـــٰادَتْ
🍒🌸🍒🌸🍒🌸🍒🌸🍒🌸🍒 🌸🍒🌸🍒🌸🍒🌸🍒🌸🍒 🍒🌸🍒🌸🍒🌸🍒🌸🍒 🌸🍒🌸🍒🌸🍒🌸🍒 🍒🌸🍒🌸🍒🌸🍒 🌸🍒🌸🍒🌸🍒 🍒🌸🍒🌸🍒 🌸🍒🌸🍒 🍒🌸🍒 🌸🍒 🍒 🍓بـسم ڕب اݪعـشـــ😍ــق🍇
🍒🌸🍒🌸🍒🌸🍒🌸🍒🌸🍒
🌸🍒🌸🍒🌸🍒🌸🍒🌸🍒
🍒🌸🍒🌸🍒🌸🍒🌸🍒
🌸🍒🌸🍒🌸🍒🌸🍒
🍒🌸🍒🌸🍒🌸🍒
🌸🍒🌸🍒🌸🍒
🍒🌸🍒🌸🍒
🌸🍒🌸🍒
🍒🌸🍒
🌸🍒
🍒
🍓بـسم ڕب اݪعـشـــ😍ــق🍇
#فصل_دوم
#پارت_355
#عـشقبہشـڔطعاشــــقے
+آقا پره...
دستش به نشونه سکوت که نه
بیشتر به نشونه خفه شو و حرف نزن بالا اومد
اما سکوتشو نشکست
کم نیاوردم
+میخوام با پار...
انگار با شنیدن اسمشم آتیش این برادر تندمیشد
_اسم برادر منو به زبون کثیفت نیارر
سعی میکرد آروم باشه
اما نمیتونست
لرزش دستاش و رگ های ورم کرده دستش که انگار هر لحظه سعی داشتن پاره بشن نشون از عصبانیت بی حدش میداد
سحر اما نتونست طاقت بیاره
با اینکه حق با شوهرش و خانواده شوهر داغ دارش بود
بازم نتونست خواهرکم تحمل کنه این بی احترامی پرهامو
حتی با اون صدای بی حال که به زور میشد شنید صداشو
_حرف..دهنت...و بفه...م پرهام
س..سارا مقصر...نیست
هیچ...کس مقصر...نیست
انگار بنزین ریخت روی این آتیش خاکستر شده که دوباره شعله کشید
شعله ای که هرلحظه امکان داشت همه داخلش بسوزیم
_نههه
این وسط فقططط خواهر تو مقصرههه
خواهر تو مقصرهه که برادر احمق منو گول زد
گول زد و خام خودشش کرد
بعدشم مادرمو
همه کسمو فرستاد سینه قبرستون
این
همین بی شرففففف
نمیدونم چرا اما من مات موندم
مات اینهمه حق گویی
درست میگفت
من
من باعث همه این اتفاقاتم
من باعث همه این نحس هاییم که تو زندگی همه راه انداختم
من باعث همشونم
اگه من نبودم
مامان و بابام زنده بودن
اگه من نبودم سینا به مهسا میرسید
اگه من نبودم مامان طاهره و فاطمه و آقاجون داغ دار نمیشدن
محمدحسین از پیششون پر نمیکشید
اگه من نبودم الان پارسا و خونوادش خوشحال بودن و خاله سمیرا زیر خروار ها خاک نبود
همه زیر سر این منه نحسه
با صدای جیغ سحر و داد یا زهرای پرهام
لحظه ای به خودم اومدم که تریلی ۱۸ چرخی درفاصله نیم متری ازمایی قرارداشت که سرعتمون ۱۸۰ بود
°•°•°•°•°•°•°•°•°•
(پارسا)
_پسرخاله پسرخاله گوشیت داره زنگ میخوره
با صدای رها دخترخاله ۱۴ سالم
از اونهمه افکار بهم ریخته خارج شدم
چرا اینهمه دلشوره دارم
نمیفهمم دلیلشو
با صدا زدنای مجدد رها حواسمو به سمتش دادم و گوشیو ازش گرفتم
پرهام بود
عجیب بود قهر بود اما زنگ زده بود
دکمه اتصالو زدم و منتظرشدم حرفی بزنه
اما هیچ صدایی به گوشم نرسید
+جانم پرهام؟!
_شما با صاحب این خط چه نسبتی دارید جناب؟
از صدای زنونه ی نا آشنایی ابروهام در هم رفت
+من برادرشم خانم
گوشی برادرم دست شما چیکارمیکنه؟!خودش کجاست؟!
_من از بیمارستان نمازی تماس میگیرم خدمتتون
برادرتون به همراه دوتا خانم در جاده شیراز_کوار تصادف کردن
همین الان اوردنشون بیمارستان
نمیفهمیدم پشت تلفن چی میشنوم
فقط و فقط فهمیدم تصادف کرده
همین
برق و باد از سرعتم تعجب کرد وقتی نشستم پشت ماشین و به صدا زدنای هیچکسی توجه نکردم و فقط روندم سمت بیمارستان
انگار تازه داشت حالیم میشد چیشده
عجیب بود
اما فقط و فقط قلب من یکیو صدامیکرد
ذهنم یکیو صدامیکرد
روح و جسمم یکیو صدامیکرد
سارا
سارا
سارا
تموم جونم به لرزش افتاده بود
اگه بلایی سرش بیاد
چی میشه؟!
چی سرمن میآد؟!
بی شک
میمیرم
همین
نمیفهمیدم چی میگم
میدونستم اشتباهه
اون شوهرداره
اما یه چیزی یه خط قرمز برام کشیده بود روی تمام افکار مزاحمم
و فقط قلب و جون و روح و جسمم سارا رو صدامیکرد و سلامتیشو میخواست
خدایا قسمت میدم به تمام مقدسات عالم
بلایی سرش نیاد
خدایا قسمت میدم
نفهمیدم کی رسیدم پشت چراغ خطر و اشک چشمای تر شدم روگونه مردونم نشست
اما فهمیدم دلم بد شکسته
+مامان
مامان سمیرا
مامان دورت بگردم
تو که رفتی از پیشم
قربون سرت بشم
تو که رفتی
سارا رو دیگه نبر
سارا تموم جون و زندگی منه
اونو ازم نگیر
مامان
من بی مادر شدم
درد بی مادری خیلی بده
تواین سه روز بدجور درد کشیدم
توروبه خدات قسمت میدم ی کاری کن نزار فاطمه زهرا بی مادر شه
ڪپے رماݧ حراـم❌
جہت مشاهده پیگرد قانونے و اݪهے دارد⚖️
نـویسـنده=خـانم حـدێث حیـدرپـور🌿
🍒
🌸🍒
🍒🌸🍒
🌸🍒🌸🍒
🍒🌸🍒🌸🍒
🌸🍒🌸🍒🌸🍒
🍒🌸🍒🌸🍒🌸🍒
🌸🍒🌸🍒🌸🍒🌸🍒
🍒🌸🍒🌸🍒🌸🍒🌸🍒
🌸🍒🌸🍒🌸🍒🌸🍒🌸🍒
🍒🌸🍒🌸🍒🌸🍒🌸🍒🌸🍒
🌸🍒🌸🍒🌸🍒🌸🍒🌸🍒🌸🍒
شَھـــیدانہتٰاشَھــ🖤ـــٰادَتْ
🍒🌸🍒🌸🍒🌸🍒🌸🍒🌸🍒 🌸🍒🌸🍒🌸🍒🌸🍒🌸🍒 🍒🌸🍒🌸🍒🌸🍒🌸🍒 🌸🍒🌸🍒🌸🍒🌸🍒 🍒🌸🍒🌸🍒🌸🍒 🌸🍒🌸🍒🌸🍒 🍒🌸🍒🌸🍒 🌸🍒🌸🍒 🍒🌸🍒 🌸🍒 🍒 🍓بـسم ڕب اݪعـشـــ😍ــق🍇
🍒🌸🍒🌸🍒🌸🍒🌸🍒🌸🍒
🌸🍒🌸🍒🌸🍒🌸🍒🌸🍒
🍒🌸🍒🌸🍒🌸🍒🌸🍒
🌸🍒🌸🍒🌸🍒🌸🍒
🍒🌸🍒🌸🍒🌸🍒
🌸🍒🌸🍒🌸🍒
🍒🌸🍒🌸🍒
🌸🍒🌸🍒
🍒🌸🍒
🌸🍒
🍒
🍓بـسم ڕب اݪعـشـــ😍ــق🍇
#فصل_دوم
#پارت_356
#عـشقبہشـڔطعاشــــقے
تا رسیدن به بیمارستان
نفهمیدم مسیر چطور طی شد
من دیگه حتی نگران اون دوتا زن و شوهر نبودم
از این مسئله راضی نبودم
اما من فقط ذهنم حوالی اون میگشت
پذیرش طبق انتظار به شدت شلوغ بود
با عجله به سمت اورژانس رفتم
دکترا و پرستارا با عجله در رفت و آمد بودن و من هیچی نمیفهمیدم
هیچی
مغزم انگار خالی شده بود از همه چیز
فقط این وسط شانسم زد و یکی از دانشجوهام منو شناخت
_استاد؟!
استاد سلمانی شمایید؟!
حالتون خوبه؟!
دستمو به دیوارگرفتم تا استقامتمو حفظ کنم
+سارا
سارا موسوی
سحر موسوی پرهام سلمانی
تصادف کردن
همین الان باید اورده باشنشون
شک و دو دلی لحظه ای توی چشماش نشست و سریع جاشو به اطمینان و قاطعیت داد
_آره آره
همین الان اوردنشون
+کجان
کجان الان؟!
شکی که به صداش نشست شیره جونمو کشید
_یکیشون خیلی وضعیتش وخیم بود
بردنش سریع اتاق عمل
اون دوتای دیگه حالشون بهتر بود بردنشون اورژانس
بی انصافی بود
اما ته ته ته دلم مدام دعامیکردم اونی که توی اورژانسه ساراباشه
نمیدونم چم شده بود
اما الان فقط سارا برام مهم بود
حس میکردم توی این ماجراها تنها کسی که خیلی مظلوم واقع شده ساراست
و الان فقط اونه که بیشتر از همه نیاز به حمایت و نگرانی داره
شایدم این دلایلی بود که میخواستم خودمو باهاش قانع کنم
حتی اون لحظه خودمم نمیفهمیدم چی میگذره تودلم
فقط با سرعت به سمت اتاقی که اشاره کرد رفتم
پرهام که توی اورژانس بود
فقط مونده بود ی خانم که توی اورژانسه
با استرس پرده رو کشیدم
و با دیدن سحر روی تخت
انگار جون از پاهام رفت که سست شد و لرزید و روی زانوهام افتادمم
سارا
سارای من
ڪپے رماݧ حراـم❌
جہت مشاهده پیگرد قانونے و اݪهے دارد⚖️
نـویسـنده=خـانم حـدێث حیـدرپـور🌿
🍒
🌸🍒
🍒🌸🍒
🌸🍒🌸🍒
🍒🌸🍒🌸🍒
🌸🍒🌸🍒🌸🍒
🍒🌸🍒🌸🍒🌸🍒
🌸🍒🌸🍒🌸🍒🌸🍒
🍒🌸🍒🌸🍒🌸🍒🌸🍒
🌸🍒🌸🍒🌸🍒🌸🍒🌸🍒
🍒🌸🍒🌸🍒🌸🍒🌸🍒🌸🍒
🌸🍒🌸🍒🌸🍒🌸🍒🌸🍒🌸🍒
عیده اما دل پارسامون خون🥲🥲
نگران نباشید
بزودی شادی به این خانه برمیگردد🥲❤️
شاید با رفتن کسی
شاید با موندن کسی
https://eitaa.com/joinchat/9502862C88f271dd01
یکم راجبش حرف نزنیم؟!