سردار فتحالله جعفری تعریف میکردند ما در عملیات فتح المبین چیزی حدود ۱۵۰۰۰ اسیر گرفتیم که در این بین تعدادی از اونها از فرماندهان ارشد عراقی بودند.
شهید حسن باقری فرماندهان را جدا کرد و در منطقه ای به نام مبارزان از آنها نگه داری میشد.
حسن باقری دستور داد امکانات لازم رو برای اونا فراهم کنن و یکی از برنامه های حسن باقری این بود که بعضی شبها روی کالک یک عملیات رو طراحی میکرد و میرفت سراغ اینها ومیگفت شما ضد حمله را طراحی کنید.
فرماندهان عراقی با یک اشتیاقی این کار را میکردند و اونقدر روی کالک خط ترسیم میشد که کالک پاره میشد.
گاهی اوقات حسن برخی فرماندهان عراقی را برای شناسایی همراه خود میبرد و تا نزدیک ترین جای ممکن به دشمن جلو میرفت که یک بار یکی از فرماندهان عراقی میگفت ما رو اونقدر نزدیک برد که نزدیک بود اسیر بشیم.
این جمع آوری دقیق اطلاعات و این شناسایی های دقیق کار رو به جایی رساند که ایشان طرح ابتدایی برخی عملیات های مهم مثل خیبر و والفجر هشت رو هم طراحی کردند.
#شهید حسن باقری
#خاطرات شفاهی
eitaa.com/shahidaneh110
⭕️ قسمتی از وصیت نامهی #شهیده نسرین افضل
🔹 «ولاتحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله...»
شهادت بالاترین درجهای است که یک انسان میتواند به آن برسد وبا خونش پیامی میدهد به بازماندگان راهش.
«یا ایتها النفس مطمئنه» ارجعی الی ربک راضیه المرضیه، فدخلی فی عبادی وادخلی جنتّی.
🔹 خداوندا، کشور اسلامی ما را از کشورهای تجاورزگر و سلطه طلب بی نیاز دار.
بار الها، اخلاق اسلامی، آداب و عادات قرآنی را بر کشور عزیزمان ایران و مدارسمان حاکم بگردان.
بار ایزدا، به رهبر کبیرمان، عمر و توفیق بیشتر عنایت دار تا با رهنمودهایش مسلمین و مستضعفین جهان به استقلال و آزادی واقعی دست یابند.
👈 الها! به ما قدرتی عنایت کن که پرچم لا اله الا الله را بر سراسر جهان به اهتزاز درآوریم.
eitaa.com/shahidaneh110
شهیده نسرین افضل:
خداوندا مصممان نما تا به دنبال هر شهیدی بتوانیم پیام رسان خونش باشیم.
eitaa.com/shahidaneh110
...ساعت ده شب بود. مراسم دعای توسل تمام شده بود. موقعی که میخواستند سوار ماشین شوند، صدای تک تیرهایی به گوش میرسید، نزدیک ماشین نسرین گفت: بچهها شهادتینتون را بگید. دلم شور میزنه. فاطمه سوار ماشین شد و گفت: توی تب میسوزی، انگار توی کوره هستی. دلشوره ات هم به خاطر همینه. ما که تب نداریم شهادتین را نمیگیم، فقط تو بگو نسرین جان.
خنده روی لبها یخ زد، همگی سوار ماشین شده بودند. نسرین کنار در نشسته بود و شهادتین را میگفت: که تیری شلیک شد. تیر درست به سرش اصابت کرد. همان جا که آرزو داشت و همان طور که استادش «مطهری» به شهادت رسیده بودند، شهید شد.
و در همان مسجد اباذر که مجلس ساده عروسی اش را برگزار کرده بودند، مجلس ختم برگزار شد. نسرین شهید شده بود.
کتاب راز یاسهای کبود.
eitaa.com/shahidaneh110
شهید دکتر عبدالحمید دیالمه:
شور روزانه ی ما در کف خیابان معلول سوز شبانه ی پیر ما در سجاده ی اوست.
eitaa.com/shahidaneh110
امروز برای شهدا وقت نداریم
ای داغ دل لاله تو را وقت نداریم
با حضرت شیطان سرمان گرم گناه است
ما بهر ملاقات خدا وقت نداریم
چون فرد مهمی شده نفس دغل ما
اندازه یک قبله دعا، وقت نداریم
در کوفه تن، غیرت ما خانه نشین است
بهر سفر کرب و بلا، وقت نداریم
تقویم گرفتاری ما پر شده از زرد
ای سرخ، گل لاله، تو را وقت نداریم
هر چند که خوب است شهیدانه بمیریم
خوب است، ولی حیف که ما وقت نداریم
eitaa.com/shahidaneh110
درخواست شهدا از خدا.aac
3.3M
روایتگری کوتاه در یادمان طلائیه
اللهم لا تؤاخذنی بما یقولون...
از مجموع بیانات حضرت آقا، تعریف جهاد اینگونه برداشت میگردد:
تلاش حداکثری برابر موانع حاکمیت الله تبارک و تعالی در جان و جهان.
تلاش حداکثری،
نظام موانع
توجه به غایت جهاد
eitaa.com/shahidaneh110
جناب حجة الاسلام و المسلین دکتر یوسفی نقل میفرمودند: هنگامه ی عملیات همه ی بسیجی ها دوست داشتند که در عملیات شرکت کنند و در صورتی که گردان به خطی غیر از خطوط عملیاتی اعزام میشد برخی نیروها اعتراض میکردند.
حین عملیات بدر نیروهای زیادی به مناطق جنگی آمده بودند تا در ادامه عملیات شرکت کنند. بخشی از نیروهای اعزامی در اختیار گردان حمزه سیدالشهدا علیه السلام از لشکر ۲۵ کربلا به فرماندهی شهید جعفر شیرسوار قرار گرفت تا به خط پدافندی چنگوله اعزام شوند.
اعزام به خط پدافندی و عدم شرکت در عملیات باعث اعتراض برخی نیروها گردید.
این صحنه از ذهنم من خارج نمیشود که شهید شیر سوار در فاصله ای نه چندان دور از خط دشمن در مقابل نیروها ایستاد و گفت:
...خدا شاهد است که اگر خداوند متعال من را به جهنم هم ببرد من از خدا راضی ام، مهم برای من این است که بدانم کاری انجام میدهم که خدا از من راضی باشد.
(یعنی نگاه نکن که چی دلت میخواد نگاه کن وظیفه ات چیه)
#خاطرات شفاهی
#شهید جعفر شیر سوار
eitaa.com/shahidaneh110
امیر سرتیپ دوم غلامحسین دربندی نقل میفرمودند:
روزی در ایام مجروحیت شهید صیاد به ملاقات ایشان رفتم که دیدم با ویلچر به حیاط بیمارستان آمده اند و در همان حال به دستان خود نرمش میدهند و ورزش میکنند.
گفتم: بابا با این وضعیت اومدی بیرون داری ورزش میکنی!!
بهم گفت: فلانی امام زمان (عج) سرباز ضعیف نمیخواد.
#خاطرات شفاهی
#امیر دربندی
#شهید صیاد شیرازی
eitaa.com/shahidaneh110
زیر برق آفتاب گونی سنگری پر کردیم و عرق ریختیم تا بتونیم یه سنگر اجتماعی درست کنیم، آخر کار دو تا بیل خاک ریختیم که سنگر ریخت،
دوباره مشغول به کار شدیم و سنگر رو تا غروب سر پا کردیم و یه صلوات فرستادیم. هنوز توش نرفته بودیم که علی آقا از راه رسید و گفت باید از اینجا بریم. همه کلافه شدند.
من مسن تر بودم و رفتم جلو و گفتم: لااقل صبح میگفتین!
مثل همیشه با آرامش گفت: اگه برای تکلیف عرق ریختید، چرا ناراحتید؟
لبخند و آرامش او خستگی را از تن همه ریخت.
راوی: محسن جامه بزرگ، کتاب دلیل
#علی چیت سازیان
#اخلاص
eitaa.com/shahidaneh110
1_161805350.mp3
5.22M
ولادت عقیله بنی هاشم مبارک باد🌹🌹🌹
eitaa.com/shahidaneh110
حاجیه خانم میرکریمی مادر شهیدان سید محمود، سید علی اصغر و سید محسن میرکریمی نقل میفرمودند:
در سال ۱۳۹۴ که درگیری های شدیدی در سوریه اتفاق می افتاد، مجموعه ی سپاه زمینه ی سفر برای زیارت حرم بی بی زینب کبری سلام الله علیها را برایم فراهم کردند.
در این سفر با همسر شهید سید احسان حاجی حتم لو (شهید مدافع حرم) همراه بودم.
در سوریه اوضاع به شدت امنیتی و خطرناک بود. پاسداری به نام آقای زاهد پور ما را همراهی میکرد و زمینه رفت و آمد به حرم و بقیه ی امور را برایمان فراهم می نمود.
روز آخر حضور ما در سوریه هنگامی که قصد برگشت به ایران را داشتیم، آقای زاهد پور آمد که از ما خداحافظی کند.
دیدم نشست روی زمین و گوشه ی چادر مرا گرفت و بوسید و گفت: مادر شما سید هستید و مادر سه شهید. من حاجتی در دل دارم، برای من دعا کنید.
من هم رو کردم به سمت حرم حضرت زینب سلام الله علیها برایش دعا کردم و گفتم: بی بی جان، این جوان در این ایام خیلی برای ما زحمت کشیده است، حاجت دلش رو روا کنید.
چندی بعد وقتی به ایران برگشتیم، همسر شهید حاجی حتم لو با من تماس گرفت و خبر شهادت شهید زاهد پور رو به من داد.
حاجت روا شد...
#شهید سید احسان حاجی حتم لو
#شهید اسماعیل زاهد پور
#حاجیه خانم میرکریمی
#خاطرات شفاهی
eitaa.com/shahidaneh110
امیرالمؤمنین علیه السلام وقتی خبر شهادت محمد ابن ابی بکر رو شنیدند فرمودند:
إِنَّ حُزْنَنَا عَلَیْهِ عَلَى قَدْرِ سُرُورِهِمْ بِهِ، إِلاَّ أَنَّهُمْ نَقَصُوا بَغِیضاً وَ نَقَصْنَا حَبِیباً.
اندوه ما بر او به اندازه شادى شامیان است، زیرا آنها دشمن بزرگى را از دست داده اند و ما دوست بزرگى را.
نهج البلاغه حکمت 325
(حال امروز جبهه ی اسلام و کفر دقیقا همین طوره)
#شهید حاج قاسم سلیمانی
#دوست بزرگ جبهه اسلام
#دشمن بزرگ جبهه کفر
eitaa.com/shahidaneh110
هدایت شده از خبرگزاری فارس
29.58M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥روایت شهید سردار سرلشکر قاسم سلیمانی از کمک حضرت زهرا (س) در روزهای سخت جنگ ۳۳روزه که منجر به پیروزی شد.
@Farsna
May 11
شهید عزیز سردار قاسم سلیمانی از آغاز جنگ تحمیلی تا شکل گیری جبهه مقاومت بر علیه جریان تکفیری در میدان نبرد حضور داشتند، اما تقدیر الهی چنین بود که نه به دست رژیم بعث و نه به دست داعش؛ بلکه توسط شیطان بزرگ آمریکای جنایتکار به شهادت برسند و اینچنین شهادت او موجب وحدت و همدلی جبهه ی مقاومت بین المللی اسلام بر علیه استکبار جهانی باشد.
شهادت با برکتت مبارک.
# شهادت با برکت
#سردار شهید قاسم سلیمانی
eitaa.com/shahidaneh110
عزیزی میگفت با بعضیا سر اصل دین و حقانیت تشیع بحث داشتم، امروز دیدم همون ها هم پیام تسلیت فرستادن و عکس حاج قاسم رو برا پروفایلشون انتخاب کردن.
#حیات با برکت
#شهادت بابرکت
eitaa.com/shahidaneh110
در پیاده روی اربعین سال ۱۳۹۴ بود که حوالی عمود۱۲۳۴ مهمان یکی از موکب های عراقی شدیم.
یکی از میزبان ها جوانی به نام عقیل عباس از اهالی بصره بود.
عموی عقیل عباس یک نیروی نظامی با درجه عمید الر کن (معادل سرتیپ) بودند که در جنگ بر علیه نیروهای تکفیری شرکت داشتند که آن شب در موکب حضور داشتند و به جمع ما ایرانی ها آمدند و خاطراتی را از جنگ بر علیه تکفیری ها تعریف کردند. ایشان می فرمودند در جریان عملیات های نظامی بر علیه داعش برای ایجاد موازنه وحشت و تسریع در امر پیشروی عملیات ما برخی برنامه های تبلیغاتی را انجام می دهیم که بسیار مؤثر واقع می شد. مثلا در زمانی که عملیات ها با محوریت حاج قاسم انجام میگرفت ما در آغاز به طور گسترده در منطقه پخش میکردیم که فرمانده عملیات حاج قاسم سلیمانی هست و به هنگام نماز صوت اذان آقای مؤذن زاده اردبیلی رو پخش میکردیم. شنیدن نام حاج قاسم در دل تکفیری ها رعب ایجاد می کرد و باعث میشد که در پیشروی ها ما چندین کیلومتر را بدون درگیری به پیش برویم و در نهایت منطقه را آزاد کنیم.
دشمن از شنیدن نام حاج قاسم وحشت میکرد و همین امر پیشروی ما رو سرعت میداد.
سَنُلْقِي فِي قُلُوبِ الَّذِينَ كَفَرُوا الرُّعْبَ...
# نصرت با رعب
# سردار دلها
# سردار شهید حاج قاسم سلیمانی
#خاطرات شفاهی
eitaa.com/shahidaneh110
امام صادق علیه السّلام می فرمایند:
«إنّ المؤمن ليخشع له كلّ شيءٍ و يهابه كلّ شيءٍ ثمّ قال: إذا كان مخلصاً لله أخاف الله منه كلّ شيءٍ حتّي هوامّ الأرض و سباعها و طير السّماء؛[1] همانا همه چيز براي مومن خشوع ميكند و او را بزرگ و با شكوه مي دارد. سپس فرمود: هرگاه مومن، مخلص خدا شد، خداوند همه چيز را از او ميترساند، حتي جنبندگان و درندگان زمين و پرندگان آسمان را».
هيبت، حالت خوف و ترس از مقام با عظمت الهى است كه مبدأش معرفت حقيقى به حقّ است.
پس هیبت از آن کسی است که آراسته به معرفت الهی ست و توجه به مقام دوست قلبش را تسخیر کرده است.
1_بحارالانوار: ج70، ص 248.
#اخلاص
#کابوس اسرائیل
#سردار شهید قاسم سلیمانی
eitaa.com/shahidaneh110