بسم الله الرحمن الرحيم 🌷 #تفسیر_یک_دقیقه_ای_قرآن_جلسه_108 🌷 #آیه_92_سوره_بقره 🌸 وَلَقَدْ جَآءَكُمْ مُّوسَى‏ بِالْبَيِّنَاتِ ثُمَّ اتَّخَذْتُمُ الْعِجْلَ مِنْ بَعْدِهِ وَ أَنْتُمْ ظَالِمُونَ ‏ 🍀 ترجمه:وهمانا موسى (آن همه) معجزات براى شما آورد، ولى شما پس از (غیاب) او گوساله را (به خدایى) گرفتید،در حالى كه ستمكار هستید. 🌸 با آنكه حضرت موسى علیه السلام برجسته ترین #پیامبر از نژاد بنی اسرائیل بود و آن همه دلایل روشن و معجزات براى آنها آورد، ولى همین كه چند شبى براى مناجات وگرفتن تورات به #كوه_طور رفت، به سراغ گوساله ‏پرستى رفتند و تمام زحمات موسى علیه السلام را بر باد داده و بر خودشان ستم كردند. 🔹 پيام های آیه 92 سوره بقره 🔹 ✅ ذكر سوابق، زمینه را براى قضاوت درست فراهم مى‏كند. «اتخذتم العجل» ✅ بازگشت به #شرک وجاهلیّت، ظلمى به خود ونسل‏هاى بعد است. «انتم ‏ظالمون»

نوشتـہ هایمان هم بے تابتـان هستند ! صبـح بخیـر بگویید .... تا صبـحگاهمان با عطـرِ نفسِتـان آغـاز شود... سلام✋ #صبحتون_شهدایی🌸 🔻#اینجا_خیمه_گاه_شهداست... 👇 🌷〰〰〰🇮🇷〰〰🌷 @shahidanemasjedehazratezeynab 🌷〰〰🇮🇷〰〰〰🌷

🎥 قول حاج قاسم در زمان جنگ 🔉 صوت شنیده نشده حاج قاسم: ما به مردم قول دادیم ببریمشان کربلا. ولو اینکه با دادن خونمان باشد... 🔻#اینجا_خیمه_گاه_شهداست... 👇 🌷〰〰〰🇮🇷〰〰🌷 @shahidanemasjedehazratezeynab 🌷〰〰🇮🇷〰〰〰🌷

#اسم‌تو‌مصطفاست #قسمت_چهل_و_هشت صدای ضجه هایش اشکم را در آورده بود و غذا از گلویم پایین نمیرفت.وقتی قرار شد سوار ماشین بشویم ،او را هم سوار کردیم.طفلک وسط راه خوابش برد.سرراه رفتیم خانه پدرم،چون باید پارچه های سبزی را که مادر بزرگت بی بی پولک دوزی کرده بود و در داخلش نان و برنج و صدقه گذاشته بود،به کمر و بازویم می بست. بعد باید میرفتیم خانه شما تا پدرت آن هارا باز کند. از داخل ماشین گریه من هم شروع شد و تو مدام میگفتی:((سمیه گریه نکن!جان مصطفی گریه نکن! به خدا زشته!)) اما دست خودم نبود و اشک هایم پشت هم می آمدند .آخرشب،وقتی به خانه خودمان رفتیم،بعضی ها به شوخی به سجاد و سبحان میگفتند :((عروس کِشونه و شما برادرا این قدر بیخیال؟))میخندیدند:((ما قبلا دوماد کُشون راه انداختیم و دیگه نگران نیستیم!)) تنها که شدیم،از من اشک و آه بود و از تو قربان صدقه. صبح که چشمانت را باز کردی اولین حرفت این بود:((چرا چشمات این طوری شده عزیز؟)) _دلم برای مامانم تنگ شده! ⬅️#ادامه_دارد.... 🔻#اینجا_خیمه_گاه_شهداست... 👇 🌷〰〰〰🇮🇷〰〰🌷 @shahidanemasjedehazratezeynab 🌷〰〰🇮🇷〰〰〰🌷

🇮🇷 مخزن سالن مطالعه محله زینبیه 🇮🇷 🔹خاطرات دفاع مقدس: "پایی که جا ماند"؛ قسمت اول:https://eitaa.com/salonemotalee/111 "وقتی مهتاب گم شد"؛ قسمت اول:https://eitaa.com/salonemotalee/308 🔹رمانهای عاشقانه دفاع مقدس و شهدا: "بی‌تو هرگز"؛ قسمت اول: https://eitaa.com/salonemotalee/5 "رنگ عشق"؛ قسمت اول:https://eitaa.com/salonemotalee/84 "خاطرات یک زن از جهاد نکاح"؛ قسمت اول:https://eitaa.com/salonemotalee/96 "شهدا عاشق‌ترند"؛ قسمت اول:https://eitaa.com/salonemotalee/384 #مثل_یک_مرد داستانی از یک خانواده جهادی در شرایط کرونایی؛ قسمت اول:https://eitaa.com/salonemotalee/670 🔹اقتصاد مقاومتی و تولید داخلی: "دختر ست‌پوشی که سرباز حاج قاسم شد"؛ قسمت اول:https://eitaa.com/salonemotalee/218 🔹کودکانه‌ها: "لالایی فرشته‌ها"؛ قسمت اول: https://eitaa.com/salonemotalee/250 🔹عقاید: "سه دقیقه در قیامت"؛ قسمت اول:https://eitaa.com/salonemotalee/489 🔹روانشناسی و مشاوره: #خطاهای_فرزندپروری"؛ قسمت اول: https://eitaa.com/salonemotalee/554 "#تحریف‌های_شناختی"؛ قسمت اول: https://eitaa.com/salonemotalee/622 #مدیریت_رفتار قسمت اول:https://eitaa.com/salonemotalee/666 #برای_والدین نکات کلیدی برای رفتار با نوجوان 🔹تحلیل تاریخی: "سقیفه بنی‌اسراییل"؛ قسمت اول:https://eitaa.com/salonemotalee/569 #روز_جهانی_کورش حقیقت یا دروغ https://eitaa.com/salonemotalee/630 #جنگ‌های‌خلفا_و_منفعت‌یهود_از _آن قسمت اول؛https://eitaa.com/salonemotalee/640 🔹طنز #لطیفه_نکته 🖋مدیر کانال:@mehdi2506

❣ #عند_ربهم_یرزقون شهید آتش‌نشان «بهنام میرزاخانی» ۳۳ روز از دامادی‌اش می‌گذشت، که در حادثه پلاسکو دچار سوختگی شد و به فیض شهادت نائل آمد و در قطعه ۵۰ گلزار شهدای تهران آرام گرفت.  مادر شهید در خصوص ارادت فرزند خود به #شهدا بیان کرد: بهنام تا فرصتی به دست می‌آورد، راهی گلزار شهدا می‌شد. تفریحش زیارت شهدا بود. شب‌های قدر را در کنار آن‌ها احیا می‌کرد و آرزو داشت در قطعه شهدا آرام بگیرد تا پس از شهادت باز هم با دوستان وی در این مکان مقدس جمع شوند. مادرش میگوید: فرزندم به شهیدان «محمدابراهیم همت»، «سید احمد پلارک» و «محمدهادی ذوالفقاری» علاقه خاصی داشت. 🌹بهنام عاشق شغل آتش‌ نشانی بود و همیشه می‌گفت، «آتش‌نشانی شغل نیست، #عشق است.»🌹 #یاد_شهدا_ذکر#صلوات 🔻#اینجا_خیمه_گاه_شهداست... 👇 🌷〰〰〰🇮🇷〰〰🌷 @shahidanemasjedehazratezeynab 🌷〰〰🇮🇷〰〰〰🌷

#شهدای_محلمون_را_بهتر_بشناسیم #شهید_حاج_شیخ_غلامعلی_سلیمی شهید سلیمی در سال ۱۳۳۲ شمسی بدنیا آمد. در کنار درس ، خود سازی و تهذیب نفس را از یاد نبرد و در هر حال مراقب نفس اماره بودند. حالت توجه و ذکر او از یاد رفتنی نیست. در بسیاری از مواقع مشغول ذکر بودند. هیچ کلامی که بوی خود ستایی و خود پسندی در آن باشد از او شنیده نشد. او سال ها در دفتر حضرت امام فعالیت داشت ولی هرگز از مسئولیتش سخن نمی گفت. چند سال بعد از شهادتش ، زمانی که کتابهایش را بررسی می کردیم متوجه شدیم که تعداد زیادی عکس که با مسئولین بلند مرتبه کشور مانند حضرت امام ، آقای خامنه ای ، آقای رفسنجانی ، شهید رجایی و ... رفته بودند را مخفی کرده بودند بطوری که عکسها را حتی به خانواده خود نشان نداده بودند. در سال ۵۲ به دنبال یورش مأموران شاه به مدرسه فیضیه ، نقش فعالی در مبارزه با رژیم داشت. با ایجاد جلسات متعدد با جوانان ، بازاریان ، طلاب و دانشجویان ، آنان را بر علیه رژیم می شوراند و هرگاه فرصت پیدا می کرد به پخش اعلامیه و نوارهای حضرت امام می پرداخت. شهید سلیمی سخنرانیهای آتشین و محکمی داشتند که چندین مرتبه بعد از سخنرانی دستگیر و زندانی می شوند وی در پخش مواد منفجره و اسلحه بین مردم و کمک به مجروحین انقلاب نقش مهمی داشتند. شهید سلیمی از مؤسسین ستاد استقبال از حضرت امام در قم بودند و پس از آن تا آخرین روزهای زندگی پر افتخارش در دفتر امام ، خدمت کردند.