فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اجرای گروه سرود سلام فرمانده در بوستان نرگس به مناسبت عید الله الاکبر غدیر خم
🌷 اجرای سرود «سلام فرمانده
و هدیه اسباب بازی»
با همخوانی بچههای گروه سرود ۳۱۳ نفره ماح «سلام فرمانده»
و
«دهه نودیهای قمی»
و
«شما مهمانهای جشن بلوار پیامبر اعظم ص»
همراه با
جمع آوری اسباب بازیهای اهدایی شما برای بچه های کم برخوردار
⏰ دوشنبه ساعت ۱۸
بلوار پیامبر اعظم،عمود ۸۲
🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀
🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀
🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺
🌺🌺🌺🌺🌺🌺
@Mah313Qom
#کتاب_با_بابا
براساس خاطراتی از
#سردار_شهید_حاج_محمد_طاهری
و فرزندش#مصطفی
#قسمت_پنجاهم
#یادگار_خیبر
چند نفر از دوستان پدرم و سردار شهید شوشتري این ماجرا را بیان کردند: در عملیات خیبر، به فرماندهي حاج آقا طاهري جلو رفتیم و مواضع دشمن را قبل از اینکه آنها متوجه شوند محاصره و تصرف کردیم. یادم هست در همان خط مقدم، فرمانده لشکر ما، برادر قالیباف جلسه اي برقرار کرد وفرماندهان تیپها را دعوت کرد تا براي ادامه کار تصمیم بگیرند. از تیپ امام صادق (ع) معمولا حاجي طاهري در جلسات شرکت می کرد. آقاي قالیباف ایشان را به خوبي مي شناخت. از تیپ جوادالائمه (ع) هم معمولا آقاي برونسي حضور داشت. این دو نفر بسیار با هم رفیق بودند و ستون معنوي لشکر در رده فرماندهي به حساب مي آمدند. ما با فرماندهي حاجي طاهري کار پیشروي را ادامه دادیم و موفق شدیم چند فرمانده دشمن را اسیر بگیریم. یکی از فرماندهان بعثي اصرار می کرد که مي خواهم فرمانده شما را ببینم! ما این فرمانده را پیش حاجي طاهري بردیم. فرمانده عراقي ابتدا باور نمي کرد که یک جوان ساده و بدون درجه، فرماندهي
نيروهاي خط شکن را برعهده داشته باشد؟ اما وقتی دید که او مرتب با بي سيم صحبت می کند و معاونینش در اطراف او حضور دارند باور کرد. این افسر بعثي حرف میزد و يكي از دوستان طلبه ترجمه می کرد. او می گفت: من مانده ام که شما چطور به اینجا رسیدید؟ چطور از این همه موانع عبور کردید؟ بعد از کمی صحبت گفت: من
فرمانده نیروهای عراقی در این محور بودم، اما از شیعیان عراقي هستم. بعد از مچ دستش ساعت خودش را باز کرد و گفت: این ساعت از طلاي خالص است. این را به شما هدیه میدهم! حاجي طاهري نگاهي به صورت وحشت زده این اسیر کرد و گفت: ما با تو کاري نداریم. تو را به عقب منتقل می کنیم. امام علي (ع) به ما دستور می دهدکه با اسیر مدارا کنید. این ساعت هم براي خودت یا به مسئولین تحویل بده. این اسیر گفت: من منظوري ندارم. این ساعت هدیه است. اما وقتي متوجه شد که حاجي طاهري قبول نمی کند، دست را در جیبش کرد و یک تسبیح کوچک بیرون آورد و گفت: این تسبیح خاک تربت امام حسین (ع) است. هديه براي شما. آقاي طاهري تسبيح را گرفت و اشک در چشمانش حلقه زد. گفت: این هدیه را قبول می کنم. اما در ادامه عملیات خیبر، آنگاه که باراني از گلوله و ترکش از هر سو می بارید، مردی را دیدم که با دستاني ترکش خورده، به هدایت نیروهایش مشغول بود. او که به دلیل اصابت ترکش به دستانش، نمي توانست از آنها براي نشان دادن مسیر و جهت تغییر مکان نیروهایش استفاده کند، به وسيله ي چرخاندن سر به سمت مورد نظر، این کار را انجام ميداد. نزدیک که شدم، دیدم حاجي طاهري است. او هم زمان مداحي مي کرد تا نیروها متوجه مجروحیت او نشوند و خودش نیز بتواند درد را تحمل کند. هر چه دوستانش به او اصرار می کردند که برگردد عقب و به معالجه ي دستانش بپردازد، قبول نمی کرد.
از چهره اش معلوم بود که درد زیادی را تحمل می کند، اما سعي مي کرد به روي خود نیاورد. حاجي به پيشروي ادامه مي داد تا یک وقت با بازگشت او به عقب، روحيه ي بچه ها ضعیف نشود و مشکلي براي نیروهایش و دیگر نیروهاي عمل کننده در جناحین او پیش نیاید... حاجي سعي کرد کسي متوجه درد او نشود، ولي از رنگ چهره اش مي شد فهمید که فشار زیادی را تحمل می کند. به هر حال، در يكي از سفرهایش به مشهد، مجبور شده بود روي دستش عمل جراحي انجام داده، آن را گچ بگیرد. من نیز گه گاه سربه سرش می گذاشتم، به شوخي گفتم: حاجي، آخه این چه کاریه؟ تو که خودت ميدوني باید شهید بشي، پس چرا اینقدر خودت رو به زحمت مي اندازي؟ ولش کن، این چند روزي که زنده اي، باهاش بساز و پولت رو خرج نکن. حاجي لبخند تلخي زد، وگفت: من به دو دلیل به دستم توجه می کنم. اگه مي بيني معالجه اش می کنم، اول بدن ما امانت الهي است که باید تا حد ممکن در سلامتش بکوشیم تا روز قیامت گرفتار نباشیم ثانيیا مجبورم معالجه اش کنم تا بتوانم در جبهه، وظایفم را بهترانجام بدهم، ولي با همه ي اینها این درد با درداي دیگه فرق می کنه، این مجروحیت من تنبیه بود و هشدار! پس دردش هم برام لذت بخشه!
حاجي مکثی کرد و در حالي که اشک در چشمانش دور ميزد، گفت: در عملیات خیبر، بنا به دلایلي دستور عقب نشيني دادند، از بچه ها خواستم امکانات و تسلیحات رو بردارند و فورا برگردند عقب.از محل استقرار ما تا جایی که می بایست عقب نشيني می کردیم، چند کیلومتري فاصله بود؛ بچه ها باید با قایق از هور عبور می کردند. با وجود آتش شدید دشمن، بحمدالله عملیات انتقال به خوبي پیش رفت و بچه ها یکي یکي سوار قایق شدند و رفتند. در این بین، چند ترکش و گلوله هم به من اصابت کرد، ولي تأثيري نکرد. به همین جهت،
خیلی مغرور شدم. در عین حال با خود گفتم: حالا که از این همه گلوله و ترکش، به سلامت گذشتم، خوبه برم پشت اون خاکریز تا دیگه کامل از تیررس دشمن در امان باشم. اما به محض این که رسیدم پشت خاکریز و احساس امنیت
کردم، ترکشي آمد و به دستم اصابت کرد تا به من بفهمونه کسي که میون اون همه تیر و ترکش مرا نجات داد، خدا بودهنه خاکریز!
#ادامه_دارد.....
🔻#اینجا_خیمه_گاه_شهداست... 👇
🌷〰〰〰🇮🇷〰〰🌷
@shahidanemasjedehazratezeynab
🌷〰〰🇮🇷〰〰〰🌷
#پرسش_انتظار
⁉️ امام علی «عليهالسلام» زمان بعد از ظهور را چگونه ترسیم کرده است؟
✍️در ترسیم فضای عصر ظهور، روایات بسیاری از حضرت علی «عليهالسلام» به دست ما رسیده است که برخی از آنها به شرح زیر است:
🔸️گویی اکنون به شیعیانمان در مسجد کوفه مینگرم که خیمهها زدهاند و قرآن را بدانگونه که نازل شده به مردم میآموزند. بدانید که قائم ما چون قیام کند، آن مسجد را بازخواهد ساخت و قبلۀ آن را استوار خواهد نمود. [۱]
🔸️ در روایتی امام علی «عليهالسلام» به مالک بن حمزه فرمود: ... در این زمان، قائم ما قیام کند و همه را بر یک مرام و عقیده گرد آورد. [۲] پس میتوان گفت که راه و روشی بر پایۀ قانون حق و عدل استقرار خواهد یافت.
🔸️در حدیث دیگری حضرت علی «عليهالسلام» میفرماید: امام مهدی «عجل اللهتعالی فرجه الشريف» قاضیان زشتکار را کنار میگذارد و دست سازشکاران را از سرتان کوتاه و حکمرانان ستمپیشه را عزل مینماید و زمین را از هر نادرست و خائنی پاک میسازد. [۳]
🔸️ این حدیث برنامههای حضرت را بیان میکند.
حضرت در روایت دیگری فرمودهاند: چون قائم ما قیام کند، کینهها از دل بیرون رود. [۴] که این حدیث بیانکننده رشد تربیتی عصر ظهور است.
📚 منابع:
📚 ۱. الغیبة، نعمانی، ص ۴۵۱
📚 ۲. همان، ص ۲۰۶
📚 ۳. بحارالانوار، ج ۵۱، ص ۱۲۰
📚 ۴. منتخبالاثر، ص ۴۴۴
✍پیامبر اڪرم(ص):
«برای هرچیزی جوازی لازم است و جوازِ گذشتن از پلِ صراط، محبت وعشق به "علی ابن ابیطالب" است.»
📚بحارالانوار، ج۳ج ص۲۰۲
شخصیٺِ ممتازِ جهان اسٺ علــے
حاڪم بہ زمینوآسمان اسٺ علے
در روزِ غدیرخم محمّد(ص)فرمود
مولاےِچومن،بہانسوجاناست علے
🔻#اینجا_خیمه_گاه_شهداست... 👇
🌷〰〰〰🇮🇷〰〰🌷
@shahidanemasjedehazratezeynab
🌷〰〰🇮🇷〰〰〰🌷
130.8K
پیشنهاد برای این ایام┄┅═✧✼🍃🌸🍃✼✧═┅┄
روزی شعار کلِّ جهان می شود "عَلی"
🍃🌸عرض سلام و ادب و احترام محضر
#دکترمحمدلطفی_زاده بزرگوار
✨🌹پیشاپیش خجسته سالروز بزرگ ترین عید شیعیان عید اکمال دین و اتمام نعمت آغاز ولایت و وصایت ، امام المتقین ، مولی الموحدین ، یعسوب الدین ، قائد الغرّ المحجلین ، امیرالمؤمنین ، اسدالله الغالب ، حضرت علیبن ابیطالب صلوات الله و سلامه علیه و علی اولاده الطاهرین را به محضر مقدس قلب عالم و سلالهی خاتم، حضرت بقیة الله الاعظم، امام زمان،
عجل الله تعالی فرجه الشریف و شما استاد گرامی و شیعیان و شیفتگان آن حضرت، تبریک و تهنیت عرض مینماییم🌹✨
🍃🌸در خدمت شما استاد بزرگوار هستیم
با مبحث :
#خطبهغدیریه
🍃🌸منتظر بیانات ارزشمند شما پیرامون این مبحث بسیار مهم هستیم بفرمائید
┄┅═✧✼🍃🌸🍃✼✧═┅┄
📸 لوح «مدار جاودانگی»
✍شهید سلیمانی: هر كس به مدار مغناطيسی علیبنابیطالب(ع) نزدیکتر شد، اين مدار بر او اثر میگذارد او کمیلبنزیاد میشود، او ابوذر غفاری میشود، او سلمان پاک میشود... ۱۳۹۵/۰۲/۱۴
🔺بهمناسبت عید سعید #غدیر خم
🔻#اینجا_خیمه_گاه_شهداست... 👇
🌷〰〰〰🇮🇷〰〰🌷
@shahidanemasjedehazratezeynab
🌷〰〰🇮🇷〰〰〰🌷
📍 #حاج_قاسم | #مدار_جاودانگی
📸 تصویر سازی از شهید حاج قاسم سلیمانی و شهدای جبهه مقاومت در محضر امام علی علیه السلام به مناسبت #عید_غدیر
کنارش ایستاده بودم، شنیدم که میگفت:
《صلیاللهعلیکیاصاحبالزمان》
بهش گفتم: چرا الان به امام زمان سلام دادی..؟!
گفت: شاید این وزشِ باد و نسیم
سلام منو به امام زمانم برساند!🌱
#شهید_ابومهدیالمهندس
🔻#اینجا_خیمه_گاه_شهداست... 👇
🌷〰〰〰🇮🇷〰〰🌷
@shahidanemasjedehazratezeynab
🌷〰〰🇮🇷〰〰〰🌷