شهادت بارانیست که به هر کس ندهند...
نامشان
در دنیــا
" #شهیــد است
و در آخرت #شفیـع"
بہ امیـد شفاعتشــان...
سلام✋
#اول_هفتتون_به_رنگ_شه🌹داء
🔻#اینجا_خیمه_گاه_شهداست... 👇
🌷〰〰〰🇮🇷〰〰🌷
@shahidanemasjedehazratezeynab
🌷〰〰🇮🇷〰〰〰🌷
🇮🇷🇮🇷 #وقتی مهتاب گم شد 🇮🇷🇮🇷
✒قسمت بیست و نهم
فصل سوم
بلدچی شانزده ساله (۷)
اردیبهشت سال ۶۱ فرا رسید.
قطار اتوبوسها جلوی دوکوهه صف کشیدند و انبوه نیروهای آماده رزم را در خود جای دادند.
حبیب مرا کنار خودش نشاند داخل تویوتای جنگی فرماندهی گردان و پشت سرش اتوبوس ها به حرکت درآمدند.
به کجا؟ به غیر از فرماندهان و مسئولان اطلاعات عملیات هیچ کس نمی دانست. از دوکوهه به سمت اهواز حرکت کردیم.
پرسیدم: "آقا حبیب قرار است کجا برویم؟"
گفت: "نزدیک آبادان. جایی به نام دارخوین. مقر انرژی اتمی."
پس از سه ساعت از جاده اهواز آبادان به سمت جاده خاکی رفتیم. بعد، شکل و شمایل همان کانتینرهایی که حبیب میگفت مشخص شد. معلوم بود که فرماندهان بیدلیل اینجا را برای عقبهی تیپ انتخاب نکردهاند.
نخلستان ها پوشش خوبی برای استار بودند و رودخانه کارون هم مانع طبیعی که مثل یک مرز ما را در این سوی خود پذیرفته بود و عراقی ها را در آن سوی خود.
سه چهار روز گذشت و همه کنجکاو و پرسان که عملیات کجاست؟
حبیب با موتور تریل آمد و گفت: "برادر خوشلفظ وسایلت را جمع کن برویم."
دلم هوری ریخت که خدایا چه اتفاقی افتاده؟ نکند اشتباهی از من سر زده و فرمانده گردان میخواهد تنبیهم کند.
چند نفر از بچههای گردان ما را از دور نگاه میکردند با اضطراب پرسیدم: "چه شده؟"
گفت: "سوار شو بعداً میگویم."
حبیب گاز موتور را گرفت تا ساختمان فرماندهی و ستاد. باز هم حرف نزد و رفت داخل، طبقه دوم همان ساختمانی که متوسلیان و شهبازی نشسته بودند، یک نفر هم کنارشان بود که نمیشناختمش.
هر سه نفر، سرشان روی نقشه بود. حبیب سلام کرد و گفت: "ایشان برادر خوشلفظ مسئول اطلاعات عملیات گردان مسلم بن عقیل هستند."
احمد متوسلیان وقتی دوباره مرا دید خوشحال شد. حاج محمود شهبازی و سومی که بعدها فهمیدم مسئول اطلاعات عملیات تیپ است به من نگاه کردند. حاج احمد گفت: "برادر صمد تو را با مأموریت شناسایی محدوده عملیاتی گردان مسلمبنعقیل آشنا می کند."
صمد یکتا گفت: "اینجا مریوان و سرپلذهاب نیست هر مسئول اطلاعات در هر گردان باید ۳۵۰ نفر را از راهکارهایی که قبلاً شناسایی کرده عبور بدهد و این کار ساده ای نیست."
خیلی محکم و با اعتماد به نفس گفتم: "اگر به توان من شک دارید، خب امتحانم کنید."
از اراده و آمادگی من خوشش آمد و گفت: "یا علی! از فردا شب، اولین شناسایی ها را خواهیم رفت.
◀️ ادامه دارد ...
🔻#اینجا_خیمه_گاه_شهداست... 👇
🌷〰〰〰🇮🇷〰〰🌷
@shahidanemasjedehazratezeynab
🌷〰〰🇮🇷〰〰〰🌷
هدایت شده از
امام زادگان عشق
#زیارت امیرالمومنین حضرت علی علیه السلام در روز یکشنبه
السَّلامُ عَلَى الشَّجَرَةِ النَّبَوِيَّةِ، وَالدَّوْحَةِ الْهَاشِمِيَّةِ، الْمُضِيئَةِ الْمُثْمِرَةِ بِالنُّبُوَّةِ الْمُونِقَةِ بِالْإِمَامَةِ، وَعَلىٰ ضَجِيعَيْكَ آدَمَ وَنُوحٍ عَلَيْهِمَا السَّلامُ . السَّلامُ عَلَيْكَ وَعَلَىٰ أَهْلِ بَيْتِكَ الطَّيِّبِينَ الطَّاهِرِينَ، السَّلامُ عَلَيْكَ وَعَلَى الْمَلائِكَةِ الْمُحْدِقِينَ بِكَ وَالْحَافِّينَ بِقَبْرِكَ، يَا مَوْلاىَ يَا أَمِيرَالْمُؤْمِنِينَ، هَذاَ يَوْمُ الْأَحَدِ وَهُوَ يَوْمُكَ وَبِاسْمِكَ، وَأَنَا ضَيْفُكَ فِيهِ وَجارُكَ، فَأَضِفْنِى يَا مَوْلاىَ وَأَجِرْنِى، فَإِنَّكَ كَرِيمٌ تُحِبُّ الضِّيافَةَ، وَمَأْمُورٌ بِالْإِجارَةِ، فَافْعَلْ مَا رَغِبْتُ إِلَيْكَ فِيهِ، وَرَجَوْتُهُ مِنْكَ، بِمَنْزِلَتِكَ وَآلِ بَيْتِكَ عِنْدَاللّٰهِ، وَمَنْزِلَتِهِ عِنْدَكُمْ، وَبِحَقِّ ابْنِ عَمِّكَ رَسُولِاللّٰهِ صَلَّىاللّٰهُعَلَيْهِوَآلِهِ وَسَلَّمَ وَعَلَيْهِمْ أَجْمَعِينَ.
✨✨✨✨✨✨
زیارتنامه فاطمه ثانی «س»
السَّلامُ عَلَیْکِ یَا بِنْتَ رَسُولِ اللَّه
السَّلامُ عَلَیْکِ یَا بِنْتَ فَاطِمَةَ وَ خَدِیجَة
السَّلامُ عَلَیْکِ یَا بِنْتَ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِین
السَّلامُ عَلَیْکِ یَا بِنْتَ الْحَسَنِ وَ الْحُسَیْن
السَّلامُ عَلَیْکِ یَا بِنْتَ وَلِیِّ اللَّه
السَّلامُ عَلَیْکِ یَا أُخْتَ وَلِیِّ اللَّه
السَّلامُ عَلَیْکِ یَا عَمَّةَ وَلِیِّ اللَّه
السَّلامُ عَلَیْکِ یَا بِنْتَ مُوسَى بْنِ جَعْفَر
يَا فَاطِمَةُ اشْفَعِي لِي فِي الْجَنَّةِ
✨✨✨✨✨✨✨
🌟 روزمان را با سلام به حضرت فاطمه معصومه ، (س) منور و متبرک کنیم. ... روزتون پر از خیر و برکت.
▪️🏴▪️
بسم الله الرحمن الرحيم
#تفسیر_یک_دقیقه_ای_قرآن_جلسه_545
🌹 آیه 76 سوره نساء
🌸 الَّذِينَ ءَامَنُواْ يُقَاتِلُونَ فِى سَبِيلِ اللَّهِ وَالَّذِينَ كَفَرُواْ يُقاَتِلُونَ فِى سَبِيلِ الطاَّغُوتِ فَقاَتِلُواْ أَوْلِيَآءَ الشَّيْطَانِ إِنَّ كَيْدَ الشَّيْطَانِ كَانَ ضَعِيفا
ً
🍀 ترجمه: كسانى كه ایمان آورده اند، در راه خدا جهاد مى كنند و كسانى كه كافر شده اند در راه طاغوت مى جنگند. پس با دوستان شیطان بجنگید زیرا حیله ى شیطان همواره ضعیف است.
🌷 #یقاتلون: می جنگند
🌷 #سبیل: راه
🌷 #طاغوت: حکمرانان ستمگر
🌷 #أوليآء: دوستان
🌷 #کید: مکر و حیله
🌸 این آیه همانند سایر آیات سوره نساء در مدينه نازل شده است. در این آیه برای تشجیع #مجاهدان و ترغیب آنها به جنگ با دشمن و مشخص ساختن صفوف و اهداف مجاهدان می فرماید:《الذین ءامنوا يقاتلون فى سبيل الله و الذين کفروا یقاتلون فی سبیل الطاغوت: کسانی که ایمان آورده اند، در راه #خدا جهاد می کنند و کسانی که کافر شده اند در راه طاغوت می جنگند.》یعنی در هر حال زندگی خالی از مبارزه نیست منتها جمعی در مسیر #حق و جمعی در مسیر #باطل و شیطان می جنگند.
🌸 سپس می فرماید:《فقاتلوا أوليآء الشيطان: پس با دوستان شیطان بجنگید.》 با یاران شیطان بجنگید و از آنها نترسید. #طاغوت و قدرت های طغیانگر و ظالم هر چند به ظاهر بزرگ و قوی جلوه کنند اما از درون ناتوان هستند از ظاهر مجهز آنها نترسید زیرا درون آنها خالی است و نقشه های آنها همانند قدرت هایشان در برابر اراده ی #خداوند، سست و ضعیف است زیرا متکی به نیروهای شیطانی هستند.《 إن کید الشیطان کان ضعیفا: زیرا حیله ی شیطان همواره ضعیف است.》
🔹 پيام های آیه 76 سوره نساء 🔹
✅ لازمه ى #ایمان، جهاد با كافران است.
✅ #جهاد_اسلامى، در راه خدا و براى حفظ دین خداست، نه كشورگشایى یا انتقامگیرى.
✅ جامعه ى الهى و غیر الهى را از نوع درگیرى هایشان مى توان شناخت.
✅ مثلث كفر، طاغوت و شیطان، اتحاد دارند.
✅ با مقایسه میان دو نوع مبارزه و هدف، به ارزش كار خود پى ببرید و در جنگ بكوشید.
✅ اگر چه #دشمنان نقشه ها دارند، ولى نترسید، كه نقشه هایشان ضعیف است.
✅ پایان خط #طاغوت و راه شیطان، ناكامى است.
▪️🏴▪️
امام خامنه ای روحی فداه :
مظهر قدرت ايران شهدا هستند
این ملت بزرگ ایران است که با قامتی استوار، بر بام بلند شهادت و ایثار ایستاده است و هر روز نشاط و تحرک و فریاد او برای ادامه راه بیشتر میشود.
دنیایمان را با شما
آذین بسته ایم..تا با شما نفس بکشیم...
با شما زندگی کنیم
تا مگر روزی
مثل شما بشویم...روزی کنار ناممان
بنویسند 🌹شهیــد...🕊
سلام ✋
#عمرتان_شه🌹دایی
🔻#اینجا_خیمه_گاه_شهداست... 👇
🌷〰〰〰🇮🇷〰〰🌷
@shahidanemasjedehazratezeynab
🌷〰〰🇮🇷〰〰〰🌷
#تلـــــنگࢪانھ
امام علی(ع):
با مردم آن گونه معاشرت كنيد، كه اگر مْرديد بر شما اشك ريزند، و اگر زنده مانديد، با اشتياق سوى شما آيند.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🕊🌷وقتی راوی کتاب از نوشتن خاطرات شهید منصرف میشه
گوشی اش زنگ میخوره
وپشت خط خود شهید اینچنین میگوید :
«من برای ترساندن نیامده ام بلکه آمده ام برای ادای حقًی که الان برذمًه تو افتاده است...»
روایت بسیار بسیار بسیار شنیدنی از شهیدحاج یونس زنگی آبادی ...
خیلی زیباست ادامه رادرکلیپ ببینید👆
شادی ارواح طیبه شهداصلوات
🔻#اینجا_خیمه_گاه_شهداست... 👇
🌷〰〰〰🇮🇷〰〰🌷
@shahidanemasjedehazratezeynab
🌷〰〰🇮🇷〰〰〰🌷
🕊🌷مردم،هر وقت کارتون جایی گیر کرد
امام زمان تون رو صدا کنید یا خودش میاد،
یا یکی رو میفرسته که کارتون رو راه بندازه ... :)💚
AUD-20211002-WA0040.mp3
9.33M
🔖#منبرهای_کوتاه
📚 سلسله جلسات محبت درمانی 15
این مجموعه محبت خدا به بنده ها و محبت انسان ها با تکیه بر آیات و روایات پرداخته است.
فوق العاده زیباست از دست ندید👌..
🎵استاد شجاعی
🔻#اینجا_خیمه_گاه_شهداست... 👇
🌷〰〰〰🇮🇷〰〰🌷
@shahidanemasjedehazratezeynab
🌷〰〰🇮🇷〰〰〰🌷
🏴 امام جواد عَلَیْهِ السلام:
▪️مَنْ اتَمَّ رُكُوعَهُ لَمْ تُدْخِلْهُ وَحْشَةُ الْقَبْرِ.
▪️هركس ركوع نمازش را بهطور كامل و صحيح انجام دهد، وحشت قبر بر او وارد نخواهد شد.
📕 الکافي ج 3 ص 321
#لیلة_الدفن
#وحشت_قبر
🏴 شهادت مظهر جود و سخا و علم و معرفت
امام جواد علیه السلام را خدمت شما سروران گرامی تسلیت و تعزیت عرض می نمائیم.
🌷〰〰〰🇮🇷〰〰🌷
@shahidanemasjedehazratezeynab
🌷〰〰🇮🇷〰〰〰🌷
🇮🇷🇮🇷 #وقتی مهتاب گم شد 🇮🇷🇮🇷
✒قسمت سیام
فصل دوم
بلدچی شانزده ساله (۸)
تا ظهر روز بعد جمعا ۲۵ بلدچی شدیم، که مجموعه فرماندهان ۱۳ گردان معرفی کرده بودند. به اضافه بچههای قدیمی و کادر اطلاعات عملیات تیپ، که باز هم در میان همه آنها کم سنترین نفر من بودم؛
یک بلدچی ۱۶ ساله.
در آغاز از روی کالک و نقشه، توجیه شدیم.
نگین غبار گرفته هر نقشه، شهر خرمشهر بود که تا آن زمان خونینشهر نام گرفته بود.
شهری که مرا به عوالم کودکی و روزهای آرام قبل از جنگ میبرد.
مسئول اطلاعات قبل از حرکت و شناسایی اولیه جمع بلدچیها را پای دکل ابوذر برد. دکلی عقبتر از کارون که از دل نخلستانهای دارخوین قد کشیده بود و از آن بالا می شد تمام جبهه را تا عمق ۱۵ - ۲۰ کیلومتر دید.
دکل با ارتفاع ۶۰ متر ۴ اتاقک را در ابتدا، میانه، بالا و اوج خود جای داده بود و داخل هر اتاقک چند نفر با دوربینهای قوی، مسیرها را برای عملیات آینده بررسی می کردند.
ما بلدچیهای تازه کار را تا اتاقک اول، یعنی ارتفاع ۱۵ متری بالا بردند.
از آن بالا همه چیز پیدا بود. کمی جلوتر از دکل رودخانه کارون از دل نخلستانها میگذشت و از سمت اهواز به جانب خرمشهر می رفت.
آن سوی کارون مواضع اولیه و شاید سنگرهای کمین عراقی آغاز میشد و کمی عقبتر از آن خاکریزی دایرهای به شعاع یک کیلومتر خودنمایی میکرد.
بر اساس اطلاعات اولیه، این خاکریز گردان تانکی به نام "زینالقوس" را در خود جای داده بود.
ما باید این خاکریز دایرهای را به عنوان هدف اصلی برای گردان مسلمبنعقیل شناسایی میکردیم.
عقبتر از آن خاکریز تا جاده آسفالت اهواز خرمشهر هیچ عارضهای نبود مگر خاکریز بلند و سراسری که عراقیها از سمت اهواز به سمت خرمشهر لب جاده زده بودند تا در پناه آن به راحتی از خرمشهر تا نزدیکی خط مقدم شهر اهواز به طول ۹۰ کیلومتر تردد کنند.
این خاکریز در صورت تهاجم احتمالی نیروهای ما در حکم دژ بلند و مستحکمی برای دشمن بود که میتوانستند نیروهای رها شده در دشت را زیر انبوه تیربارها و تیر مستقیم تانک ها بگیرند.
از کل پایین آمدیم و با حساسیت نقشمان بیشتر واقف شدیم و از فردا شب، شناسایی ها آغاز شد.
ساعت دو و نیم بعد از ظهر به مقری رفتیم که سنگر اصلی اطلاعات عملیات، در مجاورت کارون بود.
در و دیوار سنگر پر بود از نقشه و کالک.
حاج محمود شهبازی قائم مقام تیپ را دیدم که شخصاً مسئولیت هدایت، راهنمایی و دریافت گزارش از مسئول اطلاعات و بلدچیها را برعهده داشت.
او و حسین همدانی معاونش، وظیفه داشتند گزارشها را جمعبندی کنند و به حسن باقری بدهند و البته فقط به اخذ گزارش از بلدچیها اکتفا نمیکردند.
آنها به عنوان هسته اصلی شناسایی بیشتر شبها به گشت میرفتند و گاهی فرماندهان گردان را برای توجیه مسیر با خود می بردند.
◀️ ادامه دارد ...
🔻#اینجا_خیمه_گاه_شهداست... 👇
🌷〰〰〰🇮🇷〰〰🌷
@shahidanemasjedehazratezeynab
🌷〰〰🇮🇷〰〰〰🌷