eitaa logo
امام زادگان عشق
94 دنبال‌کننده
14.6هزار عکس
3.8هزار ویدیو
327 فایل
خانواده های معظم شهداء و ایثارگران محله مسجد حضرت زینب علیها سلام . ستاد یادواره امام زادگان عشق ارتباط با مدیر کانال @ya110s تاریخ تاسیس ۱۳۹۷/۱۰/۱۶
مشاهده در ایتا
دانلود
🍃 مادرم‌ڱفت: ڪہ با اهلِ جهان مُنصِف بـاش پا به شیطان نده‌ و بر دلِ‌خود مُشرِف باش مادرم‌ڱفت: 🌹 تـو باید به برسے 🌹 شهرهم غرقِ زلیـخا بشود... یوسف باش❗️ 🔻... 👇 🌷〰〰〰🇮🇷〰〰🌷 @shahidanemasjedehazratezeynab 🌷〰〰🇮🇷〰〰〰🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
⭕️اطلاع‌نگاشت | مایه‌ آبروی ایران 🔹 مروری بر چند دستاورد علمی برجسته‌ی دانشمندان و نخبگان ایرانی 🔺️ رهبر انقلاب اسلامی در دیدار جمعی از نخبگان و استعدادهای برتر علمی ۱۴۰۱/۷/۲۷ با بیان این موضوع که «نخبگان دانشگاهی ما مایه‌ی آبروی ایران شدند.» به برخی نمونه‌های ورود و تمرکز و پیشرفت دانشمندان ایرانی که منجر به تحسین محافل علمی جهان شده اشاره کردند که در این اطلاع‌نگاشت مرور می‌شود. 🔻... 👇 🌷〰〰〰🇮🇷〰〰🌷 @shahidanemasjedehazratezeynab 🌷〰〰🇮🇷〰〰〰🌷
💌 🌹 ‌: از پاهايی که نمیتوانند تو را به ادای نماز ببرند، انتظار نداشته باش که تو را به بهشت ببرند... 🔻... 👇 🌷〰〰〰🇮🇷〰〰🌷 @shahidanemasjedehazratezeynab 🌷〰〰🇮🇷〰〰〰🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔻لشکر تک نفره در عمليّات والفجر۴ يکی از تپّه هايی که عراقی ها روی آن مستقرّ بودند، «تپّه سبز» بود. قرار شد لشکر ۱۷، طی يک عمليّات آفندی تپّه را تصرّف کند. جواد گفت: « اين کارو بذاريد به عهده من، فقط هشت تا نيروی بسيجی چابک و يک قبض‌ خمپاره ۶۰ میخوام، من کار اين تپّه رو يکسره می‌کنم!» شايد برای بعضی اين ادعا باورنکردنی و بلندپروازانه بود! امّا وقتی جواد شروع کرد با پشتیبانی بسیجی ها، فرفره وار خمپاره زدن، چشم های همه خیره مانده بود. با اينکه عراقی ها هم جواب خمپاره هايش را با خمپاره می دادند، امّا اين فرمانده متبحر و با تجربه جنگ، با عنايت الهی و شجاعت زايدالوصف خود، دشمن را چنان به ستوه آورد که عراقی ها ناچار به عقب نشينی از تپّه شدند. پس از عقب نشینی دشمن، از سرشانه های تپّه که بالا رفتيم، دیدیم جنازه پشت جنازه از دشمن روی زمین ريخته بود. جواد واقعا به تنهایی کار یک لشکر را انجام داد. 🔹به یاد سرباز مخلص (عجل الله)، شیر دارخوین، سردار شهید محمدجواد دل آذر، فرمانده عملیات لشکر ۱۷ علی بن ابیطالب(ع) که در ۱۳ اسفند ۶۴ در فاو به فیض شهادت نائل شد. ⁦ ⁦⁦⁦⁦👇👇👇👇
هدایت شده از  امام زادگان عشق
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎞 لحظات تشییع پیکر سردار شهیدمحمد جواد دل آذر 🔻... 👇 🌷〰〰〰🇮🇷〰〰🌷 @shahidanemasjedehazratezeynab 🌷〰〰🇮🇷〰〰〰🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔺تهاجم ترکیبی دشمن از زبان حکیم انقلاب 🔸جهاد تبیین لازم است. جهاد تبیین یک فریضه الهی است. 🔻... 👇 🌷〰〰〰🇮🇷〰〰🌷 @shahidanemasjedehazratezeynab 🌷〰〰🇮🇷〰〰〰🌷
47.2M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴 یه معترض خیابانی رو با یه نیروی ضدشورش رو به رو کردیم ! 🔶 اتفاقی افتاد که خودشونم فکرشو نمیکردن ...
‏جای ‎ خالی که همسرش می‌گفت: برگه مأموریتش را امضا نکرد تا نگویند مدافعان حرم برای پول می‌روند... 🔻... 👇 🌷〰〰〰🇮🇷〰〰🌷 @shahidanemasjedehazratezeynab 🌷〰〰🇮🇷〰〰〰🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
*💢 پیشبینیِ آینده طبق روایات* 📹 مرحوم محمد دشتی ساعاتی پیش از تصادف در سال ۱۳۸۰ درباره زمان نزدیک به ظهور و آینده انقلاب اسلامی طبق روایات معصومین سخنرانی کردند؛ این سخنرانی مرحوم دشتی مربوط به دوره تقریباً ۲ سال قبل از حمله آمریکا به عراق و سقوط صدام برمیگردد و زمانی است که ایران در کشورهای منطقه دارای نفوذ نبود.
روایتی از زندگی ۴۰ساله همسر گرامی سرلشکر شهید حاج حسین همدانی : سی و چهارم یعنی میشد که ما هم دستمان به مزار برسد و با خانم درددل کنیم؟ قلبم داشت از سینه ام بیرون میزد. یک نفر از رادیو تلویزیون سوریه از حسین تصویر می گرفت. چند نفر هم با همان لباس های سفید به حسین اضافه شدند که ما نمیشناختیمشان. مردان که غبارروبی کردند از ضریح بیرون آمدند و دور شدند. تنها آن تصویربردار و همراهش ماندند و به ما اجازه دادند، وارد ضریح شویم. زهرا و سارا هم اشک ریزان کنارم ایستادند. و غافل بودیم که شکار دوربین شده ایم. چادرم را روی صورتم انداختم و روی سنگ مزار افتادم و زار زدم و زمزمه کردم: سلام بر تو، قلب شکسته تو، آن زمان که مادرت، زهرا را در کوچه می زدند و تو میدیدی. سلام بر تو آن زمان که طناب برگردن پدرت علی (ع) انداختند و قلب کوچک تو میشکست و نظاره می کردی. سلام برتو آن زمان که از بالای تل، برق خنجر را روی گلوی برادرت حسین دیدی و ضجه زدی. سلام بر تو آن زمان که میان گودال قتلگاه، غریب و بی یاور به دنبال تن بی سر برادر می گشتی. سلام بر تو که شاهد سوختنخیمه ها بودی و اسارت فرزندان برادرت را دیدی. سلام بر تو که پرپر شدن رقيه امانت سه ساله برادرت را دیدی و صبر پیشه کردی. سلام بر دل پردرد تو زینب جان. امان از دل تو، امان...» به خودم آمدم. زهرا و سارا لیوان آبی جلوی دهنم گرفته بودند. روزه بودم نخوردم. 👇👇👇👇
یکی روضه عربی می خواند و ما با اینکه نمی فهمیدیم چه می گوید، میگریستیم. از داخل ضریح بیرون آمدیم مؤذن با لهجه عربی اذان داد. چند نفری که بودند، به اصرار حسین را جلو فرستادند و نماز جماعت ظهر و عصر را پشت سر او خواندیم. چه نمازی و چه حالی! وقتی برمی گشتیم، حال پرواز داشتیم، غصه مان گرفته بود که باید فردا در تهران باشیم. حسین دید که رمق دردست و پای من نیست، گفت افطار مهمان من هستید و رفت از بیرون غذا تهیه کند. تا برگردد، دخترها، تلویزیون را روشن کردند. کانال ۶ تلویزیون سوریه، حرم را نشان می داد و ما را دوباره به حس و حال دو سه ساعت پیش برد و دوربین چرخید و روی زهرا مکث کرد. زهرا کلافه شد و گوشی را برداشت و به حسین زنگ زد و گفت: «بابا تو رو به خدا کاریکن که تصویر من تو بخش های دیگه خبری پخش نشه.» نمیدانم حسین از آن طرف چه جوابی داد. حسین بعد از حاج قاسم سلیمانی، همه کاره مسائل سوریه بود اما بعید به نظر می رسید که در این کارها ورود کند. تا افطار زمان زیادی نمانده بود و حالم خوب نبود. جلوی آینه رفتم، صورتم مثل گچ سفید شده بود و حالت تهوع داشتم. خواستم سماور را روشن کنم که سرم گیج رفت. اتاق دور سرم چرخید. نمی خواستم زهرا و سارا را صدا کنم. دستم را به دیوار گرفتم و کشان کشان تا لب مبل آمدم که با صورت روی مبل افتادم و دیگر چیزی نفهمیدم. دانه های خیس آب را روی صورتم حس کردم که سارا | روی صورتم پاشیده بود و با دهانش، صورتم را فوت می کردتا خنک شوم. چشم که باز کردم سارا و زهرا چپ و راستم نشسته بودند. زهرا با قاشق، زعفران و گلاب توی دهانم ریخت و سارا که دستش را مثل بالش پشت سرم گرفته بود، گفت: «مامان فشارت افتاده.» و پیشانی ام را بوسید. از اینکه دم افطار روزه ام شکسته شده بود، دلم شکست ولی با خودم گفتم که تا آمدن حسین، سرپا شوم و به دخترهاسفارش کردم که از افتادن من برای حسین حرفی نزنند. بچه ها سفره افطار که انداختند، حسین آمد. برای شام کباب ترکی خریده بود. با بی میلی چند لقمه خوردم. حسین گفت: «پروانه، آدم همیشگی نیستی!» خودم را زدم به آن راه: «حال آدمی که میخواد از حرم دور شه که از این بهتر نمیشه.» خندید: «مگه میخوای بری که بری؟ خب هر وقت، دلت تنگ شد، برگرد.» نفسم را با آهی که از غصه سرشار بود، بیرون دادم و گفتم: نرفته دلم تنگ شده، خودت خوب میدونی.» نماز را خواندم و خوابم برد. وقتی بیدار شدم، پشت سرم درد می کرد. حسین گفت: آقای دکتر جلیلی دبیر شورای امنیت ملی۔ قرارهامشب بیاد، باید برم.» و رفت و نگاه معصوم دخترها، بی کلام دلم را سوزاند؛ اما خیلی زود برگشت. پرسیدم: «آفتاب از کجا درآمده که این قدر زود آمدی؟» ⬅️ادامه دارد.... 🔻... 👇 🌷〰〰〰🇮🇷〰〰🌷 @shahidanemasjedehazratezeynab 🌷〰〰🇮🇷〰〰〰🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سلام امروزمان تقدیم به ساحت قدسے قطب عالم امکان حضرت صاحب الزمان(عج) ... السَّلامُ علیکَ یا بقیَّةَ اللهِ یا اباصالحَ المهدی یا خلیفةَالرَّحمن و یا شریکَ القران ایُّها الاِمامَ الاِنسُ و الجّانّ سیِّدی و مَولای ْ الاَمان الاَمان 🌺أللَّهُمَ عَجلْ لِوَلِیکْ ألْفَرَج بحق زینب کبری(س)🌺 به قصد زيارت ارباب بی کفن : بسم الله الرحمن الرحیم السلام عليك يا اباعبدالله و علي الارواح التي حلت بفنائك عليك مني سلام الله أبدا ما بقيت و بقي الليل و النهار و لا جعله الله آخر العهد مني لزيارتكم السَّلامُ عَلي الحُسٓين و عٓلي عٓلي اِبن الحُسَين و عَلي اولاد الحُسَين وَ علَي اصحابِ الحُسَين. أللهم ارزقنا زیارت الحسین علیه السلام اللهم ارزقنا شفاعة الحسین علیه السلام 🌺السلام علیک یا امام الرئوف🌺 ✨ﺍﻟﻠَّﻬُﻢَّ ﺻَﻞِّ ﻋَﻠَﻰ ﻋَﻠِﻲِّ ﺑْﻦِ ﻣُﻮﺳَﻰ ﺍﻟﺮِّﺿَﺎ ﺍﻟْﻤُﺮْﺗَﻀَﻰ ﺍﻟْﺈِﻣَﺎﻡِ ﺍﻟﺘَّﻘِﻲِّ ﺍﻟﻨَّﻘِﻲِّ ﻭَ ﺣُﺠَّﺘِﻚَ ﻋَﻠَﻰ ﻣَﻦْ ﻓَﻮْﻕَ ﺍﻟْﺄَﺭْﺽِ ﻭَ ﻣَﻦْ ﺗَﺤْﺖَ ﺍﻟﺜَّﺮَﻯ ﺍﻟﺼِّﺪِّﻳﻖِ ﺍﻟﺸَّﻬِﻴﺪِ ﺻَﻠَﺎﺓً ﻛَﺜِﻴﺮَﺓً ﺗَﺎﻣَّﺔً ﺯَﺍﻛِﻴَﺔً ﻣُﺘَﻮَﺍﺻِﻠَﺔً ﻣُﺘَﻮَﺍﺗِﺮَﺓً ﻣُﺘَﺮَﺍﺩِﻓَﺔً ﻛَﺄَﻓْﻀَﻞِ ﻣَﺎ ﺻَﻠَّﻴْﺖَ ﻋَﻠَﻰ ﺃَﺣَﺪٍ ﻣِﻦْ ﺃَﻭْﻟِﻴَﺎﺋِﻚَ✨ 🌾 أللَّهُمَ عَجِّلْ لِوَلیِکْ ألْفَرج🌾
🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃 بسم الله الرحمن الرحيم 🌹 🌹 بخش دوم آیات23و24و25سوره آل عمران 🌷 أَلَمْ تَرَ إِلَى‏ الَّذِينَ أُوتُواْ نَصِيباً مِّنَ الْكِتاَبِ يُدْعَوْنَ إِلَى‏ كِتاَبِ اللَّهِ لِيَحْكُمَ بَيْنَهُمْ ثُمَّ يَتَوَلَّى‏ فَرِيقٌ مِنْهُمْ وَهُمْ مُّعْرِضُونَ‏ (23) ذلك بأنهم قالوا لن تمسنا النار إلا أياما معدودات و غرهم فى دينهم ما كانوا يفترون (24) فکیف إذا جمعناهم ليوم لا ريب فيه و وفيت كل نفس ما كسبت و هم لا يظلمون (25) 🍀 ترجمه:آیا ندیدى كسانى را كه از كتاب آسمانى بهره‏ اى داده شدند، وقتی به كتاب الهى دعوت مى‏ شوند تا میانشان حكم كند، (وبه اختلافات پایان دهد) گروهى از آنان (باعلم و آگاهى) از روى اعراض روى بر مى‏‌گردانند؟ (23) اين براى آن بود که اهل کتاب گفتند: هرگز آتش دوزخ جز چند روزی به ما نمی رسد. و این افتراها آنان را در دینشان فریفته ساخت. (24) پس حالشان چگونه خواهد بود وقتی که آنان را در روزی که شکی در آن نیست ، جمع کنیم و به هر کسی در برابر آنچه به دست آورده پاداش یا کیفر بطور کامل داده می شود و به آنان ستم نخواهد شد. (25) 🔴 در جلسه قبل به تفسیر و توضیح این آیات پرداختیم در این جلسه پیام های این آیات را بیان می کنیم. 🔹 پیام های آیات 23و24و25 سوره آل عمران ✅ کتاب و داوری و حکم ، کتاب آسمانی است. ✅ ، دین انصاف و احترام به دیگران است. از علمای دیگر ادیان دعوت می کند تا کتاب خودشان را داور قرار دهند. ✅ همه ی علمای اهل کتاب بد نبودند. ✅ خطرناک تر از روی گردانی ، قصد اعراض و است. ✅ باید در مورد همه ی افراد بصورت یکسان اجرا شود. ✅ سرچشمه اعراض و پشت کردن به قوانین الهی ، عقاید خرافی و بی اساس است. ✅ خود برتر بینی ، چه بر اساس دین و چه بر اساس نژاد ، ممنوع و محکوم است. ✅ احساس و مصونیت در برابر کیفر ، مایه ی گمراهی است. ✅ ، قیامت و دوزخ را قبول و به گناهکاری خود اقرار داشتند. ✅ همه ی مردم در دادگاه الهی یکسان هستند. ✅ یاد باشیم و خرافات را کنار بگذاریم. ✅ کیفر و پاداش بر اساس است ، نه آرزو و گمان ✅ هیچ عملی محو و نابود نمی شود ، بلکه به صاحبش برگردانده می شود. ✅ دادگاه الهی بر اساس تشکیل می شود و هر کسی به جزای خود می رسد. 🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃