#روایــــــــــــــت عددی
سه جایی که خداوند به کمک بندگان
می آید
✅پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمودند:
1⃣هر کس غمی از غمهای دنیا را از مسلمانی برطرف نماید، خداوند غمی از غمهای روز قیامت را از او برطرف کند.
2⃣هر کس بر شخص تنگدستی آسان بگیرد، خداوند در دنیا و آخرت بر او آسان گیرد.
3⃣و هر کس راز مسلمانی را بپوشاند، خداوند در دنیا و آخرت راز پوش وی شود.
📚نهج الفصاحه، صفحه 723
#شعبان
🔻#اینجا_خیمه_گاه_شهداست... 👇
🌷〰〰〰🇮🇷〰〰🌷
@shahidanemasjedehazratezeynab
🌷〰〰🇮🇷〰〰〰🌷
979.4K
⭕️ سؤال: چرا با وجود اینکه وضعیت اقتصادی خوب نیست دولت هیچ برنامه ای برای کنترل دلار ندارد؟
🎙 چنددقیقه سخنرانی بصیرتی
🔸محمود قاسمی/ کارشناس سیاسی
#بصیرت
#مُبلغ_مَجٰازی
🔻#اینجا_خیمه_گاه_شهداست... 👇
🌷〰〰〰🇮🇷〰〰🌷
@shahidanemasjedehazratezeynab
🌷〰〰🇮🇷〰〰〰🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تغییر ویترین و فضای حسینیه ۱۴ شهید گمنام کوه خضر نبی «ع» به مناسبت نیمه شعبان
🔻#اینجا_خیمه_گاه_شهداست... 👇
🌷〰〰〰🇮🇷〰〰🌷
@shahidanemasjedehazratezeynab
🌷〰〰🇮🇷〰〰〰🌷
📚#تلنگر
💎مردی خسیس طلاهایش را در گودالی پنهان کرد و هر روز به آنها سر میزد.
یک روز یکی از همسایگانش طلاها را برداشت. مرد خسیس به گودال سر زد اما طلاهایش را نیافت و شروع به شیون و زاری کرد.
رهگذری پرسید:
چه شده؟ مرد حکایت طلاها را گفت. رهگذر گفت: این که ناراحتی ندارد. سنگی در گودال بگذار و فکر کن که شمش طلاست، تو که از آن استفاده نمیکنی، سنگ و طلا چه فرقی برایت دارد؟
ارزش هر چیزی در داشتن آن نیست بلکه در استفاده از آن است.👌
🔻#اینجا_خیمه_گاه_شهداست... 👇
🌷〰〰〰🇮🇷〰〰🌷
@shahidanemasjedehazratezeynab
🌷〰〰🇮🇷〰〰〰🌷
30.52M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
فصل اول قسمت دهم
🎥 #مستند دربرابر طوفان ، از امروز به مدت ده شب در ده قسمت در این کانال به نمایش گذاشته میشود .
🔻#اینجا_خیمه_گاه_شهداست... 👇
🌷〰〰〰🇮🇷〰〰🌷
@shahidanemasjedehazratezeynab
🌷〰〰🇮🇷〰〰〰🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
رسیدن به ظهور دردسر داره، قحطی داره، گرونی داره...
پایان حکومت طاغوتها بی دردسر نیست.
┄┅═🔹☫جهاد تبیین☫🔹═┅┄
🔻#اینجا_خیمه_گاه_شهداست... 👇
🌷〰〰〰🇮🇷〰〰🌷
@shahidanemasjedehazratezeynab
🌷〰〰🇮🇷〰〰〰🌷
#کتاب_آرام_جان
#خاطراتی_از_شهید
#محمد_حسین_حدادیان
#به_روایت_مادر
#نویسنده: محمد علی جعفری
#نشر_شهید_کاظمی
#قسمت_دهم
بچه بغل آمدم لب خیابان .زیر تیغ آفتاب تیرماه می بوییدمش با پر چادر تندتند بادش میزدم علف زیر پایم سبز شد تا تاکسی گرفتیم. بچه یکریز جیغ میزد تنگ به سینه چسباندمش مهدی بعد از یکی دو روز پیدا شد
خوشحال و خندان با کت یشمی
دامادی و شلوار فرم سپاه هی عرق
پشت گردنش را پاک میکرد
مادرش خبر رسانده بود بهش. تا بچه را دید گفت: از بس بادوم خوردی چشاش بادومی شده!» دست کشید به پروپایش با انگشت اشاره یقه اش را داد پایین. سیر زیر گلویش را بویید و بوسید اسم بچه را هم خودش پیشنهاد داد متبرک باد به نام
مجتبی.
چای را ریخت توی نعلبکی تندتند
هورت کشید. مجتبی روی پایم
خواب بود آرام و بیصدا وسایلش را
گذاشت داخل ساک. از گوشه اتاق
تماشایش میکردم یکی از توی
کوچه داد میزد نون خشکیه نونِ خشک پاهایم را تندتند می جنباندم با حرص پرزهای قالی را میکندم زیب ساک را آرام بست. میدانست اگر ترس بیدار شدن مجتبی نبود ،حتماً میگفتم من را هم بگذار توی ساک و با خودت ببر نه که از فراق و دوری، میخواستم من
هم توی جبهه سهمی داشته باشم.
پاورچین پاورچین آمد طرفم دولا .شد مجتبی را بوسید سرش را نزدیک صورتم .آورد صدای لقلق
پنکه سقفی توی سرم میچرخید سرم به دوران افتاد یواش گفت:
مجتبی رو سپردم به تو و تو رو
سپردم به خدا» مثل کسی که کار
بسیار مهمی بهش محول شده سر
تکان دادم
رویی کهنه، مس کهنه ،چدن کهنه،
می خریم
مجتبی را آرام خواباندم روی زمین میدانستیم اگر بیدار شود و بو ببرد که پدرش راهی سفر است به
👇👇
مجتبی را آرام خواباندم روی زمین.
میدانستیم اگر بیدار شود و بو ببرد که پدرش راهی سفراست بهانه میگیرد . چند وقتی پایش را کرده بود
توی یک کفش که برایم جشن تولد .بگیرید مهدی قول داده بود که یک
ماه دیگر در روز تولدش جشن
می گیریم.
دستم بالا نمی آمد به زور از زیر قرآن ردش کردم پاهایم توان نداشت
پشت سرش راه بیفتم تا دم در نفهمیدم در چهره ام چه دید که این قدر زود خداحافظی کرد از داخل چارچوب با چشمانم بدرقه اش کردم در پاگرد اول ایستاد برگشت نگاهم کرد تازه متوجه شدم موهایش را کوتاه و مرتب کرده است. زل زدیم به هم نه من حرف زدم نه او نفسش را پرسروصدا بیرون داد. انگار با چشمانش کلماتم را می بلعید . انگار لقمه بزرگی توی گلویم گیر کرده بود. صدای نان خشکی توی سرم آونگ
می زد.
آهن آلات ضایعات خرده ریز انباری
،بشکه کولر می خریم
دلم غثيان گرفت. خیلی زور زدم جلوی لرزش چانه ام را بگیرم رفت که عطشش بخوابد رفت که آرام و قرار بگیرد رفت که یک ماهه برگردد برای امتحانات دانشگاه رفت که یک ماهه برگردد برای جشن تولد مجتبی مطمئن بودم زیر قولش نمیزند توی چهار سال زندگی مان یک بار بدقولی نکرد. دیر به دیر سرمیزد ولی سر قرارمان میرسید
.با صدای بسته شدن در حیاط دلم ریخت .پایین نشستم توی چارچوب با روشن شدن پژو ۵۰۴ کاهویی اش آب پاکی ریخت کف دستم که واقعاً رفت. دوباره صدای لق لق پنکه سقفی افتاد به جان مغزم
سماور ،کهنه سماور شکسته
می خریم!
پشت سرش مادرم رسید. سپرده بود شب اول بیاید پیشم که زیاد بهم سخت نگذرد . همان شب راه گلویم باز شد زود خودم را جمع وجور کردم برای خانواده ها جا افتاده بود که روال زندگی ما همین است. تافته جدا بافته بودیم
از روز دوم، سوم از دست مجتبی به تنگ آمدم جشن تولد بهانه خوبی بود برای سراغ بابا گرفتن تا پانزده روز هیچ خبری از مهدی نداشتم نه تلفنی، نه نامه ای، نه پیغامی،نزدیک صلات ظهر فریده خانم سراسیمه رسید . با دیدن چادر رنگی
روی شانه و دمپایی های
لنگه به لنگه اش هول برم
داشت. نزدیک بود سکته کنم از بس دویده بود نمیتوانست حرف بزند بریده بریده گفت: «پرویز زنگ زده پشت خط منتظرته.» از خیابان ۱۶ آذر
به دو رفتم سمت میدان توحید روزهایی که خرامان خرامان دست
مجتبی را میگرفتم که
خانه برویم مادربزرگ نیم ساعتی توی راه
بودیم.
پاک یادم رفت مجتبی را ببرم همه
فکر و ذکرم پیش مهدی بود زنگ
بلبلی را نزدم. پرده جلوی در را زدم
کنار دویدم داخل خانه مادر شوهرم مستقیم رفتم سراغ تلفن تا دیدم گوشی روی تلفن قورباغه ای گذاشته ،شده .و ارفتم کنار میز تلفن مثل بستنی شل شدم تا مادر شوهرم وارد شد صدای تلفن از خود بیخودم کرد نگذاشتم به زنگ دوم برسد. مهدی بود انگار دنیا را به من داده .بودند بعد از سلام گرمش :گفت کجایی «فاطمه؟ میخندید که زنگ زدن اینجا معمولی نیست سه بار از ته صف یک کیلومتری رسیده بود به تلفن معلوم بود تا من را خبر کنند حسابی معطل شده بود. :پرسید: «چرا نمیای خونه مامان بمونی؟ گفتم با بچه سخته.
توی همان فرصت کوتاهی که بقیه مدام غر میزدند که آقا ،تلگرافی آقا زود باش خیلی شوخی کرد و خنداندم. آخر سر هم باز تکرار کرد که سر ماه بر می گردد .
⬅️ ادامه دارد ....
🔻#اینجا_خیمه_گاه_شهداست... 👇
🌷〰〰〰🇮🇷〰〰🌷
@shahidanemasjedehazratezeynab
🌷〰〰🇮🇷〰〰〰🌷
هدایت شده از
امام زادگان عشق
ا ❀✿🌺❀✿🌺❀✿
🌸زیارت روز جمعه🌸
🌸 زیارت امام زمان علیه السلام درروز جمعه 🌸
بسم الله الرحمن الرحیم
السَّلاَمُ عَلَيْكَ يَا حُجَّةَ اللَّهِ فِي أَرْضِهِ السَّلاَمُ عَلَيْكَ يَا عَيْنَ اللَّهِ فِي خَلْقِهِ السَّلاَمُ عَلَيْكَ يَا نُورَ اللَّهِ الَّذِي يَهْتَدِي بِهِ الْمُهْتَدُونَ وَ يُفَرَّجُ بِهِ عَنِ الْمُؤْمِنِينَ السَّلاَمُ عَلَيْكَ أَيُّهَا الْمُهَذَّبُ الْخَائِفُ السَّلاَمُ عَلَيْكَ أَيُّهَا الْوَلِيُّ النَّاصِحُ السَّلاَمُ عَلَيْكَ يَا سَفِينَةَ النَّجَاةِ السَّلاَمُ عَلَيْكَ يَا عَيْنَ الْحَيَاةِ السَّلاَمُ عَلَيْكَ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْكَ وَ عَلَى آلِ بَيْتِكَ الطَّيِّبِينَ الطَّاهِرِينَ السَّلاَمُ عَلَيْكَ عَجَّلَ اللَّهُ لَكَ مَا وَعَدَكَ مِنَ النَّصْرِ وَ ظُهُورِ الْأَمْرِ السَّلاَمُ عَلَيْكَ يَا مَوْلاَيَ أَنَا مَوْلاَكَ عَارِفٌ بِأُولاَكَ وَ أُخْرَاكَ أَتَقَرَّبُ إِلَى اللَّهِ تَعَالَى بِكَ وَ بِآلِ بَيْتِكَ وَ أَنْتَظِرُ ظُهُورَكَ وَ ظُهُورَ الْحَقِّ عَلَى يَدَيْكَ وَ أَسْأَلُ اللَّهَ أَنْ يُصَلِّيَ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ أَنْ يَجْعَلَنِي مِنَ الْمُنْتَظِرِينَ لَكَ وَ التَّابِعِينَ وَ النَّاصِرِينَ لَكَ عَلَى أَعْدَائِكَ وَ الْمُسْتَشْهَدِينَ بَيْنَ يَدَيْكَ فِي جُمْلَةِ أَوْلِيَائِكَ يَا مَوْلاَيَ يَا صَاحِبَ الزَّمَانِ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَيْكَ وَ عَلَى آلِ بَيْتِكَ هَذَا يَوْمُ الْجُمُعَةِ وَ هُوَ يَوْمُكَ الْمُتَوَقَّعُ فِيهِ ظُهُورُكَ وَ الْفَرَجُ فِيهِ لِلْمُؤْمِنِينَ عَلَى يَدَيْكَ وَ قَتْلُ الْكَافِرِينَ بِسَيْفِكَ وَ أَنَا يَا مَوْلاَيَ فِيهِ ضَيْفُكَ وَ جَارُكَ وَ أَنْتَ يَا مَوْلاَيَ كَرِيمٌ مِنْ أَوْلاَدِ الْكِرَامِ وَ مَأْمُورٌ بِالضِّيَافَةِ وَ الْإِجَارَةِ فَأَضِفْنِي وَ أَجِرْنِي صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَيْكَ وَ عَلَى أَهْلِ بَيْتِكَ الطَّاهِرِينَ.
❀✿🌺❀✿🌺❀✿
🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷
بسم الله الرحمن الرحيم
#تفسیر_یک_دقیقه_ای_قرآن_جلسه_445
🌹 آیه 172 سوره آل عمران
🌸 أَلَّذِينَ اسْتَجَابُواْ لِلَّهِ وَالْرَّسُولِ مِن بَعْدِ مَآ أَصَابَهُمُ الْقَرْحُ لِلَّذِينَ أَحْسَنُواْ مِنْهُمْ وَاتَّقَوْاْ أَجْرٌ عَظِيم
ٌ
ترجمه: آنان كه دعوت خدا و رسول را بعد از آن همه جراحاتى که به آنان رسید، اجابت کردند، براى کسانی از آنها که نیکی کردند و تقوا پیش گرفتند، پاداش بزرگى است.
🌷 #استجابوا: اجابت کردند، پذیرفتند
🌷 #أصابهم: به آنان رسید
🌷 #القرح: زخم ، جراحت
🌷 #عظیم: بزرگ
🔴 #شأن_نزول_آیه: این آیه بعد از جنگ احد و همانند دیگر آیات سوره آل عمران در مدینه بر #پیامبر_اسلام صلی الله علیه و آله نازل گردیده است. كفّار قریش، پس از پیروزى در احد بسوى مكّه بازگشتند. در بین راه به این فكر افتادند كه چه بهتر است به مدینه بازگردیم و باقیمانده مسلمانان را نیز از بین ببریم، تا كار #اسلام یكسره شود. این خبر به پیامبر صلى الله علیه و آله رسید. آن حضرت فرمان بسیج داد و فرمود: شركت كنندگان در #احد حركت كنند. مسلمانان آماده شدند. ابوسفیان وقتى از بسیج عمومى مسلمانان آگاه شد، گمان كرد كه لشكر تازه نفسى مهیّا شده است تا شیرینى پیروزى احد را بر كام آنان تلخ كند، لذا از حمله ى مجدّد منصرف شد و به سرعت به طرف مكّه حركت نمود. این آیه و دو آیه بعد اشاره به این ماجرا می کند. در تاریخ مى خوانیم كه در جنگ احد #حضرت_على علیه السلام بیش از شصت زخم و جراحت برداشت، ولى لحظه اى دست از یارى پیامبر برنداشت. در تفسیر كنزالدقائق آمده است كه این آیه درباره ى حضرت على علیه السلام و نه نفر دیگر نازل شده است.
🌸 #مؤمنان_واقعى در سخت ترين شرايط نيز از خداوند و پیامبر اطاعت می کنند لذا می فرماید: الذین استجابوا لله و الرسول من بعد مآ أصابهم القرح للذين أحسنوا منهم و اتقوا أجر عظيم: آنان که دعوت خدا و پیامبر را بعد از آن همه جراحاتی که به آنان رسید اجابت کردند، برای کسانی از آنها که نیکی کردند و تقوا پیش گرفتند، پاداش بزرگی است. رزمنده ای قابل ستایش است که:
1⃣ از جنگ خسته نشود
2⃣ اهل کار نیک باشد
3⃣ از فرمان خدا و پیامبر تخلف نکند.
🔹 پيام های آیه172سوره آل عمران 🔹
✅ شركت مجروحان در #جبهه، مایه ى تشویق و تقویت روحیّه افراد سالم است.
✅ #اطاعت از رسول خدا، همچون اطاعت از خداست.
✅ شركت #مجروحان در جبهه، نشانه ى وفادارى و عشق و معرفت كامل آنان به مكتب و رهبر و هدف است.
✅ گاهى شرایط #جنگ به گونه اى است كه حتّى مجروحان نیز باید حاضر شوند.
✅ هرچه #عمل دشوارتر باشد، قابل ستایش بیشترى است.
✅ حضور در #جبهه و مجروح شدن، اگر همراه با تقوا نباشد بى ارزش است.
✅ برخى از اصحاب پیامبر كه در جبهه هم شركت كرده اند، از سلامت #فكر و #تقوا دور شدند.
🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷
سلام برشهــدا
آن مهــدے باوران ویاوران
ڪہ"لبیڪ"گفتندبہ نائب المهدے
و مهدے نیز ادرڪنـے شان راخریدارشد....
سلام✋
#عاقبتتون_شه🌹دایی
🔻#اینجا_خیمه_گاه_شهداست... 👇
🌷〰〰〰🇮🇷〰〰🌷
@shahidanemasjedehazratezeynab
🌷〰〰🇮🇷〰〰〰🌷
✋ لبیک یا بقیة الله...
لبیک یا شریک القرآن
💥اجتماع بزرگ و چندهزار نفری
🔺«#میثاق_جوانان_عاشورایی»
✊بــا شـعــــــار: #مدافعان_قرآن
🌹 در ایام میلاد حضرت علی اکبر علیهالسلام و روز جوان
🔴وعدهٔما: جمعه شب ۱۴۰۱/۱۲/۱۲
♦️ساعت۱۹/۱۵
♦️شبستان کربلا
🔺مراسم باشکوه میثاق با #امام_زمان(عج) در مسجدجمکران
اعضای گروه سرود ماح
جهت بازخوانی سلام فرمانده ۱
به این برنامه دعوت شده اند ✅👌
❇️عزیزان با لباس فرم سرود شرکت کنید .
❇️والدین گرامی هم در این برنامه می توانند شرکت کنند 🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خیبر شکنان
حاج مهدی رسولی در برنامه حسینیه معلی غوغا به پاکرد ...
🔻#اینجا_خیمه_گاه_شهداست... 👇
🌷〰〰〰🇮🇷〰〰🌷
@shahidanemasjedehazratezeynab
🌷〰〰🇮🇷〰〰〰🌷
تفـــکـــــــر قرآنی
📛خلاف های شیطان در قرآن📛
1⃣خلاف عملی⛔️
نافرمانی از دستور خدا که سبب فسق او شد.
فسق عن امر ربه(کهف 50)
2⃣خلاف اخلاقی⛔️
تکبر که سبب خروج از بهشت و دوزخی شدن او گردید.
فبئس مثوی المتکبرین(زمر72)
3⃣خلاف اعتقادی⛔️
منکر عدل الهی خداوند شد.
کان من الکافرین(بقره ۳۴)
#ماه_شعبان
هدایت شده از قم آنلاین
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🛑🎥اجرای سرود «سلام یا مهدی » توسط کودکان یمنی😍
@onlineQom
مولا زاده باید خودش مولا باشه_۲۰۲۳_۰۳_۰۳_۱۸_۵۳_۴۲_۵۶۵.mp3
4.15M
مولا زاده باید خودش...🎊💐
حاج محمود کریمی
💐#میلاد_حضرت_علیاکبر'ع'
🔻#اینجا_خیمه_گاه_شهداست... 👇
🌷〰〰〰🇮🇷〰〰🌷
@shahidanemasjedehazratezeynab
🌷〰〰🇮🇷〰〰〰🌷
عروس فاطمه امشب به پاس یاری قرآن
برای سنگر الله اکبر، اکبر آورده
جوانان را بشارت ده خدا از نسل پیغمبر
برای جانفشانی بر جوانان رهبر آورده
میلاد حضرت علی اکبر (ع) و روز جوان مبارک باد🌸🌸🌸
🔻#اینجا_خیمه_گاه_شهداست... 👇
🌷〰〰〰🇮🇷〰〰🌷
@shahidanemasjedehazratezeynab
🌷〰〰🇮🇷〰〰〰🌷