فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
و سلام بر او که می گفت:
«رفیق حواست به جوونیت باشه
نکنه پات بلغزه، قراره با این پاها
تو گردان صاحب الزمان(عج) باشی»
سلام✋
#صبح_و_عاقبتمان_شه🌹دایی
🔻#اینجا_خیمه_گاه_شهداست... 👇
🌷〰〰〰🇮🇷〰〰🌷
@shahidanemasjedehazratezeynab
🌷〰〰🇮🇷〰〰〰🌷
انسان شناسی 034.mp3
11.49M
#انسان_شناسی ۳۴
#استاد_شجاعی
▪️مسیر زندگی، هم مبداء داره، هم مقصد!
مبدأ = تو
مقصد = الله
در این جادّه، عینِ همهی جادّههای دیگه، خطراتی، تهدیدت میکنه... خطراتی مثل ؛
ـ توقف
ـ عقب گرد
ـ کُندی حرکت
ـ سرعتِ بیجا
ـ جاماندن از سبقتگیری
ـ سبقتِ بیجا
و ......
💥 حالا چجوری از این خطرات خودم رو حفظ کنم؟
🚩#هیئت_بانوان_پیشکسوت_زینبی_س
👇👇
〰💠〰🌸〰💠
@Heiat1400_p_zeinaby
〰💠〰🌸〰💠
هدایت شده از
امام زادگان عشق
امام باقر «علیه السلام» می فرمایند ؛
صله رحم باعث از بين رفتن کينهها ميگردد. چرا که از نزديک همديگر را ميبينيم و حس ميکنيم و با هم رابطه برقرار ميکنيم و اين ارتباط، رفتارمان را نيکو جلوه ميدهد و در سخن گفتن هاست که گرههاي سوءظن و کينه باز ميشود و جايش را صفا و صميميت پر ميکند.
#یلدا
🔻#اینجا_خیمه_گاه_شهداست... 👇
🌷〰〰〰🇮🇷〰〰🌷
@shahidanemasjedehazratezeynab
🌷〰〰🇮🇷〰〰〰🌷
هدایت شده از
امام زادگان عشق
خاطرات شب یلدای شهدا🌹
💠دورکعت نماز برای پیروزی💠
سال 65 و در شب یلدای آن سال ما در منطقه “علی شرقی، علی غربی” و تپه 160 بین دهلران و موسیان ایران و مرز عراق در سنگری تنها به وسعت 6 متر و در فاصله کمتر از 100 متری با نیروهای عراقی بودیم و چون در تیررس عراقیها بودیم سقف سنگر را بسیار پائین آورده بودیم تا از دور دیده نشود.
در آن شب 15 نفر بودیم و چون سنگرمان کوچک بود به سختی کنار یکدیگر نشستیم. اما سفرهای پهن کردیم و توی آن آینه، قرآن، کاسه آب و اسلحه گذاشتیم و عکس همرزمان شهیدمان را هم به کنارشان قرار دادیم؛ آن سفره شب یلدا هیچگاه از ذهنم پاک نمیشود و شب خاطرهانگیزی شد. 😊
در آن شب توسط یکی از بچههای اهواز، هندوانهای تهیه شد، من نیز تخمه و پستهای که یک ماه قبل وقتی در مرخصی بودم تهیه کردم، را توی سفره گذاشتم و بچههای شمال هم چند دانه ازگیل و گلابی جنگلی آوردند. سوغات بچههای طارم زنجان هم زیتون بود.😍
بیوک آذری زبان نیز نُقلهای معروف و خوشمزه از ارومیه آورده بود و خلاصه هر کسی به نحوی نقشی در آماده کردن سفره شب یلدا آن هم در شرایط سخت منطقه و در فاصله کمتر از 100 متر با عراقیها ایفا کرد. اینها همه در شرایطی بود که ما باید برنامهمان در 40 دقیقه تمام میشد و به دلیل نزدیکی با نیروهای عراقی نگهبانی هم میدادیم. 👌
قرار بود سه روز بعد از آن شب به یادماندنی عملیات بزرگ "نهر عنبر” توسط نیروهای سهگانه ارتش، سپاه و بسیج در منطقه دهلران و موسیان علیه نیروهای عراقی انجام شود. آن شب در کنار سفره یلدا ضمن اینکه هر کس در فضای صمیمی لطیفهای شیرین یا خاطرهای از دوست شهید خودش تعریف میکرد.
در پایان همگی با خواندن دو رکعت نماز از خدای بزرگ خواستیم تا در این شب که جزء فرهنگ ملی و باستانی ما است و خانوادههای ایرانی در کنار هم جمع شدهاند ما را دعا کنند تا در این عملیات مهم پیروز شویم؛ چه حالت روحانی و وصفناشدنی بود وقتی بچهها با دادن نامه خود به یکدیگر وصیت میکردند هر کس که زودتر شهید شد دیگری نامهاش را به خانوادهاش برساند و این عملیات هم با پیروزی ما همراه شد. ✌️
🔻#اینجا_خیمه_گاه_شهداست... 👇
🌷〰〰〰🇮🇷〰〰🌷
@shahidanemasjedehazratezeynab
🌷〰〰🇮🇷〰〰〰🌷
📣 ابلاغیه مرکز اردویی استان در خصوص برگزاری #اردوی_راهیان_مکتب_حاج_قاسم👆
(همزمان با چهارمین سالگرد حاج قاسم سلیمانی)
📲 لطفا ابلاغیه را با دقت مطالعه نموده و به نحو شایسته به زیرمجموعه خود اطلاع رسانی نمائید.
"معاونت اردویی ناحیه مقاومت امام حسین(ع) "
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
لیست غذاهای کرمان:
۱-عدس پلو ۴۵ت
۲-شوید پلو ۴۵ت
۳-جوجه کباب و زرشک پلو با مرغ ۹۵ت
۴-چلو میکس و چلو کباب ۸۵ت
۵-لوبیا پلو ۴۷ت
۶-خورشت ها ۶۵ت
۷-فلافل با دورچین نان و سس۵۰ت
۸-عدسی با نون ۴۰ت
۹-نوشابه تکی ۱۰ت
۱۰- دوغ تکی ۱۲ت
غذاها با ظرف یکبارمصرف فوم
۱۱- هزینه پیک غذا با مدیر کاروان است
۱۲- تهیه سفره و قاشق بعهده مسئول کاروان است.
تماس بااردویی پایگاه عقیله بنی هاشم سلام الله
خانم علی آبادی:
+989128535029
برای #یلدا وقت نداشتند
هندوانه برای رفع عطش بود ...
#مردان_بی_ادعا
🔻#اینجا_خیمه_گاه_شهداست... 👇
🌷〰〰〰🇮🇷〰〰🌷
@shahidanemasjedehazratezeynab
🌷〰〰🇮🇷〰〰〰🌷
-466870526_-1757077455.mp3
4.8M
🎙 #قسمت_نوزدهم از کتاب #دکل
📚 #کتاب_صوتی 🔊
«قبل از خواب کتاب خوب بشنوید»
🕒 مدت: ۱۰ دقیقه
💾 حجم: ۴ مگابایت
اولین مستند داستانی گام دوم انقلاب
به قلم: روح الله ولی ابرقوئی
ناشر: انتشارات شهید کاظمی
#قسمت_نوزدهم
🚩#هیئت_بانوان_پیشکسوت_زینبی_س
👇👇
〰💠〰🌸〰💠
@Heiat1400_p_zeinaby
〰💠〰🌸〰💠
🇮🇷 #وقتی مهتاب گم شد 🇮🇷
◀️ قسمت ۱۵۴م
📒 فصل دوازدهم
🔶🔸پارههای تنم در شلمچه ۳.
آن شب با دلهره و اضطراب به صبح رسید
فردایش فرمانده گردان سالار آبنوش گفت:
"سوار شو! باید برویم پیش فرمانده لشکر و توجیه شویم. امشب نوبت ما برای عملیات است."
پرسیدم: "کجا؟!"
گفت: "یک جای سخت! جلوی نهر جاسم! بچهها آنجا روی دژ هستند و عراقیها مقابلشان داخل نخلستانها. دژ چند شب پیش تسخیر شده ولی عراق فشار زیادی میآورد تا به هر قیمت آن را پس بگیرد."
گفتم: "تنها عمل میکنیم!"
گفت: "نه! لشکر ۱۰ سیدالشهدا هم کنار ما عمل میکند سمت چپ هم که به اروند میرسد؛ لشکر ۹ بدر هستند. اما عمده نیروهای ما روی دژ مستقر شدهاند. ما از آنجا باید بزنیم و برویم تا عمق نخلستان."
دو نفری حرکت کردیم
به خرمشهر رسیدیم
از آنجا به موازات اروند رود و از سمت جاده شلمچه به بصره به یک شهرک تازه آزاد شده به نام دوعیجی رسیدیم
شهر وضعیتی غیرقابلتوصیف داشت
در یک چشم انداز میشد صدها خودرو، موتور، تانک و نفربر را دید که سوخته بود
دوعیجی زیر آتش عراقیها به تلی از خاک تبدیل شده بود
بوی سوختن لاستیک، باروت و خون دماغ را میازرد.
سالار آبنوش گفت: "تیپ ۲۱ امام رضا این جا را آزاد کرده ولی خیلی سخت و دشوار!!!"
در خروجی شهرک یک ساختمان محکم بود که فرمانده لشکر و شبکه مخابرات در آن مستقر بودند
ساختمان یک ریز زیر آتش بود
اگر کسی به اندازه چند دقیقه بیرون میماند بیتردید ترکش میخورد
وارد ساختمان شدیم
از دیوارها گونیهای سنگری تا سقف بالا رفته بود
حاج مهدی فرمانده لشکر میدانست که در مرحله اول سه گروهان بودیم و حالا دو گروهان
از من پرسید:
"جنگیدن داخل نخلستان را با بچهها کار کردهاید؟"
گفتم: "تا حدی بله!"
گفت:
"شما باید از جایی که گردان ۱۵۵ گرفته عبور کنید. گام اول پاکسازی نخلستان روبروی دژ است."
از روی نقشه شکل مانور دو گروهان ما را نشان داد
چارهای نبود فقط باید از روی نقشه توجیه میشدیم و حداکثر از طریق خط خودی نقطه مقابل خودمان را میدیدیم که مجال همین کار هم تا شب نبود
به ابوشانک برگشتیم
به بچهها اعلام کردیم که بعد از نماز مغرب راهی خط میشویم
بچهها وسایل شخصیشان را تحویل دادند و تجهیزات رزمشان را آماده کردند
من هم با وجود دست زخمی قادر به گرفتن اسلحه نبودم
یک بیسیمچی کنارم بود و یک پیک به نام سرابی
تمام تمرکزم را بر کنترل وسایل و تجهیزات بچهها گذاشتم
با بیشترشان صحبت کردم
خیلیها تعجب میکردند که از تفنگ، فشنگ، نارنجک تا بیلچه و حتی به پوتینهای آنها حساسم ولی خودم از سر ناچاری کفش کتانی پوشیدهام که آن را هم عباس علافچی به پایم میکرد و من چقدر از او خجالت میکشیدم؛ خدا میداند!
دم غروب بچهها جلوی ساختمانهای گلی روستا به خط شدند
برایشان سخنرانی کردم:
🔗 ادامه دارد ...
🔻#اینجا_خیمه_گاه_شهداست... 👇
🌷〰〰〰🇮🇷〰〰🌷
@shahidanemasjedehazratezeynab
🌷〰〰🇮🇷〰〰〰🌷
هدایت شده از هیئت بانوان پیشکسوت زینبی «س» تاسیس ۱۴٠٠/۹/۴
دعای فرج آقا امام زمان (عج)
فراموش نشود.
التماس دعا
هدایت شده از قرارگاه خادمیاران مهدوی
🍃🌸🇮🇷🌸🍃
از #امام_مهدی ارواحنافداه:
فَما یَحْبِسُنا عَنْهُمْ اِلاّ ما یَتَّصِلُ بِنا مِمّا نَکْرَهُهُ وَلا نُؤْثِرُهُ مِنْهُمْ
تنها چیزی که بین ما و امام جدایی میاندازد سبک زندگی ماست
سلسله مباحث
#سبک_زندگی_منتظرانه
درخدمت استاد
حجةالاسلام علمایی
موضوع: نماز و مناجات در زندگی منتظران
مسجد حضرت علیبنابیطالب علیهماالسلام
جمعه یکم دی پس از نماز عشا
بنیاد فرهنگی حضرت مهدی موعود استان قم
🔸🌺🔸--------------
قرارگاه مردمی خادمیاران مهدوی
@khademyaran_mahdavi