غم عشق تو مرا کشت ولۍ حرفۍ نیسٺ . . !
عمر در عشق ٺو خوب اسٺ بہ پایـان برسد . . (:💔!
#اَللّهُــمَّعَجـِّــللِوَلیِّــکَالفَــرَج
شهدای مدافع امنیت و حرم
"منکانللهکاناللهله "
اگردرتماملحظات غرقدرخداباشی
انوارالهۍدرتوتابشمیڪند؛
وآنچهبخواهۍبهنورالهۍمۍبينی..
خدایا می شود
در تیتر نیازمندی های
روزگارت بنویسی
به یک نفر نوکر ساده جهت
شهید شدن نیازمندیم؟✨️
#لبیک_یا_خامنه_ای
#امام_زمان
#سپاه
🔴 انتقام دختر بی حجاب از پسر بسیجی!!!
یه روز یه خانم مثل هر روز بعد از کلی آرایش کنار آینه,مانتو تنگه و کفش پاشنه بلنده شو پا کرد و راهی خیابونای شهر شد.
همینطوری که داشت راه میرفت وسط متلک های جوونا یه صدایی توجهش رو جلب کرد :
❌خواهرم حجابت !!
خواهرم بخاطر خدا حجابت رو رعایت کن !!.
نگاه کرد،
دید یه جوون ریشوئه از همون ها که متنفر بود ازشون با یه پیرهن روی شلوار
و یه شلوار پارچه ای داره به خانم های بد حجاب تذکر میده.
به دوستش گفت، من باید حال اینو بگیرم وگرنه شب خوابم نمیبره
مرتیکه سرتاپاش یه قرون نمی ارزه،
اون وقت اومده میگه چکار بکنید و چکار نکنید.
تصمیم گرفت مسیرش رو به سمت اون آقا کج کنه
و یه چیزی بگه که دلش خنک بشه وقتی مقابل پسر رسید
چشماشو تا آخر باز کرد و دندوناش رو روی هم فشار داد
و گفت تو اگه راست میگی چشمای خودتو درویش کن با این ریشای مسخره ات ،
بعدم با دوستش زدن زیر خنده و رفتن..
پسر سرشو رو به آسمون بلند کرد و زیر لب گفت :
خدایا این کم رو از من قبول کن !!
شبش که رفت خونه به خودش افتخار میکرد گوشی رو برداشت و قضیه رو با آب و تاب برای دوستاش تعریف میکرد.
فردای اون روز دوباره آینه وآرایش و بعد که آماده شد به دوستاش زنگ زد و قرار پارک رو گذاشت.
توی پارک دوباره قضیه دیروز رو برای دوستاش تعریف می کرد و بلند بلند میخندیدند شب وقتی که داشت از پارک برمیگشت یه ماشین کنار پاش ترمز زد : خانمی برسونیمت؟
لبخند زد و گفت
برو عمه تو برسون بعد با دوستش زدن زیر خنده ، پسره از ماشین پیاده شد و چند قدمی کنار دختر قدم زد و بعد یک باره حمله کرد به سمت دختر و اون رو به زور سمت ماشین کشید.
دختر که شوکه شده بود شروع کرد به داد و فریاد
اما کسی جلو نمیومد ، اینبار با صدای بلند التماس کرد
اما همه تماشاچی بودن ، هیچ کدوم از اونایی که تو خیابون بهش متلک مینداختن و زیباییشو ستایش میکردن، حاضر نبودن جونشون رو به خطر بندازن
دیگه داشت نا امید میشد که دید یه جوون به سمتشون میدوه و فریاد میزنه :
آهای ولش کن بی غیرت !!
مگه خودت ناموس نداری ؟؟
وقتی بهشون رسید، سرشو انداخت پایین و گفت خواهرم شما برو ، و یه تنه مقابل دزدای ناموس ایستاد !!
دختر در حالی که هنوز شوکه بود و دست و پاش میلرزید
یک دفعه با صدای هیاهو به خودش اومد و دید یه جوون ریشو از همونا که پیرهن رو روی شلوار میندازن از همونا که به نظرش افراطی بودن
افتاده روی زمین و تمام بدنش غرق به خونه
ناخودآگاه یاد دیروز افتاد ، اون شب برای دوستاش اس ام اس فرستاد :
وقتی خواستن به زور سوارش کنند ، همون کسی از جونش گذشت که توی خیابون بهش گفت : خواهرم حجابت !!
همون ریشوی افراطی و تندرو همون پسری که همش بهش میخندید..
اما الان به نظرش یه پسر ریشو و تندرو نبود ، بلکه یه مرد شجاع و با ایمان بود💪 دیگه از نظرش اون پسر افراطی نبود ، بلکه باغیرت بود
🌹حالا متوجه شدیم که این جوون ریشو کسی نیست جز
شهید امر به معروف و نهی ازمنکر
علی خلیلی🌹
روحش شاد 🖤🥀
آقاموݩمنٺظرھ...↯
بریمدعاےفرجبخوݩیم...🙃🤲🏻
اللہمعجلاݪولیڪالفࢪج...🍃
خیلےوقٺمونونمیگیرھرفقا-!🖐🏻
#دعـاےفࢪج
#قراࢪعـاشقانه
اشکهای تو...یتیمی تو ،خردسال بودنت
مرا یاد خرابههای شام میاندازد
و بهانه گیریهای دختری برای پدرش!😔
#دختر_شهید
#شهید_محمدرضا_مؤذنپور🌷
لشکر ۲۵ ویژه کربلا
#یادشهداباصلوات🥀
*🔷یاالله یا زهرا سلام الله علیها🔷👆
🔆بخـــــوان 🍀#فراز ۱۲ #گنج_العرش 🍀
به نیت رفع موانع ظهور مولا صاحب عصر
🌹وَقُلْ جَاءَ الْحَقُّ وَزَهَقَ الْبَاطِلُ ۚ إِنَّ الْبَاطِلَ كَانَ زَهُوقًا
و بگو: «حق آمد، و باطل نابود شد؛ یقیناً باطل نابود شدنی است!»*
سعی کنید پایتان را از کشتی حضرت سیدالشهداء(علیه السلام) بیرون
نگدارید و دائمأ به امری از امور
دستگاه امام حسین(علیه السلام)
مشغول باشید. آشپزی، چای دادن،
سینه زدن، کفش جفت کردن و ...
تا بواسطه آن ، از همه شیعیان دستگیری
شود و الا حساب و کتاب آن طرف،
دقیق تر از این حرفهاست."
-آیتاللهبهاءالدینی🤍
#محرم
#امام_حسین