eitaa logo
شهدای مدافع امنیت و حرم
1.7هزار دنبال‌کننده
11.6هزار عکس
4.4هزار ویدیو
49 فایل
سعی کن یه جوری زندگی کنی که خدا عاشقت بشه اگه خدا عاشقت بشه خوب تورو خریداری میکنه 💚🌱 #شهید_محسن_حججی️ فقط جهت تبادلات و همسایگی و ادمین شدن به پیوی بنده: 👇🏻 @LabikorHussein313 ✅کپی آزاده و با ذکر صلوات برای سلامتی و فرج امام زمان حلال می باشد🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
َشهید سلمان امیر احمدی
محسن، متولد ۲۲ بهمن سال ۱۳۶۴ بود و یکی از افتخارات خانواده هم‌زمانی تولد او با سالروز پیروزی انقلاب اسلامی است و از سمتی افتخار دیگرهم‌زمانی تشییع او با سالروز شهادت حاج قاسم است.  ۲ پسر به‌نام‌های محمد یاسین ۳ ساله و محمد طاها ۶ ساله دارد. از خصوصیات محسن اخلاق بسیار خوب او، دستگیری از خانواده‌های بی‌بضاعت، احترام به پدر و مادر، اطاعت از ولایت، پرهیز از هرگونه غیبت، امر به معروف و نهی از منکر و ترک محل غیبت بود. 
🥀 شهید امیر کمندی مدافع امنیت از جوانان اهالی نسیم شهر بود که داستان فعالیت‌های اجتماعی او را کسبه نسیم شهر روایت می‌کنند. سرهنگ دوم پاسدار امیر کمندی، از پاسداران نیروی زمینی سپاه، آبان‌ماه امسال در حین مقابله با اغتشاشگران در خیابان ستارخان تهران به شهادت رسید. او در شرایطی که مشغول انجام وظیفه و مقابله با مخلان نظم و امنیت بود، بر اثر اصابت نارنجک دستی از ناحیه سر مجروح شد و به درجه رفیع شهادت نائل آمد. رد پای فعالیت‌های خیریه شهید کمندی تا روستاهای اطراف نسیم شهر ادامه داشت و همچنان روایت می‌شود. پاسداری که لباس برقکاری به تن می‌کرد و عصای دست محل بود. زهرا فرجی مادر شهید امیر کمندی، پس از شهادت او در مصاحبه‌ای در خصوص ویژگی‌های اخلاقی وی گفت: من به امیر خیلی وابسته بودم، چرا که بسیار مؤدب و مهربان بود. از آنجا که می‌دانست که من بیمار هستم به اطرافیان خیلی سفارش می‌کرد که مراقب من باشند. به پدرش می‌گفت: «زود مغازه را تعطیل کن و به خانه برو تا مادر تنها نباشد!» روزی نبود که 2 بار به من زنگ نزند و حالم را نپرسد.
یزدان قجری جوانی متولد سال ۱۳۶۴ در شهرستان بروجن استان چهارمحال و بختیاری ۹ سال پیش در آزمون استخدامی شرکت راه‌آهن پذیرفته می‌شود، چندماهی را برای آموزش راهی اصفهان و بالاخره مشغول به کار می‌شود، از شوق و اشتیاقش برای خانواده می‌گوید آن‌ها از خوشحالی یزدان در پوست خود نمی‌گنجند مادر آستین‌هایش را بالا می‌زند تا دختری در خور پسر شاخ و شمشادش پیدا کند. انگار همه چیز دست به دست هم داده بود تا یزدان از استخدام کارخانه ورق خودرو خارج و برای کار راهی شهری دیگر شود هیچ‌کس آن زمان نمی‌دانست چه چیزی در انتظار یزدان است و روزگار چه خوابی برایش دیده. چند سال بعد از مشغول شدن در راه‌آهن ازدواج می‌کند و صاحب دختری می‌شود و حالا این روزها که بهار پنج سالگیش را پشت سر می‌گذارد آن‌چنان از پدر دلبری می‌کند که پدر را جَلد خانه کرده است. هر کجا نامی از پدر و دختر آورده می‌شود و از شیرین‌زبانی و دلبری دخترکی گفته می‌شود بی‌اختیار پَرت می‌شوم داخل روضه‌ای که روضه‌خوانش از بابایی بودن دخترها می‌گوید از دخترکی سه‌ساله می‌گوید و خیمه‌های آتش‌گرفته. دیگر تنها دلخوشی‌اش قاب عکس روی طاقچه و خاطرات پدر است گاهی به قدری دلتنگی بی‌قرارشان می‌کند که دیگر همان قاب عکس هم مرهم زخم‌هایشان نمی‌شود، نیستی تا دلخوش شوند به داشتن بابا در این روزها. یک دختر ۵ساله به نام آرام داشتند که بیقراره پدر شده😭
🥀محسن حمیدی 54 ساله در حمله تروریستی به شهادت رسید. 👨‍👩‍👦درخانواده مذهبی رشد کردند. شهید حمیدی متاهل و دارای یک پسر ۱۰ ساله بود. 🔹حدود ۱۲ سال است که در بسیج فعالیت داشت. 🙂خصوصیات اخلاقی: شهید حمیدی بسیار مهربان بود و کار مردم را راه می‌انداخت. 🍂🏍نحوه شهادت: تیراندازی توسط راکب موتور سیکلت 🌷🥀۲۹ آبان ۶۱ به دنیا آمد و شامگاه ۲۵ آبان به شهادت رسید و در روز ۲۹ آبان ۱۴۰۱ پیکرش به خاک سپرده شد.