✍🏻|ازتو میگویم
محمدرضا خیلی باانرژی بود
و شوخ طبع😊
در دوران خادمی، باتمام خستگی های
ناشی ازکار ،
شیطنت هایش به جا بود😜
و هر شب باخادم ها جشن پتو و
... اجرا میکرد .😉
🔻مسئولمان دائما به من و محمدرضا
تذکر میداد که کمتر شیطنت کنیم.
یادم هست که یک بار
آن برادر مسئول عصبانی شد
و سرمان داد زد .😡
من ازاین رفتار خیلی ناراحت شدم
و حتی تصمیم گرفتم که برگردم
و ادامه ندهم...👋
اما محمدرضا آرام و ساکت بود
و چیزی نگفت و با همان اخلاص همیشگی
به خادمی اش ادامه داد. 🌱
و سرانجام و عاقبت این خادمی،
با شهادت گره خورد :)
#رهایمنکن
#وصالنویس
میگفت:
شیعیاندوقبلہدارن
ڪعبہبرایِ«عِبآدَت»
قدسبرایِ «شَهآدَت»🌿♥️
#حـرف_دل
‹
♡ڪَربَلا رَفتَن خُود را بـِہ رُخ ܩا نَـڪِشـِید♡
♡ܩا دُرُست اَست نَرَفتیم وَلـے בل בارِیܩ♡
حیا...!
کلمهاییاستکهاگه
نباشدنهدختران چادریمذهبی
محسوبمیشوندنهپسران
ریشدارتسبیحبدست✨🌱
#تلنگرانه
عـٰاشِقَتدۅراَزحَـرَماِحسـٰاسِغُربَـتمۍڪُنَد
بـٰازبـٰاعَڪسِحَرَمیِہگۅشِہخَلـۅَتمۍڪُنَد...!'
یهکنجحَرم،
یهچَفیهمُتبرک،
ویِهدلعـٰاشق!💔
اینهَمونحِـسیه،
کہآرزوداشتَم
یکبـٰارتَجربهشکُنم:))
بشینمیِهگوشهتوشلوغۍ
گِریهکنمبَراتو
بهزائراتنِگاهکنم🙂🚶🏿♂. .
بَـهرِه ܩَن سَفَر ڪَربُ و بَلا بُود،وَلـے
اِین گُنـَہ بُود ڪِـہ بالُ و پَرِ پَروازَܩ بَستـღ