شهیدی که میخواست برای جبهه رفتن خودش را بکشد...
.
محمد لوله یکی از اسلحه های بسیج را گذاشته بود زیر گلویش . دستش روی ماشه بود و فریاد میزد ، کوچه را روی سرش گذاشته بود
_ای خدا ای امام زماااان! اینا نمیزارن من برم جبهه من خودمو میکشم چرا نمیزارین برم ؟ رضایت میدین یا نه ؟ اگه رضایت ندین به حضرت عباس خودمو میزنم...
اوضاع بدتر از آن بود که بشود با پند و اندرز جلویش را گرفت هر لحظه ممکن بود کاری دست خودش بدهد . بالاخره هم کلکش گرفت و با این ترفند موفق شد رضایت پدر مادرش را بگیرد.
شب که شد ، سر از پا نمیشناخت بساط شوخی و خنده اش به راه بود. انگار نه انگار که تا همین چند ساعت پیش همین آدم ، اسلحه را گذاشته بود زیر گلویش و همه ی اهل محل را خبردار کرده بود.
#سردار_شهید_محمد_مجازی...🕊️💔
اگر میدانستید چه چیزی برای شما ذخیره شده
هرگز به خودتان اجازه نمیدادید بخاطر چیزی
که از دستتون رفته غصه بخورید!
#استاد_شجاعی
یہ مشڪلےڪہالانبیندخترخانماے مذهبےوجوددارہ،اینہڪہتصورمیڪنن اگہروےخوانندہهاے مذهبےیامداحها ڪراشبزنن،یابادوستاشوندربارشون صحبت ڪننوبخندناشڪالندارہ،چون اونآقامذهبیہ🥲💔
آخہاینچہتفڪریہبزرگوار⁉️
بخدامرد،هرچقدرمڪہمذهبےباشہبازم نامحرمہ....!!!
قرارنیستچونمذهبیہ،دیگہهمشزل بزنیمبہعڪسشونیامداحےونماهنگ هاشونوگوشڪنیموتوهم بزنیم(:
ابجےجان...توییڪہظاهرتمثلمادرمون شدہ،بیاباطنتهممثلمادرڪن،🥲
حرف زدن دربارہنامحرمو
ذوقڪردنبهشدرشأن تو نیستابجیگلم🙃❤️
#تلنگر
شهدای مدافع امنیت و حرم
•🕊🍃•
شھادت
حکایتعاشقانهآنانیاستکهدانستند..
دنیاجاۍماندننیستبایدپروازکرد!
#شهیدانه
من باورم شده که
فدای تو میشوم!
سخت است بگذرم
من از این باورم، حسین.❤️
#کربلا
#اٰٖمٰٖاٰٖمٰٖ_حٰٖسٰٖیٰٖنٰٖ_قٰٖلٰٖبٰٖمٰٖ_