🌷برادر پاسدار شهـید حاجحبیب بدوی
از فرماندهان تیپ ضدزره ۲۰۱ ائمه
مسئول محور عملیات بوکمال سوریه
عبدالزهرا بدوی نام دارد که در تاریخ پنجم مرداد ماه سال ۱۳۶۷ در دوران دفاع مقدس به فیض شهادت نائل آمد
سالروز شهـادت🕊🍃
شهدا را یاد کنیم با ذکر صلوات🌹
🦋الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ
#سلام_برشهدا
#باشهداگم_نمیشویم
#تداوم_راه_شهدا
🌷دل مـا ...تنگِ همین یک لبخنـد و تو در خنده مستانه خود میگذری
نوش جـانـت ، امّــا ...
گاهگاهی به دل خسته ما هم نظری ...
🥀شهید حاج حبیب بدوی
#سالروزشهادت
#مدافعان_حریم_آل_الله
#باشهداتاظهور
1.13M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🥀چقدرجات خالیه آقاسید ابراهیم😭
هر چه گذشت زمان بیشتر میشود انگار درد فراق تو و روایت مظلومیتت بیشتر بر دلمان خراش وارد میکند...جبران نمیشوی سید خدوم ما ...😔
#خادم_مظلوم
#سیدالشهدای_خدمت
#نام_ویادش_باصلوات
.
18.89M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🥀آمدی جانم به قربانت، ولی بیسر چرا...
❤️🔥شهید والامقام «حجتالله صنعتکار»
💔سه روز قبل از شهادت، حجتالله جبهه بود که به او اطلاع دادند، صاحب فرزند شده ای. وقتی خبر را شنید حال دیگری داشت، عملیات هم شروع شده بود و دوست نداشت که در کنار بچه ها نباشد، اما با اسرار فرمانده اش (سردار شهید احمد اللهیاری ) ، تصمیم گرفت برود و سری به پسرش بزند. یک روزه رفت و پسرش را دیده بود و وقتی برگشت چند کیلو شیرینی خریده بود و شیرینی را بین بچه های گردان پخش کرد و آماده شد تا برای پاتکی که در راه بود حرکت کند.
قبل از رفتنش می گفت: این عملیات یک چیز دیگری است و نمی شود به این راحتی ها از خیرش گذشت و انگار از همه چیز مطلع بود .
دیدم که دارد به سمت دشمن می رود و سخت با آنها درگیر است، در همین حین گلوله ی توپی از سوی دشمن شلیک شد که مستقیم به سر حجت خورد، سر حجت به هوا پرتاب شد و خون بود که از رگ های گلویش فوران می کرد و به آسمان می پاشید، پیکر بی سر حجت همینطور چند قدم جلو رفت و در مقابل چشمان بهت زدهی ما به زمین افتاد.
آری او همانند ارباب بی سرش حسین (ع) با بدنی بی سر به دیدار معشوق خویش شتافت.
♦️قرائت «زیارت عاشورا» هدیه به روح مطهرش.
#شهدای_بیسر
#روایت_عشق❣
🥀میگفت :آدمی که ساکن نجف شده
نمیتواند جای دیگری برود. شما نمیدانید زندگی در کنار مولا چه لذتی دارد.
شیخ هادی به مدت سه سال جهت ادامهی تحصیلات حوزوی در شهر نجف اشرف سکونت داشت. از زمانی که ساکن نجف شد، به اعمال و رفتارش خیلی دقت میکرد. مراقب بود که کارهای #مکروه انجام ندهد.
🥀هادی آن قدر زندگی در نجف را دوست داشت که میگفت: بیایید همه برویم آنجا زندگی کنیم. آنجا به آدم آرامش واقعی می دهد. میگفت قلب آدم در نجف یک جور دیگر میشود.
شهیدانه زندگی کن تا شهید بروی از دنیا ..
🍁شبتون معطّر به عِطر شهدا🍁
وسط جبهه
بهش گفتم بچه!
الان چه وقتِ نماز خواندنه؟
گفت: از کجا معلوم دیگه وقت کنم
و شروع کرد نماز خواندن ....
السلامعلیکمورحمةاللهوبرکاته را که گفت
یک خمپاره آمد و بُردش...!(:ᯏ🥹🌱ᯟ
𖧷–·–·–·–·–·–·–·–·–·–·–·–𖧷
˹🌿