eitaa logo
شهدای مدافع امنیت و حرم
1.8هزار دنبال‌کننده
17.6هزار عکس
10.2هزار ویدیو
74 فایل
سعی کن یه جوری زندگی کنی که خدا عاشقت بشه اگه خدا عاشقت بشه خوب تورو خریداری میکنه 💚🌱 #شهید_محسن_حججی️ فقط جهت تبادلات و همسایگی و ادمین شدن به پیوی بنده: 👇🏻 @LabikorHussein313 ✅کپی آزاده و با ذکر صلوات برای سلامتی و فرج امام زمان حلال می باشد🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
شماره تلفن حرم روهم میزارم براتون : 05148888 - زنگ بزنید و یک دل سیر دردُ‌دل کنید❤️‍🩹🥲
⭕️ از همه دنیا گذشتم، به همه دنیا رسیدم! 🇮🇷 *شاهد *شهدا *انقلاب‌اسلامی *جمهوری‌اسلامی 💫اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج
⊰•🤍🕊•⊱ . ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌دلَـم‌ح‌َـرَم‌میخـوآھَـد؛ نگآھـم‌بِہ‌گُنبـدت‌ِبآشـدوپـَروآز‌ دِلَـم‌درصَحـن‌ُ‌سَرآیَـتِ ومَـن‌ِبآشَـم‌وگِریھ‌ھـآی‌ِنـاتَمـامَـم'!💔🖐🏼... ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ⊰•✨🕊•⊱¦⇢
5.8M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
سرِ هر ۱۵ هزار ، سرِ کاوه ۲ میلیون ♦️خاطره ای شنیدنی از فرمانده لشکر 24 ساله ، شهید "" 🌹به مناسبت سالروز عروجش در کردستان 🕊شادی روح بلندش صلوات
•••• 🌻حاج حسین یکتا : بچه‌ها دو دوتا چهارتای خدا با دو دوتا چهارتای ما فرق داره ؛ یه گناه ترڪ میشه ، همه چی به پات ریخته میشه ، یه جا حواست پرت میشه ، صد سال راهت دور میشه!!😓 ! •••
1.41M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
برا خدا ناز کن؛ شهدا برا خدا ناز میکردن گناه نمیکردن ولی عوضش برا خدا ناز میکردن خدا هم نازشونو میخرید.
شهدای مدافع امنیت و حرم
✋ سرِ هر #پاسدار ۱۵ هزار ، سرِ کاوه ۲ میلیون ♦️خاطره ای شنیدنی از فرمانده لشکر 24 ساله ، شهید "#محم
فرمانده بود اما برای گرفتن غذا مثل بقیه رزمنده ها توی صف می ایستد سرصف غذاهم جلویی ها به احترامش کنار می رفتند . می خواستند او زودتر غذاش رو بگیره . محمود هم عصبانی میشد ، ول می کرد و میرفت وقتی نوبتش میشد آشپزها غذای بهتر براش می ریختند ، اوهم متوجه میشد وغذاش رومیداد به پشت سریش. (کتاب۸۲ خدمت از ماست... صفحه۲۳)
قدشخمیدهوبازمصبوره :)💔