وقتی تاریخ مراسم عروسی قطعی شد، از فردای ماه رمضان افتادیم دنبال مقدمات مراسم. قرار بود از جهیزیه چهار وسیله یخچال، تلویزیون، فرش و ماشین لباس شویی را حمید بخرد. بقیه جهیزیه را تا حد امکان همراهیم می کرد تا بخریم.
در همان روز اول خرید حمید گفت: وقتی حضرت آقا گفته اند از کالای ایرانی حمایت کنید، ما هم باید گوش کنیم و جنس ایرانی بخریم.
هر فروشگاهی که می رفتیم دنبال جنس ایرانی بودیم. نظر هر دوی ما هم همین بود تا حد امکان جنس ایرانی.
شهید حمید سیاهکالی🌹🌹
#شهیدانه
نیمه شب بود که از حرم امام رضا علیه السلام آمدیم بیرون. هوا عجیب سرد بود. پیرمردی که به سمت حرم در حرکت بود، از زور سرما خودش را مچاله کرده بود.
مصطفی شال گردن خود را باز کرد و انداخت دور گردن پیرمرد.
حاج آقا! التماس دعا.
شهید مصطفی احمدی روشن🌱
#شهیدانه
مادر شهید آرمان تو معراج شهدا میگفت:
یادته آرمان همیشه مداحی غریب گیر اوردنت رو گوش میدادی؛دیدی آخرش خودتم غریب گیر اوردن....💔
#شهید_آرمان_علی_وردی
ازشهیدبابایی پرسیدند :
عباس چه خبر ؟!
چه کار میکنی ؟!
گفت :
بهنگهبانیدلمشغولیم
تا کسی جزخدا وارد نشود!!🌼•°
: همینقدر زیبا
#شهیدانه
یهجملهدارهحاجقاسم،
میگهاینقدرنگیدشهیدشم،شهیدشم..
نگودعاڪنشهیدشم!
شهادتخوبهولیبهترشمهست؛
دعاڪنیدمـؤثرباشید: