شهدای مدافع امنیت و حرم
از اعماق قرون در بین جمعیت تو را دیدم توهم ای ناز مطلق از همان بالا ببین ما را !(:
•
.
جعفر جنگروی تعریف میکرد که یکبار پس از هیئت نشسته بودیم و داشتیم با بچهها حرف میزدیم. ابراهیم توی اتاق دیگه تنها نشسته بود و توی حال خودش بود. وقتی بچهها رفتن.اومدم پیش ابراهیم، هنوز متوجه حضور من نشده بود. باتعجب دیدم هر چند لحظه یکبار سوزنی را به صورتش و به پشت پلک چشمش میزنه. یکدفعه گفتم: چیکار میکنی داش ابرام ؟! انگار تازه متوجه حضور من شده باشه از جا پرید و از حال خودش خارج شد. بعد مکثی کرد و گفت: هیچی، هیچی، چیزی نیست. گفتم:به جون ابرام ولت نمیکنم. باید بگی برا چی سوزن زدی تو صورتت. مکثی کرد و خیلی آرام مثل آدمهائی که بغض کردهاند گفت: سزای چشمی که به نامحرم بیفته همینه!
#شهید_ابراهیم_هادی
.
.
رفیـق ...
برایِ شهید شدن
هنر لازم است...
هنر رد شدن از سیم خاردارِ نفس..
هنر به خدا رسیدن...
هنر تَهذیب...
تا هنرمند نشی، شهید نمیشی!!
.
#شهید_ابراهیم_هادی🕊
#شھیدانہ
.
🕊
《من مادرم رو آماده کردم》
آخر آذرماه بود.با ابراهیم برگشتیم تهران.
در عین خستگی خیلی خوشحال بود☺️
می گفت:هیچ شهـــیدی یا مجروحـــی در
منطقه دشمن نبود،هرچه بود آوردیم.😇
بعد گفت:امشب چقدر چشم های منتظر
را خوشحال کردیم، مـــادر هر کدام از ایــن
شهدا سر قبر فرزندش برود، ثوابـــش برای
ما هم هست.😍
من بلافاصله از موقعیت استفاده کردم و
گفتم:آقا ابرام پس چرا خود دعا مــی کنی
که گمنام باشی!؟🤨
منتــظر این سوال نبود. لحــظه ای ســکوت
کرد و گفت: من مادرم رو آمــاده کردم🥺
گفتم منــتظر من نباشه، حتی گفــــتم دعا
کنه که گمنام شهـــید بشم! ولی باز جوابی
که می خواســتم نگفت.😔
#شهید_ابراهیم_هادی🥀
❣ عــند_ربـهم_یــرزقون
ابراهیم برای این که جایگاه و پست و مقامی او را نگیرد، همه عوامل کبر و غرور رو از خودش دور می کرد. وقتی به ابراهیم ماشین تویوتایی می دهند تا با آن ماموریت انجام دهد. ماشین تویوتا را پس می دهد تا ماشین مدل بالا او را از مردم جدا نکند و غرور برایش به وجود نیاورد ...
#شهید_ابراهیم_هادی❣🍃
📙سلام بر ابراهیم۲
شهدای مدافع امنیت و حرم
🌹شهید مدافع حرم مصطفی صدرزاده🌹 تاریخ تولد: ۱۹ شهریور ۱۳۶۵ 🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸 محل تولد: خوزستان، شوشتر 🌸🍃🌸🍃🌸🍃
❤️بسم رب الشهداء و الصدیقین❤️
🌹« و أفوض أمري إلى الله إن الله بصير بالعباد »🌹
معرفی مختصری از مدافع حرم
🌹#شهید_مصطفی_صدرزاده🌹
فرمانده ی دلاور گردان خط شکن عمار لشکر فاطمیون
با نام جهادی #سید_ابراهیم
🍂🍂🍂🍂🍂 🍂🍂
تاریخ تولد: نوزدهم شهریور ماه 1365
محل تولد: شوشتر
وضعیت تاهل: متاهل
فرزندان نازنین به نام #فاطمه خانم 7 ساله و #محمد_علی 6 ماهه
🍂🍂🍂🍂🍂 🍂🍂
📖 یک برگ از خاطرات دفتر زندگی ❤️#آقا_مصطفی 🌹
روزي كه #محمد_علي متولد شد، #آقا_مصطفي براي چندمين بار مجروح و در همان بيمارستان بستري شده بود. سيد ابراهيم با #شوخ_طبعي هميشگي خود و برای فرار از نگاه پرستاران كه نگران سلامت ايشان بودند و با پهلويي تير خورده نزديك هفت طبقه به سمت طبقات بالای بیمارستان قدم بر داشت. تا #محبت هميشگي خود را نثار #همسرش كند. ❤️
🌹و #شهيد قريب به هشت بار در راه دفاع از حريم اهل بيت با مجروحيت جسمش ،حريم حضرت زينب را #علمدار بود...
🌹 شهادت در تاریخ : ظهر جمعه روز تاسوعا مصادف با آبان ماه 1394
🌹محل شهادت: شهر حلب واقع در سوریه
🌹مزار شریف شهید: گلزار شهدای بهشت رضوان کهنز ( #شهریار )
🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂
🔴 شهید مورد علاقه : #شهید_ابراهیم_هادی
🍂🍂🍂🍂🍂
🌹❤️ #شهید_صدرزاده و یک دنیا معرفت ❤️🌹
و اما چقدر از تو نوشتن #سخت است كه سرمشق از انوار الهي #معصومين داشتي.. ..شجاعت بي حد تو درس گرفته از علمداري بود كه تو فدايي #زينبش شدي. وجودت مملو از عشق و احترام به پدر عزيز و مادر مهربانت، اخلاص عجيبت در كارها و رفتار زبانزد همگان بود و در نهایت همه ي وجودت را براي #عمه_جانِ_سادات "خرج يك كاشي حرم بي بي كردي " اي #شهيد...
🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂
🔴🔴🔴 #سيره و مرام او ...
از نگاه همرزم #شهيد: یکی از مشخصات بارز شهید تاکید بر #نماز_اول وقت بود، و مادر: تو را #ولايي معرفي كرد آنچنان كه همه ميدانستند و #خط_قرمز تو رهبر و آقاي توست...پس اين تو بودي كه مردانه جلوي فتنه گران 88 حضور داشتي و حريم ولايت و كشور را جانانه مدافع بودي...و #اخلاص در عمل را عامل به حرف #شهيد_همت هستي كه در مرام به مانندش بودي
🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂
⬅️ روايتي از خواب #مادر_بزرگ شهيد ...
در منزل تنها و در اتاقم حضور داشتم، مصطفی با #لبانی_خندان و سرشار از خوشحالي و با تعداد زيادي #سربند_رنگی نوشته شده، به پيش من آمد. همه سربندها روي شانه او بودن انگار که می خواست به همه، سربند اهدا كند
😔😔😔😔😔😔😔😔😔
دو بیتی که بر لبانش جاری بود
آن کس که تو را شناخت جان را چه کند ..... فرزند و عیال و خانمان را چه کند
دیوانه کنی هر دو جهانش بخشی ........ دیوانه که شد هر دو جهان را چه کند
شهید سید مصطفی صدرزاده
#سالروز_تولد
ابراهیم میگفت :
همیشه کاری کن که اگر خدا دید خوشش بیاد نه مردم !
آدم حیفه عمرش رو صرف خوردن و خوابیدن بکنه !
#شهید_ابراهیم_هادی
#رفیقشهیدمــ
ابراهیم میگفت :
همیشه کاری کن که اگر خدا دید خوشش بیاد نه مردم !
آدم حیفه عمرش رو صرف خوردن و خوابیدن بکنه !
#شهید_ابراهیم_هادی
#رفیقشهیدمــ
🔖🥀
شهیـد بیدارت میڪند
شهیـد دستت رامیگیرد
شهیـد شهیـدت مےڪند
اگرڪه بخواهے
فرقـےنمےڪند
" فڪه " و " اروند"
یا " دمشق " و "حلب"
یا " صعده "و " صنعا "
تـوَ این را بــدان
#شهید_ابراهیم_هادی
#رفیقشهیدمــ
𖧧 . .
هرکس که شیفتهی
یک شهید است، رسالتی دارد ...
شبیه [ رسالت تکمیل نشده آن شهید ] گویی خود ِ
شهید مُکملهای رسالت اش را مبعوث میکند …
#شهید_ابراهیم_هادی
#رفیقشهیدمــ
🔖🥀
شهیـد بیدارت میڪند
شهیـد دستت رامیگیرد
شهیـد شهیـدت مےڪند
اگرڪه بخواهے
فرقـےنمےڪند
" فڪه " و " اروند"
یا " دمشق " و "حلب"
یا " صعده "و " صنعا "
تـوَ این را بــدان
#شهید_ابراهیم_هادی
#رفیقشهیدمــ
..
🌷شهید ابراهیم هادی مدتی در جنوب شهر #معلم بود😊
🔹️مدیر مدرسه اش میگفت آقا ابراهیم از جیب خودش پول میداد به یکی از شاگردان تا هر روز زنگ اول برای کلاس نان و پنیر بگیرد.
🔸️چون آقای هادی نظرش این بود که این ها بچه های منطقه محروم هستند و اکثرا سر کلاس گرسنه هستند و بچه گرسنه هم درس را نمیفهمد.
🌷ابراهیم هادی نه تنها معلم ؛ بلکه الگوی اخلاق و رفتار بچه ها بود.
طاق ابروی تـو سرمشق کدام استاد است
که خرابات دلـم در پی آن آباد است
#شهید_ابراهیم_هادی🕊
✨ *اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم*