❌ شهید یوسف قربانی
شهیدی که دردنیا هیچکس را نداشت و برای آب نامه مینوشت
🔹محل تولد: زنجان
تاریخ تولد: ۱۳۴۵
تاریخ شهادت: ۱۳۶۵/۱۰/۱۹
نام عملیات: کربلای۵
منطقه عملیاتی: شلمچه
🔹در ۶ ماهگی پدر، در ۶ سالگی مادر و در ۸ سالگی مادربزرگش و برادرش را در تصادف از دست داد؛
زمانی هم که شهید شد، غریبانه دفنش کردند
🔹چند دقیقه قبل از عملیات، یکی از همرزمان خبرنگارش از او پرسید: آقا یوسف! غواص یعنی چی؟
او پاسخ داد: غواص یعنی مرغابی امام زمان (عج)
🔹 نامه برای آب...
همرزم یوسف میگوید: هر روز میدیدم یوسف گوشهای نشسته و نامه مینویسد!
با خودم میگفتم یوسف که کسی را ندارد برای چه کسی نامه مینویسد؟ آن هم هر روز.
🔹یک روز گفتم یوسف جان برای کی نامه مینویسی؟ نامهات را پست نمیکنی؟
🔹دست مرا گرفت، قدمزنان کنار ساحل اروند بُرد، نامه را از جیبش درآورد، و داخل آب انداخت! چشمانش پر از اشک شد و آرام گفت: من برای آب نامه مینویسم، کسی را ندارم که
🔻به یادش همین الان، در گروهها ارسال کنیم تا سیلی از فاتحه و صلوات به روح مطهر این شهید عزیز هدیه شود
❣️مادرانه
🌻ته تغاریهای مادر
قبل از عملیات همه دور هم نشسته بودیم .
کمال به مادر گفت :
مادر ، شش تا پسر داری ، سه تا بزرگه برای خودت ، سه تا کوچیکه را بده برای خدا ...
مادر گفت:
راضیم به رضای خدا
🌹شهید کمال ظل انوار ، مهندس مکانیک ، یکی از پنج شخص شاخص توپخانه سپاه
🌹شهید مهدی ظل انوار ، مهندس شیمی ، فرمانده ستاد قرارگاه و لشکر فجر
🌹شهید جمال ظل انوار ، مهندس دامپروری ، جهادگر و فرمانده گروهان ...
(هر سه برادر در یک شب و
در یک ساعت #شهید شدند ...🥀 )
《روز تکریم مادران و همسران شهدا》
#ام_البنین شهادت #حضرت_ام_البنین
شادی روح امام راحل و شهدا صلوات
اللهمصلعلیمحمدوآلمحمدوعجلفرجهم
اللهمعجللولیکالفرج
نعمت فقط #برف و #باران نیست...
گاهی « خدا » #رفیقی نازل می کند
زلال تر از #باران...
#رفیق_شهید_داری؟
#شهید_شهیدت_می_کند
مباداایندنیاراآنقدرجدۍبگیرۍ
ڪهآخرتترافراموشڪنۍ
دنیاشیشہاۍمیماندڪهیڪدفعه
میبینۍازدستتافتادوشڪست...
#شهید_مهدی_باکری
♥️حجابتان را
مثلحجابحضرتزهرا(س)
رعایتڪنید
❤️🩹نہمثلحجابهاۍامروز
چوناینحجابهـا
💔بوۍحضرتزهرا(س)نمیدهد.
#شهیدمحمدهادیذوالفقاری
•🌿•
شهید علی کارآزموده:
«ای حجت بن الحسن(عج)!
ای مهدی عزیز!
دعایی برای ما بفرما
که ایمانمان قوی تر و
اسلاممان کامل تر
و شجاعتمان افزون تر
و علممان بیشتر گردد»
#شهیدانه🕊
-نشرصدقهجاریه-
°●💚🌿●°
حجت بسیار دست و دلباز و مهربان بود. بعدها در یک سوپرمارکت نزدیک حرم شیفت شب تا صبح کار میکرد و حقوقش آن زمان روزی ۲۵ هزار تومان بود و هیچ پولی برای خودش نگه نمیداشت.
هرچه میگفتم لباس و... برای خودت بگیر ، میگفت: این خرجی خانه است.
اگر خودم برایش ژاکت و یا لباسی میخریدم ، بعد از چند وقت میدیدم ژاکتش نیست.
وقتی میپرسیدم ، میگفت: دوستم سردش بود و لباس گرم لازم داشت.
میگفتم: مادرجان خودت چی؟
میگفت:
مامان دل به مال دنیا نداشته باش...
به روایت از مادر بزرگوارِ
#شهید_حجت_کاظمی 🕊