🌱_

ما طولانی ترین شب سال رو وقتی عزیزمون رفت گذروندیم - شب یلداتون مبارک .

🚫 «مطالبه‌گری مردم» نتیجه‌ی جنگ را مشخص می‌کند! نقش مردم، تعیین‌کننده‌ترین نقش در اوضاع کنونی جهان بعد از سوریه و عراق نوبت ایرانه. لطفا بیدار شو! ‌🎙استاد شجاعی #وعده_صادق

از سردار دلها بشنوید ... «اگر کسی ملتی را نسبت به این خطر بی تفاوت کند، نسبت به ریختن خون فردای این ملت شریک است.» #وعده_صادق #جهاد_تبیین #مقاومت

لک زده دلم برای شبهای کربلا ..💔

🥲💔

_

#تلنگرانه 🔺شب یلدا نزدیکه حواسمون باشه....

♥️بعد از عملیات فتح المبین اولین فرزندش به دنیا آمد... دختری که بر اثر فلج مغزی قادر به حرکت نبود. در روزهای شروع جنگ خواهرش ۷۰ درصد جانباز شد... در طریق‌القدس برادرش ابراهیم را از دست داد... در رمضان پایش زیر تانک له شد. در خیبر شیمیایی شد... سال ۶۲ فرزند دومش (امیر) سالم بدنیا آمد... در بدر دستش از مچ قطع شد.. بچه ی سومش هم معلول به دنیا آمد. امام جمعه و فرمانده لشکر، تکلیف جهاد را از گردنش برداشته بودند... با وجود همه این مشکلات، حاضر نشد لحظه‌ای جبهه را ترک کند تا سرانجام در عملیات کربلای ۴ در حالی که فرمانده گردان کربلا را به عهده داشت، بعنوان غواص خط شکن شرکت کرد و جزء اولین نفرات در نوک پیکان حمله قرار داشت به شهادت رسید و گردانش موفق ترین گردان در کل عملیات لقب گرفت... او سال‌ها بعد تفحص گردید و در بین نیروهایش در گلزار شهدای اهواز آرام گرفت...  کتاب خاطرات دردناک، ناصرکاوه برشی از زندگی سردار شهید حاج اسماعیل فرجوانی

بچه ولایی با لالایی دشمن خوابش نمیبره... #مرگ_بر_آمریکا #مرگ_بر_آمریکا #مرگ_بر_آمریکا

خلبان آزاده حسین لشکری در دوران اسارت خویش سال‌ها به دور از چشم نیروهای صلیب سرخ و بدون آنکه خبری از او در اختیار خانواده‌اش گذاشته شود، غریب و تنها بود و در سال ۱۳۷۴ حدود پانزده سال پس از اسارت، نخستین نامه‌اش را برای خانواده و همسرش فرستاد لشگری از خلبان‌های نیروی هوایی ارتش بود، که چند روز پیش از آغاز رسمی جنگ ایران و عراق اسیر شد و پس از ۱۸ سال اسارت در عراق به ایران بازگشت. او اولین ایرانی اسیرشده و آخرین اسیر آزادشدهٔ جنگ ایران و عراق است که در مجموع «طولانی‌ترین» مدت اسارت را در بین تمام اسیران این جنگ، تحمل کرده است. یکی از خاظرات دوران اسارت از زبان شهید : یکی از شیرین‌ترین خاطراتم این است، در حالی که بیشترین مدت اسارتم را در سلول‌های تک نفره بسر میبردم و در این مدت نه آسمان، نه تابش خورشید نه روز نه شب نه سبزی برگی وو را مشاهده نکردم یکی از روزهای گرم تابستان نگهبان زندان لیوان آب خنکی نوشید و خواست بقیه آب را زمین بریزد من از او خواستم آن مقدار اضافی را به من بدهد من بعد سالها خوردن این مقدار آب خنک برایم بهترین خاطره بود. سرانجام این شهید عزیز پس از بازگشت به وطن در تاریخ 17مرداد سال 88 بر اثر شکنجه های ناشی از اسارت در حالی که دست در دستان همسر باوفایش داشت به شهادت رسیدند. 🌹 آری اگر امنیتی و آرامشی هست، اگر در کنار خانواده‌ ها با شادی در تکاپوی برگزاری «بلندترين» شب سال هستیم بدانیم مدیون از جان گذشتگی های کسانی هستیم که اینگونه فداکاری کرده و می‌کنند تا عده‌ای آسایش و امنیت داشته باشند. در طولانی ترین شب سال، خدمت جمع خانواده‌ یادی از این بزرگوارن سرافراز کنیم. شادی روح مطهر شهدا صلوات 🌹 🍃اللهم عجل الولیک الفرج 🍃