eitaa logo
شهدای مدافع امنیت و حرم
1.8هزار دنبال‌کننده
17.6هزار عکس
10.2هزار ویدیو
74 فایل
سعی کن یه جوری زندگی کنی که خدا عاشقت بشه اگه خدا عاشقت بشه خوب تورو خریداری میکنه 💚🌱 #شهید_محسن_حججی️ فقط جهت تبادلات و همسایگی و ادمین شدن به پیوی بنده: 👇🏻 @LabikorHussein313 ✅کپی آزاده و با ذکر صلوات برای سلامتی و فرج امام زمان حلال می باشد🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
3.93M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
شهیدان سالروز شهادت ۱۳۶۶/۲/۵ ✅خاطره ایی زیبا و شنیدنی به نقل یکی از رفقای شهید اللّهُمَ الرُزُقنا شهادَتِ فی سَبیلِ المَهدی (عج)🌷🕊
‍ ارادتــــــ شهــدااا به حضرتـــ زهرا(س) شهید محمدرضا تورجی زاده به سادات فوق العاده احترام می گذاشت . یکی از سادات گردان نقل می کرد: «یک بار به سنگر فرماندهی رفتم.محمد نشسته بود.به احترام من از جا بلند شد. گفتم:«یک مرخصی چند ساعته می خواهم تا به اهواز بروم.» به دلایلی مخالفت کرد.اصرار کردم اما بی فایده بود در نهایت وقتی ناامید شدم گفتم:«باشد شکایت شما را می برم پیش مادرم.» هنوز چند قدمی از چادر دور نشده بودم که پابرهنه به دنبالم دوید! دستم را گرفت و گفت:«این چه حرفی بود که زدی؟!بیا این برگه ی مرخصی سفید امضا کردم هر چه قدر می خواهی بنویس.» تا به چهره اش نگاه کردم دیدم خیس از اشک است. گفتم:«به خدا شوخی کردم منظوری نداشتم و...» اما محمد همچنان اصرار داشت که من حرفم را پس بگیرم! یک سال از این ماجرا گذشت ساعتی قبل از شهادت محمد بود. با هم رفتیم تا به سنگر ها سر بزنیم گفت:«آن حرف پارسال را پس گرفتی؟!» با تعجب گفتم:«چی؟» گفت:«آن شکایت و...» گفتم:«تو را به خدا چیزی نگو به خدا شوخی کردم.» ساعتی بعد وقتی در سنگر فرماندهی نشسته بود گلوله ی خمپاره به درون سنگر اصابت کرد.سریع به سمت سنگر دویدم.عجیب بود. سه ترکش بزرگ خمپاره به او اصابت کرده بود.یکی به پهلو یکی به بازو و دیگری به سر. یک باره به یاد حرف سال قبل محمد افتادم. او از شهادت خود این گونه گفته بود: من در عملیاتی شهید می شوم که با رمز یا زهرا(س) باشد و من آن زمان فرمانده گردان یا زهرا(س) باشم. مدتی بعد پیکر او تشیع شد و همان گونه که وصیت کرده بود سربند یا زهرا(س) به پیشانی او بستیم و در کنار دوستانش در گلستان شهدای اصفهان آرمید. شهيد محمدرضا تورجي زاده 💔😔💔😔💔😔💔😔💔
🤲بسمـ رب الشـهدا.🕊🌷 👇خاطرات_شهید 🍃🥀🏴 از وقتی ازدواج کرده بود، قناری و سُهره‌هایش را هی کم و کمتر می‌کرد. محدثه می‌گفت: «دلم می‌گیرد طفلی‌ها را توی قفس می‌بینم.» از آن‌همه پرندهِ قفسی که روزی جانش به جان‌شان بسته بود، یک سُهره مانده بود برایش که آن‌را هم همان روز بعدازظهر، قبل رفتنش برد با محدثه‌سادات رهایش کرد. شب، وقتی می‌خواست برود، با همه که آمده بودند برای بدرقه‌اش، تک به تک خداحافظی و دیده‌بوسی کرد و آخر از همه، خم شد و کف دست‌هایم را گذاشت روی صورتش و بوسیدشان. دست‌هایم را حلقه کردم دور گردنش و یک دل سیر بویش کردم. درِ گوشم گفت: «ننه! دعا کن شهید برگردم...» و زل زد توی چشم‌هایم و گفت: «اگر شهید شدم، رخت سیاه نپوش و نگذار کسی رخت سیاه بپوشد. توی مجلسم جای خرما و حلوا، شیرینی و شکلات خیرات کنید...» و تنگ در آغوشم کشید و لحظه‌ای بعد، از حلقه دست‌هایم بیرون خزید و رفت که رفت... ✍به روایت مادربزرگوارشهید 🥀 شهید صادق_عدالت_اکبری🌷 💐 ولادت : ۱۳۶۷/۲/۲ تبریز ، آذربایجان‌شرقی 🏴🥀 شهادت ۱۳۹۴/۲/۴ دلامه سوریه •┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈•
🌹🌹🌹🌹🌹 توصیه شهید مدافع حرم اما توصیه به همکارانم خدا را شاکرم که لباس سپاه را بر تن کردم و با بهترین ها همکار بودم و لحظه ای از کار کردن در سپاه پشیمان نیستم و به آن فخر میکنم. همکاران عزیزم! سپاه یک نهاد انقلابی است قدر آن را نمی شود با حقوق و مزایای ماهیانه مشخص کرد، این نهاد به قیمت خون شهدا و ایثارگریِ ایثارگران شکل گرفته و اگر کسی به نگاه شغل و کسب درآمد ماهیانه به این نهاد پا گذاشته باید نگاه خود را اصلاح کند یا باید از این نهاد خداحافظی کند، وگرنه به خون شهدا خیانت خواهد کرد. دشمنان این نظام به سپاه چشم طمع دوخته اند، زیرا سپاه خار چشم دشمنان شده است و میخواهند با دنیاطلبی و اشرافیگری ما را خنثی کنند. همکاران عزیز! هوشیار باشید، گوش به فرمان فرمانده کل قوا باشید. شهید مدافع حرم هدیه محضر همه شهدا صلوات ═✧❁🌷یازینب🌷❁✧
-شهیدچمران- دل تـنـها نـردبانی است کـه؛ آدمی را به آسمان میرسانـد و تنها وسیله‌ایست که خدا را در مییابد.
باید بهشون بگیم هر وقت با تانک دشمن سلفی گرفتید بیاید حرف از شجاعت بزنید نه سلفی با ماشین راهنما رانندگی!🚶‍♂️ 🖋 برهان مجد
2.82M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
‌ کاش میان این همه حرف مردم فقط رضایت تو ، معیار من شود . .