هرگاه که نمازت قضا شد و
نخواندی در این فکر نباش که
وقت نماز خواندن نیافتی ،
بلکه . .
فکر کن چه گناهی را
مرتکب شدی که خداوند
نخواست در مقابلش بایستی !
- شهیدنویدصفری -
خاطرات #شهید_احمد_مشلب🌹
راوے: #نورهان_دقدوق بہ نقل از یکے از دوستـان شہید
من هميشہ با شھیداحمـد تو مسجدے کہ روبہروے ماست نماز مےخوندم...
اين اواخر شھیداحمـد علےرغم عادتش بعد از اينكہ نمازشو تموم مےکرد بلند ميشد...!
من تعجب کردم از این حرکت کہ باید همیشہ منتظر مےموند تا تسبیحات حضرت زهرا رو بخونہ بعد بره!
یہبار دنبالش رفتم بہ مدت سہ روز کہ ملاحظہ کردم شھیداحمـد مےرفت پیش یک مرد پیر{کہ آمدنش بہ نمازخونہ مدتے مایہ شگفتانگیزے واسہ همہ نمازخوانان بود} تا اون میزے کہ روش نماز مےخواند رو براے پیرمرد آماده كنہ...!🧡🕊
#خاطرات
#شهید_احمد_مشلب✨
#کپی_با_ذکر_منبع✔️
🖇 #شهیدانه🌿
گفت : راستی جبهه چطور بود؟!
گفتم : تا منظورت چه باشد؟ 🙃
گفت : مثل حالا رقابت بود؟! 🤔
گفتم : آری 😉
گفت : در چی؟! 😳
گفتم : در خواندن نماز شب 😊
گفت : حسادت هم بود؟! 😳
گفتم : آری ☺
گفت : در چی؟! 😮
گفتم : در توفیق شهادت 😇
گفت : جِرزنی هم بود؟! 😳
گفتم : آری 🙂
گفت : برا چی؟! 😳
گفتم : برای شرکت در عملیات 😭
گفت : بخور بخور بود؟! 😏
گفتم : آری ☺
گفت : چی میخوردید؟! 😳
گفتم : تیر و ترکش 💥💥
گفت : پنهان کاری بود؟! 😳
گفتم : آری 🤫
گفت : در چی؟!!😳
گفتم : نصف شب واکس زدن کفش
بچه ها 👞👞
گفت : دعوا سر پست هم بود؟!
گفتم : آری 😊
گفت : چه پستی؟! 🤔
گفتم : پست نگهبانی سنگر کمین 💂
گفت : آوازم می خوندید؟! 🎙
گفتم : آری 😊
گفت : چه آوازی؟! 😳
گفتم :شبهای جمعه دعای کمیل 😟
گفت : اهل دود و دم هم بودید؟! 🌫
گفتم : آری 😒
گفت : صنعتی یا سنتی؟! 😳
گفتم : صنعتی ، خردل ، تاول زا ، اعصاب☠💀☠
گفت : استخر هم می رفتید؟! 💦💧💦
گفتم : آری 🙂
گفت : کجا؟! 😲
گفتم : اروند، کانال ماهی ، مجنون .🌊
گفت : سونا خشک هم داشتید؟! 😳
گفتم : آری 😕
گفت : کجا؟! 😲
گفتم :تابستون سنگرهای کمین ،شلمچه، فکه ، طلائیه،....
گفت : ببخشید زیر ابرو هم بر میداشتید؟! 🙄
گفتم : آری 😊
گفت : کی براتون بر میداشت؟! 😳
گفتم : تک تیرانداز دشمن با تیر قناصه 😪
گفت : پس بفرمائید رژ لبم میزدید؟! 😜
گفتم : آری 😊
خندید و گفت : با چی؟! 😁
گفتم : هنگام بوسه بر پیشونی خونین دوستان شهیدمان😭😔😪
سکوت کرد وچیزی نگفت...
چقدر سخت است؛حال عاشقی که نمیداند محبوبش نیز هوای او را دارد یا نه؟!
_سیدمجتبی علمدار❤️
#شهیدانه
『😂🚶🏻♀』
°
°
#طنزجبهه
دستوࢪ بود هیچ کس بالای ٨٠ ڪیلومتࢪ سࢪعت، حق نداࢪد ࢪانندگے کند!
یڪ شب داشتم میآمدم ڪه یڪی ڪناࢪجادھ دست تکان داد
نگه داشتم
#سوار ڪه شد ،
گاز دادم و ࢪاه افتادم
من با
#سࢪعت میےࢪاندم و با هم حࢪف میزديم !
گفت: میگن #فرمانده لشڪࢪتون دستوࢪ داده تند نرید !
ࢪاست میگن؟!
گفتم: #فࢪمانده گفته ! زدم دنده چهاࢪ و ادامه دادم : اینم به سلامتے #فࢪمانده باحالمان !!!😌
مسیرمان تا نزدیکی واحد ما، یڪے بود؛ پیاده که شد، دیدم خیلے تحویلش میگیࢪند !!
پࢪسيدم : ڪے هستے شما مگه ؟!😳
گفت : همون ڪه به افتخاࢪش زدے دنده چهاࢪ ...😰😂😂
#فرمانده_مهدی_باکری✨